چهارشنبه امام رضایی با زوج مجری حرم مطهر رضوی؛
سبک زندگی قرآنی در جوار بارگاه منور امام رئوف
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ نگاه افراد برای انتخاب کردن شریک زندگی متفاوت است. برخی نگاه مادی دارند و میخواهند که همسرشان زیبا و سرمایهدار باشد و چیز دیگری برای آنها مهم نیست. اما گروهی هم هستند که علاوه بر زیبایی، به دین و اخلاق شریک زندگی خود نیز اهمیت میدهند.
فهیمهسادات موسوینیا یگانه دختر خانواده بود که در فضای قرآنی رشد یافته و پدرش برای تضمین و خوشبختی او شرط میکند که حتما باید داماد آیندهاش با قرآن مأنوس باشد. حمید غلامی که آن زمان مسئول آموزش جامعه قاریان قرآن مشهد بود و از کودکی با قرآن اُنس داشت، انتخاب مناسبی برای این ازدواج شناخته شد و آنها در نخستین روز ماه رجب سال 1375 ازدواج کردند.
27 سال زندگی مشترک این زوج قرآنی با برکات بسیاری همراه بوده که از مهمترین آنها میتوان به فعالیت در محافل و جلسات قرآنی حرم مطهر امام رضا(ع) اشاره کرد. آخرین چهارشنبه ماه مبارک رمضان فرصتی برای خبرگزاری رضوی فراهم شد تا به معرفی یک زوج قرآنی و مجری حرم مطهر امام رضا(ع) بپردازد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
از تبار سادات موسوی
دومین فرزند و یگانه دختر خانواده بود. ازدواج با سادات که در خانواده او رسمی دیرینه به شمار میرفت، اما پدرش بیش از تأکید بر ازدواج دخترش با فردی سید به ازدواجش با جوانی قرآنی مصمم بود. فهیمهسادات موسوینیا در اینباره به خبرگزاری رضوی چنین میگوید: «مرحوم پدرم کارمند جهاد سازندگی بود. مادرم و او معلم قرآن بودند و طبیعتا نوای دلنشین قرآن در منزل ما همیشه طنینانداز بود. مادرم در منزل جلسه سنتی قرآن برای خانمها داشت و اینطور من با قرآن مأنوس شدم».
«اُنس با قرآن» شرط ازدواج
خانم موسوینیا و همسرش از کودکی با قرآن مأنوس بودند و این اُنس با کلام خدا بهانهای شد که آنها زندگی مشترک و کسب موفقیتهای قرآنی را در کنار یکدیگر تجربه کنند. فهیمهسادات موسوینیا در توضیح بیشتر ادامه میدهد: «بعد دیپلم برای تربیت مدرس وارد جامعه قاریان قرآن شدم. آقای غلامی مسئول آموزش آنجا بود که واسطه ازدواج ما یکی از اساتید بودند. تمام اقوام و اجداد من نسل در نسل با سادات ازدواج کردند اما پدرم برای ازدواج من با یک فرد سید تأکید نداشت و مأنوس بودن با قرآن شرط او برای خواستگارانم بود. الحمدالله همسرم این معیار ازدواج من را داشت و در سن 19 سالگی ازدواج کردم».
سکونت در مشهد از سال 1360
حمید غلامی هم در ادامه صحبتهای همسرش به زمینه اُنس خود با قرآن اشاره و بیان میکند: «اصالتا تهرانی هستم و سال 1352 در پایتخت به دنیا آمدم. در سن 8 سالگی بخاطر شغل پدرم که نظامی بود به مشهد عزیمت کرده و سعادت مجاورت حضرت را بدست آوردیم. جلسه قرآنی در مسجد نزدیک منزل ما واقع در خیابان گاز برگزار میشد که مدیریت آن را مرحوم حاج احمد هروی بر عهده داشت. حضور در آن جلسه موجب شد علاقه به قرآن در من ایجاد شده و در این مسیر، کودکی و نوجوانی خود را سپری کنم. سال 1371 که سه سال از تأسیس جامعه قاریان قرآن میگذشت به عنوان مسئول آموزش در آنجا مشغول به کار شدم».
همکاری با آستان قدس در اوایل ازدواج
دهه 1370 برپایی کلاسهای قرآنی و برگزاری محافل اُنس با قرآن در حرم مطهر رضوی رو به افزایش بود و سه زوج قرآنی در برگزاری این کلاسها و محافل نقش داشتند که در اینباره خانم موسوینیا چنین یادآور میشود: «قرائتم خوب بود و در مدرسه تلاوت داشتم. کم کم به مداحی، دعاخوانی و مجریگری نیز روی آوردم و دوران تحصیل خود را خیلی فعال در عرصه فرهنگی پشت سر گذاشتم.
هنوز سه و چهار ماه از عقد من و آقای غلامی نگذشته بود که از سوی آستان قدس رضوی به عنوان استاد، قاری و مجری برای اجراهای حرم مطهر رضوی دعوت شدیم. توانمندی که در دوران تحصیل بدست آورده بودم، در اینجا به کمکم آمد و به صورت حرفهای وارد محافل قرآنی و برپایی کلاسهای قرآنی شدم. البته غیر خودم و همسرم، چند بزرگوار دیگر که در مجموع هشت نفر بودیم، مدیریت کلاسهای حرم مطهر را بر عهده داشتیم. من استاد کلاس صوت و لحن بودم و همسر مرحوم تولیت فقید هم خیلی ما را حمایت میکردند».
سفرهای تبلیغی
بارها شنیدهایم که پشت یک مرد موفق، یک زن است. در مواردی هم این اتفاق برای خانمی خواهد افتاد که موفقیت خود را مرهون همراهی و حمایت همسرش بداند. این بانوی قرآنی مشهدالرضا(ع) در اینباره چنین شرح میدهد: «اگر همسرم در این راه همراه و حامی من نبود، قطعا این همه پیشرفت نداشتم. من سفر تبلیغی و آموزشی به استانها و کشورهای مختلف داشتم که در برخی از این سفرها با همسرم برای اجرا دعوت شدیم و رفتیم.
سال 1388 توسط یکی از دوستان برای تلاوت به کشور امارات دعوت شدم. چندبار هم به عراق و سوریه برای تلاوت و تدریس رفتم. البته دعوتی که به این دو کشور عربی داشتم در زمان حضور داعش بود. برای سفر به سوریه همسرم پرستید: «با وجود داعش، میتوانیم سوریه برویم؟». من هم در جوابش، گفتم: «غسل شهادت میکنیم و این سفر را میرویم». سوریه از من و همسرم به عنوان یک زوج قرآنی ایرانی دعوت کرده بود که در مجمعالزهرا(س) شهر دمشق برای خانوادهها تدریس داشتیم.
همسویی بانوان با آقایان در عرصههای قرآنی
رشد چشمگیر بانوان در عرصههای مختلف مدیون انقلاب امام خمینی(ره) بوده که حضور آنها را در عرصه اجتماع نقشآفرین کرده است. همسو بودن بانوان با آقایان در عرصههای قرآنی یکی از آن موفقیتهای بیشمار است که الحمدالله در عرصه بینالمللی نیز همپای آقایان خوش میدرخشند و مایه افتخار برای اسلام و ایران به شمار میروند. یکی از این افتخارآفرینی را با ذکر خاطرهای از خانم موسوینیا میشنویم که چنین تعریف میکند: «نکته جالب دعوت من به عراق این بود که دو سال در جشنواره سراسری قرآن و عترت خدام و کارکنان آستان قدس رضوی شرکت کردم و برگزیده شدم که جایزهام کمک هزینه سفر به کربلا بود. در یکی از سفرهایی که به عتبات عالیات داشتم، ماه رجب بود و خانمها از من خواستند که برایشان قرآن بخوانم.
وقتی شروع به خواندن قرآن کردم نظر بقیه هم جلب شد و کم کم دورم را گرفتند و با اشتیاق به تلاوتم گوش میدادند. بین آنها دو خانم عرب که پوشیه زده بودند، از تلاوت من ابراز خرسندی کرده و شمارهام را گرفتند. در این سفر بود که شیخ حسن المنصوری، مشاور امور قرآنی تولیت آستان حسینی برای همکاری با این آستان مقدس با من صحبت کرد و از آنجا که میدانستم همسرم مخالفتی ندارند، قبول کردم. فروردینماه سال 1395 از من برای آموزش قرآن به بانوان عراقی دعوت به عمل آمد».
برکات قرآن و امام رضا(ع) در زندگی
مجاور حضرت بودن مشمول برکات بسیار است که آقای غلامی به این مسئله چنین اذعان دارد: «خواستگاه تمام توفیقات ما به عنوان یک زوج قرآنی، همجواری با این امام همام است. بسیار شاکرم که از سال 1379 توفیق خدمت در بخش حفّاظ را پیدا کردم و در این بخش نیز خدمت به قرآن را در مراسم صفه دارم».
کتاب لبخند و اشک
توانمندی خانم موسوینیا تنها به قرائت و تدریس یا مجریگری خلاصه نمیشود؛ او که قلم خوبی داشته به پیشنهاد خواهر یک شهید دست به قلم شده و خاطرات خواهران شهدا را به رشته تحریر درمیآورد. او در توضیح بیشتر این کتاب، اضافه میکند: «کتاب لبخند اشک روایتی از ۴۰ خواهر شهید جهان اسلام است که ۱۴ نفر از این شهدا از کشورهای لبنان، عراق، افغانستان و سوریه هستند. این کتاب، مجموعه دو جلدی بوده که در جلد دوم این کتاب از شهدای مدافع حرم یاد شده است».
فهیمهسادات موسوینیا یگانه دختر خانواده بود که در فضای قرآنی رشد یافته و پدرش برای تضمین و خوشبختی او شرط میکند که حتما باید داماد آیندهاش با قرآن مأنوس باشد. حمید غلامی که آن زمان مسئول آموزش جامعه قاریان قرآن مشهد بود و از کودکی با قرآن اُنس داشت، انتخاب مناسبی برای این ازدواج شناخته شد و آنها در نخستین روز ماه رجب سال 1375 ازدواج کردند.
27 سال زندگی مشترک این زوج قرآنی با برکات بسیاری همراه بوده که از مهمترین آنها میتوان به فعالیت در محافل و جلسات قرآنی حرم مطهر امام رضا(ع) اشاره کرد. آخرین چهارشنبه ماه مبارک رمضان فرصتی برای خبرگزاری رضوی فراهم شد تا به معرفی یک زوج قرآنی و مجری حرم مطهر امام رضا(ع) بپردازد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
از تبار سادات موسوی
دومین فرزند و یگانه دختر خانواده بود. ازدواج با سادات که در خانواده او رسمی دیرینه به شمار میرفت، اما پدرش بیش از تأکید بر ازدواج دخترش با فردی سید به ازدواجش با جوانی قرآنی مصمم بود. فهیمهسادات موسوینیا در اینباره به خبرگزاری رضوی چنین میگوید: «مرحوم پدرم کارمند جهاد سازندگی بود. مادرم و او معلم قرآن بودند و طبیعتا نوای دلنشین قرآن در منزل ما همیشه طنینانداز بود. مادرم در منزل جلسه سنتی قرآن برای خانمها داشت و اینطور من با قرآن مأنوس شدم».
«اُنس با قرآن» شرط ازدواج
خانم موسوینیا و همسرش از کودکی با قرآن مأنوس بودند و این اُنس با کلام خدا بهانهای شد که آنها زندگی مشترک و کسب موفقیتهای قرآنی را در کنار یکدیگر تجربه کنند. فهیمهسادات موسوینیا در توضیح بیشتر ادامه میدهد: «بعد دیپلم برای تربیت مدرس وارد جامعه قاریان قرآن شدم. آقای غلامی مسئول آموزش آنجا بود که واسطه ازدواج ما یکی از اساتید بودند. تمام اقوام و اجداد من نسل در نسل با سادات ازدواج کردند اما پدرم برای ازدواج من با یک فرد سید تأکید نداشت و مأنوس بودن با قرآن شرط او برای خواستگارانم بود. الحمدالله همسرم این معیار ازدواج من را داشت و در سن 19 سالگی ازدواج کردم».
سکونت در مشهد از سال 1360
حمید غلامی هم در ادامه صحبتهای همسرش به زمینه اُنس خود با قرآن اشاره و بیان میکند: «اصالتا تهرانی هستم و سال 1352 در پایتخت به دنیا آمدم. در سن 8 سالگی بخاطر شغل پدرم که نظامی بود به مشهد عزیمت کرده و سعادت مجاورت حضرت را بدست آوردیم. جلسه قرآنی در مسجد نزدیک منزل ما واقع در خیابان گاز برگزار میشد که مدیریت آن را مرحوم حاج احمد هروی بر عهده داشت. حضور در آن جلسه موجب شد علاقه به قرآن در من ایجاد شده و در این مسیر، کودکی و نوجوانی خود را سپری کنم. سال 1371 که سه سال از تأسیس جامعه قاریان قرآن میگذشت به عنوان مسئول آموزش در آنجا مشغول به کار شدم».
همکاری با آستان قدس در اوایل ازدواج
دهه 1370 برپایی کلاسهای قرآنی و برگزاری محافل اُنس با قرآن در حرم مطهر رضوی رو به افزایش بود و سه زوج قرآنی در برگزاری این کلاسها و محافل نقش داشتند که در اینباره خانم موسوینیا چنین یادآور میشود: «قرائتم خوب بود و در مدرسه تلاوت داشتم. کم کم به مداحی، دعاخوانی و مجریگری نیز روی آوردم و دوران تحصیل خود را خیلی فعال در عرصه فرهنگی پشت سر گذاشتم.
هنوز سه و چهار ماه از عقد من و آقای غلامی نگذشته بود که از سوی آستان قدس رضوی به عنوان استاد، قاری و مجری برای اجراهای حرم مطهر رضوی دعوت شدیم. توانمندی که در دوران تحصیل بدست آورده بودم، در اینجا به کمکم آمد و به صورت حرفهای وارد محافل قرآنی و برپایی کلاسهای قرآنی شدم. البته غیر خودم و همسرم، چند بزرگوار دیگر که در مجموع هشت نفر بودیم، مدیریت کلاسهای حرم مطهر را بر عهده داشتیم. من استاد کلاس صوت و لحن بودم و همسر مرحوم تولیت فقید هم خیلی ما را حمایت میکردند».
سفرهای تبلیغی
بارها شنیدهایم که پشت یک مرد موفق، یک زن است. در مواردی هم این اتفاق برای خانمی خواهد افتاد که موفقیت خود را مرهون همراهی و حمایت همسرش بداند. این بانوی قرآنی مشهدالرضا(ع) در اینباره چنین شرح میدهد: «اگر همسرم در این راه همراه و حامی من نبود، قطعا این همه پیشرفت نداشتم. من سفر تبلیغی و آموزشی به استانها و کشورهای مختلف داشتم که در برخی از این سفرها با همسرم برای اجرا دعوت شدیم و رفتیم.
سال 1388 توسط یکی از دوستان برای تلاوت به کشور امارات دعوت شدم. چندبار هم به عراق و سوریه برای تلاوت و تدریس رفتم. البته دعوتی که به این دو کشور عربی داشتم در زمان حضور داعش بود. برای سفر به سوریه همسرم پرستید: «با وجود داعش، میتوانیم سوریه برویم؟». من هم در جوابش، گفتم: «غسل شهادت میکنیم و این سفر را میرویم». سوریه از من و همسرم به عنوان یک زوج قرآنی ایرانی دعوت کرده بود که در مجمعالزهرا(س) شهر دمشق برای خانوادهها تدریس داشتیم.
همسویی بانوان با آقایان در عرصههای قرآنی
رشد چشمگیر بانوان در عرصههای مختلف مدیون انقلاب امام خمینی(ره) بوده که حضور آنها را در عرصه اجتماع نقشآفرین کرده است. همسو بودن بانوان با آقایان در عرصههای قرآنی یکی از آن موفقیتهای بیشمار است که الحمدالله در عرصه بینالمللی نیز همپای آقایان خوش میدرخشند و مایه افتخار برای اسلام و ایران به شمار میروند. یکی از این افتخارآفرینی را با ذکر خاطرهای از خانم موسوینیا میشنویم که چنین تعریف میکند: «نکته جالب دعوت من به عراق این بود که دو سال در جشنواره سراسری قرآن و عترت خدام و کارکنان آستان قدس رضوی شرکت کردم و برگزیده شدم که جایزهام کمک هزینه سفر به کربلا بود. در یکی از سفرهایی که به عتبات عالیات داشتم، ماه رجب بود و خانمها از من خواستند که برایشان قرآن بخوانم.
وقتی شروع به خواندن قرآن کردم نظر بقیه هم جلب شد و کم کم دورم را گرفتند و با اشتیاق به تلاوتم گوش میدادند. بین آنها دو خانم عرب که پوشیه زده بودند، از تلاوت من ابراز خرسندی کرده و شمارهام را گرفتند. در این سفر بود که شیخ حسن المنصوری، مشاور امور قرآنی تولیت آستان حسینی برای همکاری با این آستان مقدس با من صحبت کرد و از آنجا که میدانستم همسرم مخالفتی ندارند، قبول کردم. فروردینماه سال 1395 از من برای آموزش قرآن به بانوان عراقی دعوت به عمل آمد».
برکات قرآن و امام رضا(ع) در زندگی
مجاور حضرت بودن مشمول برکات بسیار است که آقای غلامی به این مسئله چنین اذعان دارد: «خواستگاه تمام توفیقات ما به عنوان یک زوج قرآنی، همجواری با این امام همام است. بسیار شاکرم که از سال 1379 توفیق خدمت در بخش حفّاظ را پیدا کردم و در این بخش نیز خدمت به قرآن را در مراسم صفه دارم».
کتاب لبخند و اشک
توانمندی خانم موسوینیا تنها به قرائت و تدریس یا مجریگری خلاصه نمیشود؛ او که قلم خوبی داشته به پیشنهاد خواهر یک شهید دست به قلم شده و خاطرات خواهران شهدا را به رشته تحریر درمیآورد. او در توضیح بیشتر این کتاب، اضافه میکند: «کتاب لبخند اشک روایتی از ۴۰ خواهر شهید جهان اسلام است که ۱۴ نفر از این شهدا از کشورهای لبنان، عراق، افغانستان و سوریه هستند. این کتاب، مجموعه دو جلدی بوده که در جلد دوم این کتاب از شهدای مدافع حرم یاد شده است».