در گفتگو با خبرگزاری رضوی مطرح شد:
تأمین امنیت شیعیان پاکستان مسئولیت قطعی دولت این کشور است
خبرگزاری رضوی. ساحل عباسی. انفجار بمبی مهیب در مسجد شیعیان شهر پیشاور پاکستان در روز جمعه گذشته که بیش از پنجاه کشته و زخمی بر جا گذاشت تازه ترین حرکتی است که گروه های تروریستی در پاکستان انجام داده اند. کشتار شیعیان در پاکستان و تداوم ناامنی برای اقلیت شیعه دراین کشور موضوع نگران کننده ای است که در گفتگو با آقای ابوالفضل ظهره وند کارشناس مسائل منطقه و امور بین الملل مطرح کرده ایم.
چرا بعد از دوره ای از کاهش حملات بر ضد شیعیان در پاکستان و در حالی که انتظار ناامنی ها در افغانستان می رود، دوباره شاهد سربرآوردن اقدامات روریستی با حجم بالایی از قربانیان در پیشاور هستیم؟
حادثه ای که در مسجد شیعیان به وقوع پیوست نشان دهنده حضور جریانات افراط گرا در افغانستان و پاکستان است که در گذشته نیز بارها شاهد وقوع چنین حوادثی بوده ایم. حادثه ای که این بار نیز منجر به کشته شدن چند ده نمازگزار شیعی شد. مسلما جریانات ضد شیعی و ضد امنیت در منطقه از نقشه راه روشنی پیروی می کنند که به نوعی با وهابیت و کشورهایی که خواستار ثبات امنیت در منطقه نیستند، مرتبط اند.
این واقعیت تلخی است که این جریانات از سوی دشمنان مسلمانان و شیعیان، آموزش دیده و پشتیبانی هم می شوند و جریانات سلفی و وهابی کل منطقه از آنها حمایت می کنند. لذا اگر مدتی علیه شیعیان پاکستان عملیاتی صورت نگرفته بود،پ آرامش قبل از طوفان است. اما آنچه باعث شده طالبان افغانستان خود را از این موارد مبری کند این است که طالبان افغانستان متوجه شده که نیازمند تغییر و تحولات دیپلماتیک سیاسی است در غیر این صورت به سرعت از سوی جامعه بین الملل پس زده می شود. اگر یک سری قواعد را رعایت نکنند، سریع و یکپارچه با سرکوب جامعه بین المللی مواجه می شوند. به همین خاطر است طالبان امروز سعی می کند ارتباط خود را با القاعده و طالبان پاکستان منکر شود.
طالبان افغانستان مدعی است که طالبان پاکستان مستقل عمل میکند، این حرف چقدر درست است؟
شاید طالبان پاکستان و افغانستان به لحاظ اسمی از این جهت که دو جریان را به دو کشور مستقل نسبت می دهد با هم تفاوت داشته باشند اما ریشه آنها یکی است و همگی از یک آبشخور فکری هستند. واقعیت این است که طالبان پاکستان زعامت و رهبری طالبان افغانستان را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارد؛ این همان عاملی است که پاکستان همواره ابراز نگرانی کرده و از طالبان افغانستان خواسته که ارتباط خود را با طالبان پاکستان قطع کند و پاسخگو باشد.
واقعیت این است که کل کشورهای منطقه از تفکر طالبانی تهدید می شوند چرا که طالبان امروز فرقی با طالبان دیروز نکرده است.
طالبان افغانستان و پاکستان وجریان های سلفی و وهابی و داعش در یک نقطه ای به اشتراک و پایان می رسند. در حال حاضر یک گروه افراطی برای محکم کردن پایگاه خود راه اندازی امارت اسلامی را بیان می کند اما واقعیت این است که آرمان این جریان ها،پ راه اندازی خلافت اسلامی به نظر می رسد. برخی از شاخه های مختلفی که در طالبان افغانستان وجود دارد با القاعده و طالبان پاکستان همکاری دارند. شبکه حقانی به طالبان پاکستان نزدیک است یعنی عملا با هم مشترک هستند. خطابه و گفتمانی که دریافت می کنند از یک مرجع واحد است لذا از هم جدا شدنی نیستند چون ایدئولوژیک هستند و ایدئولوژی واحدی دارند هر چند سازماندهی متفاوتی دارند و ساختار رهبری آنها در سطوحی با هم متفاوت است.
راهکار برای حفظ امنیت شیعیان پاکستان از نظر شما چیست؟
بحث این است که شیعیان پاکستان همواره قربانی جریانات وهابی و سلفی بوده اند. متاسفانه شیعیان پاکستان قربانی اهداف آمریکا در این کشور و منطقه شده اند. قطعا مسئولیت تامین امنیت شهروندان با هر تفکر و مذهبی حتی مسیحیان پاکستان با دولت پاکستان است. دولت پاکستان که در گذشته با کارت جریانات سلفی سعی کرده در افغانستان ایفای نقش کند، امروز گرفتاراین گروه افراطی شده است. طالبان پاکستان با حمایت دولت این کشور تقویت شدند و مجال پیدا کرد، گروهی که امروز به شمشیر دولبه ای علیه دولت پاکستان تبدیل شده که دست ساختارهای داخلی را بسته و برهم می زند.
با توجه به اینکه ساختار حکومت در پاکستان سکولار است و مذهبی نیست اما برای تحقق اهداف خود در افغانستان از کارت جریانات وهابی و سلفی استفاده کرد و با پشتیبانی مالی سعودی ها به تاسیس چند هزار مدرسه آموزشی مبادرت ورزید لذا تامین امنیت شیعیان توسط دولت پاکستان تنها راهکاری است که به نظر می رسد در دسترس قرار دارد. تامین امنیت همه مردم پاکستان صرف نظر از شیعه بر عهده دولت این کشور است.
چرا بعد از دوره ای از کاهش حملات بر ضد شیعیان در پاکستان و در حالی که انتظار ناامنی ها در افغانستان می رود، دوباره شاهد سربرآوردن اقدامات روریستی با حجم بالایی از قربانیان در پیشاور هستیم؟
حادثه ای که در مسجد شیعیان به وقوع پیوست نشان دهنده حضور جریانات افراط گرا در افغانستان و پاکستان است که در گذشته نیز بارها شاهد وقوع چنین حوادثی بوده ایم. حادثه ای که این بار نیز منجر به کشته شدن چند ده نمازگزار شیعی شد. مسلما جریانات ضد شیعی و ضد امنیت در منطقه از نقشه راه روشنی پیروی می کنند که به نوعی با وهابیت و کشورهایی که خواستار ثبات امنیت در منطقه نیستند، مرتبط اند.
این واقعیت تلخی است که این جریانات از سوی دشمنان مسلمانان و شیعیان، آموزش دیده و پشتیبانی هم می شوند و جریانات سلفی و وهابی کل منطقه از آنها حمایت می کنند. لذا اگر مدتی علیه شیعیان پاکستان عملیاتی صورت نگرفته بود،پ آرامش قبل از طوفان است. اما آنچه باعث شده طالبان افغانستان خود را از این موارد مبری کند این است که طالبان افغانستان متوجه شده که نیازمند تغییر و تحولات دیپلماتیک سیاسی است در غیر این صورت به سرعت از سوی جامعه بین الملل پس زده می شود. اگر یک سری قواعد را رعایت نکنند، سریع و یکپارچه با سرکوب جامعه بین المللی مواجه می شوند. به همین خاطر است طالبان امروز سعی می کند ارتباط خود را با القاعده و طالبان پاکستان منکر شود.
طالبان افغانستان مدعی است که طالبان پاکستان مستقل عمل میکند، این حرف چقدر درست است؟
شاید طالبان پاکستان و افغانستان به لحاظ اسمی از این جهت که دو جریان را به دو کشور مستقل نسبت می دهد با هم تفاوت داشته باشند اما ریشه آنها یکی است و همگی از یک آبشخور فکری هستند. واقعیت این است که طالبان پاکستان زعامت و رهبری طالبان افغانستان را به عنوان امیرالمؤمنین قبول دارد؛ این همان عاملی است که پاکستان همواره ابراز نگرانی کرده و از طالبان افغانستان خواسته که ارتباط خود را با طالبان پاکستان قطع کند و پاسخگو باشد.
واقعیت این است که کل کشورهای منطقه از تفکر طالبانی تهدید می شوند چرا که طالبان امروز فرقی با طالبان دیروز نکرده است.
طالبان افغانستان و پاکستان وجریان های سلفی و وهابی و داعش در یک نقطه ای به اشتراک و پایان می رسند. در حال حاضر یک گروه افراطی برای محکم کردن پایگاه خود راه اندازی امارت اسلامی را بیان می کند اما واقعیت این است که آرمان این جریان ها،پ راه اندازی خلافت اسلامی به نظر می رسد. برخی از شاخه های مختلفی که در طالبان افغانستان وجود دارد با القاعده و طالبان پاکستان همکاری دارند. شبکه حقانی به طالبان پاکستان نزدیک است یعنی عملا با هم مشترک هستند. خطابه و گفتمانی که دریافت می کنند از یک مرجع واحد است لذا از هم جدا شدنی نیستند چون ایدئولوژیک هستند و ایدئولوژی واحدی دارند هر چند سازماندهی متفاوتی دارند و ساختار رهبری آنها در سطوحی با هم متفاوت است.
راهکار برای حفظ امنیت شیعیان پاکستان از نظر شما چیست؟
بحث این است که شیعیان پاکستان همواره قربانی جریانات وهابی و سلفی بوده اند. متاسفانه شیعیان پاکستان قربانی اهداف آمریکا در این کشور و منطقه شده اند. قطعا مسئولیت تامین امنیت شهروندان با هر تفکر و مذهبی حتی مسیحیان پاکستان با دولت پاکستان است. دولت پاکستان که در گذشته با کارت جریانات سلفی سعی کرده در افغانستان ایفای نقش کند، امروز گرفتاراین گروه افراطی شده است. طالبان پاکستان با حمایت دولت این کشور تقویت شدند و مجال پیدا کرد، گروهی که امروز به شمشیر دولبه ای علیه دولت پاکستان تبدیل شده که دست ساختارهای داخلی را بسته و برهم می زند.
با توجه به اینکه ساختار حکومت در پاکستان سکولار است و مذهبی نیست اما برای تحقق اهداف خود در افغانستان از کارت جریانات وهابی و سلفی استفاده کرد و با پشتیبانی مالی سعودی ها به تاسیس چند هزار مدرسه آموزشی مبادرت ورزید لذا تامین امنیت شیعیان توسط دولت پاکستان تنها راهکاری است که به نظر می رسد در دسترس قرار دارد. تامین امنیت همه مردم پاکستان صرف نظر از شیعه بر عهده دولت این کشور است.
