گفتگو با سمانه رهبرنیا؛ تصویرگر و نقاش
"روایتگری مصور"
فعالیتهای هنری
سمانه رهبرنیا، متولد 1361 دوره کارشناسی را در دانشگاه فردوسی مشهد گذرانده مدرک کارشناسی ارشد ازدانشگاه تربیت مدرس تهران دریافت نموده است.
او در سال 1386 برگزیده دومین جایزه جهانی ادیان توحیدی شده است و شرکت در جشنواره ها و نمایشگاه های متعددی را در کارنامه خود دارد. از جمله:
(جشنوارهٔ ملی جوان-گالری صبا- تهران 1390 )/ (هشتمین دوسالانه نقاشی ایران-1390 )/ (نمایشگاه انفرادی نقاشی-گالری آن- تهران-1391)/ (نمایشگاه انفرادی تصویرسازی –گالری آرتین-مشهد1391 )/ (برگزاری ورکشاپ تصویرسازی-گالری آرتین مشهد- 1391)/ (نمایشگاه انفرادی نقاشی-گالری آرتین مشهد 1391 )/ (نمایشگاه گروهی نقاشی-گالری آرتین مشهد-1391 )/ (نمایشگاه گروهی طراحی-گالری آرتین-مشهد 1391 )/ (نمایشگاه گروهی نقاشی-گالری آرته- تهران-1392)/ (نمایشگاه گروهی نقاشی-گالری لاله- تهران-1392)/ (نمایشگاه انفرادی نقاشی- گالری هوم-تهران 1392)/ (نمایشگاه گروهی تصویرسازی-گالری اکو – تهران1396)/ (نمایشگاه گروهی نقاشی-گالری پل ریچارد- لیون فرانسه -2012 )/ (نمایشگاه گروهی نقاشی-گالری سیحون- تهران-1397 )
وی تصویرگری بیش از 50 عنوان کتاب برای انتشارات داخل و خارج از ایران را در کارنامه هنری خود دارد.
گام های اولیه
از بچگی همیشه وقتی کاغذ سفیدی میدیدم و یا یک فضای خالی مناسب پیدا میکردم، مشغول نقاشی میشدم. خواهرم هر زمان که نقاشیای در مدرسه یاد میگرفت به من یاد میداد و در این زمینه خیلی به من کمک میکرد. در همان سنین کودکی سطح کارم از همسنوسالهایم بالاتر بود و همیشه مورد تحسین و تشویق اطرافیانم قرار میگرفتم. کمکم که بزرگتر شدم، بیشتر متوجه استعدادم در این زمینه شدم و سعی کردم بهطور آکادمیک نقاشی را ادامه بدهم. من در خانوادهای رشد کردهام که افراد خانوادهام بااینکه رشته تحصیلیشان هنر نیست، ولی علاقهمند به فعالیتهای هنری هستند؛ مخصوصاً پدرم که در اغلب زمینههای هنری مثل موسیقی، خوشنویسی طراحی، مجسمهسازی و ... فعالیت دارند. رشته تحصیلیام در دبیرستان ریاضی بود، ولی بعدها به دلیل علاقهام
شروع فعالیتها
با ورود به دانشگاه وارد یک جوِّ رقابتی شدم؛ محیطی که همه بااستعداد بودند و من هم در این فضا جدیتر به رشتهام پرداختم. در بین همکلاسیهایم موردتوجه استادانم قرار گرفتم و همین زمینهای شد که اساتیدم مرا به ناشران مختلفی معرفی کردند و از همان سال اول دانشگاه شروع به همکاری با ناشرین مختلفی کردم که از جملۀ آنها: انتشارات به نشر، انتشارات آهنگ قلم، انتشارات سخن گستر، پیک ادبیات، انتشارات الامین مالزی، رشد و... میتوانم اشاره کنم.
الگوهای هنری و سبک کاری
من از معدود افراد خوششانسی هستم که شغلم (نقاش و تصویرگر آزاد) ، مطابق با رشته تحصیلیام است و به آن علاقهمندم. اساتیدم، آقایان آرمان یعقوب پور و مهرداد صدقی در شکلگیری شخصیت هنری من نقش بسیار مهمی داشتهاند. «شان تن»؛ هنرمند استرالیایی همیشه با کارهایش مرا تحت تأثیر خود قرار داده و میدهد و فکر میکنم جزو تصویرگرانی است که به آن «آنِ» هنری که باید، رسیده است و در هر کتابی که از او منتشر میشود، متفاوت بودن و عدم تکرار در کارهایش همیشه مرا به تحسین وادار کرده است. از تصویرگران ایرانی که مورد احترام من هستند، میتوانم به زندهیاد بهرام خائف اشارهکنم که نوع تکنیک و سبکشان همیشه مرا به هیجان آورده و به تحسین واداشته است؛ همچنین آقای علیرضا گلدوزیان که تسلط به طراحی و تکنیکهای مختلفش برای من برایم قابلتحسین است. تصویرگری را خودم بهصورت خودآموز یاد گرفتهام و همیشه سعی کردهام برای مصور کردن داستانهایی که برای تصویرگری به من سپرده میشود با توجه به سوژهٔ داستان، تکنیکهای متفاوتی را انتخاب کنم و این چالش باعث شده که چیزهای بیشتری یاد بگیرم و سبک و استایلم هم تکراری نباشد. به طور کلی میتوانم بگویم بیشتر با مداد رنگی، اکریلیک، اکولین، کلاژ و میکس مدیا کار میکنم.
شرکت در نمایشگاهها
من نمایشگاههای گروهی و انفرادی زیادی داشتهام که در تهران و مشهد برگزار کردهام و در تهران استقبالکنندگانی از آمریکا
روشهای کاری
در ابتدا دو مدل کار میکنم. یک مورد هست که توسط یک ناشر با یک داستان به من سفارش داده میشود و من مجبورم برای آن تصویرسازی کنم و یک مورد دیگر هست که من مینویسم و تصویرسازی میکنم و در حقیقت تصویرگر مؤلف هستم که در این زمینه کتابی برای چاپ بیرون ندادم، ولی درگیری شخصیام این است. اوایل که کارم را شروع کردم خیلی برایم مهم بود که کارم در انتشارات چاپ شود و هر بار که کارم منتشر میشد، خیلی ذوق و شوق داشتم؛ ولی بهمرورزمان این علاقه به چاپ شدن کتاب جایش را به وسواس داد که با چه نویسندهای کارکنم و هر کاری را قبول نکنم.
تصویرگری کتابهای کودکان
ازجمله کتابهایی که تصویرگری کردهام: مجموعۀ یک کلاغ چهل کلاغ که در انتشارات کشورهای؛ چین، مالزی و سنگاپور چاپ شده، مجموعۀ روباه زرنگ، شغلهای شهر قصه، مجموعه غوره، سلام جوجه گنجشکها، این پر سفید مال کیه، قصه مرد باهوش، شهید کوچولو، مجموعه جوجۀ کنجکاو، مجموعه آرین و حقوق به زبان ساده،پروانه حرم. کتابهای دوره دبستان در مالزی، مرغ کوچولوی قرمز و الفبای حیوانات که در انتشارات الامین مالزی به چاپ رسیده، میتوانم اشارهکنم.
اعتقاد به سبک کار
من بیشتر گرایش به کار انفرادی دارم و دلیل آنهم روش تربیتی ما در مدارس بوده که متأسفانه از همان ابتدا به شکلی است که آموزش کار گروهی کمتر دادهشده است و در مقایسه با کشورهای دیگر که کار گروهی مورد استقبال است در کشور ما با اقبال همراه نبوده
کارهای مذهبی و محدودیتهای آن
در ابتدا که کارم را شروع کردم، چون بیشتر کارهایی که انجام دادم با ناشرین مشهدی بود و مشهد هم جوِّ مذهبی دارد، اغلب کار مذهبی انجام دادم و سعیام بر این بوده که از زاویهٔ متفاوتی به تصویرگری مذهبی نگاه کنم، ولی در سالهای اخیر کمتر به تصویرگری مذهبی پرداختهام. در کارهای مذهبی تاحدودی میشود با محدودیت ها کنار آمد، ولی بیش از آن برایم قابل قبول نیست. مثلا اینکه صورت پیامبران مصور نشود، برایم پذیرفتنی بوده و هست؛ ولی اینکه در غالب مذهب بخواهیم تصویرگر را در سانسور بگذاریم، مثل سانسورها و محدودیتهایی که شنیدنش حتی خندهدار است، برایم پذیرفتنی نیست. مثل اینکه در تصویرگری، سرِ بچۀ دوساله حتما روسری باشد و حتی فرم پاهایش دیده نشود و اینکه به حیوانات حکم انسانی بدهیم و آن محدودیت ها را لحاظ کنیم؛ مثلا لباس پوشیده تنش کنیم. من سانسور و محدودیتها را در کارهای مذهبی تاجایی که معقول بوده، پذیرفتهام، ولی بیش از آن را نپذیرفتم و سعی کردم در حیطۀ بزرگسالان کار کنم و کارهای مذهبی را کمتر انجام دهم.
وضعیت تصویرگری در ایران
مثل اکثر رشتههای هنری، بیشتر تمرکز در تهران است. تصویرسازی ایران در مقیاس جهانی از امتیاز خوبی برخوردار است و همیشه در تصویرسازی بینالمللی نمایندههایی از ایران داشته و داریم، ولی مطالعات خودم و نظر شخصی خودم این است که به خاطر بعضی از محدودیتهای اجتماعی هنوز خیلی جای کار دارد که آزادی عملی که در آثار تصویرگران کشورهای دیگر دیده میشود، در کار ما دیده شود و به همین دلیل است که در خیلی از موارد به تکرار زیاد برمیخوریم.