البرز
زندگینامه : ابوبکر کرجی
به گزارش خبرگزاری فرهنگ رضوی ،ابوبکر محمد بن حسن (حسین) کرجی متوفی بین ۱۰۱۹ و ۱۰۲۹ میلادی، یا بین ۴۱۰ و ۴۲۰ هجری قمری ریاضیدان و آبشناس ایرانی در نیمهٔ دوم سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم و همدورهٔ ابوریحان بیرونی، زکریای رازی و بوعلی سینا بوده است اما کسی وی را به اندازهٔ این سه تن نمیشناسد. دستاوردهای علمی وی تا چندی پیش ناشناخته بود تا اینکه در سال ۱۸۵۳ میلادی، مستشرق آلمانی، وپکه، بخشی از کتاب الفخری وی را به زبان فرانسه و همراه با تحلیلی منتشر ساخت. وپکه در کتاب خود ثابت کرد که بخش عظیمی از کارهای فیبوناتچی از ریاضیدانهای مسلمان و به خصوص کرجی اخذ شده است.
کرجی در علم حساب و جبر دارای تحقیقات و نوشتههای مهمی است. وی در پایهگذاری اصولی در جبر، ریشهیابی اعداد و حل معادلات نقش مهمی را در تاریخ علم ایران و جهان داراست. در زمینه علوم کاربردی و مهندسی نیز کرجی صاحب نظریات نو و نوشتههای ارزندهای میباشد.
کرجی در سدهٔ چهارم و پنجم هجری میزیست. وی بر بنیان و اساس رشتههای ریاضی چیرگی یافت، در آغاز سدهٔ پنجم به پایتخت علمی جهان اسلام، بغداد رفت. به خوبی آشکار نیست که کرجی تا چه زمانی در بغداد به سر میبرده است. اما گویا پس از قتل وزیر بغداد (فخرالملک) که پشتیبان کرجی به شمار میرفت، این شهر را هراسان رها کرده و به زادگاه خود (کرج) بازگشته است (۴۰۳ هجری یا پیش از آن). در آنجا بنابر دستور ابوغانم معروف بن محمد وزیر و دبیر ویژه منوچهر بن قابوس و شاعر و ادیب فرهیخته ایرانی دربارهٔ «آبهای درونی زمین و روش بیرون آوردن آنها» گفتاری را مینگارد که فرایند آن پژوهش کاربردی و بزرگترین شاهکار کرجی است. حاصل آن کتاب «انباط المیاء الخفیه» است. وفات وی در سال ۴۲۰ هجری (۳۲ سال پیش از ابوریحان) رویداد.
دوره حیات ابوبکر کرجی (قرن چهارم و اوایل قرن پنجم) دورهٔ شکوه و جلال امارتهای ایرانی و ظهور علما و شعرای بزرگ و تألیف و تدوین کتابهای بیشمار و در واقع عصر طلایی تمدن اسلامی ایران است. در قسمت بزرگی از این عهد دولت سامانی با احیاء رسوم قدیم بر فرارود و خراسان و سیستان و ری و گرگان فرمانروایی داشت و آل بویه و آل زیار و پادشاهان محلی دیگر هم در همین عهد تمام ایران را از قبضهٔ طاعت خلفا بیرون آوردند و در پایان این دوره یعنی از اواخر قرن چهارم و نیمهٔ اول قرن پنجم اگرچه جای دولت سامانی و برخی از امارتهای ایرانی دیگر را حکومت غزنوی گرفته و قسمتی از ایران هم بدست امرای آل افراسیاب افتاده بود لیکن چون غزنویان سنت سامانیان را تعقیب میکردند و آلافراسیاب نیز در تشکیلات عهد سامانی تغییرات عمدهای ندادند نمیتوان نتایجی که با تمدن ایرانی آن عهد مغایرت داشته باشد از تسلط آنان گرفت و به خصوص دولت غزنوی را نمیتوان در ردیف دولتهای ترک درآورد.
ایران اگرچه در این دوره استقلال داشت لیکن رابطهٔ میان آن و بغداد از هر جهت برقرار بود و وضع آن شهر خواه از باب سیاست و خواه از حیث علم و ادب در همه ممالک اسلامی و از جمله در ایران اثر داشت. در زمان خلافت المتقی (۳۲۹–۳۳۳) و المستکفی (۳۳۳–۳۳۴) وضع خلافت بسیار متزلزل بود. مبارزات مدعیان امارت شدت یافته و کار این مبارزات به جایی کشیده بود که مردم بغداد دائماً در اضطراب و بینظمی و فقر و گرسنگی روزگار میگذراندند و بسیاری از ساکنان آن شهر ناگزیر به ترک دیار شدند و به سایر بلاد اسلامی روی آوردند. وضع دینی بغداد نیز بسیار آشفته بود زیرا متعصبان، خاصه پیروان احمد بن حنبل چنان قدرت یافتند که امنیت شهر را مختل میکردند. از آنجایی که خلیفه قدرتی نداشت و امرا هم مشغول جنگ با یکدیگر بودند کسی نمیتوانست جلوی این وضع را بگیرد. وضع خلیفه در این زمان به درجهای رسیده بود که ناگزیر برای رهایی خود از آل بویه یاوری خواست و بر اثر این استعانت از این هنگام (سال ۳۳۴ هق) تا سال ۴۴۷ یعنی تا عهد تسلط سلاجقه، بغداد به تصرف آل بویه درآمد و بدین طریق دوره جدیدی از غلبه عنصر ایرانی شروع شد. آل بویه بر خلفا عباسی تسلط بسیار داشتند چنانکه حتی عزل و نصب آنان هم به دست ایشان انجام میگرفت. بغداد در عهد آنان رونق دیرین را از سر گرفت و بیمارستانها و مرصدها و بناهای بسیار دیگر در آن ساخته شد و تمدن و فرهنگ ترقی کرد و آرامش و امنیت دوباره برای مردم حاصل شد.
اگرچه نویسندگانی چون دیوفانتوس و ابوالوفا امکان استفاده از توانهای بالای دلخواه مجهول را خاطر نشان کردهاند، به نظر میرسد که کرجی نخستین کسی بوده باشد که جبرِ عبارتهای مشتمل بر این توانها را بسط داده است.
کرجی را علاوه بر دانشمند ریاضی میتوان چهرهای تابناک در تاریخ مهندسی ایران و جهان به شمار آورد. وی در زمینهٔ پیدایش آبهای زیرزمینی و راههای استخراج آنها نظریهها و روشها و اختراعهای بدیعی داشته است. کرجی جریان آب را از نقطهای به نقطهٔ دیگر به وجود اختلاف سطح بین دو نقطه وابسته میداند.
کرجی معتقد بود که آبهای زیرزمینی به سه طریق به وجود میآیند. اول نفوذ آبهای باران و برف در شکافهای زمین طبق قانون میل به مرکز، دوم نفوذ بخار آب و تقطیر آن در شکافهای زمین، سوم صعود بخارهای آب واقع در زمین و تبدیل آن به آب. وی دربارهٔ تولید آب و باران چنین اظهارنظر میکند:
خدا آب را چنان آفرید که بیشتر شکافها و رگهای درون زمین را پر کند و مازاد آن در دریا سرازیر گردد؛ بنابراین باید منبع و منشاء بیشتر آبها از برف و باران و تبدیل آب به هوا و هوا به آب باشد .
موضوع مهم دیگری که کرجی به شرح آن میپردازد تأثیر زلزله در خشک شدن یا پیدایش چشمههای جدید است
کرجی حصول فرم کروی را عامل وصول به حالت تعادل میداند و معتقد است که هرگونه دوری از شکل کروی موجب حرکت میشود و حرکت همواره در جهت رسیدن به مرکز و فرم کروی است. از این جهت او وجود کوهها و ناهمواریهای سطح زمین را عامل و وسیلهای برای به هم زدن تعادل حرکت زمین میداند.وی در این زمینه میگوید: «... و خدا خاک زمین را بسیار گونه گون آفرید. همه اینها برای آنست که آب سطح زمین را بپوشاند و شکل کروی خود را بدست نیاورد تا از آن پی ساکن بماند و از جریان بازایستد...»
به احتمال قوی کرجی نخستین کسی است که نقشه برداری زمینی را مطرح کردهاست. وی برای هدایت راستا و شیب کف قنات روشهایی ارائه کرده که از نظر اصول ریاضی درست منطبق بر آن چیزی است که امروزه در نقشه برداریهای زیرزمینی انجام میشود و تفاوت اندک آنها در اجرا، به دلیل ابزارهایی مثل تئودولیت است که در آن زمان موجود نبودهاست.
ابوبکر کرجی در جبر و حساب نوآوریهای بسیاری انجام دادهاست و قبل از او خوارزمی و ابو کامل شجاع بن اسلم مصری تنها گامهایی در این زمینه برداشته بودند.
در جبر پا را از خوارزمی فراتر میگذارد و به معادلات با درجات بالاتر از ۲ میپردازد.
اختراع تراز دایرهای و اختراع زاویه یاب و ارتفاع یابو معرفی یکی از مهمترین روشهای حل مسئله به نام اصل استقرای ریاضی که هنوز هم در حل بسیاری از مسائل ریاضی بسیار دشوار، به عنوان یکی از بهترین روشها میباشد؛ ولی در کتابهای غربی نامی از این شخصیت مهم و مشهور به عنوان کاشف این اصل نبردهاند.
برخی محققین تا چندی پیش ابوبکر کرجی را به اشتباه با نام کرخی مینوشتهاند و او را منسوب به کرخ بغداد میدانستهاند. این نسبت مبنی بر اشتباهی بوده که در اصل برای خاورشناس آلمانی فرانتس وپکه روی داده است.
امروزه اما در صحت نسبت کرجی هیچگونه شک و تردیدی نیست زیرا گذشته از نسخههای خطی کتابهایی که لوی دلاویدا بدانها استناد جسته است در تمام شرحهایی هم که بر کتابهای کرجی نوشته شده نام او را کرجی نوشتهاند. یکی از این شرحها کتابی است به نام «الشرح الشافی لکتاب الکافی فی الحساب» تألیف محمدبن احمدبن علی الشهرزوری که یک نسخه خطی از آن در کتابخانه بنی جامع موجود است، و دیگر شرح دیگری است از همین کتاب الکافی از ابوعبدالله حسین بن احمد الشقاق که نسخه خطی آن در کتابخانه سرای موجود و به نام «شرح کتاب الکافی فی الحساب» ذکر شده است و در این شرحها نسبت کرجی با جیم نوشته شده. همچنین است نسخه خطی «الباهر» از سموئیل بن یحیی المغربی که در سال ۷۲۵ هجری قمری نوشته شده و در کتابخانه ایاصوفیا موجود است. در این کتاب نیز بیش از سی مرتبه نام کرجی ذکر شده و حتی یکبار هم کرخی نوشته نشده.