اهدای خون؛
مشارکت در زیباترین تعهد اجتماعی
روایتی از یک نشست خبری
فائزه اعتمادگلستانی- سرویس فرهنگ، خبرگزاری رضوی/ کمی از شروع سال جدید گذشته، مثل همیشه به نشست های خبری فراخوانده شده و می روم تا گزارش عملکرد یک ساله یک سازمان دیگر را به گوش همگان برسانم. خیابان عارف مشهد، سازمان انتقال خون خراسان رضوی، دفتر مدیرکل. انگار جنس این گزارش فرق می کند. گزارش عملکرد یک سازمان نیست! بهتر است آن را گزارشی از مشارکت مردمی در یک تعهد اجتماعی نامید.
نشست خبری مدیرکل انتقال خون خراسان رضوی آغاز می شود. سید حمیدرضا اسلامی بارها از اصحاب رسانه تقدیر می کند؛ خیلی صادقانه و لبریز از عاطفه. او می گوید: در بحث انتقال و تهیه فرآورده های خونی نقش رسانه و خبرنگاران در آگاهی و اطلاع رسانی مردم موثر بوده و باعث شد در سالی که گذشت ما بتوانیم به موقع، محصولات خونی مورد نیاز را در اختیار 59بیمارستان و6 دانشگاه علوم پزشکی قرار دهیم.
دکتر اسلامی به نکته مهمی اشاره می کند و می گوید: مهم ترین صحبتی که در مورد بحث خون و فرآورده های خونی می شود بیان کرد این است که خون را نه می شود تولید و نه تکثیرکرد و این ماده فقط در زمان کوتاهی قابلیت استفاده دارد و معدن آن هم مردم هستند.
عبارت معدن برایم آزار دهنده می شود، خاطرات روزهای تلخ بیماری مادرم جان می گیرد. روزی که به شدت نیازمند پلاکت بودیم. چیزی که در وجود تک تک ما بود اما اهدای آن به مادر زمان می برد. اگر نبودند کسانی که پیش تر از ما، درهای سخاوت معدن وجودشان را گشاده بودند و خون اهدا کرده بودند؛ امیدمان را از دست داده بودیم.
اتفاقا دکتر اسلامی هم گریزی به همین اخلاقِ دگرخواهان جامعه می زند و می گوید: جامعه ما بخاطر ریشه های محکم فرهنگی و اعتقادی اش، مشکلی در اهدای خون ندارد و مردم مهربان همیشه همراه این سازمان بوده اند، اما باید اطلاعات لازم درباره فرآورده های خونی را به مردم بدهیم. چرا که باورهای اشتباهی درباره انتقال خون وجود دارد مثل مضرات اهدای خون در بانوان و این باور تا حدی پیش رفته که برای این سازمان مسئله ساز شده است. تفاوت آماری فاحشی هم در میزان اهدای مردان و زنان ایرانی دیده می شود. خانم ها با اینکه 60 درصد مصرف را به خود اختصاص می دهند اما فقط 6 درصد در اهدای خون سهیم هستند.
وی همچنان ادامه می دهد، از آمار و ارقام های سازمانی اش می گوید و مابین هر آماری که ارائه می دهد مکث می کند چرا که می خواهد به همه افراد حاضر بفهماند که این صعود و نزول ها دقیقا چه کمکی به همه ما انسان ها می کند.
من که یک خبرنگار فرهنگی هستم و برای شنیدن آمارهای سازمانی به نشست نیامده ام! آمده ام تا بدانم این انفاق پاک که روزی امیدبخش زندگی ام بود و باعث شد لحظه ای بیشتر مادرم را در کنارم داشته باشم اوضاع و احوالش چگونه است؟ شکر خدا رییس انتقال خون خراسان خبرهای خوبی می دهد. او اگرچه از دشواری های کارش، محدودیت ها و کاستی هایی گلایه دارد اما عملکرد مردمی را خوب ارزیابی می کند. وی همچنین به نکته مهم دیگری اشاره می کند و می گوید: اهدا کنندگان مستمر ما 4 درصد افزایش داشته به رقم 53 درصد رسیده اند. این جای خوشحالی دارد و باید همه مردم بدانند اهدای خون مستمر هم برای سازمان ما اثربخشی بالاتری دارد و هم خود اهدا کنندگان. چرا که استمرار در اهدا منافعی در سلامتی اهداکننده دارد و برای ما نیز خونی که چندین بار در مجموعه ما آزمایش شده میزان آلودگی کم تری نسبت به نُرم اجتماع دارد، در نتیجه خون تمییز تری ازین افراد دریافت می کنیم.
دکتر اسلامی در رابطه با اهداکنندگانی که مداوم به مراکز انتقال خون سر می زند می گوید: بر اساس برخی آمارها اهداکننده مستمر کسانی اند که برای سلامت خود ارزش قائل اند و رفتار ریسکی کم تری دارند. این افراد سالی چندبار مورد آزمایش قرار می گیرند.
آمار و ارقام که تمام می شود او همچنان به صحبت های دوستانه اش ادامه می دهد، خود و همکارانش را پشت صحنه های اتاق عمل می داند، امید بخشان بیماران صعب العلاج می نامد و باز هم تلاش می کند تا به همه اطمینان دهد که دقت در سازمان او حرف اول را می زند چرا که پزشکان این سازمان آموزش های خاصی را در رابطه با انتخاب اهداکننده خون فرا می گیرند. و از سوی دیگر نیز این مراکز انتقال خون در کشور ما تحت سه پایش قرار می گیرند؛ سازمان انتقال خون کشور، نظارت استانی و یکی هم از طریق کشور آلمان.
او بار دیگر از نیک اندیشی و نیکوکاری هایی که به وضوح دیده و لمس کرده می گویدو بیان می کند: به لطف خدا هنوز در جامعه ما عاطفه و انسانیت حرف اول را میزند، با وجود این میزان مصرف خون رو به افزایش است اما در سال گذشته حتی یک عمل به خاطر نبود خون و فرآورده های خونی دچار کنسلی یا تاخیر نشد. حتی برخی اوقات سیستان بلوچستان برای عمل های فوری خون نداشته و ما با هواپیما برایشان ارسال کرده ایم. و توانستیم به بیمارانی که به موقع خون دریافت کرده اند ، دوباره زندگی را بازگردانیم.
دکتر اسلامی در جایی دیگر خواسته هایی از مردم و پزشکان دارند. آنان تاکید می کنند: نیاز به خون همیشه هست و مردم عزیز منتظر مناسبت ها نباشند! باید در زمانی که حوادثی نداریم و شرایط عادی هست هم مراجعه مستمر و منظم باشد.
همچنین خواستار این هستند که درخواست کنندگان و پزشکان معالج نیز باید درخواست هایشان در رابطه با خون و فرآورده های آن منطقی باشد تا نیاز کاذب موجب اتلاف سرمایه های انسانی نشود.
به پایان نشست می رسیم دکتر اسلامی نوید بخش زائران حرم رضوی نیز هست و می گوید: از امام رضا کمک خواستیم و با یاری سازمان های مرتبط توانستیم در حوالی حرم امام رضا(ع) یک مرکز اهدای خون تاسیس کنیم و دریکی دو ماه آینده آن را وارد مدار می کنیم. مرکز تازه تاسیس از مرکز امید هم به حرم مطهر و به صحن جمهوری نزدیک تر است.
نشست تمام می شود، در طول جلسه به دستان همکار خبرنگار کنار دستی ام نگاه می کردم، گاهی دستان او هم رمقی برای نوشتن نداشت. بعد از جلسه می فهمم او هم طعم رنج مرا چشیده. لحظه هایی که دوست داشتیم نه فقط قطراتی از خون که تمام جانمان را برای ادامه حیات مادرمان اهدا کنیم اما دیر شده بود، دریافت پلاکت خون و اهدای آن به بیمار زمان بر است و گاهی نیاز ما به شدت فوری. دگرخواهانِ دیگری این کار را کرده بودند؛ به مادرانمان حیات و به ما امیدِ یک لحظه بیشتر دیدن آنان را بخشیده بودند.
همچین روزهایی از زندگی هیچ کدام از ما دور نیست. بنظرم چرخه خون هم یک چرخه مشارکت اجتماعی است. روزی برای من، روزی برای تو، روزی برای او. ما هم باید به این چرخه بپیوندیم.
نشست خبری مدیرکل انتقال خون خراسان رضوی آغاز می شود. سید حمیدرضا اسلامی بارها از اصحاب رسانه تقدیر می کند؛ خیلی صادقانه و لبریز از عاطفه. او می گوید: در بحث انتقال و تهیه فرآورده های خونی نقش رسانه و خبرنگاران در آگاهی و اطلاع رسانی مردم موثر بوده و باعث شد در سالی که گذشت ما بتوانیم به موقع، محصولات خونی مورد نیاز را در اختیار 59بیمارستان و6 دانشگاه علوم پزشکی قرار دهیم.
دکتر اسلامی به نکته مهمی اشاره می کند و می گوید: مهم ترین صحبتی که در مورد بحث خون و فرآورده های خونی می شود بیان کرد این است که خون را نه می شود تولید و نه تکثیرکرد
عبارت معدن برایم آزار دهنده می شود، خاطرات روزهای تلخ بیماری مادرم جان می گیرد. روزی که به شدت نیازمند پلاکت بودیم. چیزی که در وجود تک تک ما بود اما اهدای آن به مادر زمان می برد. اگر نبودند کسانی که پیش تر از ما، درهای سخاوت معدن وجودشان را گشاده بودند و خون اهدا کرده بودند؛ امیدمان را از دست داده بودیم.
اتفاقا دکتر اسلامی هم گریزی به همین اخلاقِ دگرخواهان جامعه می زند و می گوید: جامعه ما بخاطر ریشه های محکم فرهنگی و اعتقادی اش، مشکلی در اهدای خون ندارد و مردم مهربان همیشه همراه این سازمان بوده اند، اما باید اطلاعات لازم درباره فرآورده های خونی را به مردم بدهیم. چرا که باورهای اشتباهی درباره انتقال خون وجود دارد مثل مضرات اهدای خون در بانوان و این باور تا حدی پیش رفته که برای این سازمان مسئله ساز شده است. تفاوت آماری فاحشی هم در میزان اهدای مردان و زنان ایرانی دیده می شود. خانم ها با اینکه 60 درصد مصرف را به خود اختصاص
وی همچنان ادامه می دهد، از آمار و ارقام های سازمانی اش می گوید و مابین هر آماری که ارائه می دهد مکث می کند چرا که می خواهد به همه افراد حاضر بفهماند که این صعود و نزول ها دقیقا چه کمکی به همه ما انسان ها می کند.
من که یک خبرنگار فرهنگی هستم و برای شنیدن آمارهای سازمانی به نشست نیامده ام! آمده ام تا بدانم این انفاق پاک که روزی امیدبخش زندگی ام بود و باعث شد لحظه ای بیشتر مادرم را در کنارم داشته باشم اوضاع و احوالش چگونه است؟ شکر خدا رییس انتقال خون خراسان خبرهای خوبی می دهد. او اگرچه از دشواری های کارش، محدودیت ها و کاستی هایی گلایه دارد اما عملکرد مردمی را خوب ارزیابی می کند. وی همچنین به نکته مهم دیگری اشاره می کند و می گوید: اهدا کنندگان مستمر ما 4 درصد افزایش داشته به رقم 53 درصد رسیده اند. این جای خوشحالی دارد و باید همه مردم بدانند اهدای خون مستمر هم برای سازمان ما اثربخشی بالاتری دارد و هم خود اهدا کنندگان. چرا که استمرار در اهدا منافعی در سلامتی
دکتر اسلامی در رابطه با اهداکنندگانی که مداوم به مراکز انتقال خون سر می زند می گوید: بر اساس برخی آمارها اهداکننده مستمر کسانی اند که برای سلامت خود ارزش قائل اند و رفتار ریسکی کم تری دارند. این افراد سالی چندبار مورد آزمایش قرار می گیرند.
آمار و ارقام که تمام می شود او همچنان به صحبت های دوستانه اش ادامه می دهد، خود و همکارانش را پشت صحنه های اتاق عمل می داند، امید بخشان بیماران صعب العلاج می نامد و باز هم تلاش می کند تا به همه اطمینان دهد که دقت در سازمان او حرف اول را می زند چرا که پزشکان این سازمان آموزش های خاصی را در رابطه با انتخاب اهداکننده خون فرا می گیرند. و از سوی دیگر نیز این مراکز انتقال خون در کشور ما تحت سه پایش قرار می گیرند؛ سازمان انتقال خون کشور، نظارت استانی و یکی هم از طریق کشور آلمان.
او بار دیگر از نیک اندیشی
دکتر اسلامی در جایی دیگر خواسته هایی از مردم و پزشکان دارند. آنان تاکید می کنند: نیاز به خون همیشه هست و مردم عزیز منتظر مناسبت ها نباشند! باید در زمانی که حوادثی نداریم و شرایط عادی هست هم مراجعه مستمر و منظم باشد.
همچنین خواستار این هستند که درخواست کنندگان و پزشکان معالج نیز باید درخواست هایشان در رابطه با خون و فرآورده های آن منطقی باشد تا نیاز کاذب موجب اتلاف سرمایه های انسانی نشود.
به پایان نشست می رسیم دکتر اسلامی نوید بخش زائران حرم رضوی نیز هست و می
نشست تمام می شود، در طول جلسه به دستان همکار خبرنگار کنار دستی ام نگاه می کردم، گاهی دستان او هم رمقی برای نوشتن نداشت. بعد از جلسه می فهمم او هم طعم رنج مرا چشیده. لحظه هایی که دوست داشتیم نه فقط قطراتی از خون که تمام جانمان را برای ادامه حیات مادرمان اهدا کنیم اما دیر شده بود، دریافت پلاکت خون و اهدای آن به بیمار زمان بر است و گاهی نیاز ما به شدت فوری. دگرخواهانِ دیگری این کار را کرده بودند؛ به مادرانمان حیات و به ما امیدِ یک لحظه بیشتر دیدن آنان را بخشیده بودند.
همچین روزهایی از زندگی هیچ کدام از ما دور نیست. بنظرم چرخه خون هم یک چرخه مشارکت اجتماعی است. روزی برای من، روزی برای تو، روزی برای او. ما هم باید به این چرخه بپیوندیم.
