اختصاصي خبرگزاري رضوي؛
خاطره آرش برهانی از توسل به امام رضا(ع)/ جامی که طلب کردم و گرفتم
مهدي طاهرخاني: صحبت کردن با بازیکنان شاخص در مورد مسائل مذهبی چندان سخت نیست. به سراغ یکی از بهترین گلزنان تاریخ باشگاه استقلال رفتیم. بازیکنی که تا همین یکی دو فصل قبل در مستطیل سبز حضور داشت اما باشگاه فوتبال پیکان آخرین ایستگاه او برای بازیکنی بود. آرش برهانی مدتها به عنوان مهاجم استقلال در میادین حاضر میشد و هواداران این تیم خاطرات بسیاری با این مهاجم شاخص دارند.
صحبتمان را با او در مورد تاثیر اعتقاداتش در موفقیتهای فوتبالی شروع کردیم. برهانی بدون آنکه بخواهد چیزی را به شانس و یا مسائل متافیزیکی مرتبط سازد، گفت: طبیعتا وقتی در خانواده و جامعه مذهبی رشد میکنید شما هم بخشی از آن میشوید. من همیشه اعتقادات خاص خود را در زندگیام داشتم که وام گرفته از زندگی پدر و مادرم بود. شاید خیلیها اسمش را شانس بگذارند اما من اعتقاد دارم شما ایمان به موفقیت داشته باش، تلاش کن و بدون شک همان روزنه کوچک که خیلیها بیتفاوت از کنارش عبور میکنند برای شما سرآغاز موفقیت میشود. من همیشه به خوششانسیهای زندگیام این نگاه را داشتم. وقتی شما اعتقاد قلبی داشته باشید به موفقیت، قطعا به آن خواهید رسید. از این رو نمیشود بدون اعتقاد موفق شد.
برهانی در مورد اینکه اعتقادات مذهبی چه تاثیری روی فوتبالیستها میگذارد، گفت: طبیعتا وقتی شما مراقب روح و روان خود هستید و خیلی از مسائل دینی را رعایت میکنید، آن وقت کنترل جسم و تن هم آسان میشود. برای کسی که عادت به نماز خواندن دارد طبیعتا سختیهای زندگی یک ورزشکار حرفهای چندان دست و پا گیر نیست. منظورم این است وقتی شما به چیزی عقیده دارید و بایدها و نبایدهایی را رعایت میکنید، خود به خود نظمپذیر میشوید. نگاهی به زندگی فوتبالیستهای مطرح کشورمان نشان میدهد که اکثرا حضورشان در عرصه فوتبال را از خانوادههایی سنتی و مذهبی شروع کردهاند.
اما رسیدیم به مهمترین بخش گفتگو که در مورد تاثیر حضور او در مشهد و خواستهای بود که از امام هشتم شیعیان طلب کرد و سریع به آن خواسته رسید. آقای گل سابق لیگ برتر فوتبال کشورمان خاطرهای از لیگ هشتم حرفهای که مربوط به سال 1388 میشود، تعریف کرد.
برهانی در این مورد توضیح داد: هفته پایانی لیگ هشتم بود و تیم ما فقط در یک صورت خاص میتوانست بالاتر از تیم فوتبال ذوب آهن قهرمان لیگ شود. ما در هفته آخر در مشهد مقابل تیم پیام که آنها هم در صورت باخت سقوط میکردند، بازی داشتیم و میبایست حتما برنده میشدیم. از سوی دیگر رقیب اصلیمان ذوب آهن اصفهان در اهواز با فولاد بازی داشت که باید حتما در آن بازی، ذوب آهن میباخت. شب قبل بازی به حرم امام رضا(ع) رفتیم. من در حرم به آقا گفتم «میدانم خواسته زیادی است اما میشود فردا همین موقع ما در حال برگزاری جشن قهرمانی باشیم؟»
وي افزود: سایر بازیکنان استقلال هم در حرم حضور داشتند و طبیعتا خواسته همه ما فقط یک چیز بود. من پیش خودم گفتم تا به حال نشده چیزی از امام رضا(ع) بخواهم و اجابت نشود. اگر هم موردی بوده، بعدها فهمیدم که خیریتی در آن نهفته بود. از این رو خودم را سبک کردم و آمدم بیرون و گفتم هر چه قسمت باشد همان میشود. این از لحاظ روانی واقعا کمک بزرگی به من کرد.
مهاجم سابق استقلال در ادامه توضیح داد: بازی شروع شد و در نیمه دوم به ما خبر دادند که ذوب آهن از فولاد عقب است اما نتیجه ما با پیام مساوی بود و در اینصورت باز هم ما دستمان از جام کوتاه میماند. ناگهان داور بازی یک پنالتی برای ما گرفت که من علیرغم میل باطنی، پشت آن ایستادم. در لحظه زدن توپ به امام رضا(ع) گفتم گل شدن یا نشدن توپ من مهم نیست، فقط کاری کن تیم ما امروز برنده این بازی باشد. بقدری در افکارم غرق بودم که پنالتی را به بدترین شکل ممکن خراب کردم. آن بدترین ضربه همه دوران فوتبالم بود. پیش خودم گفتم یا امام رضا(ع) حالا دیگر نبریم من مقصر اول و آخر هستم، هر طوری شده ما را برنده این بازی کن. لحظات بسیار سختی را پشت سر گذاشتم و سرانجام تیم ما با تک گل جانواریو برزیلی موفق به شکست پیام شد. این شیرینترین قهرمانی من در فوتبال بود. بعد از بازی به حرم رفتم و به آقا گفتم ممنون بابت اینکه اجازه ندادی عامل اصلی از دست رفتم قهرمانی من لقب بگیرم.
برهانی در پایان گفت: از آن روز به بعد هر وقت به حرم مطهر امام رضا(ع) میآیم، خواسته آن شب را ياد ميكنم و میگویم دیگر چیزی از شما نمیخواهم مگر چیزی که خودتام برایم تقدیر کنید.
صحبتمان را با او در مورد تاثیر اعتقاداتش در موفقیتهای فوتبالی شروع کردیم. برهانی بدون آنکه بخواهد چیزی را به شانس و یا مسائل متافیزیکی مرتبط سازد، گفت: طبیعتا وقتی در خانواده و جامعه مذهبی رشد میکنید شما هم بخشی از آن میشوید. من همیشه اعتقادات خاص خود را در زندگیام داشتم که وام گرفته از زندگی پدر و مادرم بود. شاید خیلیها اسمش را شانس بگذارند اما من اعتقاد دارم شما ایمان به موفقیت داشته باش، تلاش کن و بدون شک همان روزنه کوچک که خیلیها بیتفاوت از کنارش عبور میکنند برای شما سرآغاز موفقیت میشود. من همیشه به خوششانسیهای زندگیام این نگاه را داشتم. وقتی شما اعتقاد قلبی داشته باشید به موفقیت، قطعا به آن خواهید رسید. از این رو نمیشود بدون اعتقاد موفق شد.
برهانی در مورد اینکه اعتقادات مذهبی چه تاثیری روی فوتبالیستها میگذارد، گفت: طبیعتا وقتی شما مراقب روح و روان خود هستید و خیلی از مسائل دینی را رعایت میکنید، آن وقت کنترل جسم و تن هم آسان میشود. برای کسی که عادت به نماز خواندن دارد طبیعتا سختیهای زندگی یک ورزشکار حرفهای چندان دست و پا گیر نیست. منظورم این است وقتی شما به چیزی عقیده دارید و بایدها و نبایدهایی را رعایت میکنید، خود به خود نظمپذیر میشوید. نگاهی به زندگی فوتبالیستهای مطرح کشورمان نشان میدهد که اکثرا حضورشان در عرصه فوتبال را از خانوادههایی سنتی و مذهبی شروع کردهاند.
اما رسیدیم به مهمترین بخش گفتگو که در مورد تاثیر حضور او در مشهد و خواستهای بود که از امام هشتم شیعیان طلب کرد و سریع به آن خواسته رسید. آقای گل سابق لیگ برتر فوتبال کشورمان خاطرهای از لیگ هشتم حرفهای که مربوط به سال 1388 میشود، تعریف کرد.
برهانی در این مورد توضیح داد: هفته پایانی لیگ هشتم بود و تیم ما فقط در یک صورت خاص میتوانست بالاتر از تیم فوتبال ذوب آهن قهرمان لیگ شود. ما در هفته آخر در مشهد مقابل تیم پیام که آنها هم در صورت باخت سقوط میکردند، بازی داشتیم و میبایست حتما برنده میشدیم. از سوی دیگر رقیب اصلیمان ذوب آهن اصفهان در اهواز با فولاد بازی داشت که باید حتما در آن بازی، ذوب آهن میباخت. شب قبل بازی به حرم امام رضا(ع) رفتیم. من در حرم به آقا گفتم «میدانم خواسته زیادی است اما میشود فردا همین موقع ما در حال برگزاری جشن قهرمانی باشیم؟»
وي افزود: سایر بازیکنان استقلال هم در حرم حضور داشتند و طبیعتا خواسته همه ما فقط یک چیز بود. من پیش خودم گفتم تا به حال نشده چیزی از امام رضا(ع) بخواهم و اجابت نشود. اگر هم موردی بوده، بعدها فهمیدم که خیریتی در آن نهفته بود. از این رو خودم را سبک کردم و آمدم بیرون و گفتم هر چه قسمت باشد همان میشود. این از لحاظ روانی واقعا کمک بزرگی به من کرد.
مهاجم سابق استقلال در ادامه توضیح داد: بازی شروع شد و در نیمه دوم به ما خبر دادند که ذوب آهن از فولاد عقب است اما نتیجه ما با پیام مساوی بود و در اینصورت باز هم ما دستمان از جام کوتاه میماند. ناگهان داور بازی یک پنالتی برای ما گرفت که من علیرغم میل باطنی، پشت آن ایستادم. در لحظه زدن توپ به امام رضا(ع) گفتم گل شدن یا نشدن توپ من مهم نیست، فقط کاری کن تیم ما امروز برنده این بازی باشد. بقدری در افکارم غرق بودم که پنالتی را به بدترین شکل ممکن خراب کردم. آن بدترین ضربه همه دوران فوتبالم بود. پیش خودم گفتم یا امام رضا(ع) حالا دیگر نبریم من مقصر اول و آخر هستم، هر طوری شده ما را برنده این بازی کن. لحظات بسیار سختی را پشت سر گذاشتم و سرانجام تیم ما با تک گل جانواریو برزیلی موفق به شکست پیام شد. این شیرینترین قهرمانی من در فوتبال بود. بعد از بازی به حرم رفتم و به آقا گفتم ممنون بابت اینکه اجازه ندادی عامل اصلی از دست رفتم قهرمانی من لقب بگیرم.
برهانی در پایان گفت: از آن روز به بعد هر وقت به حرم مطهر امام رضا(ع) میآیم، خواسته آن شب را ياد ميكنم و میگویم دیگر چیزی از شما نمیخواهم مگر چیزی که خودتام برایم تقدیر کنید.