۲
تاریخ انتشار
شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۱۰

"دیانت و عقلانیت" محور گفتگو و نقد اهالی کتاب در مشهد در یک شب رمضان

"دیانت و عقلانیت" محور گفتگو و نقد اهالی کتاب در مشهد در یک شب رمضان
فاطمه ترزفان/ به گزارش خبرنگار سرویس زیارت، نشست نقد و بررسی کتاب«دیانت و عقلانیت» با حضور و سخنرانی رضا بابایی« نویسنده کتاب»،حسن حکیم باشی به عنوان ناقد و به دبیری علی قدیری و جمعی از نویسندگان و علاقمندان شامگاه جمعه 28 اردیبهشت در پردیس کتاب برگزار شد.
علی قدیری، دبیر این نشست در ابتدا به معرفی و تبیین فصل های چندگانه این کتاب و بررسی یادداشت های متنوع آن پرداخت.
رضا بابایی« نویسنده کتاب» درادامه با اینکه معتقدم روشنفکری دینی هنوز در ایران کارآیی دارد و از طرفی در جایی نشسته است که جایگزنی هم ندارد،اظهارکرد: چرا که دین شناسی عرفی، حوزوی و سنتی نمی توانند کارکرد روشنفکری را داشته باشند .
مسؤول انجمن قلم حوزه با بیان اینکه روشنفکری دینی رقیب دو گفتمان دیگر است که باید آنها را نیز شناخت، بیان داشت: دین شناسی سنتی و حوزوی مولفه ها، کارکرد و تاریخ و آثاری دارد و می دانید که دین شناسی حوزوی چه ایستگاهها و ایستاهایی دارد و حتی می توان آینده این دین شناسی حوزوی را حتی پیش بینی کرد.
روشنفکری دینی با دین شناسی حوزوی و سنتی در تضاد و پارادوکس است
وی با اشاره به این مطلب که روشنفکری دینی رقیب دیگری هم دارد که نواندیشی دینی است که تفاوت آنها بسیار ظریف است، خاطرنشان کرد: روشنفکری دینی دراهداف، روش و مسائل با دین شناسی حوزوی و سنتی در تضاد و پارادوکس است و فقط در حوزه مسائل قابل مشاهده است که دین شناسی حوزوی و سنتی با روشنفکری دینی دو مسئله و دو دغدغه دارند.
بابایی با اشاره به این مطلب که روشنفکری دینی با نواندیشی دینی نیز در اهداف و مسائل و روش اختلافاتی دارند، اظهارکرد: در روشنفکری دینی تکیه بیشتر بر مناب و احتجاجات درون دینی مانند قرآن و سیره و سنت و احوال واخبار درون دینی است البته استدلال ها و نظرات برون دینی از نظر دور نیست اما بیشتر تکیه بر همان منابع درون دینی است.
نواندیشان دینی بیشتر به منابع و سرمایه ها و ادبیات درون دینی نظر دارد  
 نویسنده کتاب« مولوی و قرآن» ادامه داد: روشنفکری دینی درست است که در برخی مواقع از منابع و ادبیات دینی استفاده می کند اما منابع دیگری را نیزمانند خرد جمعی، روح زمانه و مدرنیته و مولفه های آن مد نظر قرار می دهد و برخلاف نواندیشان دینی که بیشتر به منابع و سرمایه ها و ادبیات درون دینی نظر دارد .
وی با بیان اینکه کتاب «دیانت و عقلانیت» بیشتر متعلق به گفتمان روشنفکری دینی است که در این کتاب چهار هدف روشنفکری دینی در پنج فصل ناظر به این اهداف است، بیان داشت: در عین حال نیازاست که دانسته شود روشنفکری دینی در حال حاضر در ایران چه دغدغه ها و انگیزه هایی دارد.
اهداف چهارگانه روشنفکری دین در کتاب «دیانت و عقلانیت»
وی درادامه به بیان خاستگاه وخواستگاه« آنچه میخواهد و آنچه از منطقه و سرزمینی که از آنجا برخاسته است» که می تواند تعبیرهای درستی باشد، پرداخت، اظهارکرد: روشنفکری دینی در این چند دهه گذشته در ایران چهار هدف داشته است که هدف نخست تغییر برخی فتواها و حل برخی مشکلات دینداری در
کشور بوده  است چرا که در فقه ما برخی فتواهایی است که دینداران برنمی تابند و برای آنها دشوار است و جای پرسش دارد که چرا اینگونه است که یکی از اهداف روشنفکری گرد کردن این فتواها است.  
وی با اشاره به این مطلب که درباره ارث و حقوق زن و بلوغ شرعی و نجاسات که دشواری های فراوانی برای زیست به وجود آورده است که برخی از این احکام مخل روح دیانت است، تصریح کرد: شما وقتی مراقب یکسری امور هستید امور دیگراز دست شما خارج می شود و وقتی تاریخ دین و گذشته و اهداف پیامبران را نگاه می کنیم دغدغه هایی که دینداران امروزی دارند را به این شکل در آنها نمی بینیم و  اینجااین پرسش مطرح می شود که چه چیزی باعث شده که دینداری با این مشکلات مواجهه شود که در واقع یک  نوع فهم و قرائت متفاوت از دینداری است .
اصلاح فتواها فایده ای ندارد
بابایی با بیان اینکه کسانی در این حوزه کارکرده اند و حتی توانسته اند دینداری را آسان تر کنند و معضلات را حل کنند، اظهارکرد: مقاله اجتهاد در اجتهاد کتاب ناظر به مسئله فوق است و نقد من به علما و دانشمندان حوزه دینی که کارشان این شده است که برخی فتواها را اصلاح کنند که در واقع این کار فایده ای ندارد تا فهم و درایت و درکی که ما از دین، از خدا،از پیامبر، از انسان و جهان و زیست داریم تا آن درک تغییر کند شما اگر امروز این فتوا را حل کنید فردا فتوای دیگری می آید و دوباره باید به دنبال حل فتوای جدید بود.
وی ادامه داد:از طرفی این فتواها برخی از آنها مستند به قرآن است حالا روایت را می توان درباره اسناد آنها شک کرد چرا که مسئله ارث درقرآن است و یکی از فصل های کتاب درباره  یک نگاه کلی به این جریان است که  اینگونه مواجهه با برخی فتواهای برتافتنی نیست آیا اینگونه مواجه نتیجه می دهد که به نظر من نتیجه ای ندارد.
 نویسنده کتاب« درآمدی بر دین شناسی حافظ» با بیان اینکه شما ارث را حل کنید دیه است دیه را حل کنید مسئله بسیار خسارت بار بلوغ مطرح می شود که بلوغ زنان است که با این سنی که تعیین شده است چه معضلاتی در جامعه پدید آمده است،تصریح کرد: ازدواج های نابهنگام و مسائل نجاسات که همه  دینداری برخی خانواده ها را تحت الشعاع قرار داده است که حتی متفکران و مجتهدان قوی در این زمینه ها تردید کرده اند و این موضوع کارآمد نیست مگر اینکه خدا و پیامبر فقه تغییر کند ونگاه ما به دین عوض شود.
وی درادامه درباره هدف دوم روشنفکری دینی که در فصل اول کتاب «دیانت و عقلانیت» به آن پرداخته شده است، گفت: برخی می گویند ما چکار داریم که مردم و دینداران مشکل دارند  که می توانند به آن فتوا عمل کنند یا نه و حکم شرعی مشکل و دشوار است و این چه ربطی دارد چرا که دین بازیچه نیست و وقتی دین را پذیرفته ایم باید دستور العمل های  ان را نیز قبول کنیم.
این مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به این مطلب که باید ببینیم به اصطلاح «ما انزلنا» چیست و آنچه خدا خواسته چیست و اراده ازلی و ابدی خداوند مد نظر است  چه مواردی است و اینکه مردم چه می خواهند و چه می گویند بحث دیگری است، تصریح کرد: آنها می توانند
از دین خارج شوند و اینکه من بخواهم دین را در تسلیم روح زمانه قرار بدهم این آیا روا و سزا است.
وی با بیان اینکه دین شناسی سنتی و حوزوی و روشنفکری هر دو به«ما انزلنا» تأکید دارند، گفت: اما اینکه  شما یک آیه و حدیث را سند ما انزلنا بدانید و صدها نشانه و سند را رها کنید و همه چیز را به یک جمله مستند معطوف کنید درست نیست چراکه  فهم دانش زبان شناسی که شما دارید حائزاهمیت است و آن چیزی که شما برای کشف «ما انزلنا»  دارید ریسمان بسیار پوسیده ای است اگر به فهم زبان شناسی توجه نشود.
اگر برخی نکته های زبان شناسی را بفهمند بسیاری از فتواها تغییر می کند
وی با تأکید بر این مطلب که کسی که زبان شناسی متون نداند و برخی از گفتمان ها و گرایش های زبان شناسی را نداند به صورت مطلق نمی تواند اجتهاد کند، تصریح کرد: آیا بحث زبان شناسی و ادبیات متون عربی و ادبی در قرون گذشته جزو دروس حوزویان بوده است یا نه که اگر برخی نکته های زبان شناسی را بفهمند بسیاری از فتواها تغییر می کند چرا که زبان عربی، جزو زبان های غلیظ و شدید دنیا است به عنوان نمونه اگر شما از عرب بپرسید ساعت چند است دو یا سه سوگند به آسمان و زمین و خدا می خورد که این جزو زبان آنها است.
بابایی با اشاره به این مطلب که اگر شما فقط همین نکته زبان شناسی را ندانید چه مستحب هایی را واجب و چه واجب هایی را حرام می کنید و بعدها مجبور می شوید که اینها را یکی یکی حل کنید، اظهارکرد: در ادبیات عرب بهترین و بدترین وجود دارد که این نکته ساده زبان شناسی را مجتهد باید بداند اما تا به امروز این موضوع در فرآیند اجتهاد نبوده است.
وی با بیان اینکه در شرایط فعلی مسئله فرق کرده است و نمی توان گفت امانت همان مسؤولیت تعریف می شود، اظهارکرد: چرا که ساختارهای اجتماعی اعراب در آن زمان متفاوت بوده است و آنان هروقت می خواستند به جای دیگری بروند باید همه وسایل خودشان را به امانت می سپردند چرا که منزل سه دیواری بود و سقف نداشتند .
مجتهدان سنتی و حوزوی ما ملاحظات زبان شناسی ندارند
این مدرس حوزه و دانشگاه با تأکید بر این مطلب که در عین حال آنان مسئله های امروزی مانند حریم خصوصی، محیط زیست و حقوق بشر نداشتند، بیان داشت: ز طرفی مجتهدان سنتی و حوزوی ما ملاحظات زبان شناسی را توجه کمی دارند و یا اصلا توجه ندارند.
این محقق و پژوهشگر حوزوی در ادامه درباره هدف سوم روشنفکری گفت: این هدف شامل گفتگوی سنت و مدرنیته است که کتاب «دیانت وعقلانیت» به این موضوع توجه دارد که مدرنیته و سنت مسئله روزگار ماست که برخی گفتگوی سنت و مدرنیته را جدال این دو عنوان می کنند.
وی درادامه با طرح این پرسش که روشنفکری دینی چه ربطی به سنت ومدرنیته دارد، گفت: سنت ستون فقرات جامعه است که سرنوشت امروز جامعه ما به قلم سنت نوشته شده است و ما زیر سقف  زندگی می کنیم و از طرفی دین ستون فقرات سنت است که هرگونه بازاندیشی از دین داشته باشیم فهم ما از سنت را تغییر می دهد و به گفتگوی سنت و مدرنیته می توان رسید.
بابایی درادامه با اشاره به این مطلب که برخی ازواژه هایی که درارتباط مستقیم
با مدرنیته  هستند را ما نباید ترجمه می کردیم تا به فارسی برگردد، گفت: از جمله این واژه ها که نباید ترجمه می شد می توان به دموکراسی اشاره کرد که چهارصد سال پشتوانه دارد و وقتی آن را به مردم سالاری برمی گردانیم می توانیم هرکاری انجام دهیم .
برخی واژه ها مانند دموکراسی و توسعه نباید به فارسی ترجمه شود
وی با بیان اینکه دموکراسی یک درخت تناور است که شاخه و میوه دارد و نباید ترجمه کرد، تصریح کرد:از جمله دیگر واژه ها  که دارای چالش هایی است می توان به گفتگو که مکالمه دو طرف است که همدیگر را اثبات یا اقناع می کنند و در عین حال گفتگوی تواقفی یا دیالکتیک دو اندیشه است که به هم می رسند و از آن دو تز بیرون می آید که ضرورت جامعه است  اما درحال حاضر در جامعه ما غایب است چرا که ما طعم گفتگو را نچشیده ایم چرا که می خواهیم خودمان را تحمیل کنیم  تا طرف مقابل ساکت شود.
وی درادامه با اشاره به این مطلب که گفتگوی سنت ومدرنیته ممکن نیست مگر با واسطه ها و دلال هایی که این دو را بهم جوش بدهد که این همان روشنفکری دینی است، تصریح کرد: در واقع روشنفکری دینی، سنت را به سمت عقلانیت و مدرنیته را به سمت معنویت می کشاند و درعین حال مدرنیته نیاز به آراستگی به معنویت دارد.
تفاوت مدرنیته و توسعه
این استاد حوزه و دانشگاه درادامه با اشاره به این مطلب که مدرنیته غیراز توسعه است و به همین دلیل می توان گفت که ترجمه این واژه نیز درست نبوده است،اظهارکرد: توسعه یک مفهوم قرن بیستم معاصر و سبک زندگی با پایان بسته است و با مدرنیته دو چیز است اما مدرنیته پایان آن باز است و مدام خودش را نقد می کند  اما همه چیز از لحاظ توسعه منبع و ابزار است و در عین حال مدرنیته یک پایان باز است که پیوسته خودش را ویرایش می کند.
وی با بیان اینکه همانطور که واژه هایی مانند دین، شهادت و ایمان را نمی توان ترجمه کرد، بیان داشت: در عین حال توسعه و دموکراسی نیز قابل ترجمه نیست چرا که دموکراسی، دموکراسی است نه مردم سالاری.
این محقق و پژوهشگر حوزوی  با تأکید بر این مطلب که ما نیاز به یک بنگاه معاملاتی داریم که سنت را به عقلانیت و مدرنیته را با عقلانیت آشنا کند که این امر کار روشنفکران دینی است، تصریح کرد: در عین حال اگر این آشتی و تلاقی صورت نگیرد ما به عقب برمی گردیم چرا که این دو بالاخره باید با هم آشتی کنند و در حال حاضر روشنفکری دینی در ایران در حال شکل گیری است و برخی نسبت به آن بی مهری می کنند.
جامعه ما انباشته ای از پیش فرض های دینی شناسی است
این استاد حوزه و دانشگاه درادامه بیان اهداف چهارگانه کتاب «دیانت و عقلانیت» گفت:  عمده کتاب راجع به اصلاح پیش فرض ها است چرا که جامعه ما انباشته ای از پیش فرض های دینی شناسی است که ما درباره آنها درنگ و تأمل نداریم که این پیش فرض ها در گذشته در برخی موارد منجی جامعه بوده اند اما در حال حاضر ما به این پیش فرض ها نیاز نداریم.
وی با بیان اینکه در یک دوره تاریخی اگر فقه نبود جامعه منقرض می شد، تصریح کرد:اما در شرایط فعلی نیازها تغییر کرده است و پاسخ ها همان است و پذیرش پیش فرض
ها بدون درک وشناخت از آنها است.
بابایی تصریح کرد: پیش فرض های رستگاری موقوف به دینداری است، تدین به معنای شریعتمداری،شریعت جامع است، تناقض یا تضاد بین دین و تباهی،هرچیزی که غالب است، پیروز است، تأثیر گذاری ادیان درست است یا تأثیر پذیری آنان در چهارمین هدف کتاب «دیانت و عقلانیت» درباره نیاز به روشنفکری مورد بررسی قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه تعریف روشنی از رستگاری در ادیان مختلف وجود ندارد، تصریح کرد:  برخی دینداری را حج و زیارت و خمس و زکات می دانند و آنکس که نماز و روزه نمی گیرد و این اعمال را انجام نمی هد مسلمان نیست و این درحالی است که نامسلمان تر از همه کسی است که دروغ می گوید.
بابایی درباره اینکه شریعت جامع است، گفت: در واقع در این تعریف گفته می شود که دین برای همه چیز برنامه دارد و جامع است و در عین حال مسؤولیتی در قبال بدبختی انسان ندارد و شریعت آزمون این جهانی دارد که شما هر چیزی که در شریعت است را باید بپذیری اما در عین حال توقعی از شریعت نداشته باشد.
وی درادامه با بیان اینکه این موضوع که گفته می شود دین فرا زمانی و فرامکانی است  و جامعیتی که برای دین قائل هستند جامعیت محوری است که غیر از جامعیت نسبی است، تصریح کرد: در جامعیت نسبی دین می تواند کمک کار باشد و پشتیبانی داشته باشد و حمایت های معنوی از رشد و پیشرفت داشته و درطرف دیگر گفته می شود که شریعت جامعیت محوری دارد وبقیه می توانند کامنت داشته باشند.
نسبت دین با تباهی نسبت تضاد است نه تناقض
بابایی درباره تضاد یا تناقض دین با شر و تباهی که سرنوشت ما را رقم می زند، گفت:  این نسبت تضاد است که ساحت هایی دارد که می تواند دین نباشد مثل ساحت سیاست  که اگر سیاست در دست دیندار نباشد جهان را شرو تباهی و ستم می گیرد که اینگونه نیست و می تواند سیاست در دست دیندار نباشد اما فردی باشد که منافع ملی را بشناسد و این قابل اعتنا است.
وی درباره پیش فرض غالب شدن پیروز گفت:در واقع تاریخ ما، تاریخ شکست عقلانیت است که پیروزی غزالی دلیل این ادعا است که البته این پیش فرض خطرناکی است چرا که  دلیل شکست عقلانیت ضعف جامعه بوده است.
بابایی با بیان اینکه ادیان بیش از آنکه دین تأثیر بگذارد، در واقع تأثیر می پذیرد، تصریح کرد:ادیان از منش و تاریخ و فرهنگ تأثیر می گیرند و به همین دلیل است که اسلام مالزی و مصر و ترکیه  با یکدیگر متفاوت می شوند و در عین حال دین به هرجایی برود آن فرهنگ و رنگ و بو را می پذیرد.
نقاط قوت و ضعف کتاب
حکیم باشی، مدرس حوزه و دانشگاه درادامه به بیان نقد کتاب «دیانت و عقلانیت» با دو مقوله نقاط قوت و ضعف پرداخت.
وی با اشاره به نقاط قوت این کتاب که موضوع آن است، گفت: در واقع آن چیزی که در طول تاریخ اندیشه بشری بوده است همین موضوع دین و عقل بوده است چرا که بزرگترین اتهام وفحش همان بی دینی و بی عقلی است.
 سردبیر فصلنامه پژوهش های قرآنی درادامه با اشاره به مقدمه کتاب که با موضوع نگاه درون دینی است، خاطرنشان کرد: از طرفی قرآن اخباری و انشایی است که قسم دوم بستر مطرح شدن غقل و خرد و خرد جمعی
و عرف است و در انشا فقط باید ها و نبایدها مطرح می شود و در این مقوله باید ها و نبایدها عقل راه ندارد.
وی با بیان اینکه در یکسری عبادت و احکام  اجتماعی و معاملات عقل راه دارد که اینجا سرو کله اجتهاد پیدا می شود، تصریح کرد: در واقع اجتهاد همان بکارگیری عقل و راهکار عقلانی در اثبات بایسته ها و نبایسته های دین ی است
پیشینه و جواز اجتهاد از سوی پیامبر(ص) است  
حکیم باشی با اشاره به این مطلب که پیشینه و جواز اجتهاد از سوی پیامبر(ص) است، خاطرنشان کرد: در همین عرصه روشنفکری دینی پیدا شده است  که در عرصه اجتهاد به نواندیشی و نگاه دوباره پرداخته شده است که بکارگیری عقل از سوی عده ای در استنباط و باید ها و نباید های اجتماعی است که روشنفکری دینی به این مقوله ها می پردازد.
وی با بیان اینکه روشنفکری دینی در این عرصه درباره این پرسش که عقل و شرع از هم جدا هستند یا نه، نظرات مختلفی دارند، تصریح کرد: گفته می شود تکنولوژی و مدرنیته غرب گرایی است و از طرفی دیانت و عقلانیت همراه با سیری بوده است که مقوله های مهمی را درگیر می کند و حوزه تأثیر آن در همه علوم انسانی است و امروز تندروترین و  لیبرالی ترین اندیشه دینی در همین  دو سر هستند.
حکیم باشی درباره دیگر نقاط قوت این کتاب گفت: در واقع این قالب نمونه اجرایی عمل از قالب جدیدی است که درس آموز است  که خیلی حرفها را در قالب دیگری مانند یادداشت آورده است و از طرفی قلم پخته و نگارش قوی و گزیده قدیمی و بدون عبارت پردازی و دغدغه مندی نسبت به همه مسائل مورد چالش در اندیشه و دیدگاها و نظرات اندیشه دینی  از جمله دیگر نقاط قوت است.
وی درادامه با اشاره به مطرح شدن طیف وسیعی از مباحث در این کتاب گفت: اشکال عمده این است که گویا این کتاب حاصل دهها اثراست و این موضوع در عین اینکه برای نویسنده مشهود است اما برای خواننده معلوم نیست و دچار گیچی و سردرگمی می شود.
وی با بیان اینکه این کتاب دائره المعارفی از فقه و عرفان، جامعه شناسی و تاریخ است، اظهارکرد: در شرایطی که خواننده می خواهد کتاب را چینش داشته باشد در واقع به انبوهی از مسائل می رسد  که یک پرونده نیست و نمی تواند به جایی برسد که دستاوردی برای خواننده داشته باشد.
تحلیل فلسفی بر تحلیل تاریخی
وی با بیان اینکه تحلیل فلسفی بر تحلیل تاریخی بسیار دیده می شود، تصریح کرد: گاه جریان شناسی تفکر و گاه شخصی است.
حکیم باشی درادامه با اشاره به این مطلب که درنگاه سنتی گفته می شد که مطالب مربوط به حوزه های دین به زبان فارسی نوشته نشود و عربی بنویسند تا خواص بخوانند واز طرفی در روزنانه نوشته نشود که مردم منحرف نشوند،تصریح کرد: اما امروز مطرح می شود که همه چیز را همه باید بدانند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر فضای مجازی اجازه نمی دهد که نواندیشی و دگر اندیشه ها فیلتر شوند، بیان داشت: اما از طرفی اینکه همگان باید همه چیز را بدانند می تواند آسیب زا باشد، در عین حال راه حل فیلتر کردن نیست بلکه افراد باید مطلع شوند  وزیر ساخت های این کار فراهم شود تا سبب تشتت و درهم ریختگی افکار نشود. 
https://www.razavi.news/vdcdfj0x.yt0jk6a22y.html
razavi.news/vdcdfj0x.yt0jk6a22y.html
کد مطلب ۲۸۸۵۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما