۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۲۴
گفتگو با مزدا انصاری سازنده اولین آلبوم با گویش مشهدی در موسیقی ملی

از «ماه عُرُس» تا «بهارِ مو» در آلبوم «اوسنه»

از «ماه عُرُس» تا «بهارِ مو» در آلبوم «اوسنه»
هدیه سادات میرمرتضوی/سرویس هنر،خبرگزاری رضوی
سه سال پیش بود که مزدا انصاری آهنگساز خوش ذوق کشورمان، با نگاهی جدید به مقوله لهجه در موسیقی محلی، به انتشار آلبومی با لهجه مشهدی به نام «اوسنه» اقدام کرد. آلبومی که در زمان انتشار، مورد استقبال خوب مردم قرار گرفت. وقتی از این هنرمند عرصه موسیقی سوال می‌کنم آیا به واسطه این حرکت ارزشمند و تهیه چنین آلبوم متفاوتی، از طرف متولیان فرهنگی شهر مشهد و استان خراسان مورد تقدیر هم قرار گرفته و رسانه‌های استان به شکل مطلوب این حرکت ارزشمند او و همکارانش را انعکاس دادند، با خنده‌ای تلخ پاسخ می‌دهد: «باید به طنز خدمتتان بگویم: چو دانی و پرسی سوالت خطاست. متاسفانه هیچگونه حمایت و تقدیر و انعکاسی در رسانه‌های خراسان درباره این آلبوم نشد. نه برخورد مثبت و نه منفی. انگار نه انگار چنین آلبومی وجود دارد. البته این عکس‌العمل طبیعی است. چون مسئولین ما سال‌هاست از هنرمندان، به خصوص هنرمندان عرصه موسیقی، حمایت‌های لازم را نمی‌کنند. متاسفانه بعد از انتشار این آلبوم نیز، هیچ حمایتی از طرف مسئولین دولتی نشد».
اوسنه، تاثیرگذاری خودش را داشته است
«یره‌گه کار مو و تو دره بالا می‌گیره... ذره‌ذره دره عشقت تو دلوم جا میگیره... روز اول به خودوم گفتم ای‌یم مثل بقی... حالا کم‌کم می‌بینوم کار دره بالا می‌گیره... چن شبه واز مودوزوم چشمامو تا صبحه به چُخت... یا به یه سمت بیخودی، مات ممانه و را می‌گیره...». سال‌های سال شعر معروف پیری و معره‌که‌گیری از استاد عماد خراسانی و با اجرای مفخر آواز کشور محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز یاحقی با گویش شیرین مشهدی، گوش‌ها را نوازش می‌داد و حالا پس از سال‌ها، خوانشی جدید از این شعر با صدای غلامرضا رضایی و آهنگسازی مزدا انصاری، ارایه شده است. این آهنگ، یکی از 8 قطعه موسیقیایی آلبوم «اوسنه» است که سه سال از تولید آن می‌گذرد. می‌خواهم بدانم با ایجاد این فاصله زمانی، مزدا انصاری، آهنگساز این آلبوم که خود را به واسطه مشهدی بودن مرحوم مادرش، هنرمندی از این دیار می‌داند درباره اثر متفاوتش چه نظری دارد و آیا هنوز آن را اثری موفق و تاثیرگذار می‌داند یا خیر. انصاری در پاسخ به این سوال می‌گوید: «قطعا با وجودی که سه سال از تولید آلبوم می‌گذرد، وقتی رو به عقب برمی‌گردم و برای
چندمین بار آلبوم را گوش می‌دهم، با توجه به وسواس و دقتی که کل اعضای تیم تولیدی داشتیم، از بچه‌های نوازنده و خودم که آهنگسازی داشتم، دکتر کاخی که به عنوان مشاور ادبی ما در کنارمان بود و غلامرضا رضایی خواننده این کار و با توجه به وسواس‌های زیادی که به خرج دادیم و توجه به این موضوع که "اوسنه"، اولین آلبوم شامل اشعاری با لهجه مشهدی در موسیقی ملی است، قطعا معتقدم این اثر تاثیرگذاری خودش را داشته است و مخاطبین خیلی زیادی را دیدم که لطف داشتند و بازخوردهای خوبی را نسبت به این آلبوم به من دادند و خیلی از لطف همه‌شان سپاسگزارم».



جرقه تولید آلبوم
طبق گفته‌های این هنرمند موسیقی‌دان، اسم اوسنه به پیشنهاد جناب رضا کیانیان به غلامرضا رضایی، خواننده آلبوم، پیشنهاد شد و با توجه به مضمون این اثر هنری، مورد استقبال قرار گرفت. این واژه به معنای قصه و افسانه است و در گویش فارسی سره اوسنه گفته می‌شود. انصاری ادامه می‌دهد: «پیشنهاد تولید این آلبوم از جانب دوست بسیار عزیزم حمید هاشمی‌نیا مطرح شد که تهیه‌کنندگی آلبوم را هم بر عهده داشت. ایشان پیشنهاد تولید آلبومی با لهجه مشهدی را مطرح کرد و با توجه به دوستی که با جناب هاشمی‌نیا و رضایی داشتیم، مشترکا روی این ایده فکر کردیم و دیدیم چه طرح جالبی است. از این طرح استقبال کردم و به یک هدف مشترک رسیدیم و کار، نهایتا به سرانجام رسید. طبق حمایت‌های مالی و معنوی ایشان و همکاری‌های بسیار خوب و صمیمانه داوود موسایی مدیر نشر فرهنگ معاصر که مدیریت اجرایی این پروژه را بر عهده داشتند، این کار به سرانجام رسید». این هنرمند درباره مدت زمان تولید این اثر می‌گوید: «مدت زمان ساخت این آلبوم از مرحله نوشتن آثار شروع شد و نهایتا با میکس و مستر و ضبط و... حدود یک سال و چند ماه طول کشید. بعد از آن نیز مراحل انتشار بود. حدود 12 نوازنده در این کار مشارکت داشتند که تیمی از نوازندگان قدرتمند هستند و سالهاست همکاری می‌کنیم. از عوامل فنی هم صدابردار بسیار خوب دوست عزیزم مهندس انزابی‌پور با دقت بسیار میکس و مسترینگ را انجام داد و ضبط اثر در در استودیو 54 به مدیریت دوست دیگرم پیمان توسلی انجام شد. از عوامل اصلی دیگر اثر، دکتر کاخی بود که هم خوانش اشعار را بر عهده داشت و هم مشاوره ادبی. بالاخره غلامرضا رضایی نیز با صدای خوب خود، این اثر را تکمیل کرد و این
آلبوم به سرانجام رسید. از اجرای بچه‌ها خیلی راضی‌ام و همه عالی بودند».



خراسان و غنای ادبیات و موسیقی آن

آلبوم «اوسنه» شامل هشت قطعه موسیقی و یک قطعه دکلمه با عناوین مرواریه اشک، ماه عُرس، زندگی، گریه شبانه، پیری و معرکه‌گیری، سفر، بهارمو و زلفای تو است که همه با گویش مشهدی خوانده شده‌اند. اشعاری که از ملک‌الشعرای بهار و عماد خراسانی انتخاب شده است. انصاری درباره چگونگی انتخاب این اشعار می‌گوید: «اشعار این آلبوم قرار بود با گویش مشهدی باشد و اشعاری که با گویش‌های بومی گفته می‌شود اغلب بیشتر جنبه طنز دارد و خیلی کم اشعار جدی‌تری در این فرم داریم. اما خوشبختانه خود استاد بزرگ ملک‌الشعرای بهار و استاد عماد خراسانی اشعاری جدی و زیبا در این زمینه گفته بودند که از بین آن‌ها 4 شعر از استاد بهار و 4 شعر از استاد خراسانی را انتخاب و تحقیق کردیم این اشعار بیشتر جنبه موسیقیایی داشته باشند. مثلا از ابیات قصیده مرحوم بهار باید ابیاتی را انتخاب می‌کردیم که بیشتر بشود رویش موسیقی کار کرد. هر کدام از این اشعار، از ادبیات فاخر با گویش مشهدی به حساب می‌آیند». این هنرمند، درباره غنای ادبیات منظوم خراسان عقیده دارد: «خراسان در طول تاریخ، شعرای خیلی بزرگی را به تاریخ ادبیات ایران هدیه کرده است. ولی این اشعار اکثرا به گویش مشهدی نیست و اگر بخواهیم از آن‌ها در جهت ظرفیت فرهنگی و هنری و بومی خود استفاده کنیم خیلی جای کار خواهد داشت». هنرمند عرصه موسیقی درباره جایگاه و پیشینه این هنر در خراسان عقیده دارد: «خراسان از نظر جایگاه موسیقیایی یکی از غنی‌ترین موسیقی‌های فولکلور و محلی را دارد. تنوع موسیقی بومی خراسان در عین حال بسیار زیاد است و هنرمندانی که در این زمینه طی سال‌ها زحمت کشیدند از حد کمال هم گذشته‌اند. استادان بزرگی مانند استاد یگانه و عثمان و... باید به صراحت اعلام کنم هنرمندان موسیقی بومی ما هیچوقت حمایت لازم را از جانب متولیان فرهنگی نشدند. فقط زمانی که در بین ما نبودند از آن‌ها یاد شده و برایشان مراسم یادبود گرفته شده است. ولی در زمان حیات، آن احترام و جایگاه شایسته را نداشتند. آن‌ها با همت و زحمت خود این موسیقی را که طی نسل‌ها به اینجا رسیده حفظ کردند و تمام زحماتشان شایسته احترام و تقدیر است. همینجا سر تعظیم پیش یکایک این هنرمندان بزرگ فرود
می‌آورم و دست تک تکشان را می‌بوسم».


دستمایه قرار دادن لهجه‌های محلی در حوزه طنز
از لهجه شیرین مشهدی با غنای ادبی و پیشینه تاریخی، کمتر در آثار موسیقیایی استفاده شده است و این لهجه‌ این روزها، بیشتر در برنامه‌های طنز و سرگرمی به کار می‌رود. این مشکل برای اکثر لهجه‌های زیبای سرزمینمان وجود دارد. انصاری درباره این معضل می‌گوید: «متاسفانه بیشتر اشعاری که در گویش‌های محلی گفته می‌شود به جنبه طنزش پرداخته می‌شود و خیلی کم اشعاری را با محتوای جدی به این شکل داریم. با توجه به اینکه مشهد موسیقی بومی و مقامی ندارد و موسیقی‌اش ردیف دستگاهی است، ما فقط خواستیم از این اشعار در فرم موسیقی ملی استفاده کنیم که انتخابمان محدود بود. البته خوشبختانه ما در خراسان و مشهد شعرای دیگری نیز داریم که به لهجه مشهدی اشعار جدی گفتند ولی چیزی که احساس کردیم بیشترین ظرفیت کاری را دارد، اشعاری بود که انتخاب کردیم و امیدواریم این دستمایه‌ای شود برای کارهای بعدی که شعرا و آهنگسازها این راه را در فرم‌های دیگری ادامه دهند». این هنرمند ادامه می‌دهد: «شاعران بزرگ می‌توانند در تمام گویش‌ها اشعار جدی‌تری بگویند و از لهجه‌هایشان با محتوای جدی‌تر استفاده کنند تا با این کار هم گویش‌ها را وارد فرهنگ ادبی جدی ما بکنند و هم آهنگسازهایی بتوانند وارد عمل شده و آثار موسیقیایی ماندگاری تولید کنند. چاره این مشکل فقط استمرار کاری است که هنرمندان ما باید در زمینه شعر و موسیقی ادامه دهند».
موسیقی، نیاز مبرم انسان است
محدودیت فعالیت‌های موسیقیایی در شهر بزرگ و هنرپرور مشهد، حرفی است که وقتی صحبت آن می‌شود مزدا انصاری هم مثل اکثر هنرمندان از این موضوع گلایه‌مند است: «این مسئله، درد دل خیلی از هنرمندان مشهد و نیز هنرمندانی است که می‌خواهند برای این شهر، فعالیتی هنری انجام بدهند. این محدودیت‌ها از عدم اجازه برای اجرای زنده تا محدودیت برای فعالیت‌های جدی موسیقیایی در زمینه کلاس‌های هنری و.... را شامل می‌شود. در این شهر هنرپرور، در زمینه موسیقی سختگیری‌های بی‌جا وجود دارد. چرا که اگر قرار به ندادن مجوز اجرای زنده است، این مجوز برای هیچ شهری نباید داده شود. وگرنه مشهد تفاوتی با سایر شهرها ندارد و اجرای زنده موسیقی نیز هیچ منافاتی با مناسک مذهبی و حضور امام
رضا(ع) در این شهر نخواهد داشت. موسیقی، نیاز هر جامعه‌ای است و این موضوع را باید مسئولین خصوصا مسئولین استان خراسان طی این مدت، فهمیده باشند. آن‌ها باید این مسئله را بهتر درک کنند و بدانند بشر، بدون موسیقی نمی‌تواند زنده باشد. موسیقی نیاز مبرم انسان است و باعث رفع خیلی از مشکلات جامعه خواهد شد. بسیاری از مسائل با موسیقی تلطیف می‌شود. متاسفانه محدودیت‌هایی در مشهد در این زمینه وجود دارد که امیدواریم در آینده نزدیک برای هنرمندان ما مرتفع شود».
درس آخر؛ موسیقی
حرف از اساتید که به میان می‌آید، گل از گل مزدا انصاری می‌شکفد. این هنرمند که موسیقی را به طور جدی و برای اولین بار از سن 13 سالگی شروع کرده و  تنها ساز زندگی‌اش پیانو است، در رشته آهنگسازی، ادامه تحصیل داده و از محضر اساتید بزرگی چون فرهاد فخرالدینی و حسین دهلوی بسیار آموخته است: «از استادان بزرگم مثل برادران دیهیمی، استاد معروفی، استاد دهلوی و استاد فخرالدینی، آخرین درسی که آموختم موسیقی بوده و بزرگترین درس، اخلاق، صراحت و صداقت بوده است. همیشه سعی کرده‌ام تا جایی که امکانش هست، کارم را درست انجام دهم و بتوانم به آن متعهد باشم و با صداقت با مخاطبینم، مردم و سایر همکارانم رفتار کنم و این صداقت را همیشه در کارم داشته باشم. امیدوارم بتوانم این راه را ادامه دهم».
48 سال خاطره
انتشار آلبوم «آه باران» در سال 1388 با هنرنمایی استاد محمدرضا شجریان و آهنگسازی مزدا انصاری، اتفاقی بزرگ و مبارک در کارنامه هنری این آهنگساز است. انصاری درباره این تجربه می‌گوید: «لازم است یادآوری کنم که من قبل از همکاری با ایشان، فرزند هنری‌شان محسوب می‌شوم. چون بنده استاد را از پنج سالگی‌ام می‌شناسم و الان 48 سال است افتخار آشنایی با ایشان را دارم. قطعا بعد از سال‌ها رابطه نزدیک خانوادگی، اینکه قرار بود کار مشترکی انجام شود و به نتیجه برسد، برای من بسیار لذت‌بخش بود. ثانیه‌‌‌ثانیه این همکاری، برای من ارزشمند است و افتخار می‌کنم توانستم در آلبوم «آه باران» با ایشان کار کنم و آلبوم به نتیجه رسید. تمام راهنمایی‌ها، نکات و مسائلی در ضبط این آلبوم که 8 سال به درازا کشید، برای من ارزشمند است و شاید خاطره ساخت آن را روزی به صورت صوتی یا تصویری برای علاقه‌مندان ارایه کنم. طی 48 سال آشنایی با استاد شجریان، خاطرات
به قدری زیاد است که بیانش خیلی وقت می‌گیرد. به همین حد اکتفا می‌کنم که بگویم همکاری در این آلبوم با استاد شجریان، یکی از لذت‌بخش‌ترین تجارب موسیقیایی تاریخ زندگی من بوده است».
زبان جهانی موسیقی
حالِ این روزهای موسیقی و هنرمندان این رشته چطور است؟ حرف‌های مزدا انصاری درباره حال و روز این روزهای موسیقی کشور دردناک است: «متاسفانه چهل سال از انقلاب می‌گذرد و این هنر هنوز زیر سوال و ضربه است و جایگاه درستش را در حکومت جمهوری اسلامی پیدا نکرده. مسئولین و متولیان، هنوز ما را دوست ندارند و آن احترامی که نیازمند این هنر هست و حمایتی که نیاز داریم از ما نشده است. ما هنوز تصویرِ ساز را از تلویزیون نمی‌توانیم ببینیم. این واقعا جای خجالت دارد. هنوز خانم‌ها به عنوان تک‌خوان نمی‌توانند بخوانند. این هنر هنوز به جایگاه درستی که باید برسد، نرسیده است و این جایگاه را ازش گرفته‌اند. امیدواریم موسیقی، جایگاه درست و منزلتش را پیدا کند. ما با موسیقی خیلی می‌توانیم صحبت کنیم و به دنیا پیام‌های خوب بدهیم. می‌توانیم حکومتمان و فرهنگمان را بیشتر به دنیا بشناسانیم و قادر هستیم با موسیقی کارهای مثبت زیادی انجام بدهیم. امیدوارم به زودی این جایگاه برای موسیقی پیدا شود».
حرف آخر
و این هم صحبت‌های پایانی یکی از هنرمندان دغدغه‌مند عرصه موسیقی: «ناگفته‌ها درباره موسیقی به قدری زیاد است که شاید در این مقال نگنجد. فقط می‌توانم آرزو کنم شرایط فرهنگی‌مان کمی بهبود پیدا کند. یک ذره حال موسیقی‌مان خوب شود. ما تمام بزرگانمان را به جز تعداد انگشت‌شماری، از دست داده‌ایم و دیگر حضور فیزیکی‌شان را نداریم. چند نفر باقی‌مانده را هم اگر از دست بدهیم مملکتمان خالی از این بزرگان خواهد شد. بیایم قدر هنرمندان و استادهایمان را بدانیم. یک ذره به این هنر توجه کنیم. خدا را شکر مردم تا حدی این کار را می‌کنند. البته با رفتارهای اشتباه و پخش موسیقی‌های غلطی که از رسانه‌های به اصطلاح ملی‌مان پخش می‌شود خیلی دارد ضربه به موسیقی می‌خورد‌ و سلیقه موسیقیایی مردم، دستخوش ابتذال شده است. امیدوارم موسیقی، جایگاه درستش را در رسانه و اجتماع پیدا کند و در دیدگاه هنری کل جامعه و مسئولین ما نسبت به این هنر، تغییر ایجاد شود».

 استاد ساعد مشکی گرافیست خراسانی آلبوم اوسنه
https://www.razavi.news/vdcb5zbf.rhb5wpiuur.html
razavi.news/vdcb5zbf.rhb5wpiuur.html
کد مطلب ۳۲۷۸۲
برچسب ها
موسیقی سنتی
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما