۰
تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۳۴

چطور اروميه به اولين شهري تبديل شد كه مبارزه مسلحانه با شاه را آغاز كرد؟

چطور اروميه به اولين شهري تبديل شد كه مبارزه مسلحانه با شاه را آغاز كرد؟
حاج «حمید فاسونیه چی» یکی از مبارزانی است که در راه پیروزی انقلاب، دست به اسلحه برد. فانوسيه‌چي در گفت‌وگو با خبرگزاري فرهنگ رضوي با افتخار از خاطرات آن زمان می‌گوید و با تاکید بر این نکته که «در آن موقع کسي غير از آقاي حسني و بنده اسلحه نداشت»، توضيح مي‌دهد: شعار «تنها ره رهايي جنگ مسلحانه» غالبا هنگام مواجهه تظاهرکنندگان با نيروهاي مسلح شاه سر داده می‌شد. آقاي حسني براي تحقق اين شعار از مردم خواست تا کمک مالی کنند و در کمال ناباوری فقط در طي دو روز مبلغ یک میلیون و 59 هزار تومان پول جمع شد و خوشبختانه قرعه خريد اسلحه به نام اينجانب افتاد.

فاسونیه‌چی به جو رعب و وحشت و لزوم مخفی‌کاری برای برگزاری جلسات محرمانه و مخفيانه براي پيشبرد انقلاب اسلامي در اروميه اشاره می‌کند و می‌گوید: رژيم شاه در آن دوران خفقان، هر صداي حق‌طلبانه را در گلو خفه مي‌کرد و ما مجبور به برگزاری جلسات در مکان‌های مختلف بودیم و غالباً در خانه‌ها اين جلسات را برگزار مي‌کرديم.

به گفته وی، فقط 13 نفر که در این جلسات حضور مي‌يافتند و شش ماهی بود که هر شب در يک خانه و يا در يک مسجد جلسه برگزار مي‌کردیم. در اين جلسات که شب‌ها در روستاي بزرگ‌آباد روستاي آقاي حسني يا در مساجد و يا در خانه‌هاي مورد وثوق در شهر برگزار مي‌شد، آقايان مولودي، رضوي، صاحب‌الزماني، ناصحي، سيد حمزه، فوزي، سيد حميد عدناني نيز حضور مي‌يافتند و همواره اقدامات عوامل و مزدوران شاه مورد بررسي قرار مي‌گرفت.

وی به کاربرد کلمات رمز در نوشته‌ها و گفته‌های انقلابیون اشاره می‌کند و می‌گوید: در ثبت خريد در دفاتر، اسلحه کلاشینکوف را به اسم پيکان مي‌نوشتيم و اسلحه کمري را نیز به اسم ژيان. يادم نمي‌رود که يک کلاشينکف خوب را نیز براي آيت‌الله مشکيني فرستاديم.

این مبارز انقلابی، یادی از مکان‌های جلسات و انبار مهمات نیز می‌کند و می‌گوید: مسجد «اسماعيل بيگ» ستاد تصميم‌گيري و نيز اسلحه‌خانه انقلاب در اروميه بود و بطور شبانه‌روزی از آن نگهبانی می‌شد. ولی به ستاد تصميم‌گيري، فقط علما مي‌آمدند و فقط چند لباس شخصي مورد وثوق می‌توانستند وارد این مکان شوند.

فاسونیه‌چی از دی ماه 57 با عنوان «روزهاي نفس‌گير» یاد می‌کند و می‌گوید: يک شب سرهنگ «هومن» فرمانده لشکر 64 و «مبين» رييس ساواک را به جلسه دعوت کردیم. آقاي حسني از هومن خواست فرماندهي لشکر 64 را به ايشان واگذار کند تا به تبريز و سپس به تهران عزيمت کند و شاه را از تخت به زير بکشد اما رييس ساواک چيزي براي گفتن نداشت و بيشتر از فرمانده لشکر حرف‌شنوي مي‌کرد. يادم نمي‌رود که در آن جلسه  آقاي قره‌باغي از رييس ساواک اسلحه کمري خواست.

عملیات پاسگاه «بالانج» از جمله اقدامات متهورانه و جسورانه انقلابیون ارومیه در تاریخ انقلاب به شمار می‌رود. به گفته فاسونیه‌چی، عمليات پاسگاه «بالانج» به‌دنبال تلاش رييس پاسگاه براي سازماندهي دوباره چماق‌بدستان براي هجوم به شهر با تراکتور انجام گرفت.

وی این عملیات را اینچنین تشریح می‌کند: در هجوم قبلي و در درگيري که در دامنه کوه‌هاي الله‌اکبر اتفاق افتاد یکی از انقلابیون بنام شهريار شهيد و دست ابوالقاسم طاهري را نیز با تبر قطع کرده بودند و يک نفر نيز زخمي شده بود. در عمليات پاسگاه بالانج دو ماشين پيکان بوديم و فرماندهي عمليات با من بود.

فاسونیه‌چی ادامه می‌دهد: هدف ما برهم زدن جلسه رييس پاسگاه با ريش‌سفيدان در قهوه‌خانه روستا بود و مقرر شد اگر جلوي پاسگاه، ماشين‌ها را متوقف نکنند عبور کنيم ولی اگر ايست دادند درگير شويم. ماشين جلويي عبور کرد و ماشين بعدي مجبور شد با پاسگاه درگير شود که متاسفانه در اين درگيري، «قنبر قوشچي» و «کوچک حسيني» شهيد شدند و بعد از آن مجبور شديم در اطراف روستاي دولاما درگير شويم.

این مبارز انقلابی با تاکید بر نقش و اهمیت قیام مسلحانه دوم بهمن در تغییر روند مبارزه با رژیم پهلوی، می‌گوید: حمله تانک‌هاي ارتش در 2 بهمن به شهر را قبلاً به ما گزارش داده بودند. براي مقابله با آن نيروهاي پنج‌گانه تشکيل و در خيابان باکري، پشت بازار، بالاي بانک مشرف به خيابان اصلي شهر وفپشت بام مسجد اعظم مستقر کرديم.

وی می‌گوید: با اولين گلوله‌ای که از پشت بام مسجد اعظم به فرمانده يک تانک اصابت کرد او با سر به زمين خورد. گروهبان ديگري تلاش کرد تا خود را به اسلحه او برساند که او نيز مورد هدف قرار گرفت. کوکتل پرتاپ‌شده از پشت بام بانک اوضاع تانک را بيشتر به هم ريخت و سراسيمه و ديوانه‌وار از صحنه گريختند.

فاسونیه‌چی ادامه می‌دهد: به‌دنبال اين اقدام متهورانه از سوی نيروهاي مسلح انقلاب و ايستادگي مردم، تانک‌ها و نیروهای نظامی همچون لشکر شکست‌خورده به پادگان برگشتند. از  دوم بهمن ماه اضاع شهر تغيير کرد و اين نيروهاي انقلابي و مسلح بودند که اراده خود را به عوامل حکومت شاه منحوس تحميل مي‌کردند. اين اراده به خودي خود ايجاد نشد بلکه هدايت و شجاعت اقاي حسني و حماسه‌آفريني مردم بخصوص نيروهاي مسلح مردمی، شرايط را در منطقه شمالغرب کشور به نفع انقلاب اسلامي رقم زد.
https://www.razavi.news/vdcd.x052yt095a26y.html
razavi.news/vdcd.x052yt095a26y.html
کد مطلب ۷۶۲۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما