جشن امضاء "خون خورده" با حضور نویسنده در پردیس کتاب مشهد
خودمان را روایت نکنیم!
با حضور مهدی یزدانی خرم نویسنده کتاب "خون خورده" و علاقه مندان به ادبیات داستانی در پردیس، از کتاب وی رونمایی شد و با گپ و گفتی دوستانه ادامه پیدا کرد.
در ابتدا حمیدرضا پور نجفیان دبیر جلسه، معرفی اجمالی از نویسنده و آثارش دارد و میگوید: (( مهدی یزدانی خرم در سالهای اخیر به عنوان رمان نویس خودش را مطرح کرده است و با هوشمندی خاصی مخاطب خود را انتخاب کرده است. اما اگر کمی به گذشته برگردیم در دهه هشتاد یزدانی خرم یک نام پر آوازه در مطبوعات است. در تمام نشریات از جمله هنر و در حال حاضر تجربه سر دبیر بخش ادبیات بوده است.))
دبیر جلسه از چاپ اولین رمان یزدانی خرم میگوید: (( اولین رمانش با عنوان "به گزارش هوا شناسی" نوشته شد که به گفته نویسنده خبط دوره جوانیش بوده است که بسیار فرم خاص و نثر شاعرانه داشته است. سال 1389 رمان دومش را نوشت که اولین اثر از رمان چهار گانه اش با عنوان "منچستر یونایتد را دوست دارم" بود که بسیاری از منتقدان و نویسندگان رمان وی را ستودند که با فرمی بدیع با یک نقطه کانونی وقصه هایی که روایت می شدند همراه بود. چند سال بعد دومین قسمت این چهارگانه منتشر شد با عنوان" سرخ سفید"
پور نجفیان اشارهای به "خون خورده" دارد و میگوید: (( نقطه کانونی، دانشجوی ادبیات عرب است وباز دو روح سرگردان که از بالا ناظر هستند و داستانی که مبدا آن سال مرگ شخصیتهای اصلی داستان است و یک سری خرده روایتهای جذاب در رمان است که قصههای اصلی رابه هم وصل میکند.)) در پایان اشاره به فرم روایی وی دارد که تحت تاثیر از نویسندههای محبوبش است.
مشهد شهری چند لایه
یزدانی خرم با جمله خوشحالم در مشهد هستم شروع میکند و میگوید: (( اینجا را دوست دارم. داستان نویسهای درجه یک و فرهیختهای دارد که در تمام دههها تاثیر گذاشتهاند و باعث شده است، اتفاقات مهمی برای فلسفه و حوزه نشر ایران بیافتد. خیلی از شغل سازها مثل برادران خیامی اهل مشهد هستند. اینجا یک شهر چند لایه است. فکر میکنم نویسنده های مشهدی خیلی شانس دارند که در اینجا زندگی میکنند. به نظرم اشتباه است، که نویسندهای از مشهد به تهران مهاجرت کند. خیلی دوست دارم برای زندگی به مشهد بیایم و در این بافت زندگی کنم و لایه های مختلف اجتماعی را درک کنم. از سنتی ترین قشر تا سکولارترین
نویسنده ایرانی،یک نویسنده جهانی
من دغدغه جدی ام در ادبیات بحث تاریخ ایران است. این را یزدانی خرم میگوید و ادامه میدهد: (( گسستها و حفرههایی که وجود داشته است قابل تامل است. سالها روزنامه نگاری من باعث شد، در معرض خبر قرار بگیرم. این حجم خبر در ایران به نوعی شگفت انگیز است که با آن مواجه هستیم. خبرهای عجیب و قریب که به نوعی ارجاع به تاریخ ما دارد. من همیشه در همه جا این جمله مرحوم داریوش شایگان را گفته ام: برایم خیلی عجیب است نویسندگان از ایران مهاجرت میکنند. این همه گسست در تاریخ، دو انقلاب، این همه تحولات اجتماعی. کجای دنیا این همه ماجرا برای یک نویسنده است! اگر با درصد پایین در نویسندگی باشی،با دانستن تکنیک، یک نویسنده ایرانی میتواند بهترین نویسنده و درجه
اشاره به رضا جولای و براهنی دارد و تاثیر آنها بر نوشتههایش و گستره عظیم فرهنگ ایران و خاورمیانه مصر، ترکیه، اردن و هنر اسلامی که چگونه روایت های عجیبی ساختند.
رمان، پروژه تحقیقی است
رمان را پروژه تحقیقی می داند و میگوید: (( رمان نویسی را بیشتر از آنکه حاصل استعداد ببینم، که البته هست. حاصل تحقیق و پشت کار می دانم. رمان نویسی حاصل یک پروژه تحقیقی و فکری است. رمان نویسی بدون کنکاش در شخصیت ها و خواندن منابع امکان پذیر نیست. حتی ذهنی ترین رمان ها و غیر تاریخی ترین رمان ها هم باید پشت آن تحقیق و مطالعه باشد. ضعفی که در بعضی از نویسنده های ایرانی وجود دارد. مدام خودشان را روایت می کنند. پس ما این همه کتاب خواندهایم که چی؟ما باید از تجربه های نویسندگانی که میخوانیم استفاده کنیم.))
سفارش او به جوان ترها پشتکار است وی با توجه به اینکه در نشر چشمه کتابهای ارسالی را میخواند. عدم تحقیق در شخصیتها و فضا سازی را می بیند و اتفاقاتی که در جامع می افتد را از ندانستن تاریخ می داند و میگوید: (( مدام وقایع را از زمانی شروع می کنیم که خودمان به یک آگاهی رسیده باشیم. انگار قبل از آن هیچ اتفاقی نیفتاده است. رمان نویس باید
تنها چیزی که یک رمان نویس را تثبیت می کند اثر هنری اش است یزدانی خرم با قاطعیت این را میگوید و ادامه میدهد:(( متاسفانه ما عادت کرده ایم، شکست ها و نا کامیهایمان را گردن کسی بیندازیم. دکتر دهقانی می گفت: سنت مسئولیت ناپذیری در ایران یک چیزی حدود 200 سال نهادینه شده است.
رمان نوشتن کار واقعا سختی است و نود و هشت در صد احتمال شکست دارد. ادبیات، عرصه بی رحمی است که خیلی سریع حذف می کند. دوستانی داشتیم که تعدادی اثر داشتند که چاپ شده است ولی دیده نشده است، این ذات ادبیات است.)) این هنرمند از روزهای سخت میگوید: ((دوست دارم رمان بعدیم در فضای بهتری بیرون بیاید. این روزها خیلی از ما شاد نیستیم و روزهای سختی است. شاید ادبیات بیشتر کمک مان کند. برای من به عنوان شهروند خیلی مهم است که با شما صحبت میکنم.))
فرمالیسم هستم
دبیر جلسه اشاره به فضای پر التهاب و وقایع عجیب و قریب در آثار یزدانی خرم دارد و این که خاصیتش این است که از یک نثر عصبی و غیررئالیستی استفاده شده است به طوری که ارکان جا به جا میشود. با طرح سئوال که تا چه حد این جریان درونی شده است تریبون را نزد یزدانی خرم میسپارد و وی میگوید: (( من یک نویسنده فرمالیسم هستم. اول فرم
در پایان جشن امضاء با حضورعلاقه مندان به ادبیات داستانی توسط مهدی یزدانی خرم انجام شد.