در شصت و پنجمین نشست شاعرانه ادبی-آیینی «ارادت» عنوان شد؛
فقدان نقد ادبی، عامل رشد بی رویه و قارچ گونه ی شعر و ادبیات
به گزارش سرویس هنر خبرگزاری رضوی، شصت و پنجمین نشست انجمن ادبی- آیینی «ارادت» شب سه شنبه و در آستانه روز پرستار در بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) برگزار شد. این محفل شعرخوانی، متشکل از شاعران برجستۀ آیینی مشهد است که هر هفته به قرائت اشعار خویش در زمینههای مختلف مذهبی و آیینی میپردازند.
این نشست با حضور معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع)، مهدی آخرتی و شاعران آیینی همچون ایمان مرصعی، مسعود یوسف پور، علی مقدم، عالیه رجبی، معصومه اسدیان، سعیده کرمانی، حسین صاحبی، مجتبی ابوالقاسمی و... برگزار شد ، چراغ اول جلسه با خوانش شعری توسط مجری جلسه روشن شد و سپس طبق روال هر جلسه سه شعر اول توسط متخصصان این حوزه نقد و دیگر اشعار بدون نقد خوانده شد.
غلامرضا غلامپور دهسرخی یکی از شاعران حاضر در جلس بود که با توجه به اینکه شنبه ولادت حضرت زینب و روز پرستار است شعری با مناسبت به این روز خواند:
به مناسبت ولادت حضرت زینب وروز پرستار
ایثار پرستار
ای پرستاری که عمرت وقف بیمار است و بس
سعی تو مشکل گشایی از گرفتار است و بس
چشم پوشیدن ز خویش و نیک دل بستن به غیر
این فداکاری مرامِ هر پرستار است و بس
گرچه لطف خالقِ یکتاست درمان همه
همّت والای تو، امیّد بیمار است و بس
گر فرشته خوانمت، ای یاور هر خسته¬دل!
بر تو و نامت همین معنا سزاوار است و بس
در دلِ شب های تار و در سکوتِ نیمه شب
دیگران در خوابِ خوش، چشم تو بیدار است و بس
می خوری خونِ دل و خدمتگزار مردمی
آگه از رنج فراوان تو بیمار است و بس
در طریقِ جان فشانی پیرو زینب(س) شدی
همّت روز و شب تو، عشق و ایثار است و بس
قدر ایثار تو را کس گر نمی داند چه غم؟
نزد خالق پیشه ات را اجرِ بسیار است و بس
مَحرم اسرار بیماری و مُشفق چون طبیب
سینه¬ات گنجینۀ پنهان اسرار است و بس
عاشقی با نام زیبای تو معنا می شود
عشق در بند وفای تو، گرفتار است و بس
روزِ میلاد پرستار قیام کربلا
افتخار و عزّت روز پرستار است و بس
معاون فرهنگی بنیاد در نقد یکی از شاعران که از ردیف «بیشتر» استفاده کرده بود،گفت: این ردیف در سرودن اشعار بسیار کاربرد دارد چراکه نسبت نو است.
سیدی در خصوص به کار بردن کلمات تند و تیز در شعر، ادامه داد: کلمات درشعر مانند گل در باغچه هستند و در برخی باغچه ها به کاکتوس هم نیاز است لذا در باغچه غزل هم کلمات کنایه دار مانند کاکتوس هستند که باید از آن ها با احتیاط استفاده شود تا خدشه ای به شعر وارد نشود و یک شاعر نوپا باید شعر خود را زیر نظر متخصص این حوزه اصلاح کند چراکه وجود یک کلمه منفی سبب سقوط شعر می شود.
این شاعر آیینی به کار بردن صنایع و کنایه را در شعر ضروری دانست و بیان کرد: شاید خیلی از شاعران کم تجربه یا جوان از تیغ تیز نقد بگریزند، ولی واقعیت این است که فقدان نقد ادبی بیش از هر چیز به هرج و مرج می انجامد و مقدمات رشد بی رویه و قارچ گونه ی شعر و ادبیات را فراهم می آورد.
وی تصریح کرد: یک اثر ادبی ماندگار و قابل ارج، «زبان ادبی» دارد، و صرف توان دیالوگ و گفتگو به یک زبان کسی را به توان نگارش به زبان ادبی آن زبان توانا نخواهد کرد لذا شاعر باید با ساختار دستوری زبان شعر خود آشنا باشد و بتواند آن را بکار ببندد.
مهدی آخرتی شاعر و منتقد مشهدی در خصوص شعر طنزی که یکی از شاعران خواند، گفت: ابتدا باید به معنی «طنز»، «هجو» و «هزل» توجه شود.
هزل در لغت به معنای بیهودگی و لاغر گردانیدن کسی آمده است و آن را به معنای لاف و سخن بیهوده که خلاف جد است نیز گرفتهاند، هزل فقط ویژگی شعر نیست بلکه در نوشتههای منثور هم دیده می شود.هزل دو معنای مشخص و مرتبط با یکدیگر دارد: یکی آثاری که بر مبنای شوخیها و سخنان بیهوده و گزاف شکل گرفتهاند و دیگر، نوشتههایی که پا به درون حریمهای ممنوعه میگذارند و حرمتهای اجتماع را به باد استهزاء میگیرد.
وی در تعریف هجو و طنز اظهارکرد: هجو در لغت به معنای عیب کردن و برشمردن عیب و ناسزاگویی آمده است و فرق هجو و نقد در این است که در نقد، هم به محاسن میپردازند هم به معایب حال آنکه در هجو، تنها ذکر معایب که ناشی از عداوت و دشمنی نویسنده میشود، مورد نظر است.
طنز واژهای عربی است و در لغت به معنای سرزنش، تمسخر، طعنه، تهمت، سخن رمزآلود می باشد، طنز شیوه بیان مطالب انتقادی و نفرتبار همراه با خنده و شوخی است.
شعری از حسن مبارز:
آغاز شد روایت و مقصد که بشنوند
باید بگویم از غم و شاید که بشنوند
باید بگویم از دل غمگین مرتضی
از چشم اشکبار محمد که بشنوند
از دست بی کفایتِ نشنیدن صدا
این بیت ها به گریه درآمد که بشنوند
هرچند از سقیفه بگویم برایشان
انکار می کنند اگر صد که بشنوند
می گویم از سقیفه و از کوچه و فدک
آنان که ظالمند نباید که بشنوند
ابیاتی از شعری در وصف حضرت علی توسط محمد حسین رحیمی:
نامش به لبم آمد و کامم عسلی شد
تا این شعر، معطر به گل روی علی شد
تابید شبی بر سر گم گشته مسیران
دل روشن از آن منشا نور ازلی شد
معصومه اسدیان شعری عاشقانه قرائت کرد:
این روزا از دست تو دلگیرم
حال دلم از دست تو خونه
گاهی سراغم رو بگیر از من
گاهی ببین فکرم پریشونه
من اشتباهی بودم از اول
هی با خودم هر لحظه لج کردم
وقتی منو می روندی از قلبت
هی راهمو سمت تو کج کردم
ابیاتی از شعر طنز حسین صاحبی؛ تقدیم به محمدجواد ظریف به مناسبت تولدش:
با ادب، با کلاس، آمده است
هفدهِ ماهِ دِی جواد ظریف
نام او انگلیسی اش دارد
اولش حرف جِی جواد ظریف
هی به دنبال حل مشکل ها
می رود نزد وی جواد ظریف
مُشت را بر دهان استکبار
می زند چون کِلی جواد ظریف
این نشست با حضور معاون فرهنگی بنیاد بین المللی امام رضا(ع)، مهدی آخرتی و شاعران آیینی همچون ایمان مرصعی، مسعود یوسف پور، علی مقدم، عالیه رجبی، معصومه اسدیان، سعیده کرمانی، حسین صاحبی، مجتبی ابوالقاسمی و... برگزار شد ، چراغ اول جلسه با خوانش شعری توسط مجری جلسه روشن شد و سپس طبق روال هر جلسه سه شعر اول توسط متخصصان این حوزه نقد و دیگر اشعار بدون نقد خوانده شد.
غلامرضا غلامپور دهسرخی یکی از شاعران حاضر در جلس بود که با توجه به اینکه شنبه ولادت حضرت زینب و روز پرستار است شعری با مناسبت به این روز خواند:
به مناسبت ولادت حضرت زینب وروز پرستار
ایثار پرستار
ای پرستاری که عمرت وقف بیمار است و بس
سعی تو مشکل گشایی از گرفتار است و بس
چشم پوشیدن ز خویش و نیک دل بستن به غیر
این فداکاری مرامِ هر پرستار است و بس
گرچه لطف خالقِ یکتاست درمان همه
همّت والای تو، امیّد بیمار است و بس
گر فرشته خوانمت، ای یاور هر خسته¬دل!
بر تو و نامت همین معنا سزاوار است و بس
در دلِ شب های تار و در سکوتِ نیمه شب
دیگران در خوابِ خوش، چشم تو بیدار است و بس
می خوری خونِ دل و خدمتگزار مردمی
آگه از رنج فراوان تو بیمار است و بس
در طریقِ جان فشانی پیرو زینب(س) شدی
همّت روز و شب تو، عشق و ایثار است و بس
قدر ایثار تو را کس گر نمی داند چه غم؟
نزد خالق پیشه ات را اجرِ بسیار است و بس
مَحرم اسرار بیماری و مُشفق چون طبیب
سینه¬ات گنجینۀ
عاشقی با نام زیبای تو معنا می شود
عشق در بند وفای تو، گرفتار است و بس
روزِ میلاد پرستار قیام کربلا
افتخار و عزّت روز پرستار است و بس
معاون فرهنگی بنیاد در نقد یکی از شاعران که از ردیف «بیشتر» استفاده کرده بود،گفت: این ردیف در سرودن اشعار بسیار کاربرد دارد چراکه نسبت نو است.
سیدی در خصوص به کار بردن کلمات تند و تیز در شعر، ادامه داد: کلمات درشعر مانند گل در باغچه هستند و در برخی باغچه ها به کاکتوس هم نیاز است لذا در باغچه غزل هم کلمات کنایه دار مانند کاکتوس هستند که باید از آن ها با احتیاط استفاده شود تا خدشه ای به شعر وارد نشود و یک شاعر نوپا باید شعر خود را زیر نظر متخصص این حوزه اصلاح کند چراکه وجود یک کلمه منفی سبب سقوط شعر می شود.
این شاعر آیینی به کار بردن صنایع و کنایه را در شعر ضروری دانست و بیان کرد: شاید خیلی از شاعران کم تجربه یا جوان از تیغ تیز نقد بگریزند، ولی واقعیت این است که فقدان نقد ادبی بیش از هر چیز به هرج و مرج می انجامد و مقدمات رشد بی رویه و قارچ گونه ی شعر و ادبیات را فراهم می آورد.
وی تصریح کرد: یک اثر ادبی ماندگار و قابل ارج، «زبان ادبی» دارد، و صرف توان دیالوگ و گفتگو به یک زبان کسی را به توان نگارش به زبان ادبی آن زبان توانا نخواهد کرد لذا شاعر باید با ساختار دستوری زبان شعر خود آشنا باشد و بتواند آن را بکار ببندد.
مهدی آخرتی شاعر و منتقد مشهدی در خصوص شعر طنزی که یکی از شاعران خواند، گفت: ابتدا باید به معنی «طنز»، «هجو» و «هزل» توجه شود.
هزل در لغت به معنای بیهودگی و لاغر گردانیدن کسی آمده است و آن را به معنای لاف و سخن بیهوده که خلاف جد است نیز گرفتهاند، هزل فقط ویژگی شعر نیست بلکه در نوشتههای منثور هم دیده می شود.هزل دو معنای مشخص و مرتبط با یکدیگر دارد: یکی آثاری که بر مبنای شوخیها و سخنان بیهوده
وی در تعریف هجو و طنز اظهارکرد: هجو در لغت به معنای عیب کردن و برشمردن عیب و ناسزاگویی آمده است و فرق هجو و نقد در این است که در نقد، هم به محاسن میپردازند هم به معایب حال آنکه در هجو، تنها ذکر معایب که ناشی از عداوت و دشمنی نویسنده میشود، مورد نظر است.
طنز واژهای عربی است و در لغت به معنای سرزنش، تمسخر، طعنه، تهمت، سخن رمزآلود می باشد، طنز شیوه بیان مطالب انتقادی و نفرتبار همراه با خنده و شوخی است.
شعری از حسن مبارز:
آغاز شد روایت و مقصد که بشنوند
باید بگویم از غم و شاید که بشنوند
باید بگویم از دل غمگین مرتضی
از چشم اشکبار محمد که بشنوند
از دست بی کفایتِ نشنیدن صدا
این بیت ها به گریه درآمد که بشنوند
هرچند از سقیفه بگویم برایشان
انکار می کنند اگر صد که بشنوند
می گویم از سقیفه و از کوچه و فدک
آنان که ظالمند نباید که بشنوند
ابیاتی از شعری در وصف حضرت علی توسط محمد حسین رحیمی:
نامش به لبم آمد و کامم عسلی شد
تا این شعر، معطر به گل روی علی شد
تابید شبی بر سر گم گشته مسیران
دل روشن از آن منشا نور ازلی شد
معصومه اسدیان شعری عاشقانه قرائت کرد:
این روزا از دست تو دلگیرم
حال دلم از دست تو خونه
گاهی سراغم رو بگیر از من
گاهی ببین فکرم پریشونه
من اشتباهی بودم از اول
هی با خودم هر لحظه لج کردم
وقتی منو می روندی از قلبت
هی راهمو سمت تو کج کردم
ابیاتی از شعر طنز حسین صاحبی؛ تقدیم به محمدجواد ظریف به مناسبت تولدش:
با ادب، با کلاس، آمده است
هفدهِ ماهِ دِی جواد ظریف
نام او انگلیسی اش دارد
اولش حرف جِی جواد ظریف
هی به دنبال حل مشکل ها
می رود نزد وی جواد ظریف
مُشت را بر دهان استکبار
می زند چون کِلی جواد ظریف