تاملی بر دو کتاب آموزشی درباره موسیقی تعزیه از آموزشگاه حجاز
برگی زرین از فرهنگ و هنر ایران اسلامی
هدیه سادات میرمرتضوی/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی
«من عاشق دلباخته روی حسینم، من بسته به سرسلسله روی حسینم... خواهم که رُخش بینم و جان را بسپارم، من زنده به عشق رخ نیکوی حسینم... با مهر حسین است عجین، خون تن من، در مدرسه عشق، هنرجوی حسینم».
اسدالله علیعسگری رنانی، متولد اصفهان است. خواننده، محقق، پژوهنده، مولف، کارشناس و مدرس موسیقی ردیف آواز تعزیه ایران. او که آموزشگاه حجاز را هفت سال پیش در اصفهان مخصوص عاشقان و دلدادگان ائمه اطهار(ع)، تاسیس کرد، در این مرکز آموزشی با همکارانش به تحقیق و پژوهش، تالیف و آموزش ردیف موسیقی تعزیه، فراگیری، فرادهی اصولی و پرورش هنرجویان و هنرآموزان موسیقی تعزیه و تعزیهخوانی به شیوه علمی و عملی میپردازد.
از مهمترین تالیفات آموزشگاه حجاز میتوان به کتاب «آموزش موسیقی تعزیه/ نغمه عشق/مجلس شهادت حضرت عباس(ع)» اشاره کرد که اثر برگزیده ویژه نوزدهمین سال همایش تجلیل از خادمان فرهنگ مکتوب شده است. اما اثر ارزشمند دیگری که تالیف این هنرمند و محقق است، کتاب «آموزش پیشخوانی پیشواقعههای صد و پنجاه سال تعزیه ایران(مکتب تعزیه اصفهان)» نام دارد که در تاریخ پنجم خرداد سال 97 در فهرست نیازمند پاسداری فوری آثار ملی میراث فرهنگی معنوی و طبیعی ناملموس کشور، ثبت شده است. این اثر، برگزیده دومین دوره جایزه دعبل(کتاب سال عاشورا) نیز شده است. این کتابها هر دو نتیجه سالها تحقیق و پژوهش اسدالله علیعسگری رنانی است تا مُهر تاییدی باشد بر مِهر این هنرمند نسبت به خاندان پاک عصمت و طهارت. آنها که هر چه داریم از برکت وجود مبارکشان است و از توفیق اینکه رهروی راه پر سعادتشان هستیم.
نغمه اول عشق
«همواره این فکر و نیت خیرخواهانه در ذهن و روح خودنمایی میکرد که تعدادی از مجالس تعزیه شهادت مربوط به واقعه کربلا را در مجموعهای جداگانه به منظور امر آموزش موسیقی تعزیه و پرورش برای طالبان این هنر مقدس اسلامی و هر چه بهتر برگزار نمودن به رشته تحریر درآورم». اینها بخشی از پیشگفتار کتاب «آموزش موسیقی تعزیه/ نغمه عشق/ مجلس شهادت حضرت عباس(ع)» است که به قلم اسدالله علیعسگری رنانی نگاشته شده است. این هنرمند، در بخش دیگری از پیشگفتار کتاب، میگوید: «برای حفظ و استمرار موسیقی اصیل تعزیه باید کوشید تا موسیقی تعزیه، جان دوباره بگیرد و به جایگاه اصلی خود برگردد. چرا که امروزه متاسفانه عدهای به دلیل ناتوانی و عدم شناخت در اجرای دستگاهها، گوشهها و تکنیک و ظرایف موسیقی تعزیه، آن را به سمت آهنگهای ضربی، مداحی، مصیبتخوانی و غیره که مرتبط به هنگام اجرای تعزیهخوانی نیست سوق میدهند و ناخواسته آن را به بیراهه کشاندهاند.
روزگاری موسیقی ملی ما در پناه تعزیه، معینالبکا و شبیهخوانان موسیقیدان حفظ میشد. اما متاسفانه امروز، تعزیه است که در بعضی موارد مفهوم موسیقی اصیل و ایرانی را از دست داده است. به هر حال، حاصل این تلاش کتابی شد که در پیش رو دارید. مجلس تعزیه شهادت حضرت عباس(ع) به عنوان کتاب نغمه عشق اول پدید آمد و میتواند در امر آموزش موسیقی تعزیه از جمله اولین گامها در این راه محسوب شود».
مولف کتاب درباره محتوای اثر نیز اینطور توضیح میدهد: «این مجموعه شامل اشاراتی به تعزیهخوانی و مختصر شناختی از صفات حضرت عباس(ع) در واقعه کربلا، نه بیان تمام زندگی ایشان و واقعه کربلا، پیشخوانیهای مربوط به مجلس، تصحیح قسمتی از اشعار، شناخت قسمتها و گوشههای تعزیه و معنا و مفهوم اصطلاحات موسیقی میباشد».
دانشآموخته دانشگاه علی(ع)
«عباس در خانهای چشم به دنیا گشود که از زر و زیور و فرش و ظروف عالی خالی بود. دیوارهای گلین و چند ظرف سفالین و بوریایی کهنه، فقر صاحبان خانه را گواهی میداد و این در حالی بود که از دسترنج علی(ع) بینوایان به نوا میرسیدند و از موقوفات او صاحب مال میشدند. در چنین خانهای که توشه یک روزه را بیشتر نداشت، عباس(ع) به دنیا آمد و هر روز که بزرگتر میشد بزرگی را از پدر و برادران و خواهرانش و مادر والامقامش میآموخت. به زودی دانست در خانهای که حرص و طمع و دنیادوستی راه ندارد، دلهای اهل آن در اختیار خداست و شیطان را بر آن پایگاه رفیع تسلطی نیست. آن خانه گرچه گلین و محقر است در حقیقت به وسعت آسمانها است».
اسدالله علیعسگری رنانی در کتاب خود، قدم به قدم پیش میرود و دلها را با خود همراه میکند. ابتدا با مقدمه و شرحی که از اهداف نگاشتن این اثر میآورد. سپس با شرح مشخصات قمر بنیهاشم، تربیت دینی ایشان، فرازهای معنوی حضرت عباس(ع) مانند عبودیت، جهاد با نفس، جوانمردی و شجاعت و بالاخره رسیدن به واقعه کربلا و شرح تعزیه شهادت بر علمدار صحرای کربلا. در ادامه این کتاب، نام دستگاهها و گوشههایی که هنرجویان تعزیه در این مجموعه به فراگیری آن میپردازند، آورده شده است.
نویسنده کتاب با تاکید بر اینکه دانستن و شناخت گامهای مرسومالاجرای دستگاهها و آوازهای تعزیه به خصوص با ساز ترومپت برای خوانندگان تعزیه الزامی است، جداول گامهای مرسومالاجرای ساز ترومپت از نت شاهد را شرح میدهد. فصل بعدی کتاب، به پیشخوانی اختصاص دارد که مولف کتاب در توضیح آن میگوید: «پیشخوانی یا نوحه اول تعزیه، نوحه یا ترانهای است که تعزیهخوانان به صورت دستهجمعی اندکی قبل از آغاز تعزیه میخوانند». اشعار پیشخوانیها گاهی عروضی است و گاه غیر عروضی و ترانهگونه و طبق گفتههای علیعسگری رنانی، رسم پیشخوانی، بیشتر در میان تعزیهخوانان اصفهان، کاشان، قزوین، طالقان و بعدها میان تعزیهخوانان تهران مرسوم شده است.
اندر کجایی یا اخا؟ افتاد علمدارت ز پا
تعزیهخوانی، مشخصات حضرت عباس(ع) و پیشخوانی(از 1 تا 5) سه بخش اول کتاب را تشکیل میدهد. در فهرست کتاب در بخش بعدی، مجلس شهادت حضرت عباس(ع) شامل اسامی اولیاخوانان(موافقخوانان) شامل امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع)، حضرت علیاکبر(ع)، حضرت قاسم(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت شهربانو(س)، امام علی(ع)، حضرت سکینه(س) و اشقیاخوانان(مخالفخوانان) شامل عمر بن سعد بن وقاص، گفتاری کوتاه با شمرخوانان، شمر بن ذی الجوشن، حکیم بن طفیل و حرمله بن کاهل اسدی کوفی را شاهد خواهیم بود که اشعار، نام گوشه، محل قرار نت و گستره ملودی، به ترتیب برای هر شعر شرح داده شده است.
در بخش بعدی کتاب به نام «قسمتهای تعزیه»، در 17 قسمت این بخشها را خواهیم خواند: مناجات، کندن خندق، وداع اهل بیت، جنگ و آتش زدن خیمهها، درخواست آب، آب بردن و جنگ، سر راه گیری، خوابیدن اهل بیت، راز و نیاز، گفتگو در عالم رویا، مناظره و مشاجره، مناظره و مفاخره(پشت خیام)، رعب و وحشت و بیدار شدن از خواب، گفتگوی کودک اهل بیت، آب آوردن و جنگ، افتادن دست و تیر خوردن به چشم و بر بالین آمدن و شهادت. در ابتدای این بخش آمده است: «شناخت و دانستن فهرست مجلس، قسمتها و تفکیک نمودن گوشههای ردیف تعزیه برای تعزیهگردان و شبیهخوان و همچنین نوازندگان ساز تعزیه از لحاظ موسیقی تعزیه اهمیت به سزا دارد و به خوبی میتوانند مجلس را در اختیار بگیرند.
منظور از قسمتهای تعزیه، تعداد سوال و جوابهایی است که در یک مقطع زمانی اجرا و با همدیگر تناسب داشته باشد. به عنوان مثال، مناظره و مفاخره حضرت عباس(ع) و شمر را یک قسمت مینامند». در فصل پایانی کتاب، برخی از معنا و مفاهیم اصطلاحات موسیقی مانند نتهای هفتگانه، گام، درجه، فاصله، دیاپازون، فالش، ژوست، نت تونیک، نت شاهد، نت ایست، نت متغیر، نت اکتاو، خط حامل زیر خواندن، خارج خواندن، کم یا زیاد بودن مایه، گستره، علایم تغییردهنده، دستگاه، مقام، آواز، گوشه، تحریر و ردیف آمده است تا این مجموعه دایرهالمعارف کاملی شود برای آن دسته از شیفتگان حضرت ابوالفضل(ع) که قصد دارند، آداب تعزیهخوانی را به طور اصولی فرا گیرند.
آموزش موسیقی پیشخوانی/پیشخوانی پیشواقعههای تعزیه
اسدالله علیعسگری رنانی معتقد است: «اسم تعزیه که برده میشود، هر کس خیال میکند تعزیه یعنی گریه و زاری آه و ناله. در صورتی که اگر واقعا به معنی و مفهوم حقیقی تعزیه توجه کنیم، تعزیه نهایت ذوق و منتهای قدرت آیین مذهبی و هنر به حساب میآید. به علاوه بهترین و بالاترین وسیله برای اشاعه و ضامن حفظ موسیقی ملی و پرورش صدای اصیل آواز ایرانی است». این مدرس موسیقی میگوید: «در عصری که اهل موسیقی مطرود بودند و عمل موسیقی خلاف شرع و از منهیات شمرده میشد و از رونق و اعتبار افتاده و رو به انحطاط میرفت، به پا داشتن مراسم عزاداری از قبیل دستهگردانی و نوحهسرایی با ضربهای مختلف در سینهزنی و روضهخوانی، جلوهگاه الحان و نغمات موسیقی ملی شد. شعر و موسیقی در این مراسم، نقش موثری داشتهاند».
مولف کتاب، آموزش موسیقی پیشخوانی، پس از بیان این مقدمات در پیش گفتار، نگاهی گذرا به روند هفت دوره تاریخ، سیاسی و اجتماعی 150 سال تعزیه ایران دارد. دوره حکومت ناصرالدین شاه، دوره پادشاهی مظفرالدین شاه، دوره حکمرانی محمدعلی شاه، دوره پادشاهی احمد شاه قاجار، دوره حکومت رضا شاه پهلوی، دوره پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی و بالاخره دوره جمهوری اسلامی ایران، این هفت دوره تاریخی در کشور ایران است.
مولف کتاب، در قسمتی از توضیحات دوره جمهوری اسلامی میآورد: «در سال 1367 شمسی، تعزیه و تعزیهخوانی رواج دوباره پیدا کرد و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) سر و سامانی گرفت و روند رشد تعزیه و تعزیهخوانی رواج دوباره پیدا کرد. اما دیگر دل و دماغی برای پیشکسوتان تعزیه باقی نمانده بود. به تدریج یکایک بزرگان تعزیه و تعزیهخوانان در گوشه عزلت، رخ در نقاب خاک میکشیدند و با رفتن هر یک، فرهنگ شفاهی هنر اصیل این مرز و بوم به زوال و خاموشی میگرایید. تا سال 1377 به طور کلی دیگر اثری از بزرگان تعزیه نماند.
از این روز از دهه هشتاد برخی گوینده(مداح پیشه)، (ساده خوان) به جای خواننده و نوازنده که هنرشان تقلیدی و مقلد میباشند پا به صحنه هنر مقدس تعزیه گذاشتند که هدفشان کسب درآمد مالی و تصرف در ارکان تعزیه میباشد و دانسته و ندانسته کمر به همت نابودی این هنر اعتقادی مذهبی اسلامی بستهاند و همهچیز را به بازی گرفتند».
علیعسگری رنانی در ادامه توضیحات این بخش، بعد از ابراز خوشحالی به خاطر ثبت تعزیه از طرف سازمان جهانی یونسکو در اسفند 1389، این اقدام را گامی موثرجهت احیای دوباره این آیین دیرینه میداند. وی سپس از گردآوری بیش از دویست قطعه پیشخوانی و تحقیق و پژوهش علمی و بازاندیشی پیشخوانی پیشواقعههای مکتب تعزیه اصفهان میگوید که قرار است در مجموعهای سه جلدی منتشر شود. جلد اول این مجموعه، کتاب «پیشخوانی پیشواقعههای تعزیه» است. اثری که منتشر شده تا سرمنشاء خیر و چراغ هدایت آنانی باشد که قصد دارند تعزیهخوانی را با روشی علمی و اصولی بیاموزند.
مهِ ماتم شد
در ادامه کتاب، نام سرایندگان و سازندگان دوره اول، دوم و سوم تصنیف قبل و بعد از مشروطیت که همعصر با سرایندگان پیشخوانی پیشواقعههای صد و پنجاه سال تعزیه ایران، بودهاند آورده شده است. میرزا علی اکبر(بیات شیرازی) متخلص به شیدا، میرزا ابوالقاسم عارف قزوینی متخلص به عارف، میرزا محمدحسن وحید دستگردی متخلص به وحید، محمدتقی بهار متخلص به ملکالشعرا، محمدحسن رهی معیری متخلص به رهی و محمدعلی امیر جاهد متخلص به جاهد این افراد هستند. سپس، مولف کتاب، یکییکی سرایندگان و سازندگان هفت دوره پیشخوانی پیشواقعههای صد و پنجاه سال تعزیه ایران در مکتب تعزیه اصفهان را شرح میدهد. از ملامصیب ایشانی افوسی اصفهانی تا عباس عشاقی زوارهای اصفهانی.
«طوایف آریاییتبار که با نغمات و سرودهای مذهبی به نیایش پروردگار میپرداختند، مناسک بارز خود را محفوظ داشته و پس از اسلام و آمدن در جرگه مسلمین، سنت دیرین را رها نکرده و بر فراز گلدستههای مساجد و خانقاهها و پشتبامهای منازل و به ویژه در ماه مبارک رمضان به مناجات و راز و نیاز و نیایش پروردگار پرداختند و خوانندگان خوش صوت در کشورهای اسلامی از این راه، هنر خود را به جلوه در آوردند. انواع موسیقیهای مذهبی از جمله روضه که از نظر تاریخی مقدم بر تعزیه(شبیهخوانی) است و این مراسم مذهبی در حفظ و توسعه الحان ملی و قدیم ایران بسیار موثر افتاده و ادامه پیدا کرده تا به زمان ما رسیده است. هر وقت شیعیان ایران، قوت میگرفتند مراسم مذهبی معمول از قبیل نوحهخوانی و سینهزنی رواج میگرفت. چنانکه در عهد صفویه، مذهب شیعه در ایران رسمی شد و عمومیت یافت».
مولف کتاب با این مقدمه، اشارهای به پیشینه تاریخی شعر نوحه و پیشخوانی میکند و سپس برخی از معانی و مفاهیم اصطلاحات مندرج در شرح شناسنامه پیشخوانی را شرح میدهد. بحث آموزشی کتاب، بعد از آن، به دستگاه ماهور میرسد و این بخش با پیشخوانی شعر «صبا سوی بطحا» ادامه پیدا میکند.
این اثر که مربوط به پیشواقعه تعزیه شهادت حضرت مسلم و طفلان ایشان است، شعر و آهنگش از عینالبکا بوده و در دستگاه ماهور سروده شده است: «صبا سوی بطحا دمی گذر کن، ز احوال مسلم حسین خبر کن... بگو بهر مسلم دو دیده تر کن(2)». فصل دستگاه ماهور، به دو پیشخوانی «باز مه ماتم آمد» و «حجهالوداع رفتن از مدینه به کربلا» نیز میپردازد. دستگاه شور، آواز بیات ترک، آواز افشاری، آواز ابوعطا، آواز دشتی، دستگاه سه گاه، دستگاه چهار گاه، دستگاه همایون، آواز بیات اصفهان و دستگاه نوا، فصلهای دیگر این کتاب را تشکیل میدهند.
از نگاه دیگران
در ابتدای کتاب آموزش موسیقی پیشخوانی، تقریظ هایی از بزرگان و صاحبنظران در خصوص این اثر گرانمایه میخوانیم که در قسمتی از نوشتهی مرحوم دکتر جابر عناصری استاد تعزیهشناسی و شبیهخوانی دانشگاههای هنری و پدر تعزیه ایران، آمده است: «در کتاب فراهم دیده توسط آقای اسدالله علیعسگری رنانی، درآمد آواز دشتی ثبت است که زمینهاش مکتب تعزیه اصفهان است از راویان و تعزیهخوانانی که هر نوع اندوهشان برات دل خسته من باد: ای علمدار سپاهم، ای امیر لشگر من... محمل زرین ببندید، بهر زینب خواهر من. گوشههایی از ساختار پیشخوانی حجاز گل ملیح(شیر و شکر) در شهادت حضرت عباس(ع) را به گوش جان میشنویم و آواز افشاری از درجه چهارم گام را به سمع مشتاق باز شنیدن درآمد افشاری میرسانیم: سیلاب خون شد، از دیده جاری... آخر پدر جان، چرا نیایی؟ و غم آوازهای حر دلاور و شرحالتوبه توبه او را درمییابیم و به راویان این آراینده و زینتبخش صندوقچه زرنشان سینه دلسوختگان، درود و درود میفرستیم: منصب و لشگر، نیزه و خنجر از کف رها کرد... چکمه به گردن، خدمت آن شه، بس نالهها کرد».
رییس انجمن تعزیهخوانی استان اصفهان، حسینعلی مومنزاده نیز در قسمتی از متن خود درباره این کتاب، آورده است: «روزگار غریبی است. هیچکس به فکر تعزیه نیست. بزرگان و پیشکسوتان تعزیه یکایک در گوشه عزلت، رخ در نقاب خاک میکشند و با رفتن هر یک، اوراقی زرین از کتاب فرهنگ و هنر اصیل این مرز و بوم منهدم شده و از بین میرود.
سینه سوختگان و دود چراغ خوردههایی که عمری در تعزیه فعالیت نمودند، از صحنه خارج شده و به جای ایشان، سوداگران، دلقکان و طراران به صحنه آمده و با دخل و تصرف در ارکان تعزیه، کمر همت به نابودی آن بستهاند. چه نسخههای تعزیه و جنگها که تخریب نشد و از بین نرفت.
چه بزرگانی که چشم به راه ماندند تا کسی از در آید با تحفه هر چند ناچیز بر سر سفره آنان نشسته و احوالی بپرسد تا این اساتید همه دانستهها، تجربهها، خاطرات و محفوظات خود را بیریا به پایش بریزند. ولی افسوس... در این برهه، جوانی عاشقپیشه نه به قصد نان بلکه با مایه جان به میدان گام میگذارد و با استعانت از صاحب اصلی مقام عزای حضرت سیدالشهدا یعنی حضرت بقیهاللهالاعظم از کار و زندگی گذشته و با سیر آفاق و انفس تمامی شهرها، روستاها و حتی دهکدههای کوچک را در مینوردد تا بلکه بتواند برگ زرینی از کتاب فرهنگ و هنر ایران اسلامی را به پیکر دیوان بیمثال فرهنگ و هنر الصاق نماید. حضرت عشق، همراهش و دست و روانش پر توان باد».
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران نیز یکی دیگر از افرادی است که درباره این اثر عقیده دارد: «آنچه در اثر پدید آمده از سوی آقای اسدالله علیعسگری رنانی گرانقدر و شیفته فرهنگ ایرانی-اسلامی چشمگیر و گوشنواز است، اینکه تلاش داشته تا ژرفای ارتباط بین متن و اجرا را تا حد ممکن از راه آوانگاری و توضیح لازم بنمایاند. زیبایی کار او در این است که خواندن پیشواقعه را در هنر شبیهخوانی جدا از موسیقی دستگاهی ایران ندیده و کوشش کرده تا تعهدش را به موسیقی کهن ایران به خوبی انجام دهد... به حقیقت آنچه از خواندن این متن گردآوری شده از سوی مولف برمیآید این است که فردی خودجوش خواسته بر اساس ایمان قلبی، توان خود را تا جای ممکن به کار ببرد تا بخشی از یک هنر بزرگ را که میراث سترگ این سرزمین است، نگاه دارد و به آیندگان بسپارد».
«من عاشق دلباخته روی حسینم، من بسته به سرسلسله روی حسینم... خواهم که رُخش بینم و جان را بسپارم، من زنده به عشق رخ نیکوی حسینم... با مهر حسین است عجین، خون تن من، در مدرسه عشق، هنرجوی حسینم».
اسدالله علیعسگری رنانی، متولد اصفهان است. خواننده، محقق، پژوهنده، مولف، کارشناس و مدرس موسیقی ردیف آواز تعزیه ایران. او که آموزشگاه حجاز را هفت سال پیش در اصفهان مخصوص عاشقان و دلدادگان ائمه اطهار(ع)، تاسیس کرد، در این مرکز آموزشی با همکارانش به تحقیق و پژوهش، تالیف و آموزش ردیف موسیقی تعزیه، فراگیری، فرادهی اصولی و پرورش هنرجویان و هنرآموزان موسیقی تعزیه و تعزیهخوانی به شیوه علمی و عملی میپردازد.
از مهمترین تالیفات آموزشگاه حجاز میتوان به کتاب «آموزش موسیقی تعزیه/ نغمه عشق/مجلس شهادت حضرت عباس(ع)» اشاره کرد که اثر برگزیده ویژه نوزدهمین سال همایش تجلیل از خادمان فرهنگ مکتوب شده است. اما اثر ارزشمند دیگری که تالیف این هنرمند و محقق است، کتاب «آموزش پیشخوانی پیشواقعههای صد و پنجاه سال تعزیه ایران(مکتب تعزیه اصفهان)» نام دارد که در تاریخ پنجم خرداد سال 97 در فهرست نیازمند پاسداری فوری آثار ملی میراث فرهنگی معنوی و طبیعی ناملموس کشور، ثبت شده است. این اثر، برگزیده دومین دوره جایزه دعبل(کتاب سال عاشورا) نیز شده است. این کتابها هر دو نتیجه سالها تحقیق و پژوهش اسدالله علیعسگری رنانی است تا مُهر تاییدی باشد بر مِهر این هنرمند نسبت به خاندان پاک عصمت و طهارت. آنها که هر چه داریم از برکت وجود مبارکشان است و از توفیق اینکه رهروی راه پر سعادتشان هستیم.
نغمه اول عشق
«همواره این فکر و نیت خیرخواهانه در ذهن و روح خودنمایی میکرد که تعدادی از مجالس تعزیه شهادت مربوط به واقعه کربلا را در مجموعهای جداگانه به منظور امر آموزش موسیقی تعزیه و پرورش برای طالبان این هنر مقدس اسلامی و هر چه بهتر برگزار نمودن به رشته تحریر درآورم». اینها بخشی از پیشگفتار کتاب «آموزش موسیقی تعزیه/ نغمه عشق/ مجلس شهادت حضرت عباس(ع)» است که به قلم اسدالله علیعسگری رنانی نگاشته شده است. این هنرمند، در بخش دیگری از پیشگفتار کتاب، میگوید: «برای حفظ و استمرار موسیقی اصیل تعزیه باید کوشید تا موسیقی تعزیه، جان دوباره بگیرد و به جایگاه اصلی خود برگردد. چرا که امروزه متاسفانه عدهای به دلیل ناتوانی و عدم شناخت در اجرای دستگاهها، گوشهها و تکنیک و ظرایف موسیقی تعزیه، آن را به سمت آهنگهای ضربی، مداحی، مصیبتخوانی و غیره که مرتبط به هنگام اجرای تعزیهخوانی نیست سوق میدهند و ناخواسته آن را به بیراهه کشاندهاند.
روزگاری موسیقی ملی ما در پناه تعزیه، معینالبکا و شبیهخوانان موسیقیدان حفظ میشد. اما
مولف کتاب درباره محتوای اثر نیز اینطور توضیح میدهد: «این مجموعه شامل اشاراتی به تعزیهخوانی و مختصر شناختی از صفات حضرت عباس(ع) در واقعه کربلا، نه بیان تمام زندگی ایشان و واقعه کربلا، پیشخوانیهای مربوط به مجلس، تصحیح قسمتی از اشعار، شناخت قسمتها و گوشههای تعزیه و معنا و مفهوم اصطلاحات موسیقی میباشد».
دانشآموخته دانشگاه علی(ع)
«عباس در خانهای چشم به دنیا گشود که از زر و زیور و فرش و ظروف عالی خالی بود. دیوارهای گلین و چند ظرف سفالین و بوریایی کهنه، فقر صاحبان خانه را گواهی میداد و این در حالی بود که از دسترنج علی(ع) بینوایان به نوا میرسیدند و از موقوفات او صاحب مال میشدند. در چنین خانهای که توشه یک روزه را بیشتر نداشت، عباس(ع) به دنیا آمد و هر روز که بزرگتر میشد بزرگی را از پدر و برادران و خواهرانش و مادر والامقامش میآموخت. به زودی دانست در خانهای که حرص و طمع و دنیادوستی راه ندارد، دلهای اهل آن در اختیار خداست و شیطان را بر آن پایگاه رفیع تسلطی نیست. آن خانه گرچه گلین و محقر است در حقیقت به وسعت آسمانها است».
اسدالله علیعسگری رنانی در کتاب خود، قدم به قدم پیش میرود و دلها را با خود همراه میکند. ابتدا با مقدمه و شرحی که از اهداف نگاشتن این اثر میآورد. سپس با شرح مشخصات قمر بنیهاشم، تربیت دینی ایشان، فرازهای معنوی حضرت عباس(ع) مانند عبودیت، جهاد با نفس، جوانمردی و شجاعت و بالاخره رسیدن به واقعه کربلا و شرح تعزیه شهادت بر علمدار صحرای کربلا. در ادامه این کتاب، نام دستگاهها و گوشههایی که هنرجویان تعزیه در این مجموعه به فراگیری آن میپردازند، آورده شده است.
نویسنده کتاب با تاکید بر اینکه دانستن و شناخت گامهای مرسومالاجرای دستگاهها و آوازهای تعزیه به خصوص با ساز ترومپت برای خوانندگان تعزیه الزامی است، جداول گامهای مرسومالاجرای ساز ترومپت از نت شاهد را شرح میدهد. فصل بعدی کتاب، به پیشخوانی اختصاص دارد که مولف کتاب در توضیح آن میگوید: «پیشخوانی یا نوحه اول تعزیه، نوحه یا ترانهای است که تعزیهخوانان به صورت دستهجمعی اندکی قبل از آغاز تعزیه میخوانند». اشعار پیشخوانیها گاهی عروضی است و گاه غیر عروضی و ترانهگونه و طبق گفتههای علیعسگری رنانی، رسم پیشخوانی، بیشتر در میان تعزیهخوانان اصفهان، کاشان، قزوین، طالقان و بعدها میان تعزیهخوانان تهران مرسوم شده
اندر کجایی یا اخا؟ افتاد علمدارت ز پا
تعزیهخوانی، مشخصات حضرت عباس(ع) و پیشخوانی(از 1 تا 5) سه بخش اول کتاب را تشکیل میدهد. در فهرست کتاب در بخش بعدی، مجلس شهادت حضرت عباس(ع) شامل اسامی اولیاخوانان(موافقخوانان) شامل امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع)، حضرت علیاکبر(ع)، حضرت قاسم(ع)، حضرت زینب(س)، حضرت شهربانو(س)، امام علی(ع)، حضرت سکینه(س) و اشقیاخوانان(مخالفخوانان) شامل عمر بن سعد بن وقاص، گفتاری کوتاه با شمرخوانان، شمر بن ذی الجوشن، حکیم بن طفیل و حرمله بن کاهل اسدی کوفی را شاهد خواهیم بود که اشعار، نام گوشه، محل قرار نت و گستره ملودی، به ترتیب برای هر شعر شرح داده شده است.
در بخش بعدی کتاب به نام «قسمتهای تعزیه»، در 17 قسمت این بخشها را خواهیم خواند: مناجات، کندن خندق، وداع اهل بیت، جنگ و آتش زدن خیمهها، درخواست آب، آب بردن و جنگ، سر راه گیری، خوابیدن اهل بیت، راز و نیاز، گفتگو در عالم رویا، مناظره و مشاجره، مناظره و مفاخره(پشت خیام)، رعب و وحشت و بیدار شدن از خواب، گفتگوی کودک اهل بیت، آب آوردن و جنگ، افتادن دست و تیر خوردن به چشم و بر بالین آمدن و شهادت. در ابتدای این بخش آمده است: «شناخت و دانستن فهرست مجلس، قسمتها و تفکیک نمودن گوشههای ردیف تعزیه برای تعزیهگردان و شبیهخوان و همچنین نوازندگان ساز تعزیه از لحاظ موسیقی تعزیه اهمیت به سزا دارد و به خوبی میتوانند مجلس را در اختیار بگیرند.
منظور از قسمتهای تعزیه، تعداد سوال و جوابهایی است که در یک مقطع زمانی اجرا و با همدیگر تناسب داشته باشد. به عنوان مثال، مناظره و مفاخره حضرت عباس(ع) و شمر را یک قسمت مینامند». در فصل پایانی کتاب، برخی از معنا و مفاهیم اصطلاحات موسیقی مانند نتهای هفتگانه، گام، درجه، فاصله، دیاپازون، فالش، ژوست، نت تونیک، نت شاهد، نت ایست، نت متغیر، نت اکتاو، خط حامل زیر خواندن، خارج خواندن، کم یا زیاد بودن مایه، گستره، علایم تغییردهنده، دستگاه، مقام، آواز، گوشه، تحریر و ردیف آمده است تا این مجموعه دایرهالمعارف کاملی شود برای آن دسته از شیفتگان حضرت ابوالفضل(ع) که قصد دارند، آداب تعزیهخوانی را به طور اصولی فرا گیرند.
آموزش موسیقی پیشخوانی/پیشخوانی پیشواقعههای تعزیه
اسدالله علیعسگری رنانی معتقد است: «اسم تعزیه که برده میشود، هر کس خیال میکند تعزیه یعنی گریه و زاری آه و ناله. در صورتی که اگر واقعا به معنی و مفهوم حقیقی تعزیه توجه کنیم، تعزیه نهایت ذوق و منتهای قدرت آیین مذهبی و هنر به حساب میآید. به علاوه بهترین و بالاترین وسیله برای اشاعه و ضامن حفظ موسیقی ملی و پرورش صدای اصیل آواز ایرانی است». این مدرس موسیقی میگوید: «در عصری که اهل موسیقی مطرود بودند و عمل موسیقی خلاف شرع و از منهیات شمرده میشد و از رونق و اعتبار افتاده
مولف کتاب، آموزش موسیقی پیشخوانی، پس از بیان این مقدمات در پیش گفتار، نگاهی گذرا به روند هفت دوره تاریخ، سیاسی و اجتماعی 150 سال تعزیه ایران دارد. دوره حکومت ناصرالدین شاه، دوره پادشاهی مظفرالدین شاه، دوره حکمرانی محمدعلی شاه، دوره پادشاهی احمد شاه قاجار، دوره حکومت رضا شاه پهلوی، دوره پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی و بالاخره دوره جمهوری اسلامی ایران، این هفت دوره تاریخی در کشور ایران است.
مولف کتاب، در قسمتی از توضیحات دوره جمهوری اسلامی میآورد: «در سال 1367 شمسی، تعزیه و تعزیهخوانی رواج دوباره پیدا کرد و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) سر و سامانی گرفت و روند رشد تعزیه و تعزیهخوانی رواج دوباره پیدا کرد. اما دیگر دل و دماغی برای پیشکسوتان تعزیه باقی نمانده بود. به تدریج یکایک بزرگان تعزیه و تعزیهخوانان در گوشه عزلت، رخ در نقاب خاک میکشیدند و با رفتن هر یک، فرهنگ شفاهی هنر اصیل این مرز و بوم به زوال و خاموشی میگرایید. تا سال 1377 به طور کلی دیگر اثری از بزرگان تعزیه نماند.
از این روز از دهه هشتاد برخی گوینده(مداح پیشه)، (ساده خوان) به جای خواننده و نوازنده که هنرشان تقلیدی و مقلد میباشند پا به صحنه هنر مقدس تعزیه گذاشتند که هدفشان کسب درآمد مالی و تصرف در ارکان تعزیه میباشد و دانسته و ندانسته کمر به همت نابودی این هنر اعتقادی مذهبی اسلامی بستهاند و همهچیز را به بازی گرفتند».
علیعسگری رنانی در ادامه توضیحات این بخش، بعد از ابراز خوشحالی به خاطر ثبت تعزیه از طرف سازمان جهانی یونسکو در اسفند 1389، این اقدام را گامی موثرجهت احیای دوباره این آیین دیرینه میداند. وی سپس از گردآوری بیش از دویست قطعه پیشخوانی و تحقیق و پژوهش علمی و بازاندیشی پیشخوانی پیشواقعههای مکتب تعزیه اصفهان میگوید که قرار است در مجموعهای سه جلدی منتشر شود. جلد اول این مجموعه، کتاب «پیشخوانی پیشواقعههای تعزیه» است. اثری که منتشر شده تا سرمنشاء خیر و چراغ هدایت آنانی باشد که قصد دارند تعزیهخوانی را با روشی علمی و اصولی بیاموزند.
مهِ ماتم شد
در ادامه کتاب، نام سرایندگان و سازندگان دوره اول، دوم و سوم تصنیف قبل و بعد از مشروطیت که همعصر با سرایندگان پیشخوانی پیشواقعههای صد و پنجاه سال تعزیه ایران، بودهاند آورده شده است. میرزا علی اکبر(بیات شیرازی) متخلص به شیدا، میرزا ابوالقاسم عارف قزوینی متخلص به عارف، میرزا محمدحسن وحید دستگردی متخلص به وحید، محمدتقی بهار متخلص به ملکالشعرا، محمدحسن رهی معیری متخلص به رهی
«طوایف آریاییتبار که با نغمات و سرودهای مذهبی به نیایش پروردگار میپرداختند، مناسک بارز خود را محفوظ داشته و پس از اسلام و آمدن در جرگه مسلمین، سنت دیرین را رها نکرده و بر فراز گلدستههای مساجد و خانقاهها و پشتبامهای منازل و به ویژه در ماه مبارک رمضان به مناجات و راز و نیاز و نیایش پروردگار پرداختند و خوانندگان خوش صوت در کشورهای اسلامی از این راه، هنر خود را به جلوه در آوردند. انواع موسیقیهای مذهبی از جمله روضه که از نظر تاریخی مقدم بر تعزیه(شبیهخوانی) است و این مراسم مذهبی در حفظ و توسعه الحان ملی و قدیم ایران بسیار موثر افتاده و ادامه پیدا کرده تا به زمان ما رسیده است. هر وقت شیعیان ایران، قوت میگرفتند مراسم مذهبی معمول از قبیل نوحهخوانی و سینهزنی رواج میگرفت. چنانکه در عهد صفویه، مذهب شیعه در ایران رسمی شد و عمومیت یافت».
مولف کتاب با این مقدمه، اشارهای به پیشینه تاریخی شعر نوحه و پیشخوانی میکند و سپس برخی از معانی و مفاهیم اصطلاحات مندرج در شرح شناسنامه پیشخوانی را شرح میدهد. بحث آموزشی کتاب، بعد از آن، به دستگاه ماهور میرسد و این بخش با پیشخوانی شعر «صبا سوی بطحا» ادامه پیدا میکند.
این اثر که مربوط به پیشواقعه تعزیه شهادت حضرت مسلم و طفلان ایشان است، شعر و آهنگش از عینالبکا بوده و در دستگاه ماهور سروده شده است: «صبا سوی بطحا دمی گذر کن، ز احوال مسلم حسین خبر کن... بگو بهر مسلم دو دیده تر کن(2)». فصل دستگاه ماهور، به دو پیشخوانی «باز مه ماتم آمد» و «حجهالوداع رفتن از مدینه به کربلا» نیز میپردازد. دستگاه شور، آواز بیات ترک، آواز افشاری، آواز ابوعطا، آواز دشتی، دستگاه سه گاه، دستگاه چهار گاه، دستگاه همایون، آواز بیات اصفهان و دستگاه نوا، فصلهای دیگر این کتاب را تشکیل میدهند.
از نگاه دیگران
در ابتدای کتاب آموزش موسیقی پیشخوانی، تقریظ هایی از بزرگان و صاحبنظران در خصوص این اثر گرانمایه میخوانیم که در قسمتی از نوشتهی مرحوم دکتر جابر عناصری استاد تعزیهشناسی و شبیهخوانی دانشگاههای هنری و پدر تعزیه ایران، آمده است: «در کتاب فراهم دیده توسط آقای اسدالله علیعسگری رنانی، درآمد آواز دشتی ثبت است که زمینهاش مکتب تعزیه اصفهان است از راویان و تعزیهخوانانی که هر نوع اندوهشان برات دل خسته من باد: ای علمدار سپاهم، ای امیر لشگر من... محمل زرین ببندید، بهر زینب خواهر من. گوشههایی از ساختار پیشخوانی
رییس انجمن تعزیهخوانی استان اصفهان، حسینعلی مومنزاده نیز در قسمتی از متن خود درباره این کتاب، آورده است: «روزگار غریبی است. هیچکس به فکر تعزیه نیست. بزرگان و پیشکسوتان تعزیه یکایک در گوشه عزلت، رخ در نقاب خاک میکشند و با رفتن هر یک، اوراقی زرین از کتاب فرهنگ و هنر اصیل این مرز و بوم منهدم شده و از بین میرود.
سینه سوختگان و دود چراغ خوردههایی که عمری در تعزیه فعالیت نمودند، از صحنه خارج شده و به جای ایشان، سوداگران، دلقکان و طراران به صحنه آمده و با دخل و تصرف در ارکان تعزیه، کمر همت به نابودی آن بستهاند. چه نسخههای تعزیه و جنگها که تخریب نشد و از بین نرفت.
چه بزرگانی که چشم به راه ماندند تا کسی از در آید با تحفه هر چند ناچیز بر سر سفره آنان نشسته و احوالی بپرسد تا این اساتید همه دانستهها، تجربهها، خاطرات و محفوظات خود را بیریا به پایش بریزند. ولی افسوس... در این برهه، جوانی عاشقپیشه نه به قصد نان بلکه با مایه جان به میدان گام میگذارد و با استعانت از صاحب اصلی مقام عزای حضرت سیدالشهدا یعنی حضرت بقیهاللهالاعظم از کار و زندگی گذشته و با سیر آفاق و انفس تمامی شهرها، روستاها و حتی دهکدههای کوچک را در مینوردد تا بلکه بتواند برگ زرینی از کتاب فرهنگ و هنر ایران اسلامی را به پیکر دیوان بیمثال فرهنگ و هنر الصاق نماید. حضرت عشق، همراهش و دست و روانش پر توان باد».
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران نیز یکی دیگر از افرادی است که درباره این اثر عقیده دارد: «آنچه در اثر پدید آمده از سوی آقای اسدالله علیعسگری رنانی گرانقدر و شیفته فرهنگ ایرانی-اسلامی چشمگیر و گوشنواز است، اینکه تلاش داشته تا ژرفای ارتباط بین متن و اجرا را تا حد ممکن از راه آوانگاری و توضیح لازم بنمایاند. زیبایی کار او در این است که خواندن پیشواقعه را در هنر شبیهخوانی جدا از موسیقی دستگاهی ایران ندیده و کوشش کرده تا تعهدش را به موسیقی کهن ایران به خوبی انجام دهد... به حقیقت آنچه از خواندن این متن گردآوری شده از سوی مولف برمیآید این است که فردی خودجوش خواسته بر اساس ایمان قلبی، توان خود را تا جای ممکن به کار ببرد تا بخشی از یک هنر بزرگ را که میراث سترگ این سرزمین است، نگاه دارد و به آیندگان بسپارد».