عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) تبیین کرد:
تأثیر مسجد بر توسعه فرهنگی و اجتماعی/ راهکارهای تقویت مسجد در گام دوم انقلاب
از این رو و در امتداد گفتوگو با فعالان مسجدی، با وحید یاوری، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) و رئیس سابق مرکز تحقیقات این دانشگاه به گفتوگو پرداختیم. او که آثار و مقالاتی در زمینه مساجد و توسعه فرهنگی دارد، در این گفتوگوی صمیمانه به طرح موضوعاتی در باب چگونگی تقویت مسجد در گام دوم انقلاب اسلامی میپردازد و بیشتر بر جایگاه امام جماعت تأکید میکند، این گفتوگو را با هم میخوانیم:
چطور میتوانیم در زمانه مدرن که علم، تکنیک، صنعت و هنر در همه ابعاد خود پیشرفته و پیچیده شده است، ادعا کنیم که فضایی سنتی مثل مسجد میتواند موجب توسعه فرهنگی و اجتماعی شود؟
اتفاقاً در زمانه ما که نهادهای جدید و روابط پیچیدهای وجود دارد، نماز و ذکر خدا بیش از هر زمان دیگری میتواند معنابخش و آرامشبخش برای زندگی باشد. جوهره اصلی مسجد هم نماز و ذکر خداست. وقتی مردم در مسجد محله جمع میشوند و نماز میخوانند، ویژگیهایی پدیدار میشود که شاید حتی رسانههای ارتباط جمعی مثل ماهواره و فضای مجازی هم چنان خاصیتی نداشته باشند. مردم در این فضا چهره به چهره با هم احوالپرسی میکنند، عواطف و احساسات خود را در میان میگذارند و از مشکلات یکدیگر کسب اطلاع میکنند.
همچنین دو اتفاق مهم دیگر نیز میتواند رخ دهد که در بیانات مقام معظم رهبری پررنگ است، یکی بحث مقاومت فرهنگی است؛ میفرمایند آنچه جامعه ایمانی را حفظ میکند، خود ایمان است، انقلاب اسلامی بر پایه ایمان و ارتباط با خدا شکل گرفت و قرار بود تجلی همین ایمان، نظام جمهوری اسلامی را شکل دهد. اکنون این ایمان از سوی دشمن در معرض تهدید قرار گرفته، مسجد مهمترین جایی است که با تقویت ایمان، مقاومت فرهنگی جامعه را بالا میبرد. داشتن روحانی بافضیلت، عالم و بابصیرت که زبان جوانها را بداند و هیئت امنای خوب که هدف خود را بگذارند و از این حریم ایمان در مساجد محافظت کنند، بسیار حائز اهمیت است. در این صورت جوانانی تربیت میشوند که هسته مقاومت را در برابر جبهه استکبار جهانی شکل میدهند، هم در سطح کلان و هم در سطح مقابله با منکرات و آسیبهای اجتماعی محله خودشان.
اتفاقاً در زمانه ما که نهادهای جدید و روابط پیچیدهای وجود دارد، نماز و ذکر خدا بیش از هر زمان دیگری میتواند معنابخش و آرامشبخش برای زندگی باشد. جوهره اصلی مسجد هم نماز و ذکر خداست. وقتی مردم در مسجد محله جمع میشوند و نماز میخوانند، ویژگیهایی پدیدار میشود که شاید حتی رسانههای ارتباط جمعی مثل ماهواره و فضای مجازی هم چنان خاصیتی نداشته باشند. مردم در این فضا چهره به چهره با هم احوالپرسی میکنند، عواطف و احساسات خود را در میان میگذارند و از مشکلات یکدیگر کسب اطلاع میکنند.
مقام معظم رهبری تعبیر حصار فرهنگی را هم برای مسجد به کار میبرند، مسجد هسته و پایگاه مقاومت فرهنگی است، ما تعبیر دینی خود را از «توسعه فرهنگی» باید داشته باشیم، توسعه فرهنگی از منظر غربی تعداد سالنهای سینما و آثار نمایشی و هنری است.
البته این فضاها هم اگر محتوای ناسالم عرضه نکند و در آن تولیدات باکیفیت عرضه شود، میتواند توسعه فرهنگی باشد.
اینجا بحثی وجود دارد که چقدر میتوانیم از ابزارهای فرهنگی غرب استفاده کنیم و باید در فرصت مناسب درباره آن صحبت کنیم، بله ما از سینما و ... استفاده میکنیم اما شاخص توسعه فرهنگی برای ما تعداد صندلیهای سینما نیست.
پس زنجیره استدلال ما این است، آنچه اساس پیروزی انقلاب شد و در نظام سلطه تزلزل ایجاد کرد، ایمان بود. این ایمان دشمنانی دارد، دشمنان ایمان میکوشند جامعه ما به خصوص جوانها را با ابزار شبیخون فرهنگی مثل فضای مجازی و ماهواره به سمت جاذبههای شهوانی ببرند، در ذهن آنها شبهات دینی ایجاد کنند و ... در مقابل این رویکرد، حصار و خاکریز فرهنگی است، مهمترین خاکریز، مسجد است. اگر این خاکریز فرهنگی تضعیف شود، ایمان جامعه از دست میرود. توسعه فرهنگی را چه توسعه ارزشهای ملی مثل شجاعت و عزت و چه ارزشهای دینی مثل عدالت طلبی، عفاف، تکریم بزرگان و معنویت ... بدانیم، همه را مسجد میتواند حفظ کند. مهمترین راهبرد جمهوری اسلامی برای توسعه فرهنگی باید مساجد باشند. باید ائمهجماعت را تقویت کنیم، آقا تأکید میکنند که امام جماعت مهمترین رکن در مساجد است و همه باید فعالیتهای خود را در مسجد با او هماهنگ کنند، همه نهادهای سیاستگذار و ناظر و تنظیمگر در زمینه فرهنگی، باید اولویت خود را تقویت مسجد بگذارند.
اما در بخش اجتماعی، توسعه اجتماعی به کاهش آسیبهایی مثل طلاق، اعتیاد و ... و تقویت روحیه همکاری، همدلی و مهربانی میان مردم جامعه مربوط است. امام خمینی(ره) در سخنان خود درباره مسجد بیشتر بر واژه سنگر تأکید دارند و مقام معظم رهبری بیشتر از تعبیر پایگاه استفاده میکنند. ایشان میفرمایند مسجد، پایگاه همه کارهای نیک است. بخشی از این کارهای نیک، خودسازی، بخشی از آن مقابله با دشمن و بخشی هم کارهای اجتماعی است. رهبری انتظار دارند وقتی در مسجد برای ذکر خداوند دور هم جمع میشویم، برای حل مشکلات و آسیبهای اجتماعی محله خود چارهای بیندیشیم. مسجد باید جایی باشد که دنیای خود را به کمک آن، در جهت آخرت آباد کنیم.
هدف اسلام صرفاً این نبوده است که مردم در مسجد برای نماز دور هم جمع شوند، بلکه باید در کنار نماز به آبادانی منطقه، شهر و کشور خود بیندیشند و با فقر، بیکاری و آسیبهای اجتماعی مقابله کنند. اینجا باز هم نقش امام جماعت پررنگ است که باید تقسیم کار و نظارت کند.
اگر مسجد هر محله بتواند این کارکردها را داشته باشد چه بسا دیگر نیاز به ساختارهای عریض و طویل دولتی مثل کمیته امداد نداشته باشیم، چون واقعاً گاهی سؤال میشود این توسعهای که کمیته امداد دارد و در سطح کشور به فقرا و محرومین کمک میکند، تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟ مسجد هر محله میتواند برای محرومان محله خود شغل به وجود بیاورد و از صندوق به آنها وام بدهد. مسئله اعتیاد نیز به عقیده من با محوریت مساجد در محلات میتواند حل شود، فرهنگسازی و آموزش به جوانان میتواند قدم نخست باشد که خدای ناکرده جوان یا نوجوانی به سمت آن مسائل نرود، در قدم بعد، مسجدیها میتوانند افرادی را که به فروش مواد مخدر در محله اقدام میکنند، به راه بیاورند و با روشهای مختلف از آن کار زشت باز دارند. قدم بعدی نیز میتواند درمان و کمک به کسانی باشد که در دام اعتیاد افتادهاند و حالا به سلامت، مراقبت، حمایت و شغل نیاز دارند.
اینکه اهالی هر مسجد، خود مشکلات محله خودشان را حل کنند، برکات زیادی دارد و رفته رفته همه مردم محله و همسایگان را با فضای معنوی و ایمانی مسجد، پیوند میدهد. برای آنان که اهل مسجد نبودهاند اثبات میشود که دین اسلام، دینی نیست که فقط به فکر ثواب اخروی باشد، بلکه بر همه امورات روزمره مردم تأثیرگذار است.
اکنون در گام دوم انقلاب هستیم و در بیانیه آن نیز تأکید رهبری بر تقویت مساجد را شاهد بودیم. کمبودهای مساجد را در حال حاضر چه میدانید تا با رفع آن بتوانیم تأثیرگذاری بیشتر مساجد را شاهد باشیم؟
دو نکته به ذهن من میرسد، نکته اول در باب امام جماعت و نکته دوم در باب جوانان. در صحبتهای مقام معظم رهبری شاهدیم که مهمترین رکن مسجد را روحانی و امام جماعت میدانند، از دیدگاه معظمله، روحانی، طبیب معنوی و رکن اصلی مسجد است و باید ویژگیهای متنوعی داشته باشد، از جمله اینکه دائماً در مسجد حضور فعال داشته باشد و صرفاً برای نماز به مسجد نیاید، در حال حاضر مشکل بسیاری از مساجد ما این است که روحانی در آن حضور فعال ندارد چون جای دیگر شاغل است یا اینکه اگر شاغل هم نیست، مسجد را پایگاه اصلی کار خود نمیداند. از طرف دیگر، امام جماعت و روحانی مسجد باید سادهزیستی و زیّ طلبگی را حفظ کند تا مردم باور کنند که با یک جانشین پیامبر(ص) طرف هستند. همچنین لازم است که امام جماعت به آگاهیهای روز اعم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مسلط باشد. همه این ویژگیها وقتی کنار هم قرار بگیرد، آن وقت مردم به او رجوع میکنند و فعالیتهای مسجد با نظارت امام جماعت، بالنده میشود.
طی چهل سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، مجموعههای زیادی از حوزههای علمیه و سازمانهایی مثل تبلیغات گرفته تا دانشگاههایی مثل امام صادق(ع) به تولید گفتمانهای خرد و کلان اسلامی پرداختهاند. پس چرا با وجود این هنوز امام جماعت تراز اسلامی خیلی کم داریم؟ حتی خیلی از مساجد ما اصلاً امام جماعت ندارند.
ما روحانی خوب کم نداریم و در خیلی از مساجد شاهدیم که ائمه جماعت بسیار آگاه و فعالی دارند، اما متأسفانه خیلی از مساجد هم هستند که امام جماعت ندارند، همانطور که اطلاع دارید از حدود ۸۰ هزار مسجد موجود، حدود ۲۵ هزار مسجد امام جماعت ثابت دارند. به عقیده من، حوزه علمیه در رأس مجموعههایی است که باید به تربیت روحانی مسجددار و امام جماعت تراز اسلامی مبادرت ورزد.
یادم هست که چند سال پیش، بیانی از مقام معظم رهبری خواندم که در آن روحانیت را به چند دسته تقسیم میکردند؛ بعضی مرجع تقلیدند، بعضی کارهای علمی میکنند و وظفیه پاسخ به شبهات فکری جامعه را به عهده دارند، یک دسته از آنها مبلغند، یعنی منبری خوباند و در مدارس و مساجد و ... با مردم به خوبی ارتباط میگیرند، دسته چهارم در بیان ایشان، روحانی امام جماعت است، گویی باید از ابتدا حواسمان باشد که گروهی از روحانیون را برای امامت جماعت تربیت کنیم، نیازهای علمی و مهارتهای اجتماعی این دسته با سه دسته قبل متفاوت است، امام جماعت به قوت علمی در حد اجتهاد نیاز ندارد اما باید روانشناسی اجتماعی بلد باشد، باید ذهنی خلاق داشته و خود توانایی عملیاتیکردن ایدههای نو را دارا باشد، او باید اهل کارکردن در کف جامعه و ارتباط مستقیم با مردم باشد.
آنقدری که اطلاع دارم و البته آدم کماطلاعی هم نیستم، هنوز در حوزه علمیه برنامه مدون و دغدغهای جدی برای تربیت امام جماعت وجود ندارد، ائمه جماعت عموماً براساس علاقه خود یا پیشنهادی که کسی به آنها بدهد، در فضای مسجد مشغول به کار میشوند. با وجود اینکه حوزه علمیه نسبت به قبل بسیار تغییر کرده و چابکتر شده است اما هیچ سیر مشخص و برنامه درسی برای تربیت امام جماعت وجود ندارد.
نقدی هم به مراکز رسیدگی به امور مساجد وجود دارد. بعضی معتقدند این مراکز در توزیع و انتخاب ائمه جماعت دقت کافی را ندارند، یعنی چه بسا روحانیونی خوشفکر و فعال وجود داشته باشند اما فرصت مسجدداری به آنها داده نشود.
ببینید باید اهمیت مسجدداری به خوبی برای روحانیون جوان تبیین شود، اگر این کار انجام شود آنها خودشان با مساجد ارتباط میگیرند و رفتهرفته میتوانند جذب اداره مسجد شوند. یک ایدهای را مقام معظم رهبری مطرح کردند که فکر میکنم عملیاتی نشد، ایشان فرمودند مساجدی که روحانی باتجربه و مُسِن دارد، شاید خیلی بهروز نباشد و فرصت وقت گذاشتن برای جوانان را نداشته باشد به همین دلیل یک روحانی جوانی بیاید و دستیارِ امام جماعت مسجد شود.
نکتهای که لازم میدانم یادآوری کنم و فکر میکنم اهمیت آن برای مردم تبیین نشده، این است که امام جماعت در سلسلهمراتب امامت قرار میگیرد، یعنی ولی فقیه و امام جامعه ما، حضرت آیتالله خامنهای که نائب امام معصوم(عج) هستند، از طریق ائمهجمعه و در سطح بعدی از طریق امام جماعت مسجد محله با مردم ارتباط برقرار میکنند، این ائمه جماعت هستند که راهبردهای کلان ولیفقیه برای اداره جامعه را در محله، منطقه و شهر اجرا میکنند.
مسجدداری در ذهن جوانان، چه روحانی و چه غیروحانی، کاری مربوط به پیرمردها تلقی میشود. برای تغییر این ذهنیت چه باید کرد؟
این متأسفانه یک آسیب فکری در میان بعضی از طلاب فاضل ماست که باز هم در حل آن حوزه علمیه میتواند مؤثر باشد. مرجع تقلید جایگاه بسیار رفیعی دارد و کارهای کلان مهمی انجام میدهد ولی آیا مثل یک امام جماعت میتواند با مردم کف جامعه ارتباط چهره به چهره داشته باشد و به آن میزان در خدمات فرهنگی و اجتماعی به هر محله فعال باشد؟ این فرصت ممتازی است که در اختیار یک امام جماعت قرار دارد و نباید آن را دستکم بگیرد.
نکتهای که لازم میدانم یادآوری کنم و فکر میکنم اهمیت آن برای مردم تبیین نشده، این است که امام جماعت در سلسلهمراتب امامت قرار میگیرد، یعنی ولی فقیه و امام جامعه ما، حضرت آیتالله خامنهای که نائب امام معصوم(عج) هستند، از طریق ائمهجمعه و در سطح بعدی از طریق امام جماعت مسجد محله با مردم ارتباط برقرار میکنند، این ائمه جماعت هستند که راهبردهای کلان ولیفقیه برای اداره جامعه را در محله، منطقه و شهر اجرا میکنند.
جوانان میتوانند چه نقشی در تقویت موقعیت مساجد داشته باشند؟
بله، نکته دومی که بعد از بحث روحانیون میخواستم عرض کنم، نقش جوانان بود، اهالی مسجد از نمازگزاران گرفته تا هیئت امنا و امام جماعت باید به جوانان میدان دهند. مثال سادهای عرض کنم، گاهی یک نوجوان خوشصدا در مسجد حضور دارد اما برخی از بزرگترها و پیرمردها اصرار دارند که دعا و اذان و قرآن را خودشان بخوانند، در حالی که شاید اگر به این نوجوان میدان دهند، در جذب مستمر او به مسجد بسیار مؤثر باشد.
باید در گام دوم انقلاب که به عقیده من مقام معظم رهبری بیانیه آن را خطاب به جوانان صادر کردند، بیش از هر زمان دیگری به جوانان فرصت و اجازه دهیم کار کنند، حتی باید اجازه بدهیم جوان خطا هم کند. جوان باید مسجد را از خود بداند. این شایسته نیست که میانگین سنی نمازگزاران بعضی مساجد ما بالای ۵۰ و شصت سال است. رهبر انقلاب به ائمه جماعت و هیئات امنا تأکید دارند که برای جذب جوان به مسجد نه تنها برنامه داشته باشند، بلکه جایگاه خاصی برای آنان در مسجد تعبیه کنند، این جایگاه خاص به نظر من یعنی یکسری از کارها در مسجد به جوانان سپرده شود، حتی چه اشکالی دارد که آنها عضو هیئت امنا شوند.
در پایان باید تأکید کنم که اگرچه امروز به واسطه سیاستهای غرب، جوانان در بسیاری از جوامع و به تبع آن در جامعه ما تحت تأثیر جاذبههای شهوانی و غفلت از یاد خدا قرار دارند اما تجربه نشان داده است که هر جا بستر ایمان را مهیا کنیم، جوانان و نوجوانان به آن جذب میشوند و همه مشغولیتهایی که رسانههای جدید برایشان مهیا کردهاند، کنار میزنند؛ برای نمونه اعتکاف و پیادهروی اربعین را در نظر بگیرید که عمده آن را نسل جوان تشکیل میدهند.
چطور میتوانیم در زمانه مدرن که علم، تکنیک، صنعت و هنر در همه ابعاد خود پیشرفته و پیچیده شده است، ادعا کنیم که فضایی سنتی مثل مسجد میتواند موجب توسعه فرهنگی و اجتماعی شود؟
اتفاقاً در زمانه ما که نهادهای جدید و روابط پیچیدهای وجود دارد، نماز و ذکر خدا بیش از هر زمان دیگری میتواند معنابخش و آرامشبخش برای زندگی باشد. جوهره اصلی مسجد هم نماز و ذکر خداست. وقتی مردم در مسجد محله جمع میشوند و نماز میخوانند، ویژگیهایی پدیدار میشود که شاید حتی رسانههای ارتباط جمعی مثل ماهواره و فضای مجازی هم چنان خاصیتی نداشته باشند. مردم در این فضا چهره به چهره با هم احوالپرسی میکنند، عواطف و احساسات خود را در میان میگذارند و از مشکلات یکدیگر کسب اطلاع میکنند.
همچنین دو اتفاق مهم دیگر نیز میتواند رخ دهد که در بیانات مقام معظم رهبری پررنگ است، یکی بحث مقاومت فرهنگی است؛ میفرمایند آنچه جامعه ایمانی را حفظ میکند، خود ایمان است، انقلاب اسلامی بر پایه ایمان و ارتباط با خدا شکل گرفت و قرار بود تجلی همین ایمان، نظام جمهوری اسلامی را شکل دهد. اکنون این ایمان از سوی دشمن در معرض تهدید قرار گرفته، مسجد مهمترین جایی است که با تقویت ایمان، مقاومت فرهنگی جامعه را بالا میبرد. داشتن روحانی بافضیلت، عالم و بابصیرت که زبان جوانها را بداند و هیئت امنای خوب که هدف خود را بگذارند و از این حریم ایمان در مساجد محافظت کنند، بسیار حائز اهمیت است. در این صورت جوانانی تربیت میشوند که هسته مقاومت را در برابر جبهه استکبار جهانی شکل میدهند، هم در سطح کلان و هم در سطح مقابله با منکرات و آسیبهای اجتماعی محله خودشان.
اتفاقاً در زمانه ما که نهادهای جدید و روابط پیچیدهای وجود دارد، نماز و ذکر خدا بیش از هر زمان دیگری میتواند معنابخش و آرامشبخش برای زندگی باشد. جوهره اصلی مسجد هم نماز و ذکر خداست. وقتی مردم در مسجد محله جمع میشوند و نماز میخوانند، ویژگیهایی پدیدار میشود که شاید حتی رسانههای ارتباط جمعی مثل ماهواره و فضای مجازی هم چنان خاصیتی نداشته باشند. مردم در این فضا چهره به چهره با هم احوالپرسی میکنند، عواطف و احساسات خود را در میان میگذارند و از مشکلات یکدیگر کسب اطلاع میکنند.
مقام معظم رهبری تعبیر حصار فرهنگی را هم برای مسجد به کار میبرند، مسجد هسته و پایگاه مقاومت فرهنگی است، ما تعبیر دینی خود را از «توسعه فرهنگی» باید داشته باشیم، توسعه فرهنگی از منظر غربی تعداد سالنهای سینما و آثار نمایشی و هنری است.
البته این فضاها هم اگر محتوای ناسالم عرضه نکند و در آن تولیدات باکیفیت عرضه شود، میتواند توسعه فرهنگی باشد.
اینجا بحثی وجود دارد که چقدر میتوانیم از ابزارهای فرهنگی غرب استفاده کنیم و باید در فرصت مناسب درباره آن صحبت کنیم، بله ما از سینما و ... استفاده میکنیم اما شاخص توسعه فرهنگی برای ما تعداد صندلیهای سینما نیست.
پس زنجیره استدلال ما این است، آنچه اساس پیروزی انقلاب شد و در نظام سلطه تزلزل ایجاد کرد، ایمان بود. این ایمان دشمنانی دارد، دشمنان ایمان میکوشند جامعه ما به خصوص جوانها را با ابزار شبیخون فرهنگی مثل فضای مجازی و ماهواره به سمت جاذبههای شهوانی ببرند، در ذهن آنها شبهات دینی ایجاد کنند و ... در مقابل این رویکرد، حصار و خاکریز فرهنگی است، مهمترین خاکریز، مسجد است. اگر این خاکریز فرهنگی تضعیف شود، ایمان جامعه از دست میرود. توسعه فرهنگی را چه توسعه ارزشهای ملی مثل شجاعت و عزت و چه ارزشهای دینی مثل عدالت طلبی، عفاف، تکریم بزرگان و معنویت ... بدانیم، همه را مسجد میتواند حفظ کند. مهمترین راهبرد جمهوری اسلامی برای توسعه فرهنگی باید مساجد باشند. باید ائمهجماعت را تقویت کنیم، آقا تأکید میکنند که امام جماعت مهمترین رکن در مساجد است و همه باید فعالیتهای خود را در مسجد با او هماهنگ کنند، همه نهادهای سیاستگذار و ناظر و تنظیمگر در زمینه فرهنگی، باید اولویت خود را تقویت مسجد بگذارند.
اما در بخش اجتماعی، توسعه اجتماعی به کاهش آسیبهایی مثل طلاق، اعتیاد و ... و تقویت روحیه همکاری، همدلی و مهربانی میان مردم جامعه مربوط است. امام خمینی(ره) در سخنان خود درباره مسجد بیشتر بر واژه سنگر تأکید دارند و مقام معظم رهبری بیشتر از تعبیر پایگاه استفاده میکنند. ایشان میفرمایند مسجد، پایگاه همه کارهای نیک است. بخشی از این کارهای نیک، خودسازی، بخشی از آن مقابله با دشمن و بخشی هم کارهای اجتماعی است. رهبری انتظار دارند وقتی در مسجد برای ذکر خداوند دور هم جمع میشویم، برای حل مشکلات و آسیبهای اجتماعی محله خود چارهای بیندیشیم. مسجد باید جایی باشد که دنیای خود را به کمک آن، در جهت آخرت آباد کنیم.
هدف اسلام صرفاً این نبوده است که مردم در مسجد برای نماز دور هم جمع شوند، بلکه باید در کنار نماز به آبادانی منطقه، شهر و کشور خود بیندیشند و با فقر، بیکاری و آسیبهای اجتماعی مقابله کنند. اینجا باز هم نقش امام جماعت پررنگ است که باید تقسیم کار و نظارت کند.
اگر مسجد هر محله بتواند این کارکردها را داشته باشد چه بسا دیگر نیاز به ساختارهای عریض و طویل دولتی مثل کمیته امداد نداشته باشیم، چون واقعاً گاهی سؤال میشود این توسعهای که کمیته امداد دارد و در سطح کشور به فقرا و محرومین کمک میکند، تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟ مسجد هر محله میتواند برای محرومان محله خود شغل به وجود بیاورد و از صندوق به آنها وام بدهد. مسئله اعتیاد نیز به عقیده من با محوریت مساجد در محلات میتواند حل شود، فرهنگسازی و آموزش به جوانان میتواند قدم نخست باشد که خدای ناکرده جوان یا نوجوانی به سمت آن مسائل نرود، در قدم بعد، مسجدیها میتوانند افرادی را که به فروش مواد مخدر در محله اقدام میکنند، به راه بیاورند و با روشهای مختلف از آن کار زشت باز دارند. قدم بعدی نیز میتواند درمان و کمک به کسانی باشد که در دام اعتیاد افتادهاند و حالا به سلامت، مراقبت، حمایت و شغل نیاز دارند.
اینکه اهالی هر مسجد، خود مشکلات محله خودشان را حل کنند، برکات زیادی دارد و رفته رفته همه مردم محله و همسایگان را با فضای معنوی و ایمانی مسجد، پیوند میدهد. برای آنان که اهل مسجد نبودهاند اثبات میشود که دین اسلام، دینی نیست که فقط به فکر ثواب اخروی باشد، بلکه بر همه امورات روزمره مردم تأثیرگذار است.
اکنون در گام دوم انقلاب هستیم و در بیانیه آن نیز تأکید رهبری بر تقویت مساجد را شاهد بودیم. کمبودهای مساجد را در حال حاضر چه میدانید تا با رفع آن بتوانیم تأثیرگذاری بیشتر مساجد را شاهد باشیم؟
دو نکته به ذهن من میرسد، نکته اول در باب امام جماعت و نکته دوم در باب جوانان. در صحبتهای مقام معظم رهبری شاهدیم که مهمترین رکن مسجد را روحانی و امام جماعت میدانند، از دیدگاه معظمله، روحانی، طبیب معنوی و رکن اصلی مسجد است و باید ویژگیهای متنوعی داشته باشد، از جمله اینکه دائماً در مسجد حضور فعال داشته باشد و صرفاً برای نماز به مسجد نیاید، در حال حاضر مشکل بسیاری از مساجد ما این است که روحانی در آن حضور فعال ندارد چون جای دیگر شاغل است یا اینکه اگر شاغل هم نیست، مسجد را پایگاه اصلی کار خود نمیداند. از طرف دیگر، امام جماعت و روحانی مسجد باید سادهزیستی و زیّ طلبگی را حفظ کند تا مردم باور کنند که با یک جانشین پیامبر(ص) طرف هستند. همچنین لازم است که امام جماعت به آگاهیهای روز اعم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مسلط باشد. همه این ویژگیها وقتی کنار هم قرار بگیرد، آن وقت مردم به او رجوع میکنند و فعالیتهای مسجد با نظارت امام جماعت، بالنده میشود.
طی چهل سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، مجموعههای زیادی از حوزههای علمیه و سازمانهایی مثل تبلیغات گرفته تا دانشگاههایی مثل امام صادق(ع) به تولید گفتمانهای خرد و کلان اسلامی پرداختهاند. پس چرا با وجود این هنوز امام جماعت تراز اسلامی خیلی کم داریم؟ حتی خیلی از مساجد ما اصلاً امام جماعت ندارند.
ما روحانی خوب کم نداریم و در خیلی از مساجد شاهدیم که ائمه جماعت بسیار آگاه و فعالی دارند، اما متأسفانه خیلی از مساجد هم هستند که امام جماعت ندارند، همانطور که اطلاع دارید از حدود ۸۰ هزار مسجد موجود، حدود ۲۵ هزار مسجد امام جماعت ثابت دارند. به عقیده من، حوزه علمیه در رأس مجموعههایی است که باید به تربیت روحانی مسجددار و امام جماعت تراز اسلامی مبادرت ورزد.
یادم هست که چند سال پیش، بیانی از مقام معظم رهبری خواندم که در آن روحانیت را به چند دسته تقسیم میکردند؛ بعضی مرجع تقلیدند، بعضی کارهای علمی میکنند و وظفیه پاسخ به شبهات فکری جامعه را به عهده دارند، یک دسته از آنها مبلغند، یعنی منبری خوباند و در مدارس و مساجد و ... با مردم به خوبی ارتباط میگیرند، دسته چهارم در بیان ایشان، روحانی امام جماعت است، گویی باید از ابتدا حواسمان باشد که گروهی از روحانیون را برای امامت جماعت تربیت کنیم، نیازهای علمی و مهارتهای اجتماعی این دسته با سه دسته قبل متفاوت است، امام جماعت به قوت علمی در حد اجتهاد نیاز ندارد اما باید روانشناسی اجتماعی بلد باشد، باید ذهنی خلاق داشته و خود توانایی عملیاتیکردن ایدههای نو را دارا باشد، او باید اهل کارکردن در کف جامعه و ارتباط مستقیم با مردم باشد.
آنقدری که اطلاع دارم و البته آدم کماطلاعی هم نیستم، هنوز در حوزه علمیه برنامه مدون و دغدغهای جدی برای تربیت امام جماعت وجود ندارد، ائمه جماعت عموماً براساس علاقه خود یا پیشنهادی که کسی به آنها بدهد، در فضای مسجد مشغول به کار میشوند. با وجود اینکه حوزه علمیه نسبت به قبل بسیار تغییر کرده و چابکتر شده است اما هیچ سیر مشخص و برنامه درسی برای تربیت امام جماعت وجود ندارد.
نقدی هم به مراکز رسیدگی به امور مساجد وجود دارد. بعضی معتقدند این مراکز در توزیع و انتخاب ائمه جماعت دقت کافی را ندارند، یعنی چه بسا روحانیونی خوشفکر و فعال وجود داشته باشند اما فرصت مسجدداری به آنها داده نشود.
ببینید باید اهمیت مسجدداری به خوبی برای روحانیون جوان تبیین شود، اگر این کار انجام شود آنها خودشان با مساجد ارتباط میگیرند و رفتهرفته میتوانند جذب اداره مسجد شوند. یک ایدهای را مقام معظم رهبری مطرح کردند که فکر میکنم عملیاتی نشد، ایشان فرمودند مساجدی که روحانی باتجربه و مُسِن دارد، شاید خیلی بهروز نباشد و فرصت وقت گذاشتن برای جوانان را نداشته باشد به همین دلیل یک روحانی جوانی بیاید و دستیارِ امام جماعت مسجد شود.
نکتهای که لازم میدانم یادآوری کنم و فکر میکنم اهمیت آن برای مردم تبیین نشده، این است که امام جماعت در سلسلهمراتب امامت قرار میگیرد، یعنی ولی فقیه و امام جامعه ما، حضرت آیتالله خامنهای که نائب امام معصوم(عج) هستند، از طریق ائمهجمعه و در سطح بعدی از طریق امام جماعت مسجد محله با مردم ارتباط برقرار میکنند، این ائمه جماعت هستند که راهبردهای کلان ولیفقیه برای اداره جامعه را در محله، منطقه و شهر اجرا میکنند.
مسجدداری در ذهن جوانان، چه روحانی و چه غیروحانی، کاری مربوط به پیرمردها تلقی میشود. برای تغییر این ذهنیت چه باید کرد؟
این متأسفانه یک آسیب فکری در میان بعضی از طلاب فاضل ماست که باز هم در حل آن حوزه علمیه میتواند مؤثر باشد. مرجع تقلید جایگاه بسیار رفیعی دارد و کارهای کلان مهمی انجام میدهد ولی آیا مثل یک امام جماعت میتواند با مردم کف جامعه ارتباط چهره به چهره داشته باشد و به آن میزان در خدمات فرهنگی و اجتماعی به هر محله فعال باشد؟ این فرصت ممتازی است که در اختیار یک امام جماعت قرار دارد و نباید آن را دستکم بگیرد.
نکتهای که لازم میدانم یادآوری کنم و فکر میکنم اهمیت آن برای مردم تبیین نشده، این است که امام جماعت در سلسلهمراتب امامت قرار میگیرد، یعنی ولی فقیه و امام جامعه ما، حضرت آیتالله خامنهای که نائب امام معصوم(عج) هستند، از طریق ائمهجمعه و در سطح بعدی از طریق امام جماعت مسجد محله با مردم ارتباط برقرار میکنند، این ائمه جماعت هستند که راهبردهای کلان ولیفقیه برای اداره جامعه را در محله، منطقه و شهر اجرا میکنند.
جوانان میتوانند چه نقشی در تقویت موقعیت مساجد داشته باشند؟
بله، نکته دومی که بعد از بحث روحانیون میخواستم عرض کنم، نقش جوانان بود، اهالی مسجد از نمازگزاران گرفته تا هیئت امنا و امام جماعت باید به جوانان میدان دهند. مثال سادهای عرض کنم، گاهی یک نوجوان خوشصدا در مسجد حضور دارد اما برخی از بزرگترها و پیرمردها اصرار دارند که دعا و اذان و قرآن را خودشان بخوانند، در حالی که شاید اگر به این نوجوان میدان دهند، در جذب مستمر او به مسجد بسیار مؤثر باشد.
باید در گام دوم انقلاب که به عقیده من مقام معظم رهبری بیانیه آن را خطاب به جوانان صادر کردند، بیش از هر زمان دیگری به جوانان فرصت و اجازه دهیم کار کنند، حتی باید اجازه بدهیم جوان خطا هم کند. جوان باید مسجد را از خود بداند. این شایسته نیست که میانگین سنی نمازگزاران بعضی مساجد ما بالای ۵۰ و شصت سال است. رهبر انقلاب به ائمه جماعت و هیئات امنا تأکید دارند که برای جذب جوان به مسجد نه تنها برنامه داشته باشند، بلکه جایگاه خاصی برای آنان در مسجد تعبیه کنند، این جایگاه خاص به نظر من یعنی یکسری از کارها در مسجد به جوانان سپرده شود، حتی چه اشکالی دارد که آنها عضو هیئت امنا شوند.
در پایان باید تأکید کنم که اگرچه امروز به واسطه سیاستهای غرب، جوانان در بسیاری از جوامع و به تبع آن در جامعه ما تحت تأثیر جاذبههای شهوانی و غفلت از یاد خدا قرار دارند اما تجربه نشان داده است که هر جا بستر ایمان را مهیا کنیم، جوانان و نوجوانان به آن جذب میشوند و همه مشغولیتهایی که رسانههای جدید برایشان مهیا کردهاند، کنار میزنند؛ برای نمونه اعتکاف و پیادهروی اربعین را در نظر بگیرید که عمده آن را نسل جوان تشکیل میدهند.