وقتی سالها تحقیق و پژوهش خادم کهنسال حرم رضوی به هویّت شهر مشهدالرضا(ع) انجامید؛
الهام معماری شهر مشهد از حرم مطهر امام مهربانیها
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ بارگاه منور رضوی بزرگترین نماد و سُنبُل شهر مشهد است. این شهر پیشرفت، عظمت سریع و موقعیت ممتاز خود را از برکت همین مضجع شریف میداند و به عنوان یک شهر ممتاز در خاورمیانه، آسیای صغیر و آسیای میانه مطرح است و بایستی یادگارها، میراثهای کهن و تاریخیاش حتی به صورت عکس گردآوری و حفظ شود. تخریب بافت قدیمی این شهر و اطراف حرم مطهر رضوی توسط عبدالعظیم ولیان موجب شد احمد ماهوان حسب علاقهای که به معماری دارد برای حفظ و ثبت تاریخ و هویّت این شهر، عکاسی، تحقیق و پژوهش کند.
احمد ماهوان در سوم آبانماه سال 1323 در مشهد متولّد شد و پس از اتمام دوران تحصیل در تهران و مشهد به استخدام دانشگاه فردوسی مشهد درآمد. ولی چون روحیهاش با کار اداری سازگار نبود به فعالیت در آزمایشگاه و همکاری با هئیت علمی و پژوهشهای میدانی در گروههای آموزشی پرداخت که نتیجهاش تألیف حدود 30 جلد کتاب و بیش از صدها مقاله علمی و سخنرانی در همایشهای سراسری و بینالمللی در دانشگاههای مختلف و دیگر کانونهای علمی کشور شده است.
در چهارشنبههای امام رضایی(ع) این هفته به سراغ این پژوهشگر تاریخ و جغرافیای مشهد رفتیم که این توفیق را نیز نصیب خود کرده به مدت نیم قرن به عنوان خادم در کشیک چهارم به زائران امام مهربانیها خدمت میکند.
حرم رضوی قلب تپنده مشهدالرضا(ع)
خیابانکشی و نوسازی بارگاه منور امام هشتم(ع) ابتدا در حکومت پهلوی و در دوران نیابت تولیت محمدولی خان اسدی اتفاق افتاد و به تخریب اماکن قدیمی و فرسوده، تجارتی و اقامتی پیرامون حرم مطهر از سال 1353 انجامید. آقای ماهوان در اینباره به خبرگزاری رضوی میگوید: «چهار سال قبل از انقلاب زمینهای اطراف حرم تبدیل به فضای سبز و احداث دیواری سراسری و مدور در پیرامون این مضجع شریف به شعاع 320 متر از گنبد مطهر شد. ولی اجرای طرح برنامه احداث خیابانی مدور بنام فلکه حضرت در پشت دیوار یاد شده برای تردد وسائل نقلیه و ارتباط چهار خیابان منتهی به بارگاه رضوی همچون بالا خیابان، پائین خیابان، خیابان تهران و خیابان طبرسی با پیروزی انقلاب اسلامی متوقف ماند.
بعد از انقلاب، مسئولان آستان قدس رضوی طرحهای قبلی توسعه پیرامون حرم را مردود دانسته و آن را دنبال نکردند. لیکن آستان قدس رضوی از سال 1364 اقدام به توسعه فضاهای زیارتی خود کرد و در همان دهه اول انقلاب شاهد افزایش اماکنی همچون رواقهای دارالولایه و دارالرحمه، صحنهای قدس و صحن جمهوری اسلامی، کتابخانه مرکزی و دانشگاه علوم اسلامی رضوی در پیرامون بارگاه منور رضوی در اراضی تسطیح شده و فضای سبز قبل از انقلاب شدیم».
الهام معماری شهر مشهد از حرم رضوی
هنر معماری آستان قدس رضوی تماما برگرفته از معماری دوران تیموری و مسجد گوهرشاده بوده است. احمد ماهوان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که معماری شهر مشهد تا پایان دوره قاجاریه الهامپذیر از معماری حرم مطهر رضوی بوده و در اینباره شرح میدهد: «شهر مذهبی مشهد بعد از دوران قاجاریه به علت تحوّلات زندگی اجتماعی و گسترش ارتباطات، معاملات و مراودات با دیگر کشورها سبب تغییر دریافت زندگی اجتماعی و از جمله معماری شهری شد. تا زمان قاجاریه در ساختمان، کوچه و محلات مشهد معماری مذهبی رعایت میشد. سردرب ورودی منازل، ایوانها، غرفهها و اتاقها در ساختمانهای قدیم مشهد تا دوران قاجاریه عموما با الهام از معماری مذهبی آستان قدس رضوی بوده که با حالت محرابی، مقعر و فرو رفته یا تارمی احداث میشد که از سر به هم آوردن دو هلال ماه و یا بهم پیوستن شاخهای نخل و یا دو دستی که به نیایش بالاگرفته شده را الهامپذیر بود و با کاشی، کتیبه، کلمات قرآنی و مذهبی تزئین میشد ولی متأسفانه در دوران پهلوی تغییراتی به خود گرفت».
هفت محله مشهد در دوران قاجاریه
شهر مشهد در زمان قاجاریه شامل هفت محله به نام «نوغان»، «سراب»، «سرشور»، «چهار باغ»، «عیدگاه»، «بالاخیابان»، «پایین خیابان» و یک بازار بود و کوچههایی بیقواره از دوران تیموری، صفوی و قاجاری که اطراف این محلات وجود داشت. بنابر توضیح آقای ماهوان، محدوده مسکونی شهر مشهد در پایان دوره قاجاری محدود بود، از غرب به «دروازه بالاخیابان حوالی کوچه باغعنبر»، از شرق به «محل زیرگذر پنجراه پائین خیابان فعلی»، از شمال به «دروازه نوغان در راسته نوغان نزدیک میدان طبرسی فعلی»، از جنوب به «محله چهار باغ، سراب و قبرستان میرهوا در محل گنبد سبز فعلی» و بقیه باغات و جالیز پیرامون شهر مثل باغهای «حسنخان»، «تاووس»، «عنبر»، «هشتآباد»، «سنگی»، «منبع» و «سر سبیل» را شامل میشد که در ابتدای دوران پهلوی با توسعه محدوده مسکونی این باغات و همچنین روستاهای پیرامون شهر همگی درون شهر قرار گرفته و ضمیمه شهر مشهدالرضا(ع) شدند.
شهرسازی مشهد از سال 1305
شهرسازی مشهد از اوایل سده 1300 آغاز شد و همچنان تا به امروز با توسعه شهری به واسطه موقعیت ممتاز زیارتی، سیاحتی و تجارتی مشهد ادامه دارد. این خادم پیشکسوت حرم رضوی در توضیح بیشر میافزاید: «توسعه و نوسازی مشهد از سال 1305 آغاز شده و بسیاری از مساجد، حسینیهها و تکایا، مدارس حوزوی، سراها، کاروانسراها، تیمچهها، بازاریها و حمامهای قدیمی که قدمت برخی از آنها به دوران تیموری، صفوی و افشاری میرسید، در طرح خیابانکشی و شهرسازی تخریب و جای خود را به ایجاد فضاهای زیارتی، بناهای تجاری مثل هتلها و پاساژها داد و از مشهد قدیم 50 سال پیش تقریبا چیزی به یادگار باقی نماند».
هویّت شهر مشهد تا دهه 1340
نام محلات قدیم و سنتی مشهد تا دهه 1340 هویّت خودش را حفظ کرده بود. این پژوهشگر تاریخ و جغرافیا در مورد نام این محلات توضیح میدهد: «نام محلات قدیم مشهد برای نسل امروزی نامفهوم و ناآشنا است. اما افراد بسیاری هستند که مشتاق به دانستن علت آن نامها هستند که این محلات شامل بالا خیابان، پایین خیابان، چهارباغ، سراب، سرشور، عیدگاه، نوغان، تَپُلمحله، خیابان خاکی، خیابان کج، چهارطبقه، کوچه سیابون(سیاه آب)، کوچه باغعنبر، کوچه قنسولگری، کوچه قراولخانه، کوچه آبمیرزا، کوچه حوضنو، کوچه پنبه، کوچه شیخ برپا(ورپا)، کوچه منبرگلی، کوچه کربلا، کوچه باغسنگی، پلخاکی، پلفردوسِی، پلچوبی، باغخونی، دروازه ارگ، گورگه سراب(گاو آورگاه سراب)، کوچه سربادُر(کوچه سالار بهادر)، کوچه حمام گوحسو(کوچه گود حسام السلطنه)، کوچه چهنو میشود».
پوشاندن نهر وسط صحن انقلاب در اواسط دهه 1340
شهر مشهد در دوران قاجاریه شامل یک خیابان سراسری از غرب به شرق با نام «بالاخیابان» و «پایین خیابان» و یک بازار سراسری از شمال شهر به جنوب شهر بود و بقیه همه کوچههای پیچ و خم و سرپوشیده دالان مانندی برای تجمع زباله و کثافات در گذرگاهها بود. آقای ماهوان در این باره بیشتر توضیح میدهد: «بالاخیابان و پایین خیابان که از وسط صحن انقلاب میگذشت در زمان شاه عباس احداث شده بود. چهار ردیف درخت و نهر آب بزرگی در وسط این دو خیابان بود که آب چشمه گیلاس را از شمال غربی به مشهد میآورد و بالاخیابان و پائین خیابان را با درختان کهن چند صد ساله به صورت چهار باغی زیبا تبدیل کرده بود. سال 1345 درختان وسط خیابان را قطع کردند و روی نهر خیابان نیز پوشیده شد و قدمت تاریخی شهر مشهد دستخوش تصمیمات زود هنگام شهرداری وقت قرار گرفت و دگرگون شد».
حفظ سبک منازل شهری تا دهه 1350
عبدالعظیم ولیان هفدهمین استاندار خراسان در دوران پهلوی دوم طی سالهای 1353 تا 1356 اقدام به تخریب خانههای اطراف حرم مطهر رضوی کرد و سبک منازل شهری دوران قاجاری به سبک صنعتی و مدرنیته در دوران پهلوی تغییر یافت. این پژوهشگر تاریخ و جغرافیا طی تحقیقات خود در اینباره چنین یادآور میشود: «سبک منازل شهری دوران قاجاری در مشهد تا دهه 1350 پابرجا و هنوز دستخوش تخریب کامل و نوسازی گسترده نشده بود که در دوران پهلوی متحوّل و معماری محلات شهری در این دوران تجدید بنا شد و بناهای تازهساز در محلات جدید از حالت کاملا مذهبی و یکنواخت گذشته خارج گشت و شیوهای از معماری ملی ـ مذهبی جدیدی پدید آورد».
نخستین تغییر معماری در دوره پهلوی
در گذشته معماری ملّی و مذهبی در ساختمانهای دولتی و منازل مردمی رعایت میشد، ولی در دوران پهلوی معماری شهری دستخوش تغییرات پی در پی از شیوههای ملی ـ مذهبی یا سبک کلاسیک به سوی معماری غربی و الگوهای وارداتی شد که متأسفانه تاکنون هم ناظر آن هستیم. آقای ماهوان در توضیح بیشتر ادامه میدهد: «سردربهای منازل تارمی و مقعر از حالت محرابی خارج و به صورت مسطح درآمد که این نخستین مرحله از کاهش شیوه مذهبی و گرایش به ملیّت در معماری بود و به تدریج ستونهای استوانهای مدور جای پایههای قطور را در کنار هم میبینیم که تزئیات معماری در دهههای نخستین بعد از مشروطیّت ایران در دوران نوگرایی بود. امروزه معماری و نماکاری سبک ساختمان هیچ تشابه و ارتباطی با معماری سنتی دوران قاجار و سبک نوگرایی یا کلاسیک دوران پهلوی اول که ترکیبی از ملیّت و مذهب بود را ندارد.
در دوران پهلوی اول سرطاقیهای هلالی و تارمی جای خود را به سرطاقیهای نیم دایرهای و یا مثلثی داده و به تدریج کاشی و کتیبه از نماکاریها حذف شد؛ اگر هم کاشی در نماکاری بکار گرفته میشد از نقوش هندسی و اسلیمی و گل و بوتهکاری بوده و از خط نوشتهها و کتیبه به جزء «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» و اسماء ائمهاطهار(ع) و نامهای متبرک چیزی در آن دیده نمیشد و بدین جهت در دوران پهلوی هنر نگارگری ساختمانی دوران افول خود را در معماری پیمود و سادگی جای نقشآفرینی را گرفت که مجموعه سیر تغییر و تحوّل هنر معماری محلات شهری را در عکسهای بر جای مانده آن زمان به خوبی میتوان دید».
دفتر جغرافیایی و انتشارات ماهوان
این پژوهشگر تاریخ و جغرافیای مشهد در سال 1370 اقدام به راهاندازی دفتر جغرافیایی انتشارات ماهوان کرده است. او در اینباره میگوید: «بنده ناظر بر دهههای 1320 به بعد بوده و وضعیت بافت شهری و بناهای تاریخی آن روزگار را در ذهن دارم. علاقه شهروندی و عِرق میهندوستی موجب شد تا مجموعه عکسها و تصاویر خود را به صورت کتابی تقدیم همشهریان کنم تا اطلاعات معماری دهههای گذشته را به نسلهای آینده منقل کنم.
این انتشارات با گردآوری عکسهای اولیه شهر مشهد قدیم و شناسایی محل و موقعیت و زمان آنها سعی کرده تا راه و رسم زندگی پدران و پیشینیان بویژه معماری سنتی مشهد را به همشهریان و علاقهمندان به معماری ارائه کند. از جمله کتابهای بنده میتوان به «مشهد در نگاه تصاویر، یا، عکسهای قدیم مشهد از دوران قاجاریه، پهلوی، جمهوری اسلامی»، «تاریخ مشهد الرضا(ع)»، «السلطان و سلاطین» و ... اشاره کرد».
احمد ماهوان در سوم آبانماه سال 1323 در مشهد متولّد شد و پس از اتمام دوران تحصیل در تهران و مشهد به استخدام دانشگاه فردوسی مشهد درآمد. ولی چون روحیهاش با کار اداری سازگار نبود به فعالیت در آزمایشگاه و همکاری با هئیت علمی و پژوهشهای میدانی در گروههای آموزشی پرداخت که نتیجهاش تألیف حدود 30 جلد کتاب و بیش از صدها مقاله علمی و سخنرانی در همایشهای سراسری و بینالمللی در دانشگاههای مختلف و دیگر کانونهای علمی کشور شده است.
در چهارشنبههای امام رضایی(ع) این هفته به سراغ این پژوهشگر تاریخ و جغرافیای مشهد رفتیم که این توفیق را نیز نصیب خود کرده به مدت نیم قرن به عنوان خادم در کشیک چهارم به زائران امام مهربانیها خدمت میکند.
حرم رضوی قلب تپنده مشهدالرضا(ع)
خیابانکشی و نوسازی بارگاه منور امام هشتم(ع) ابتدا در حکومت پهلوی و در دوران نیابت تولیت محمدولی خان اسدی اتفاق افتاد و به تخریب اماکن قدیمی و فرسوده، تجارتی و اقامتی پیرامون حرم مطهر از سال 1353 انجامید. آقای ماهوان در اینباره به خبرگزاری رضوی میگوید: «چهار سال قبل از انقلاب زمینهای اطراف حرم تبدیل به فضای سبز و احداث دیواری سراسری و مدور در پیرامون این مضجع شریف به شعاع 320 متر از گنبد مطهر شد. ولی اجرای طرح برنامه احداث خیابانی مدور بنام فلکه حضرت در پشت دیوار یاد شده برای تردد وسائل نقلیه و ارتباط چهار خیابان منتهی به بارگاه رضوی همچون بالا خیابان، پائین خیابان، خیابان تهران و خیابان طبرسی با پیروزی انقلاب اسلامی متوقف ماند.
بعد از انقلاب، مسئولان آستان قدس رضوی طرحهای قبلی توسعه پیرامون حرم را مردود دانسته و آن را دنبال نکردند. لیکن آستان قدس رضوی از سال 1364 اقدام به توسعه فضاهای زیارتی خود کرد و در همان دهه اول انقلاب شاهد افزایش اماکنی همچون رواقهای دارالولایه و دارالرحمه، صحنهای قدس و صحن جمهوری اسلامی، کتابخانه مرکزی و دانشگاه علوم اسلامی رضوی در پیرامون بارگاه منور رضوی در اراضی تسطیح شده و فضای سبز قبل از انقلاب شدیم».
الهام معماری شهر مشهد از حرم رضوی
هنر معماری آستان قدس رضوی تماما برگرفته از معماری دوران تیموری و مسجد گوهرشاده بوده است. احمد ماهوان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که معماری شهر مشهد تا پایان دوره قاجاریه الهامپذیر از معماری حرم مطهر رضوی بوده و در اینباره شرح میدهد: «شهر مذهبی مشهد بعد از دوران قاجاریه به علت تحوّلات زندگی اجتماعی و گسترش ارتباطات، معاملات و مراودات با دیگر کشورها سبب تغییر دریافت زندگی اجتماعی و از جمله معماری شهری شد. تا زمان قاجاریه در ساختمان، کوچه و محلات مشهد معماری مذهبی رعایت میشد. سردرب ورودی منازل، ایوانها، غرفهها و اتاقها در ساختمانهای قدیم مشهد تا دوران قاجاریه عموما با الهام از معماری مذهبی آستان قدس رضوی بوده که با حالت محرابی، مقعر و فرو رفته یا تارمی احداث میشد که از سر به هم آوردن دو هلال ماه و یا بهم پیوستن شاخهای نخل و یا دو دستی که به نیایش بالاگرفته شده را الهامپذیر بود و با کاشی، کتیبه، کلمات قرآنی و مذهبی تزئین میشد ولی متأسفانه در دوران پهلوی تغییراتی به خود گرفت».
هفت محله مشهد در دوران قاجاریه
شهر مشهد در زمان قاجاریه شامل هفت محله به نام «نوغان»، «سراب»، «سرشور»، «چهار باغ»، «عیدگاه»، «بالاخیابان»، «پایین خیابان» و یک بازار بود و کوچههایی بیقواره از دوران تیموری، صفوی و قاجاری که اطراف این محلات وجود داشت. بنابر توضیح آقای ماهوان، محدوده مسکونی شهر مشهد در پایان دوره قاجاری محدود بود، از غرب به «دروازه بالاخیابان حوالی کوچه باغعنبر»، از شرق به «محل زیرگذر پنجراه پائین خیابان فعلی»، از شمال به «دروازه نوغان در راسته نوغان نزدیک میدان طبرسی فعلی»، از جنوب به «محله چهار باغ، سراب و قبرستان میرهوا در محل گنبد سبز فعلی» و بقیه باغات و جالیز پیرامون شهر مثل باغهای «حسنخان»، «تاووس»، «عنبر»، «هشتآباد»، «سنگی»، «منبع» و «سر سبیل» را شامل میشد که در ابتدای دوران پهلوی با توسعه محدوده مسکونی این باغات و همچنین روستاهای پیرامون شهر همگی درون شهر قرار گرفته و ضمیمه شهر مشهدالرضا(ع) شدند.
شهرسازی مشهد از سال 1305
شهرسازی مشهد از اوایل سده 1300 آغاز شد و همچنان تا به امروز با توسعه شهری به واسطه موقعیت ممتاز زیارتی، سیاحتی و تجارتی مشهد ادامه دارد. این خادم پیشکسوت حرم رضوی در توضیح بیشر میافزاید: «توسعه و نوسازی مشهد از سال 1305 آغاز شده و بسیاری از مساجد، حسینیهها و تکایا، مدارس حوزوی، سراها، کاروانسراها، تیمچهها، بازاریها و حمامهای قدیمی که قدمت برخی از آنها به دوران تیموری، صفوی و افشاری میرسید، در طرح خیابانکشی و شهرسازی تخریب و جای خود را به ایجاد فضاهای زیارتی، بناهای تجاری مثل هتلها و پاساژها داد و از مشهد قدیم 50 سال پیش تقریبا چیزی به یادگار باقی نماند».
هویّت شهر مشهد تا دهه 1340
نام محلات قدیم و سنتی مشهد تا دهه 1340 هویّت خودش را حفظ کرده بود. این پژوهشگر تاریخ و جغرافیا در مورد نام این محلات توضیح میدهد: «نام محلات قدیم مشهد برای نسل امروزی نامفهوم و ناآشنا است. اما افراد بسیاری هستند که مشتاق به دانستن علت آن نامها هستند که این محلات شامل بالا خیابان، پایین خیابان، چهارباغ، سراب، سرشور، عیدگاه، نوغان، تَپُلمحله، خیابان خاکی، خیابان کج، چهارطبقه، کوچه سیابون(سیاه آب)، کوچه باغعنبر، کوچه قنسولگری، کوچه قراولخانه، کوچه آبمیرزا، کوچه حوضنو، کوچه پنبه، کوچه شیخ برپا(ورپا)، کوچه منبرگلی، کوچه کربلا، کوچه باغسنگی، پلخاکی، پلفردوسِی، پلچوبی، باغخونی، دروازه ارگ، گورگه سراب(گاو آورگاه سراب)، کوچه سربادُر(کوچه سالار بهادر)، کوچه حمام گوحسو(کوچه گود حسام السلطنه)، کوچه چهنو میشود».
پوشاندن نهر وسط صحن انقلاب در اواسط دهه 1340
شهر مشهد در دوران قاجاریه شامل یک خیابان سراسری از غرب به شرق با نام «بالاخیابان» و «پایین خیابان» و یک بازار سراسری از شمال شهر به جنوب شهر بود و بقیه همه کوچههای پیچ و خم و سرپوشیده دالان مانندی برای تجمع زباله و کثافات در گذرگاهها بود. آقای ماهوان در این باره بیشتر توضیح میدهد: «بالاخیابان و پایین خیابان که از وسط صحن انقلاب میگذشت در زمان شاه عباس احداث شده بود. چهار ردیف درخت و نهر آب بزرگی در وسط این دو خیابان بود که آب چشمه گیلاس را از شمال غربی به مشهد میآورد و بالاخیابان و پائین خیابان را با درختان کهن چند صد ساله به صورت چهار باغی زیبا تبدیل کرده بود. سال 1345 درختان وسط خیابان را قطع کردند و روی نهر خیابان نیز پوشیده شد و قدمت تاریخی شهر مشهد دستخوش تصمیمات زود هنگام شهرداری وقت قرار گرفت و دگرگون شد».
حفظ سبک منازل شهری تا دهه 1350
عبدالعظیم ولیان هفدهمین استاندار خراسان در دوران پهلوی دوم طی سالهای 1353 تا 1356 اقدام به تخریب خانههای اطراف حرم مطهر رضوی کرد و سبک منازل شهری دوران قاجاری به سبک صنعتی و مدرنیته در دوران پهلوی تغییر یافت. این پژوهشگر تاریخ و جغرافیا طی تحقیقات خود در اینباره چنین یادآور میشود: «سبک منازل شهری دوران قاجاری در مشهد تا دهه 1350 پابرجا و هنوز دستخوش تخریب کامل و نوسازی گسترده نشده بود که در دوران پهلوی متحوّل و معماری محلات شهری در این دوران تجدید بنا شد و بناهای تازهساز در محلات جدید از حالت کاملا مذهبی و یکنواخت گذشته خارج گشت و شیوهای از معماری ملی ـ مذهبی جدیدی پدید آورد».
نخستین تغییر معماری در دوره پهلوی
در گذشته معماری ملّی و مذهبی در ساختمانهای دولتی و منازل مردمی رعایت میشد، ولی در دوران پهلوی معماری شهری دستخوش تغییرات پی در پی از شیوههای ملی ـ مذهبی یا سبک کلاسیک به سوی معماری غربی و الگوهای وارداتی شد که متأسفانه تاکنون هم ناظر آن هستیم. آقای ماهوان در توضیح بیشتر ادامه میدهد: «سردربهای منازل تارمی و مقعر از حالت محرابی خارج و به صورت مسطح درآمد که این نخستین مرحله از کاهش شیوه مذهبی و گرایش به ملیّت در معماری بود و به تدریج ستونهای استوانهای مدور جای پایههای قطور را در کنار هم میبینیم که تزئیات معماری در دهههای نخستین بعد از مشروطیّت ایران در دوران نوگرایی بود. امروزه معماری و نماکاری سبک ساختمان هیچ تشابه و ارتباطی با معماری سنتی دوران قاجار و سبک نوگرایی یا کلاسیک دوران پهلوی اول که ترکیبی از ملیّت و مذهب بود را ندارد.
در دوران پهلوی اول سرطاقیهای هلالی و تارمی جای خود را به سرطاقیهای نیم دایرهای و یا مثلثی داده و به تدریج کاشی و کتیبه از نماکاریها حذف شد؛ اگر هم کاشی در نماکاری بکار گرفته میشد از نقوش هندسی و اسلیمی و گل و بوتهکاری بوده و از خط نوشتهها و کتیبه به جزء «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» و اسماء ائمهاطهار(ع) و نامهای متبرک چیزی در آن دیده نمیشد و بدین جهت در دوران پهلوی هنر نگارگری ساختمانی دوران افول خود را در معماری پیمود و سادگی جای نقشآفرینی را گرفت که مجموعه سیر تغییر و تحوّل هنر معماری محلات شهری را در عکسهای بر جای مانده آن زمان به خوبی میتوان دید».
دفتر جغرافیایی و انتشارات ماهوان
این پژوهشگر تاریخ و جغرافیای مشهد در سال 1370 اقدام به راهاندازی دفتر جغرافیایی انتشارات ماهوان کرده است. او در اینباره میگوید: «بنده ناظر بر دهههای 1320 به بعد بوده و وضعیت بافت شهری و بناهای تاریخی آن روزگار را در ذهن دارم. علاقه شهروندی و عِرق میهندوستی موجب شد تا مجموعه عکسها و تصاویر خود را به صورت کتابی تقدیم همشهریان کنم تا اطلاعات معماری دهههای گذشته را به نسلهای آینده منقل کنم.
این انتشارات با گردآوری عکسهای اولیه شهر مشهد قدیم و شناسایی محل و موقعیت و زمان آنها سعی کرده تا راه و رسم زندگی پدران و پیشینیان بویژه معماری سنتی مشهد را به همشهریان و علاقهمندان به معماری ارائه کند. از جمله کتابهای بنده میتوان به «مشهد در نگاه تصاویر، یا، عکسهای قدیم مشهد از دوران قاجاریه، پهلوی، جمهوری اسلامی»، «تاریخ مشهد الرضا(ع)»، «السلطان و سلاطین» و ... اشاره کرد».