مروری بر خاطرات یک انقلابی | مسلح شديم تا دينمان حفظ شود
وي ميافزايد: بعد از اين شعارها نيروهاي گارد ويژه وارد مسجد شدند و ضمن ضرب وشتم مردم، گروهي از شركت كنندگان در مراسم را بازداشت و به شهرباني انتقال دادند . فرداي آن روز خبر تبعيد حجت الاسلام و المسلمین صاحب الزماني در شهر پيچيد و اين امر مطلعي براي برپايي مجالس و ترتيب دادن اعتراضات مردمي عليه رژيم ستمشاهي شد.
نجف پير ادامه مي دهد: اين اعتراضات و راهپيماييها، رفته رفته جديتر و براي رژيم شاه غيرقابل تحملتر شد. علاوه بر ضربوشتم و دستگيريها، تیراندازی مستقیم به مردم از سوی نيروهاي ويژه پليس نیز آغاز شد. همزمان با اين اوضاع، حجتالاسلام حسني از بالاي منبر مسجد اعظم و از بلندگو هاي آن، به مسئولين نظامي و انتظامي شهر هشدار داد كه «اگر تيراندازي به مردم را ادامه بدهيد ما هم مسلح مي شويم» آقاي حسني همچنين از مردم خواست كه اگر قادر به تهيه اسلحه هستند مسلح شوند و در غیر این صورت با كمك مالي، كميته ويژه را براي تهيه اسلحه و مهمات ياري کنند.
اين مبارز انقلابي در اروميه در ادامه مرور خاطراتش ميگويد: بعد از ناتوانی نيروهاي شهرباني براي مقابله با انقلابیون، نوبت به نيروهاي ارتشي رسيد. آنها با توپ و تانك و سلاحهاي سنگين و با پرواز دادن هليكوپتر، سعي در ايجاد رعب و وحشت در مردم ميكردند و حتی افراد بيگناه در كوچه و خيابان را مورد هدف قرار ميدادند، بطوريكه طی يك روز 6 نفر از اهالی در كوچههاي شهر به شهادت رسيدند.
او ميافزايد: يكي ديگر از دسيسههاي عوامل رژيم شاه در اروميه، سازماندهي چماق بهدست و عناصر شاهپرست و هجوم پشتيبانيشده آنها به شهر و بخصوص براي مقابله با نيروهاي انقلابي بود كه البته به علت مقاومت و ايستادگي غیرقابل وصف مردم شکست خورد. اوج وحشيگري رژيم شاه در 2 بهمن اتفاق افتاد. در اين روز با توپ و چندين گلوله مسلسل به گنبد مسجد اعظم شليك كردند تا آن را تخريب و در میان مردم رعب و وحشت ایجاد کنند.
وي در پايان توضيح ميدهد: ولي هيچكدام از اين رعب و وحشتها خللي در اراده مردم ايجاد نكرد چون مردم سينه خود را براي دفاع از مسجد ومقدسات دين سپر كرده بودند.