یادداشت؛
کرونا، جهانی سازی و مکتب پروانهای
خبرگزاری رضوی_ نعیمه مونسی*؛ اگر در گذشته جهان را به دوران انقلاب صنعتی و بعد از آن تقسیم میکردیم این بار باید آن را به دوران کرونا و پس از آن تقسیم کنیم. بیماری ای که بر خلاف بیماریهای گذشته کل جهان را درگیر و همه را مبهوت قدرت حکمرانی خود کرد. کشورهایی که ادعای ابرقدرت جهانی را داشتند با آمدن یک بیماری آنچنان به خود پیچیدند که هیچ کسی حتی فکر آن را نمیکرد. کرونا به کشورهای جهان و قدرتهای بشری یادآور شد که قدرت مطلق این جهان، قدرتیست ازلی و ابدی؛ نه قدرتهای ساخته شده توسط بشر؛ آنهایی که با جنگ و خونریزی و کارتلهای اقتصادی سعی داشتند نام خود را در کتابها ثبت و ماندگار کنند.
کرونا سیاستهای جهانی را تغییر داد، برای مثال کشورهایی که همیشه آرزوی تجارت با ابرقدرتی مثل آمریکا را داشتند، اکنون مرزهای خود را بخاطر شیوع کرونا با این کشور و چین یعنی دو ابر قدرت جهانی بستهاند. آمریکا چهره واقعی خود را نشان داده است و تاکنون چندین محموله ماسک و مواد ضد عفونی کننده کشورهای اروپایی را به خاطر رقابتهای مادی دزدیده است. انگار دیگر برای آمریکا مهم نیست که بعد از کرونا با کشورهای اروپایی چگونه ارتباط برقرار کند اکنون فقط به فکر خویشتن است تا از این بحران عبور کند؛ این سیاست دائمی آمریکاست؛ همان تفکر خودبرتربینی و به فکر دیگران نبودن. البته واضح است که منظور از آمریکا سیاست حکومت این کشور است و نه سیاست مردم آن.
نکته دیگر در مورد سیاست جهانی پس از کرونا این است که کشورهای جهان اثر پروانهای را با تمام وجود درک و حس کردهاند و فهمیدهاند که اگر در خاور دور اتفاقی رخ دهد بدون شک در گذر زمان آنها هم با آن مواجه خواهند شد و برای همین هر لحظه و هر روز باید مواظب رفتار کشورهای دور و نزدیک باشند و اگر کسی درگیر بحرانی شد آن را بحران کشور خود بدانند و با تمام وجود به آنها کمک کنند تا آن بحران سراغ کشور خودشان نرود یا اگر درگیر شدند، آمادگی مقابله با آن را داشته باشند.
کشورهای ثروتمند باید بدانند که امواج کویید 19 کشورهای فقیرتری را که قادر به مقابله با آنها نیستند، تحت تاثیر قرار میدهد و این خود به خود در کشور آنها نیز تاثیر گذارخواهد بود و این همان اثر پروانهایست. اقتصاد دو ابر اقتصاد جهانی از کرونا ضربه خورده است و آمارها حاکی از آن است که هر دو کشور وارد بحران اقتصادی شدهاند اما آن چیزی که میتواند آمریکا را از چین جلو بیندازد، جمعیت کمتر است. جمعیت میلیاردی چین باعث میشود که حکومت هزینههای عمدهای برای مقابله با این بیماری و هزینههای بهداشتی آن متقبل شود.
اگرچه این همهگیری موجب تقویت دولت و ملیگرایی کشورها میشود و دولتها سعی میکنند برای دورههای طولانی مدت، خودانزوایی اقتصادی را تقویت کنند اما اگر رقابتهای ابرقدرتها همچنان باقی بماند، این ویروس باعث فاصله گیری کشورها از فرآیند جهانی شدن و نگاه به خود انزوایی اقتصادی می شود. درصورتیکه رهبران جهان می توانند چارچوبهای چند جانبه ای را برای تقویت همکاری خود ایجاد کنند و دوران جدیدی را اغاز کنند.
اما کرونا تاثیر بسیار شگرفی بر محیط زیست داشت. انسانهایی که قرنها محیط زیست را اشغال کرده بودند و آنچنان با آن رفتار کردند که انگار خانه ازلی آنها بوده است با آمدن کرونا آن را به صاحبان اصلی اش برگرداندند. حتما شما هم فیلمهای هجوم حیوانات را به شهرهای خالی از ماشین و آدم دیدهاید و مثل من با خود فکر کردهاید چرا تاکنون به این فکر نکرده بودیم که حیوانات هم از زمین سهمی دارند و ما نباید به گونهای رفتار میکردیم که آنها را آواره میکردیم. کاهش رفت و آمد ماشین ها و وسایل نقلیه باعث شد هوای پاک را تجربه کنیم و از آن مهمتر لایه ازن ترمیم شود. انگار جهان برای ادامه راهش توقفی کوتاه داشته است تا بتواند نفسی تازه کند. اما این شروع ماجراست و قطعا در آینده خبرهای بهتری از محیط زیست خواهیم داشت چرا که طبیعت راه خود را پیدا کرده است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم کرونا بر روی جامعه و تک تک افراد آن تاثیرگزار بوده است و زندگی عادی افراد را مختل کرده است و آنها را به خانه نشینی عادت داده است. کرونا به ما یادآور شد که ارزش لحظات با هم بودن، آغوش و دیدار عزیزان و سلامتی آنها برای ما بسیار گرانقدر است و ما خاطر قدر ندانستن آنها، تاوان سنگینی دادیم. در دوران پسا کرونا قطعا رعایت نظافت شخصی، شستن دستها قبل از غذا خوردن، بعد از بیرون رفتن و رعایت فاصله با دیگران جزوی از آداب ما شده است. شاید دیگر آداب روبوسی از آداب برخوردهای اولیه حذف شود و ما آدم های وسواسی شویم. شاید هم اینگونه نباشد و ما مثل در برخوردهایمان افراط کنیم و تلافی این چند ماهه را جبران کنیم. چیزی که قطعی است این است که ماهها طول میکشد تا ما همان آدمهای سابق شویم. احتمال بروز موجی از افسردگی در سراسر جهان محتمل است و حتی همین روزها برخی از پرستاران به علت نداشتن تجهیزات و عدم توانایی در بهبود بیماران خودکشی کرده اند و در کنار آن باید به تاثیرات مرگ های سریالی در خانواده ها به علت بیماری کرونا توجه کرد و باید به نسلی فکر کرد که قطعا افسرده تر و انزواطلب تر است.
در آخر اینکه این جهان اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشته است، از جمله میتوان به جنگهای جهانی، همهگیری آنفلونزا، حادثه 11 سپتامبر و.... اشاره کرد اما هیچکدام باعث نشدند رقابتها پایان بپذیرد و عصر جدیدی از رفاقتها و همکاریها آغاز شود اما پایان این قصه الزاما نظم نوین غربیها نباشد و دیگر کشورها هم با پرداخت سهم خود، نقش بیشتری در مدیریت جهانی ایفا کنند تا کمتر شاهد یکهتازی ابرقدرتهای شرق و غرب باشیم.
*کارشناسی ارشد روزنامه نگاری
کرونا سیاستهای جهانی را تغییر داد، برای مثال کشورهایی که همیشه آرزوی تجارت با ابرقدرتی مثل آمریکا را داشتند، اکنون مرزهای خود را بخاطر شیوع کرونا با این کشور و چین یعنی دو ابر قدرت جهانی بستهاند. آمریکا چهره واقعی خود را نشان داده است و تاکنون چندین محموله ماسک و مواد ضد عفونی کننده کشورهای اروپایی را به خاطر رقابتهای مادی دزدیده است. انگار دیگر برای آمریکا مهم نیست که بعد از کرونا با کشورهای اروپایی چگونه ارتباط برقرار کند اکنون فقط به فکر خویشتن است تا از این بحران عبور کند؛ این سیاست دائمی آمریکاست؛ همان تفکر خودبرتربینی و به فکر دیگران نبودن. البته واضح است که منظور از آمریکا سیاست حکومت این کشور است و نه سیاست مردم آن.
نکته دیگر در مورد سیاست جهانی پس از کرونا این است که کشورهای جهان اثر پروانهای را با تمام وجود درک و حس کردهاند و فهمیدهاند که اگر در خاور دور اتفاقی رخ دهد بدون شک در گذر زمان آنها هم با آن مواجه خواهند شد و برای همین هر لحظه و هر روز باید مواظب رفتار کشورهای دور و نزدیک باشند و اگر کسی درگیر بحرانی شد آن را بحران کشور خود بدانند و با تمام وجود به آنها کمک کنند تا آن بحران سراغ کشور خودشان نرود یا اگر درگیر شدند، آمادگی مقابله با آن را داشته باشند.
کشورهای ثروتمند باید بدانند که امواج کویید 19 کشورهای فقیرتری را که قادر به مقابله با آنها نیستند، تحت تاثیر قرار میدهد و این خود به خود در کشور آنها نیز تاثیر گذارخواهد بود و این همان اثر پروانهایست. اقتصاد دو ابر اقتصاد جهانی از کرونا ضربه خورده است و آمارها حاکی از آن است که هر دو کشور وارد بحران اقتصادی شدهاند اما آن چیزی که میتواند آمریکا را از چین جلو بیندازد، جمعیت کمتر است. جمعیت میلیاردی چین باعث میشود که حکومت هزینههای عمدهای برای مقابله با این بیماری و هزینههای بهداشتی آن متقبل شود.
اگرچه این همهگیری موجب تقویت دولت و ملیگرایی کشورها میشود و دولتها سعی میکنند برای دورههای طولانی مدت، خودانزوایی اقتصادی را تقویت کنند اما اگر رقابتهای ابرقدرتها همچنان باقی بماند، این ویروس باعث فاصله گیری کشورها از فرآیند جهانی شدن و نگاه به خود انزوایی اقتصادی می شود. درصورتیکه رهبران جهان می توانند چارچوبهای چند جانبه ای را برای تقویت همکاری خود ایجاد کنند و دوران جدیدی را اغاز کنند.
اما کرونا تاثیر بسیار شگرفی بر محیط زیست داشت. انسانهایی که قرنها محیط زیست را اشغال کرده بودند و آنچنان با آن رفتار کردند که انگار خانه ازلی آنها بوده است با آمدن کرونا آن را به صاحبان اصلی اش برگرداندند. حتما شما هم فیلمهای هجوم حیوانات را به شهرهای خالی از ماشین و آدم دیدهاید و مثل من با خود فکر کردهاید چرا تاکنون به این فکر نکرده بودیم که حیوانات هم از زمین سهمی دارند و ما نباید به گونهای رفتار میکردیم که آنها را آواره میکردیم. کاهش رفت و آمد ماشین ها و وسایل نقلیه باعث شد هوای پاک را تجربه کنیم و از آن مهمتر لایه ازن ترمیم شود. انگار جهان برای ادامه راهش توقفی کوتاه داشته است تا بتواند نفسی تازه کند. اما این شروع ماجراست و قطعا در آینده خبرهای بهتری از محیط زیست خواهیم داشت چرا که طبیعت راه خود را پیدا کرده است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم کرونا بر روی جامعه و تک تک افراد آن تاثیرگزار بوده است و زندگی عادی افراد را مختل کرده است و آنها را به خانه نشینی عادت داده است. کرونا به ما یادآور شد که ارزش لحظات با هم بودن، آغوش و دیدار عزیزان و سلامتی آنها برای ما بسیار گرانقدر است و ما خاطر قدر ندانستن آنها، تاوان سنگینی دادیم. در دوران پسا کرونا قطعا رعایت نظافت شخصی، شستن دستها قبل از غذا خوردن، بعد از بیرون رفتن و رعایت فاصله با دیگران جزوی از آداب ما شده است. شاید دیگر آداب روبوسی از آداب برخوردهای اولیه حذف شود و ما آدم های وسواسی شویم. شاید هم اینگونه نباشد و ما مثل در برخوردهایمان افراط کنیم و تلافی این چند ماهه را جبران کنیم. چیزی که قطعی است این است که ماهها طول میکشد تا ما همان آدمهای سابق شویم. احتمال بروز موجی از افسردگی در سراسر جهان محتمل است و حتی همین روزها برخی از پرستاران به علت نداشتن تجهیزات و عدم توانایی در بهبود بیماران خودکشی کرده اند و در کنار آن باید به تاثیرات مرگ های سریالی در خانواده ها به علت بیماری کرونا توجه کرد و باید به نسلی فکر کرد که قطعا افسرده تر و انزواطلب تر است.
در آخر اینکه این جهان اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشته است، از جمله میتوان به جنگهای جهانی، همهگیری آنفلونزا، حادثه 11 سپتامبر و.... اشاره کرد اما هیچکدام باعث نشدند رقابتها پایان بپذیرد و عصر جدیدی از رفاقتها و همکاریها آغاز شود اما پایان این قصه الزاما نظم نوین غربیها نباشد و دیگر کشورها هم با پرداخت سهم خود، نقش بیشتری در مدیریت جهانی ایفا کنند تا کمتر شاهد یکهتازی ابرقدرتهای شرق و غرب باشیم.
*کارشناسی ارشد روزنامه نگاری