گفتگو با مهدی سهرابی نصر؛ احیاگر هنر فراموش شده ابری سازی یا کاغذ ابر رو
پرداخته از رنگ، آمیخته با جان
اساتید و راهنمایان
من خوشنویس هستم و رشتۀ اصلیام خوشنویسی خط دیوانی است که آن را تدریس هم میکنم. در زمینهٔ خوشنویسی 35 سال است که فعالیت میکنم مرحوم آیتالله سید مرتضی نجومی ــ که روحشان قرین رحمت باد ــ و اردشیر اکبری و استاد عبدالله جواری استادان بنده در خوشنویسی و ساخت ابری و مشوق و راهنما و چراغ راه من بودهاند. همچنین همسرم خانم عاطفه سادات رنجبر که در کار ابری صاحب سبک و صاحب نظرند که همراه بنده بودهاند و بار مسئولیت کلاسها و کارهای تحقیقی ام نیز بر عهده ایشان است.
ابریسازی
کاغذ ابری و به قول عثمانیها آبرو نوعی نقاشی است که با استفاده از بستری از آب غلیظ شده و آمیختن رنگهای گوناگون بر روی صفحه به دست میآید که کاغذ را آغشته به آن طرحها کرده و سپس از آن استفاده میکنند. میتوان به مصارف مختلفی که این کاغذ دارد، اشاره کرد. از این کاغذ بهعنوان آستربدرقه در کار صحافی و برای مرقعات خوشنویسی و نقاشی ایرانی (مینیاتور) و تذهیب هم استفاده میکنند. ابتدا کاغذ ابری بهصورت نوارهایی باریک بریده و کنار هم چسبانده میشود و بهاینترتیب دور یک کادر را با این روش تزئین میکنند. یا اینکه کاغذ ابری بهصورت آستربدرقه ورق آخر کتاب به بعضی از کتابهای صحافی شده چسبانده میشود که نمونههای مختلف آن از چهارصد سال پیش هم در کاغذ فرنگی و هم در کاغذها و کتابهای ایرانی موجود است.
پیشینه هنر ابریسازی
رسالات و
رواج ابریسازی در دیگر کشورها
بعد از ابریهای میرمحمد طاهر خرید و فروش این کاغذها رواج پیدا میکند و هنرمندان ایرانی هم شروع به ساختن ابری میکنند و کمکم از میرمحمد طاهر هم خیلی بهتر میسازند و در ایران نمونههای آن زیاد میشود. تقریباً تا دویست سال بعد هم این هنر مربوط به ایرانیها و در دست ایرانیها بوده است؛ اما بهواسطه اینکه خیلی از مستشاران اروپایی به ایران میآیند و کارهای هنری را خریداری کرده و نمونۀ این هنر را با خودشان به اروپا میبرند، در این مسیر ابریسازی در ترکیه رواج پیدا میکند و هنرمندان عثمانی هم شروع به ساخت کاغذ ابری میکنند و خیلی هم خوب میسازند و این هنر را در خودشان محفوظ نگه میدارند. متأسفانه رفته رفته روش ابری سازی قدیمی در ایران فراموش میشود.
خیزشی دوباره
با رکود ایران در ابریسازی و بعد از اینکه خط اقبال خوبی پیدا میکند، درهمین دوران اخیر، یعنی از صد سال گذشته تا کنون، ایرانیان دوباره به آن روی میآورند. آنها چون رنگها را نمیشناختند مجبور شدند دست به ابداعاتی بزنند و از چیزهایی مثل نشاسته یا بسترهای
برای تهیه ابری، دو نوع رنگ در ایران موجود است؛ رنگهایی که ریشۀ کانی دارند و رنگهایی که ریشۀ گیاهی دارند. رنگهای کانی؛ رس و لاجورد و مل و... هستند و رنگهایی با ریشه گیاهی مثل حنا زردچوبه و...
هنرمندان ایرانی
البته من چون منابع زیادی در دسترس نداشتم من خیلی از اینها را تجربی یاد گرفتم و بعداً فهمیدم به روش قدیمیها بوده است و با یک مقدار کم و زیاد کردن مواد به چیزهایی دست پیدا کردم. از قدیمیترین و بهترین ابریسازها که در این زمینه صاحبنظر و صاحبسلیقه هستند، جناب آقای شهریار پیروزرام، هنرمند کرمانشاهی و آقای اردشیر اکبری هستند و پیش از ایشان نیز مرحوم حاج آقای نجومی رحمت الله علیه بودند. من نیز روش جدید ابری را به نوعی رواج دادم و تلاش کردم با برگزاری کلاسهای مختلفی در موزۀ ملک تهران و موزۀ رضوان مشهد این هنر دوباره به ایرانیها بازگردد.
هنر ابری مورد استقبال بسیاری از کشورهاست. در ترکیه صرفا از آن برای خوشنویسی استفاده نمیکنند واستفادههای مختلفی از این هنر میشود. آنها سعی دارند این هنر را به نام خودشان ثبت
قابلیت ابروباد این است که روی هر متریالی که بتواند رنگ را به خودش جذب کند، ایجاد میشود. به عنوان مثال بر روی پارچه و چوب، و همین قابلیت است که این هنر را گستردهتر میکند. اگر کسی بخواهد از این هنر در صنایع پارچه بافی استفاده کند، میتواند چیزهای بسیار زیبایی بسازد؛ همچنان که با برپایی و ورک شاپی در دانشگاه هنر، هنرآموزان حتی لباسهای خودشان را به ابری آغشته کردند که بسیار کارهای زیبایی شکل گرفت.
تنوع رنگ و طرح
این رنگها هم قابل کنترل هستند و هم بهصورت اتفاقی روی صفحه انجام میشوند. با ضربههای ممتد قلممو روی صفحه و یا استفاده از قطره چکان میتوان رنگها را به دلخواه در هرجایی قرار داد تا شکل دلخواه ما ایجاد شود. من خودم بیشترعلاقمند به طرحهای اتفاقی هستم. وقتی رنگها بر روی صفحه قرار میگیرند، همدیگر را جذب یا دفع میکنند و حالت آبسترۀ زیبایی بهوجود میآید که هیچکدام از طرحها شبیه همدیگر نیست. اگر قرار باشد طرحها را شبیه به هم و بهصورت مسلسلوار درست کنیم، این هنر خیلی تصنعی میشود؛ دقیقاً مثل همان کاری که ترکها انجام میدهند که در طرحها و شکلهای یکجور ماندهاند.
ابری، انواع مختلفی دارد: ابری شانهای، ابری مرمری، ابری مواج، ابری طرفهای، ابری سنگی، ابری چشم ببری و ابری طاووسی که این اسمهای متفاوت
متاسفانه امروز هنر ز جنس متروکات است / صاحب هنر از قبیلۀ اموات.
هنری که میشود ممر درآمد و آسایش روحی و مالی یک جامعه باشد، متاسفانه طوری شده که برخی بنا به منافع خودشان چندی به آن بها میدهند و بعد آن را به امان خدا رها میکنند.
هنردر ایران
هنر در جزء جزء زندگی ما ایرانیها ساری و جاریست. خوشنویسی نیز هنری کاربردیست که سالهای سال است با آن درگیرم از ابتدای سواد تا پایان موت؛ ولی اینکه دولتمردان چه نگاهی به آن داشته باشند باعث میشود آن هنر پررنگتر یا کمرنگتر شود. متاسفانه در کشور ما خیلی به هنرهای سنتی ایرانی پرداخته نمیشود و خیلی از این هنرها رو به افول و خاموشی است مانند هنر قالیبافی که از دست ایرانیها خارج شده است. زمانی ایرانیها بهترین قالیها و فرشهای دنیا را میبافنتد و در حال حاضر ما درهنر قالیبافی در جایگاه 14 دنیا قرار داریم و این یک فاجعه است.
میتوان هنر را از دو جنبه بررسی کرد: هنری که از آن میتوان ارتزاق کرد و چیزهای روزمرهای که مورد احتیاج است از آن بهدست آورد و دیگر هنری که ازهنرمند به جا میماند و خیلیها با دید مادی یا معنوی به آن نگاه میکنند. متاسفانه کمرنگ شدن معنویات در هنر بهواسطه نبود مواد و امکانات مالیاست. هنرمندی که نمیتواند امکانات مالی خودش را فراهم کند، نمیتواند آنچنان که باید و شاید به هنر بپردازد و اینباعث میشود که هنر مهجورتر و مهجورتر شود.