شرکت در انجمن های ادبی به پختگی شعر کمک می کند

به  گزارش خبرگزاری رضوی، صد و سومین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» در اتاق جلسات ساختمان بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعرخوانی، متشکل از شاعران برجستۀ آیینی مشهد است که هر هفته به قرائت اشعار خویش در زمینه‌های مختلف مذهبی و آیینی می‌پردازند.

این محفل ادبی با حضور مدیرفرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع) و جمعی از شاعران آیینی مشهد همچون مسعود یوسف پور،عاطفه جعفری، ابوالفضل مبارز، عالیه رجبی، حسینی راوش، قربان پور و الهه بیات مختاری برگزار شد.
مهدی آخرتی با اشاره به اینکه جسارت شاعرانه در راستای استفاده از تصاویر در شعر باید پررنگ شود،گفت: تصور سازی در شعر مخاطب را علاقه مند می کند تا به ابیات دیگر شعر توجه کند.
این شاعر آیینی ادامه داد: استفاده از شکل صحیح کلمات در شعر در دریافت معانی آنها بسیار موثر است و یکی از دشواری های شاعران آیینی این است که با کلمات بهترین معانی را به مخاطب خود ارائه کنند.
وی با بیان اینکه اقتراح در شعر ذهن شاعر را قوی می‌کند، افزود: تجربه شاعر در سرایش شعر سبب این می‌شود که مناسب ترین کلمات را در سرایش شعر به خاطر بیاورند.
این منتقد ادبی با اشاره به اینکه سرودن شعر آیینی بسیار دشوار تر شعر آزاد است،گفت: در سرایش شعر آیینی باید وسواس بیشتری داشته باشیم زیرا احادیث جعلی بسیار زیاد شده و یک شاعر آیینی باید با مطالعه دقیق و موثق از احادیث استفاده کند.
​​​​​​آخرتی افزود: به دلیل اینکه اختلاف معانی زیادی در تفسیر احادیث وجود دارد چه خوب است که مداحان تنها به متون عربی مراجعه و آنها را ترجمه کنند.
وی با بیان اینکه در برخی اشعار شاعران ناپختگی دیده می شود،گفت: شرکت در جلسات شعری و شنیدن نقد اشعار دیگران بسیار به شاعران کمک می کند.
این منتقد ادبی ادامه داد: تبادل شعر و شنیدن نظرات شاعران سبب استفاده از تصاویر و مضامین ناب در شعر می شود.
آخرتی افزود:  یک شاعر هر چه قدر هم از مضامین و تصاویر خوبی در شعر استفاده کرده باشد اما در صورت عدم شرکت در انجمن های ادبی و شعر، ناپختگی در اشعارش دیده می شود.


شعری از عاطفه جعفری: 
در دل از داغ تو انگار شرار افتاده
پرده از روضه جانسوز کنار افتاده

ذهن شاعر نرسیده ست به ادراک غمت
باز در قاب غزل عکس تو تار افتاده

چادرت سوره نور است و بر این آئینه
حق نداریم بگوئیم غبار افتاده

شانه ی عرش تکان خورد به هق هق دیدند
شانه از دست تو مادر دو سه بار افتاده

"بشکند دست کسانی که شکستند تو را"
دستت از ضربه ی آنروز ز کار افتاده

روضه را چند ورق زد غزلم جایی رفت
که در آنجا علم از دوش سوار افتاده

آه از آهوی شش ماهه، بلاتشبیه، آه
ظهر شد حرمله دنبال شکار افتاده
#عاطفه_جعفری