۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۵۷
خبرگزاری رضوی بررسی کرد:

امارات پُل «اسرائیل» برای تهدید ایران/ 50 سال برنامه ریزی برای نفوذ در جهان عرب

امارات پُل «اسرائیل» برای تهدید ایران/ 50 سال برنامه ریزی برای نفوذ در جهان عرب
به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، امارات متحده عربی سومین کشور جهان عرب است که بعد از مصر و اردن روابط رسمی و علنی با رژیم صهیونیستی برقرار می کند. گرچه به اذعان بسیاری از ناظران و بنا بر شواهد فراوان کشورهای عربی متعددی سال ها است که از روابط غیرعلنی مستمر با اسرائیل برخوردارند.
سفر ناگهانی نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به سلطنت عمان در سال گذشته و دیدار با پادشاه این کشور شگفتی بسیاری به دنبال داشت. در طول سالیان اخیر خبرهای مکرری از اجازه عربستان سعودی به هواپیماهای اسرائیلی برای عبور از آسمان این کشور به سمت مقاصد مختلف منتشر شده است.
در بحران کرونا رسانه ها از به زمین نشستن هواپیماهای اماراتی حامل محموله های پزشکی و بهداشتی در فرودگاه تل آویو خبر دادند.
همچنین کشور سودان که بعد از سقوط عمر البشیر توسط نظامیان اداره می شود در اعلانی تعجب برانگیز از علاقه مندی و تلاش این کشور برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی خبر داد. مسئله ای که بلافاصله به کاهش یا برداشته شدن تحریم های بین المللی از روی این کشور توسط آمریکا انجامید.
سودان در دوران حکومت عمر البشیر خود را حامی مسئله فلسطین می دانست و از گروه های مقاومت فلسطینی حمایت میکرد.
عربستان بعد از به قدرت رسیدن ملک سلمان و ولی عهدی محمد بن سلمان، عملکرد مرموزی را در ارتباط با رژیم صهیونیستی تشان داده است.
ورود عربستان سعودی به جنگ یمن و مقاومت انصارالله در برابر ماشین جتگی گران قیمت بن سلمان، عربستان را بیش از هر زمان دیگر نیازمند حمایت اطلاعاتی و امنیتی کرد اما ماجرای قتل برنامه ریزی شده و عمدی جمال خاشقجی توسط عوامل بن سلمان و رسوایی بین المللی و جهانی عربستان، دست پادشاه و ولیعهد را برای جلب حمایت های بیشتر از جنگ یمن بست و کشورهای غربی را در معرض فشار افکار عمومی قرار داد. این میان رژیم صهیونیستی با استفاده از این شرایط به سرویس دهی اطلاعانی و امنیتی به عربستان در غیاب دول اروپایی وارد شد. مسئله ای که رهبران انصارالله بارها در سخنرانی های خود آن را از دلایل طولانی شدن جنگ یمن عنوان کرده اند و تصریح کرده اند اسرائیل حضور مستقیم در این نبرد دارد.
اما حضور و ارتباط رژیم اسرائیل با کشورهای عربی به تبادلات موردی
و مبتنی بر نیازهای مقطعی مانند حمایت های اطلاعاتی و امنیتی منحصر نمی باشد بلکه یک پروسه کلان راهبردی است که اساسا بخشی از تاریخ معاصر خاورمیانه و غرب آسیا را شکل می دهد.
بعد از جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل و شکست سنگین کشورهای عربی ورود و ارتباط گیری اسرائیل با دولت های عربی وارد فاز تازه ای شد. رژیم اسرائیل که دست بالا را در پی جنگ و نابودی ارتش های عربی یافته بود با حمایت و هماهنگی تام و تمام ایالات متحده که آن زمان اساسا خود در پی شکل دهی به خاورمیانه مطلوب خود بود توانست به ساختار تصمیم سازی و رهبری عربی با محوریت مصر به عنوان قلب جهان عرب وارد شود.
بعدها اسناد و خاطرات منتشر شده در کشورهای عربی که بخشی از آن ها نیز به فارسی ترجمه شد نشان می داد که انور سادات رئیس جمهور مصر که نخستین پیمان صلح با رژیم صهیونیستی را امضاء کرد در ارتباط وثیق و محکمی با کیسینجر مغز امنیت ملی دولت ایالات متحده در قرن بیستم داشته است و حتی بخشی از شکست های ارتش های عربی حاصل تعلل مشکوک انور سادات در حمایت از جبهه های نبرد بوده است.
دو پیمان صلح کمپ دیوید و بعد از
آن پیمان صلح اسلو، بنیان روابط اعراب و اسرائیل را در طول بیش از نیم قرن اخیر شکل می دهد اما آنچه تا امروز ماهیت حضور دولت عبری را در میان دول عربی شکل داده، روابط سری مستمر میان سران عرب و اسرائیل است.
مسئله ای که مقام اسبق امور خارجه رژیم صهیونیستی در گفتگو با یک کانال تلویزیونی داخلی این رژیم در پی اعلام آغاز رسمی و علنی روابط با امارات به آن تصریح کرد و گفت نتیجه به دست آماده امروز در پیوند با امارات عربی حاصل 50 سال کار مستمر پنهان و سری با کشورهای عربی است و اتفاقی نیست که یک ساعته رخ داده باشد.
روند ارتباطات سری اعراب و اسرائیل تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بر مهار و تضعیف قدرت های عربی استوار بود و روابط اسرائیل و ساواک تنها ارتباط اطلاعاتی متفاوت در خاورمیانه بود که هدف از آن تقویت رژیم شاه به عتوان ژاندارم آمریکا در منطقه تعیین گردیده بود که گرچه همین روابط موساد و ساواک هم عموما غیرعلنی در ایران دنبال می شد.
ایران در دوره رژیم شاه که حکم عربستان و امارات فعلی را برای آمریکا داشت به عنوان ابزاری برای کنترل جهان عرب بکار می رفت.
اما
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خیزش بزرگ بیداری اسلامی در سراسر جهان اسلام و عرب، سیاست رژیم اسرائیل که توسعه ارتباط سری با اعراب برای مهار و تضعیف جبهه آنان در حمایت از فلسطین بود به جایگزین کردن انقلاب اسلامی ایران به عنوان دشمن اصلی به جای رژیم اشفالگر قدس و مسجدالأقصی استوار شد.
حکومت های مستنبد پادشاهی عربی خلیج فارس و دیگر مناطق جهان عرب که از موج مردمسالاری دینی ایرانیان احساس هراس میکردند و تخت سلطنت را رو به زوال می دیدند بهترین زمینه برای نفوذ دستگاه موساد بودند تا ایران بجای اسرائیل خطرناک ترین دشمن اعراب معرفی شود.
اتفاقات بعد از سقوط صدام و سپس یازده سپتامبر و بعد از آن اشغال عراق و افغانستان و حمله سال 2006 اسرائیل به لبنان تا انقلاب های عربی سال 2011 م همگی برخلاف برنامه ریزی آمریکا موجب تقویت ایران و شکل گیری محور مقاومت در منطقه شد. چند روز پیش سالگرد جنگ 33 روزه لبنان بود که رژیم اسرائیل برای نخستین بار بعد از تأسیس، شکست را تجربه و وادار به عقب نشینی شد و تا امروز تهدید غیرقابل چاره ای بنام حزب الله را در کنار خود تحمل میکند.
حتی
بحران و جنگ خانمان سوز سوریه نتوانست ایران و محور مقاومت را به عقب براند بلکه جمهوری اسلامی را به آبهای مدیترانه رساند و هم مرز با فلسطین اشغالی نمود.
از این رو است که رژیم اسرائیل بارها اعلام کرده است که حضور ایران در خاک سوریه را تحمل نخواهد کرد.
اکنون سران دولت اشغالگر قدس برآنند تا تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از طریق حضور در امارات متحده عربی در همسایگی ایران خود را در کنار مرزهای جمهوری اسلامی نشان دهند و به توسعه تهدیدات علیه کشور برای جبران شکست ها در سوریه و لبنان و دیگر مناطق بپردازند.
گرچه امارات در سودای تضمین قدرت و امنیت خود دست به این خطا در علنی سازی روابط با رژیم اسرائیل زده است اما هدف دولت اسرائیل از این روابط نه مانند سابق تضعیف جبهه عربی حامی فلسطین بلکه گسترش حلقه تهدیدات علیه ایران است.
به نظر می رسد یکی از بهترین اقدامات متقابل در برابر این تهدید آشکار امنیت ملی ایران، تأدیب امارات از طریق امکانات و ابزارهای متعدد منطقه ای است تا درس عبرتی برای دیگر کشورهای تهدید کننده امنیت جمهوری اسلامی شود.
https://www.razavi.news/vdcf1vdt.w6d1eagiiw.html
razavi.news/vdcf1vdt.w6d1eagiiw.html
کد مطلب ۵۹۶۷۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما