در گفتگوي رضوي با رئیس مجمع ترویج تمدن نوین اسلامی بررسي شد:
نقش امام رضا(ع) در پایهگذاری ساختارهای فکری تمدن نوین اسلامی/ امام رضا(ع) پایهگذار آزادی اندیشه بود
عوامل مختلفی در نشاط علمی عصر امام رضا(ع) مؤثر بوده است؛ مانند بحرانهای فکری و ورود ملل مختلف به اسلام و تشکیل فرقههای مذهبی که با افکار مختلف سؤالات خود را به ساحت اسلام عرضه میکردند. از طرفی سرزمین اسلامی وسیع بود، مهاجرتها از ملیتهای مختلف در این جغرافیای بزرگ آزاد بود که سبب تبادل افکار به شکل گستردهای میشد، این افکار برای پاسخ یافتن بیشتر به مکتب ائمه(ع) رجوع میکرد و از سرچشمه علوم به تولید علوم مختلف منجر میشد چون پاسخ قانعکننده غیر از این نمییافتند، چنانکه در صدر اسلام امیرمؤمنان(ع) تنها فردی بود که از عهده پاسخ واقعی پرسشگران برآمد.
در دوره عباسیان، بیان مسائل کلامی و عقلی و فلسفی پر رونق و گرایش عمومی در جامعه به عقلگرایی بیشتر بود. معتزله در این بستر اجتماعی شکل گرفت و مورد حمایت خلیفه عباسی واقع شد. این گرایشات، جامعه را نیز تحت تأثیر قرار میداد تا مردم نیز به این علم گرایش داشته باشند.
امام رضا(ع) در این دوره از اسلام اصیل و اندیشههای ناب پیامبر اکرم(ص) دفاع کرد و با استفاده از ابزارها و مقتضیات زمان این وظیفه الهی خود را عملی کرد. اندیشههای کلامی در این دوره رواج و رونق داشت اما انحرافاتی نیز در آنها وجود داشت که به نام دین تمام میشد. بنابراین امام(ع) با این زمینه میخواست مبارزه و راه روشنی از اسلام ناب برای مردم ارائه کند که از چند روش بهره ببرد. در ادامه، نقش و تاثیر امام رضا علیهالسلام در تمدنسازی نوین اسلامی در گفتگو با حجتالاسلام دکتر عباس نصیریفرد مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در ادامه آمده است.
حجتالاسلام دکتر عباس نصیریفرد رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی با اشاره به دلایل عدم توجه به گسترش علم در دوران بعد از ظهور اسلام، گفت: با مطالعه و سیر در تاریخ تمدن اسلام متوجه نکته جالبی میشویم. تا قبل از قرن چهارم و پنجم هجری، جامعه اسلامی از رشد و توسعه تمدنی برخوردار نبوده است اما از قرن چهارم به بعد تمدن اسلامی به اوج شکوفایی خود میرسد. به روایت تاریخ، جنگهای خاندان اموی با عباسیان بر سر ماندن در قدرت و به دست گرفتن قدرت توسط عباسیان، جامعه را از پذیرفتن شرایط توسعهای دور کرده بود و به مردم آمادگی قرار گرفتن در موقعیت پذیرش مسائل فکری را نداده بود؛ بر همین اساس جامعه اسلامی از رشد و توسعه فکری به دور بود. وجود مبارک امام رضا(ع) و حضور ایشان در توس، جامعه را به سمت رشد و شکوفایی علمی سوق داد.
وی با تاکید بر نقش امام رضا علیهالسلام در گسترش نهضت علمی اسلامی در آن مقطع زمانی، خاطرنشان كرد: علمگرایی در دوران حیات امام رضا علیهالسلام نسبت به دورههای قبل گسترش زیادی یافته بود به نحوی که جامعه به سمت علمگرایی حرکت میکرد. راهاندازی نهضت ترجمه توسط مامون عباسی نیز از جمله مسائلی بود که جامعه را برای ورود به علمگرایی آماده میکرد. مامون فضا را برای ترجمه همه کتابهای سایر ادیان اعم از الهیات مسیحیت، یهود، زرتشت و سایر ادیان باز گذاشته بود از این رو با توجه به اینکه به مترجمان هدایا و صلههای قابل توجهی داده میشود بسیاری از اندیشمندان رویکرد خوبی به این موضوع داشتند و این موضوع منجر به افزایش ترجمه از سایر ادیان و گسترش انتشار کتاب، کتابخوانی و اندیشه در آن مقطع زمانی شد. علت دوم توجه به علمگرایی آن بود که علما به رشتههای مختلف اقبال نشان داده و رویکردهای مختلفی را دنبال میکردند. رسالههایی که از امام رضا(ع) در طب و رشتههای پزشکی و علوم پایه به یادگار مانده و مناظراتی که در مباحث توحیدی به دست ما رسیده و منسوب به ایشان است بیانگر توجه ایشان به رشد علمی جامعه آن روز است.
این استاد دانشگاه با تاکید بر تلاشهای امام رضا علیهالسلام در پایهگذاری زیرساختهای تمدن اسلامی خاطرنشان كرد: یکی از حوزههای علمی مورد توجه امام رضا علیهالسلام که مناظرات قابل توجهی در این بخش دارند مباحث توحیدی و خداشناسی و رشتههای علوم پایه است. مناظرات امام رضا علیهالسلام با دانشمندان آن زمان بیانگر افزایش رشد علمی و گسترش رشتههای مختلف علمی در آن دوره است، لذا بر همین اساس علمگرایی در عصر امام رضا(ع) افزایش یافت و به همین جهت امام رضا(ع) نیز در این حوزه با جدیت وارد شدند. امام رضا علیهالسلام به این دلیل عالم آل محمد(ص) لقب گرفتند که به لحاظ علمی رویکرد جدی نسبت به پالایش افکار و اندیشههای جامعه آن زمان داشتند. نجات جامعه از انحرافات فکری و پایهگذاری زیرساختهای اصلی و اساسی تمدن اسلامی از اساسیترین فعالیتهایی است که به جرأت میتوان گفت در رشد و شکوفایی تمدن اسلامی در قرن چهارم و پنجم هجری موثر بوده و اصلا شکوفایی علمی آن زمان و بعد از آن مدیون تلاشهای تاثیرگذار امام رضا علیهالسلام است.
رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی با اشاره به اهمیت نقش امام رضا(ع) در تکامل بخشیدن به حیات انسانی، گفت: امام رضا(ع) پایهگذار آزادی اندیشه، نقد و بررسی اندیشهها بود. بیشک قبل از این دوره، توجه به علوم و رویه علمی در بین مردم دیده نمیشود بهگونهای که به جرأت میتوان گفت مردم در حالت سرگردانی به سرمیبردند؛ هر چند بعد از ظهور اسلام دعوت به علمگرایی در جامعه ایجاد شده بود اما مردم نمیدانستند در کدام راه وارد شوند و مسیر درست علمی را از کجا باید آغاز کنند، فلذا امام رضا علیهالسلام به عنوان انسان کامل به تکامل جامعه میاندیشیدند و زیرساختهای فکری و اندیشهای تمدن اسلامی را ایجاد كردند.
وی در این باره افزود: امام رضا علیهالسلام در صدد بود پایههای تمدن را بر اساس فطرت انسان و به دور از تمدنهای انحرافی شکل دهند تا تمدن الهی فطری مورد نظر امام رضا علیهالسلام پاسخگوی نیازهای بشر باشد. امام رضا علیهالسلام در تمدن مورد نظرشان به این نکته توجه داشتند که انسان در کنار نیازهای مادی نیازمند تامین معنویات است چراکه معنویات است که آرامش را به زندگی بشر عطا میکند. تمدن امروز غرب که بر تمامی شئون زندگی بشر سایه افکنده و در تمام روزنههای زندگی بشر وارد شده است صرفا آسایش را برای بشریت به ارمغان آورده و از اصلیترین نیاز مردم که همان آرامش و پاسخگویی مطلوب به نیازهای روحی و روانی است غفلت کرده است. تمدن امروز غرب بر اساس عقل خودمختار است؛ از این رو است که در بسیاری از موضوعات معنوی بازمانده و پاسخگوی نیازهای بشر نیست. اصلیترین دلیل بازگشت مردم و رویگردانی از تمدن غرب عدم توجه به آرامش روحی و روانی است که انسان شدیدا به آن نیازمند است لذا متوجه میشویم تمدنی که امام رضا(ع) پایهگذاری کردند تمدنی بر اساس فطرت انسان است.
دکتر نصیریفرد، فطرت خداجوی انسان را محور توسعه خواند و توجه به آن را حائز اهمیت عنوان کرد و خاطرنشان شد: بیشک همه انسانها فطرت خداجو دارند؛ حتی کمونیستها و کافرانی که وجود خداوند متعال را منکر میشوند یا از هیچ توحیدی مطلع نیستند باز هم فطرت خداجو دارند. از این رو بر این نکته تاکید میکنم که فطرت انسان اساساً خداجو است و اساس تمدن باید بر اساس فطرت خداجوی شکل بگیرد. تمدنی که بر اساس فطرت شکل بگیرد با محوریت وحی و دین توسعه یافته و اتفاقا به رشد علمی، فناوری، تکنولوژی و صنعت ختم میشود؛ رشدی که همه آن بر پایه وحی گذارده شده است؛ چرا که فطرت انسان وحیطلب است و زندگی با محوریت خدا زندگی لبریز از آرامش و آسایش میشود.
وی در این باره خاطرنشان كرد: تمدنی ایدهآل نامیده میشود که رشد، توسعه و گسترش آن بر اساس فطرت انسان بنا شده باشد بنابراین هنگامی که بر اساس فطرت انسان پایهریزی شود تمام زندگی انسان بر محور خداگرایی قرار میگیرد. تمام زیرساختهای فکری و اندیشهای تمدن اسلامی توسط امام رضا علیهالسلام بر اساس فطرت انسان در جامعه نهادینه شد و رشد و گسترش علمی و منطقی آن بر پایه عقلانیتی بود که وحی در آن نقش جدی و مستمری داشت؛ لذا جدیترین مناظرات حضرت با اندیشمندان در حوزه توحید بود. امام رضا علیهالسلام در این مسیر بر آن بودند تا راه صحیح حرکتهای علمی و روشنگری را به جامعه نشان دهند و آنها را از دام انحرافات فکری نجات دهند؛ بیتردید عدم حضور امام(ع) در این عرصه منجر به تمدن ناب اسلامی نمیشد ولو اینکه به نام تمدن اسلامی تمام میشد اما قادر به کمال رساندن بشریت نبود.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: لذا امام رضا(ع) نور عقلانیت را در دل جامعه تاباند. جامعه عقلانی حاصل تلاشهای امام رضا علیهالسلام است که به نیازهای اساسی بشر واقف بودند. اولین خصوصیت جامعه مدنی که خواهان رسیدن به تمدن، رشد وکمال است، رشد عقلانیت است. تمام تلاش امام رضا علیهالسلام در گفتگوها و مناظرات حول این محور بود که جامعه را به سمت عقلانیت هدایت کند. توجه امام رضا علیهالسلام به گسترش تمدن عقلانی منجر به زدودن اندیشههای الحادی و انحرافی شد که به خاطر فضای باز فکری آن زمان در صدد تاثیرگذاری بر جامعه اسلامی بودند لذا میبینیم اندیشههای امام رضا علیهالسلام موجب پالایش افکار و اندیشههای جامعه شد و بعد از آن رشد علمی جامعه رو به فزونی گذاشت.
دکتر نصیریفرد در پایان با تاکید بر نقش امام رضا علیهالسلام در احیای تمدن اسلامی افزود: قرن چهارم و پنجم هجری، اوج گسترش علوم دینی و عقلانی است؛ علومی که قرار است منجر به ایجاد یک تمدن بزرگ اسلامی شود؛ تمدنی که محوریت و مبنای آن خدایی شدن است. از این رو است که شاهد افزایش و رشد دانشمندانی هستیم که عمدتا در مکتب اهل بیت عليهمالسلام درس خواندهاند؛ لذا تمدن اسلامی ثمره تلاش دانشمندان، اندیشمندان و علمایی است که در مکتب اهل بیت علیهمالسلام و دین اسلام تحصیل و تلمذ کردند. بیشک رشد علمی دانشمندان اسلامی مرهون زحمات و تلاشهای خستگیناپذیر امام رضا علیهالسلام است؛ تلاشهایی که جامعه را به سمت تمدن عقلانی وحیانی سوق داد. یقینا تمدن امروز جهان اسلام که بر مبنای عقل «دین بنیاد» است در برابر تمدن «خود بنیاد» غرب ماحصل اندیشههای رضوی و تلاش آن حضرت برای بسط اندیشههای والای الهی در تمدنسازی اسلامی است.