۰
تاریخ انتشار
جمعه ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۱
کارشناس سیاست بین الملل در گفتگو با رضوی مطرح کرد:

سال 1400 افول آمریکا آشکار شد/ حضور مقاومت در سال آینده قوی تر است

سال 1400 افول آمریکا آشکار شد/ حضور مقاومت در سال آینده قوی تر است
خبرگزاری رضوی. بهمن دهستانی. منطقه و جهان در سال 1400 تحولات زیادی را از سرگذراندند که بررسی آنها برای آمادگی و انتخاب های بهتر برای ملت ایران در ارتباط با پیرامون خود و جهان اسلام در سال آینده ضروری است. در این رابطه با آقای محمدپارسا نجفی کارشناس سیاست بین الملل گفتگو کرده ایم.

اثر گذارترین رویداد سال 1400 در سطح منطقه یا جهان از منظر شما چیست و چه تأثیراتی تا به امروز بر جای گذاشته است؟
به جرات می توان گفت مهمترین و تأثیر گذارترین رویداد شگفت انگیز سال 1400  فرار نیروهای آمریکایی از افغانستان بود. قوی ترین ارتش اتمی جهان که در سراسر کره زمین تسلیحات نظامی دارد از یک سازمان چریکی و پارتیزانی که فقط مجهز به سلاح سبک بود شکست خورد و به سرعت از خاک افغانستان عقب‌نشینی کرد.
این نکته اثبات کننده پایان نظم نوین جهانی و پایان رویای آمریکا برای ابرقدرتی بر جهان است. پیرو همین مسئله شاهد جرأت یابی روس ها برای لشکرکشی به اوکراین بودیم.  در حالی که روس ها می توانستند نیروی خود را در سال ۲۰۱۴ یعنی هشت سال قبل به اوکراین گسیل کنند اما نگران درگیری با آمریکا و مواجهه با قدرت اتمی آمریکا بودند. شکستی که  آمریکایی‌ها در افغانستان پذیرفتند نشان داد آمریکا قدرت بیست سال قبل را ندارد و تک ابرقدرت جهان نیست.
از سوی دیگر، شاهد بودیم نیروهای آمریکایی قبل از حمله روس‌ها، نه تنها عقب‌نشینی کردند بلکه حتی سفارت آمریکا در کیف را تعطيل کردند؛ ضمن اینکه سایر ارتش های عضو ناتو هم اقدامی برای حمایت واقعی از ارتش اوکراین انجام ندادند. آمریکایی‌ها حتی قبل از وقوع جنگ، اقدامی در راستای تقویت و تجهیز نیروی هوایی، دریایی، توان موشکی، پهپادی و پدافندی اوکراین صورت ندادند.
به بیان بهتر، آمریکایی ها دیگر توان مقابله نظامی با سایر چالش‌ها و درگیر شدن در بحران‌های فرامرزی را ندارند، چه حریف آنها طالبان در افغانستان باشد، چه روسیه در اوکراین، بنابراین می توان گفت جهان در سال ١۴٠٠ با یک تحول اساسی روبرو شد. یعنی پایان رویای امپراطوری آمریکا.
 
در سطح منطقه و مرتبط با محور مقاومت ارزیابی شما از وضعیت این جبهه در سال 1400 چه بود؟
در سطح منطقه‌ای وضعیت متفاوتی دیده می‌شود. در ماه های گذشته شاهد خروج نیروهای یمنی از حالت تدافعی بودیم. ارتش و کمیته‌های مردمی وابسته به دولت نجات ملی یمن مستقر در صنعا به رهبری انصارالله، توانستند مناطق وسیعی از استان‌های البیضا، مأرب، الجوف، صعده و الحدیده و الحجه را آزاد کنند. تقریبا می توان گفت این موضوع شکست قطعی نیروهای منصورهادی که مزدور عربستان سعودی در یمن  هستند را نشان می دهد. نکته مهمتر خارج از مرزهای یمن رقم خورده است. زمانی که نیروهای امارات در استان شبوه، علیه دولت صنعا به رهبری انصارالله حمله کردند، پاسخ نیروهای مدافع یمنی، شلیک موشک‌ها و پرواز پهپادها به سوی ابوظبی و دبی بود. این موضوع منجر به تغییر وضعیت میدانی و افزایش قیمت نفت شد. تغيير قیمت نفت نشان می دهد محور مقاومت می‌تواند از مولفه‌های قدرت خود برای تأثیرگذاری بر اقتصاد جهانی استفاده کند.

به بیان بهتر، برای اولین بار بود که یک نیروی نه چندان قوی توانست، تعیین قیمت نفت را از سیطره آمریکا خارج کند. اما این همه ماجرا نبود. اصل قضیه به این نکته برمی‌گردد که انصارالله یمن، خارج از مرزهای خود توانایی تأثیرگذاری پیدا کرده است، در حالی که در گذشته یمنی ها یا در داخل مرزها دفاع می‌کردند یا برای کاهش فشار حملات عربستان، از نیروی موشکی و پهپادی استفاده می‌کردند اما آنچه که در جمله به امارات شاهد بودیم موجب عقب نشینی امارات از مواضع متجاوزانه خود در استان شبوه و مارب گردید و نشان داد اگر امارات و عربستان تحت فشار قرار بگیرند به خوبی می توان از آمریکا و انگلیس امتیاز گرفت چرا که عربستان تابعی از سیاست خارجی آمریکا و امارات متحده عربی تابعی از سیاست خارجه انگلیس است.

با این توصیف محور مقاومت باید در انتظار موقعیت بهتری در سال آینده باشد؟
اگر محور مقاومت از چالشی که غرب در منطقه گرفتار آن می شود به خوبی استفاده کند در سایر پرونده‌ها از جمله مذاکرات هسته‌ای یا تشکیل دولت در عراق و لبنان و مسائل مشابه دیگر می توان به نفع مردم کشورهای منطقه استفاده کرد.
هر زمان به عربستان و امارات که یمن را اشغال کردند، فشار وارد شود آمریکا و انگلیس مجبور به دادن امتیاز می شوند. منظور از امتیاز دادن این است که منجر به کاهش زیاده خواهی های غرب می شود لذا باید از مواضع خود چه در سطح سیاسی، اقتصادی یا نظامی و اعمال فشار بر کشورهای منطقه عقب نشینی کنند. آنچه که یمنی ها اثبات کردند قدرت تأثیر گذاشتن بر قیمت نفت بود که می تواند به زمینه برای آزادسازی کامل یمن و پیروزی در جنگ منتهی شود.
منظقه غرب آسیا هم از ابعاد ژئواستراتژیک و هم از ابعاد ژئواکونومیک قابلیت تأثیرگذاری بر سراسر جهان را دارد. به این دلیل که محل تولید بخش عمده ای از انرژی هیدروکربنی جهان است و همچنین در کرانه‌های تنگه راهبردی باب المندب قرار دارد که یکی از مهمترین آبراه‌های جهان محسوب می شود. طبیعتا افزایش قیمت نفت به معنای اعمال فشار بر ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپا و متحدان آسیایی آمریکا و همچنین به معنای افزایش درآمد کشورهای تحت فشار تحریم مثل ایران، ونزوئلا و … محسوب می شود یعنی می تواند سطح تحریم های آمریکا را کاهش دهد. این نکته در ابعاد منطقه‌ای دارای اهمیت است که متأسفانه در رسانه‌ها و در سطح تحلیلگران و کارشناسان سیاست خارجی کمتر به آن پرداخته می شود.
 
آیا افق روشنی در بهبود مناسبات کشورهای اسلامی در سال آینده دیده می شود؟ 
تا زمانی که عربستان سعودی و امارات دست به تفرقه افکنی و فتنه انگیزی در جهان اسلام می‌زنند، نمی‌توان افق روشنی برای بهبود مناسبات بین کشورهای اسلامی در گسترش و توسعه روابط سیاسی، اقتصادی و تجاری متصور شد. مثلاً در مورد بحران لیبی، عربستان و امارات با راه انداختن جنگی ساختگی به صورت تعمدی لیبی را با خاک یکسان کردند. همین دو کشور به یمن یورش بردند و همین کار را در یمن انجام دادند. در موارد مشابه دیگر نیز بر علیه عراق و سوریه چنین سیاست های پلیدی را اجرا کردند.
با تحریم ایران توسط آمریکا، عربستان و امارات تولید نفت خود را برای جلوگیری از التهاب بازار نفت افزایش دادند تا کاهش حضور ایران در بازار نفت بر اثر تحریم‌ها و فشاری که به مصرف‌کنندگان متحد آمریکا مثل ژاپن، کره جنوبی و  اروپا وارد می شد کاهش یابد. در اصل می توان گفت تا زمانی که عربستان سعودی و امارات دست از اقدامات مداخله جویانه و شرورانه خود بر ندارند هرگز نمی توانیم شاهد رونق روابط برادرانه در کشورهای مسلمان غرب آسیا و شمال آفریقا باشیم.

بعد از عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، آیا اوضاع در آینده به نفع این رژیم جلو خواهد رفت؟
در حال حاضر رژیم صهیونیستی به هیچ پیشرفتی دست نیافته که در آینده استمرار داشته باشد. رژیم صهیونیستی با مشکلات و چالش‌های بسیار گسترده‌ای دست و پنجه نرم می کند.
شاهد بودیم ظرف یک سال، سه بار انتخابات برگزار شد اما  دولتی تشکیل نشد. دولت فعلی رژیم صهیونیستی هم یک کابینه ائتلافی شکننده است. به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط امارات و بحرین و مغرب را نمی توان موضوعی عنوان کرد که به تازگی به وقوع پیوسته است چرا که این دولت‌ها از زمان پیدایش خود رژیم صهیونیستی را به عنوان یک دوست قلمداد می‌کردند که اکنون آن را آشکار کرده اند.
آنها به دلیل نگرانی از واکنش های افکار  عمومی جهان عرب روابط خود  را  به صورت رسمی اعلام نکرده بودند. رژیم های سعودی، بحرین، امارات و سایر رژیم های دیکتاتوری در آفریقا مثل سودان و مغرب، به دلیل تبعیت از سیاست‌های آمریکا همواره رابطه مخفیانه و دوستانه با رژیم صهیونیستی داشتند اما آشکار نمی کردند.
این موضوع به معنای عادی سازی روابط نیست بلکه  آنها روابط دوستانه خود را آشکار کردند لذا مناسب تر است به جای به کار بردن کلمه "عادی سازی" از اصطلاح آشکار سازی روابط بین بحرین، امارات، عربستان سعودی، مغرب و سودان با اسرائیل یاد کنیم.
در مجموع شرایط برای رژیم صهیونیستی هر لحظه بدتر می شود، چه در ابعاد داخلی، منطقه‌ای و چه در ابعاد جهانی. یکی از مشکلاتی که رژیم صهیونیستی اخیرا درگیر آن شده، این است که متحدین رژیم صهیونیستی در اوکراین آماج حملات روسیه قرار گرفته اند. با توجه به اینکه ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور و ویلادمیر گراسمن نخست وزیر اوکراین یهودی و معتقد به صهیونیسم هستند،  بنابراین در ابعاد مختلف، صهیونیست ها با مشکل مواجه هستند.
علاوه بر موارد مذکور، افزایش توان نیروهای محور مقاومت در منطقه را نباید از یاد برد. مقاومت، جنگ سوریه را پشت سر گذاشته و تروریسم را در عراق شکست داده و بر بحران داخلی در لبنان غلبه کرده است.
این موارد نشان می دهد محور مقاومت به عنوان بزرگترین و مهمترین کابوس رژیم صهیونیستی همچنان وجود دارد از این رو آینده بهتری برای رژیم صهیونیستی نمی توان متصور شد.
https://www.razavi.news/vdcdo50j.yt05j6a22y.html
razavi.news/vdcdo50j.yt05j6a22y.html
کد مطلب ۸۷۷۸۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما