۰
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۶:۳۴
پژوهشگر تاریخ تشیع در نشست «چهارشنبه‌های فرهنگ رضوی» مطرح کرد:

زیارت عنصر پویای تمدن‌ساز در اسلام است/ زیارت عاشوراء، نقطه عطف ایجاد مقاومت

زیارت عنصر پویای تمدن‌ساز در اسلام است/ زیارت عاشوراء، نقطه عطف ایجاد مقاومت
به گزارش خبرگزاری رضوی، نشست «نقش زیارت در رشد فرهنگ مقاومت» با حضور دکتر محمد صادقیان پژوهشگر و مدرس تاریخ تشیع و معاون فرهنگی دانشگاه شهید مطهری در ادامه سلسله برنامه‌های «چهارشنبه‌های فرهنگ رضوی» به میزبانی خبرگزاری رضوی در بنیاد بین‌المللی امام رضا(ع) برگزار شد.
 
متن کامل سخنان این پژوهشگر تاریخ تشیع در تحلیل مناسبات زیارت و شکل گیری فرهنگ مقاومت در فکر و تمدن اسلامی به شرح زیر است:

موضوع بحث دارای سه مقوله تمدن مقاومت و زیارت است که من ابتدا درباره بحث تمدن سخنانی بیان می کنم.
اگر بخواهیم وارد بحث و تعریف اصطلاحی تمدن بشویم به دلیل اختلاف نظر و دیدگاههای مختلفی که در این زمینه بیان شده در حقیقت وارد گردابی شده ایم که انتهایی ندارد و آخرش هم نتیجه ای را در بر نخواهد داشت برای همین من به اصطلاحات علمی و تعاریف علمی وارد نمی شوم و به یک تعریف تقریبا عرفی از تمدن بسنده می کنم که عبارت است از اتمسفری که بر یک جغرافیای انسانی سایه انداخته به گونه ای که توانسته تمامی انسانهای زیرمجموعه خود را با وجود اختلافات فراوان گرد هم جمع کند و اختلافات آنان را مایه شکوفایی آنان در مظاهر تمدنی نماید. برای دست یابی به چنین امری ما نیازمند به عوامل تمدن سازی هستیم که دستیابی به این هدف را ممکن می سازند این عامل یا عوامل تمدن ساز دارای چند خصوصیتند.

اول باید به قدری مهم باشند که انسانهای بسیاری با وجود اختلافات نژادی اعتقادی سیاسی فرهنگی ... حاضر باشند در ذیل آن گرد هم جمع شوند و بر اساس آن حرکت خود را اغاز نمایند. به طور مثال بیرون کردن دشمنی خاص می تواند یک چنین هدفی باشد که سبب گردد انسانهای مختلف با هم متحد شوند و او را بیرون کنند که در این حرکت دیگر اختلافات اصلا مطرح نمی شود.

دوم باید این هدف به گونه ای باشد که هر یک بتوانند ذیل آن به یک تعریفی از خود برسند که قابلیت جمع شدن در کنار دیگری را توجیه نماید به طور مثال ایرانی بودن یا مسلمان بودن اینها می تواند به عنوان تعاریفی مطرح گردد که به راحتی تمامی اختلافات نژادی و اعتقادی و سیاسی را تحت  الشعاع قرار داده و قابلیت جمع شدن را ایجاد می کند.

سوم باید افراد ذیل آن هدف استانه تحمل خود را به گونه ای افزایش دهند که بتوانند به راحتی اختلافات میان خود و دیگران را بپذیرند و به آن احترام بگذارند زیرا یک موقع شما به اختلاف با دیگری تن می دهید زیرا فعلا چاره ای ندارید اما یک وقت نه تنها می پذیرید بلکه بدان احترام هم می گذارید وقتی شما می بینید که در مرقد ائمه شیعه ع غیر مسلمانان هم حضور دارند شما از حضور آنان احساس ناراحتی نمی کنید بلکه شاد شده و تلاش می کنید که آن نقطه عطفی که سبب شده تا این افراد به زیارت امام شیعه علاقمند بشوند را بیابید و به آن احترام می گذارید حتی اگر آن نقطه عطف را قبول نداشته باشید. مثل این که زرتشتی ها به امام حسین ع احترام می گذارند و در ایام عاشورا برای ایشان مراسم برگزار می کنند به اسم این که امام حسین ع را داماد خود می دانند.

چهارم حرکت از اختلاف نظر به گسترش نظر و دیدگاه. بدین معنا که وقتی ما در کنار هم قرار گرفتیم و به گفتگو درباره ان نقطه مشترک با یکدیگر پرداختیم به دیدگاه و نظرگاهی نسبت به موضوع مورد نظر دست پیدا می کنیم که متعلق به ما نیست و حاصل یک تفکر و اعتقاد دیگری است این نظرگاه سبب می گردد تا ما از نگاه دیگری به موضوع نگریسته و به همان نتیجه ای برسیم که دیدگاه و نظرگاه سابق ما به آن رسیده بود این امر سبب می گردد که ما به یک دیدگاه جامع تری برسیم که در آن غیر از دیدگاه ما نظر دیگری نیز در ان دخیل بوده است
و پنجم دست یابی به شکوفایی و تمدنی که هر یک از افراد ذیل آن احساس بیگانگی با آن ندارند و هر یک سهمی را در تحققش برای خود قائلند و به سبب آن بدان می بالند و آن را متعلق به خود می دانند و خود را نیز همراه با آن می دانند. به چنین امری می توان یک عامل تمدن ساز گفت.

عوامل متعددی در فرهنگ اسلامی هست که می تواند کارکرد تمدن سازی داشته باشد مثل حج که قابلیت جمع کردن مردم ذیل یک مراسم را دارد که این افراد با وجود تمامی اختلافات دینی سیاسی فرهنگی نژادی و مانند آن در کنار یکدیگر جمع می شوند و با یک شکل از لباس با یک جمله ( لبیک)  به انجام یک عمل می پردازند. این امر بهترین جایگاهی است که می تواند انسانها را کنار یکدیگر جمع کند و آنها را آماده نماید تا در خصوص مشترکاتشان به بحث و گفتگو بپردازند.

دیگر نمونه این امر نماز جمعه است که باز در یک شهر از همه گونه اقشار را در کنار هم می نشاند از مرفه ترین و برخوردار ترین افراد تا پایین ترین شخص از نظر جایگاه اجتماعی را گرد هم جمع می کند نماز جماعت هم می تواند تا حدودی این کارکرد را داشته باشد مثلا در یک اداره شاید در یک جلسه عادی یک نیروی خدماتی به خود جرأت نشستن کنار صندلی رئیس را ندهد اما در نماز جماعت به راحتی در کنار او می نشیند و هیچ کدام این عمل را بی توجهی و توهین تلقی نکرده و با راحتی با هم به گفتگو می پردازند.

زیارت هم چنین نقشی را دارد زیرا ما می بینیم که افراد بسیاری با اعتقادات و اختلافات بسیاری که دارند در آن شرکت کرده و به آن اهتمام می ورزند به نظر من ظرفیت تمدن سازی زیارت به عنوان یک عامل تمدن ساز حتی از حج هم بالاتر است زیرا در حج و یا نماز جمعه و جماعت فقط شاهد حضور مسلمانان در کنار هم هستیم در حالی که زیارت چنین نیست و در ان همه گونه افراد به این امر توجه دارند بارها شده که ما شاهد حضور غیر مسلمانان در مراسم زیارتی ائمه به خصوص امام حسین ع هستیم . در مراسم عاشورا دسته عزادار مسیحیان عراق بخشی از عزاداران حسینی هستند و یا در راهپیمایی اربعین شاهد حضور همه نوع افکار و اندیشه ای در این زیارت می باشیم. حتی غیر مسلمانان اقدام به زدن غرفه و موکب می کنند که نشان از بالا بودن ظرفیت همگرایی زیارت میان اقشار و افکار مختلف اجتماعی دارد.

در تاریخ ما شاهد بحث زیارت به عنوان یک فرهنگ هستیم ابتدا به سوره تکاثر اشاره می کنم که خداوند زائران قبور را مورد شماتت قرار می دهید الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر چرا شماتت می کند زیرا این زیارت برای تکاثر و اختلاف افکنی است . عده ای از اعراب جاهلی برای تفاخر به تعدادشان به شمردن قبرهای مردگانشان و اضافه کردن این تعداد به سکنه حاضر در قبیله برای افزایش تعدادشان کردند که این نوع از زیارت به این هدف مورد شماتت قرآن قرار گرفت اما این سبب نگردید تا خداوند برای جلوگیری از تکرار چنین اتفاقی به حذف صورت مسئله اقدام کند بلکه شاهد آن هستیم که پیامبر ص خود به زیارت اهل قبور در بقیع اهتمام داشته و اهمیت آن را برای مسلمانان گوشزد می کرد.

در ادامه می بینیم که گزارشهایی در خصوص زیارت قبر  حضرت حمزه توسط حضرت زهرا سلام الله علیها وجود دارد که به کرات اتفاق می افتاده است . پس از نظر فرهنگ اسلامی و شیعی، زیارت بزرگان دین به عنوان یک عمل پسندیده تأیید  شده است. زیارت قبر پیامبر ص به عنوان یکی از این موارد مورد تأکید بوده است تا جایی که حتی در روایت نشانه قبولی حج تلقی گردیده که اگر کسی به حج برود و به زیارت قبر پیامبر ص نرود حجش قبول نیست.

پس از این بزرگواران تا امام حسین ع تقریبا ما بحث زیارت قبر ائمه را به صورت جدی نداریم. زیرا قبر حضرت زهرا که نامعلوم بود قبر امیرمومنان نیز تا زمان هارون نا مشخص بود و درباره امام حسن ع نیز گزارشی نسبت به تقید افراد برای زیارت قبر شریف ایشان به ما نرسیده است. اولین کسی که به صورت رسمی و جدی زیارتش مطرح می گردد امام حسین ع است که اولین بار در جریان زیارت اربعین جابر مطرح شده است. جابر غسل می کند و خود را به قبر می رساند و در اربعین آن حضرت ایشان را زیارت می کند بعد از ان موضوع زیارت قبر امام حسین ع د رمیان شیعیان وعلاقمندان اهل بیت به عنوان یک عمل عبادی مطرح می شود. اوج این مطلب مربوط به زمانی است که امام باقر ع زیارت عاشورا را به اصحاب خود تعلیم می دهند. زیارت عاشورا یکی از خاص ترین زیارتنامه های موجود در فرهنگ شیعی است که تقریبا زیارتنامه ای مانند آن وجود ندارد زیرا در همه زیارتنامه ها مسئله سلام به امام و لعن بر دشمنانشان به صورت کلی وجود دارد اما این که افراد مورد لعن به صورت علنی مورد حمله قرار گیرند تقریبا در جای دیگری تکرار نشده است شخصیت هایی مانند ابوسفیان معاویه یزید عمر سعد شمر عبیدالله بن زیاد آل بنی امیه آل زیاد ال مروان موارد بی تکرار در میان ادبیات زیارتنامه خوانی است. در این زیارت نامه امام دقیقا نقطه زنی می کنند و جالبی این است که دقیقا در زمان حکومت بنی مروان حضرت لعن آل مروان را در زیارت عنوان می کنند و این زیارتنامه هم امر مخفی نبوده که فقط خاصان بدانند بلکه امر رایجی میان شیعیان بوده به طوری که در زمان امام صادق ع اصحاب نسبت به تفاوت کلمات میان زیارت نامه ای که از امام باقر ع و امام صادق ع شنیده بودند با هم صحبت می کنند.

خب این ادبیات دقیقا ادبیات مبارزه و مقاومت است و شاید به همین دلیل است که وقتی شیعیان به زیارت قبر آن حضرت می رفتند و در زیارتنامه های خود چنین جملاتی را بر زبان جاری می کردند عباسیانی را که هیچ دخالتی در قتل امام حسین ع نداشتند بلکه خود آنها در ابتدای قیام از جمله خونخواهان ایشان بودند را به وحشت می اندازد و به شکل های مختلفی موجبات ممانعت از زیارت را فراهم می ساختند. تا جایی که در زمان متوکل ابتدا جریمه مالی و بعد قطع دست و یا قتل برخی از زائران را شرط زیارت قرار دادند اما هیچ یک نتوانست مانع زیارت گردد بنابراین می توان چنین استنباط کرد که زیارت امام حسین ع در آن دوره تبدیل به یک حرکت سمبلیک در راستای مقاومت در برابر ظلم شده بود. گویا افرادی که به زیارت امام حسین ع می رفتند با این حرکت خود به نوعی اعلام موضع می کردند در برابر ظالمان زمانه خود و این رابطه میان زیارت و مقاومت در برابر ظلم و همچنین ظرفیت زیارت را در ظلم ستیزی کاملا اشکار می کند
ما در جای دیگری هم این مسئله را به خوبی می توانیم مشاهده کنیم.
در مراسم قالی شویان اردهال کاشان این امر به خوبی قابل رصد است در این مراسم مردمی  چوب به دست به سمت مرقد امام زاده مورد نظر حرکت کرده و یک قالی را به نشانه جنازه آن امام زاده شهید، برداشته و به کنار رودخانه برده و آن را به نماد غسل شهید شسته و مجددا به مرقد او باز می گردانند شکل برگزاری این مراسم کاملا شکل یک مراسم مقاومتی و دارای پیام آمادگی برای مقابله با ظلم است. دیدن این مراسم به خوبی این تصور را در ذهن بیننده ایجاد می کند که این افراد به دلیل حسرتی که از عدم امکان یاری آن امام زاده مقتول در قلب خود احساس می کنند هر ساله با برپایی این مراسم به گونه ای با آرمانهای او عهد می بندند که راهش را دنبال کنند و تسلیم ظلم نشوند. مانند همین پیام در مراسم عزاداری امام حسین ع نیز وجود دارد و آن حسرت از عدم امکان یاری امام حسین ع کاملا در میان عزاداران احساس می گردد. بنابراین این موارد به خوبی وجود ظرفیت موجود در زیارت افرادی که در برابر ظلم قیام کرده اند را در زنده نگه داشتن چنین پیامی به ما نشان می دهد.

ما چه مقدار توانسته ایم از این ظرفیت در همراه سازی و هم صدا کردن امتهای مختلف مسلمان و غیر مسلمان در مقابله با ظلم جهانی استفاده کنیم؟ به نظر شما اگر مسلمانان در یک روز خاص برای حرکت پیاده جهت زیارت قبر حضرت ابراهیم ع در الخلیل اقدام می کردند و این حرکت همچون راه پیمایی اربعین از سوی همه مردم دنیا از هر گروه و دسته ای همراهی می شد، چیزی به نام اسرائیل می توانست در این منطقه باقی بماند؟ بدون شک خیر.

ما موضوع زیارت و تأثیر تمدن سازش را در موضوعات مختلفی می توانیم مشاهده کنیم از جمله در بحث زیارتنامه ائمه ع که بحث مفصلی است. اگر فرصتی باشد و ما این حرکت زیارتنامه خوانی را توسط ائمه که به عنوان یک فرهنگ به شیعیان تعلیم داده شده است از جهت مضمون ادبیات و محتوا بررسی کنیم خواهیم دید که چگونه به زیبایی حرکت شیعه را از یک به ظاهر جنبش سیاسی به یک حرکت معنوی و دینی به تصویر می کشد. به خوبی مخاطبان هر دوره زیارتنامه هایی که توسط ائمه ع بیان شده در میان جوامع دوران آن حضرات قابل شناسایی هستند. درهر دوره ای ما می توانیم به میزان فهم شیعیان از شناخت واقعی ائمه از روی زیارتنامه ها پی ببریم و نقش و تأثیری که این شناخت نسبت به تقابل با دشمنان اهل بیت و یاری آنان داشته به خوبی پی برد.

بعد از دوران ائمه در قرن 4 شاهد ظهور آل بویه در بغداد هستیم که شیعه بوده و به امر زیارت اهتمام زیادی داشتند و سبب رونق این امر در میان اقشار مختلف مردم گردید. بعدها ما حساسیت هایی را که برخی از مخالفان شیعه نسبت به برخی قبور ائمه ع شاهدیم را می توانیم در راستای پاسخی بدانیم که آنها در برابر اهمیت یافتن زیارت ائمه از جهت سیاسی و اجتماعی در دوران خود می دانستند. به طور مثال سبکتکین در قرن پنجم به عنوان موسس سلسله غزنویان نسبت به قبر امام رضا ع این جسارت را دارد که مرقد و گنبد ایشان را تخریب می کند این حرکت او در جهت تضعیف شیعیان و مقابله با اندیشه ایشان تفسیر می گردد اما فرزند او محمود غزنوی که در مبارزه با شیعیان کم از پدرش ندارد با کمال تعجب به باز سازی قبر امام و ساخت یک گنبد برای آن اقدام می کند ودلیل این امر را منسوب به خوابی می کند که دیده که ظاهرا در آن خواب حضرت علی ع از او خواسته اند تا قبر امام رضا ع را بازسازی کند . این که این خواب تا چه مقدار راست باشد قابل اثبات نیست اما این را می رساند که محمود غزنوی شاید به نوعی این تخریب را به نفع حکومت خود نمیدیده و ای بسا که آن را عاملی در جهت تضیف قدرت خود میدیده است زیرا چنین گذشت هایی از حاکمی که افتخار خود را کشتن شیعیان به جرم قرمطی بودن می دانست بسیار بعید است . بعد از او فرزندش مسعود نیز همین امر را دنبال کرد و علاوه بر بازسازی قبر امام رضا ع یک مناره نیز به گنبد اضافه کرد.

در دوران صفویه نیز ما توجه به زیارت امام رضا ع را به عنوان یک حرکت سیاسی مشاهده می کنیم که به نوعی تقابل با حکومت سنی عثمانی می توان آن را تفسیر کرد. در دوره شاه عباس که صفویان با عثمانیان روابط جنگی داشتند و این امر سبب گردیده بود تا عثمانیان اجازه زیارت عتبات را به ایرانیان ندهند او سعی کرد تا با پیاده رفتن به زیارت امام رضا ع و دستور ساخت کاروانسراهای متعدددر مسیر این راه و اقامت دو ماهه خود در شهر مشهد و انجام امور خادمی در آن توجه مردم را به این شهر جلب کند در آخر هم اجازه داد تا هر کس به مشهد مشرف شد لقب مشهدی را در ابتدای نام خود بگذارد که تشویق مهمی در ان دوران برای مشهد رفتن بود. این امر سبب گردید تا او بتواند فشاری را که عثمانی ها بر ایرانیان مشتاق زیارت عتبات وارد می کردند کم کند و جایگزینی برای آن ایجاد نماید.

اتفاق دیگری که ظرفیت بالای زیارت را نشان می دهد تکثیر زیارت در جای جای ایران و کشورهایی است که تحت فرهنگ ایران بودند. به طور مثال ما شاهد قبوری با نام امام زاده هستیم که در حقیقت امام زاده نیستند بلکه از نوادگان ائمه می باشند و مثلا نسل پنجم و یاششم آن حضرات هستند درحقیقت این افراد سادات محترمی بودند که به ایمان و تقوا مشهور بودند و در میان مردم به پارسایی شهره بودند که پس از مرگشان مردم به زیارت قبر آنها رفته و از مرقد آنان به عنوان مکانی که خداوند عنایت خاص بدان دارد طلب مغفرت و براورده شدن حاجات می کنند.  نکته جالب این ماجرا زیارتگاههایی است که به شکل نمادین درست شده است یعنی نیاز به این امر زیارت به حدی احساس می گردید که مردم اقدام به ایجاد مراقد نمادین برای ائمه می کردند که همان کارکرد قبور اصلی برایشان داشت؛ مانند آنچه در مزار شریف افغانستان وجود دارد و در آن شهر، قبر نمادین امام علی ع وجود داشته و مردم به نیت زیارت قبر حضرت علی ع به زیارت این مکان می روند مانند همین مطلب در هند نیز وجود دارد که قبور نمادین سیزده معصوم پاک از پیامبر ص گرفته تا امام حسن عسکری ع کنار هم درست شده مردمی که امکان سفر زمینی در آنروزگاران را به عتبات نداشتند با زیارت این قبور نمادین زیارت آنان را نیت می کردند که خود نشان از اهمیت بحث زیارت و ظرفیتی دارد که هنوز ما نسبت بدان آن گونه که باید توجه نکرده و برنامه ای برایش نداریم.

در پایان اشاره ای به موضوع زیارت اربعین به عنوان یکی از عوامل مهم مقاومتی در دوران معاصر را لازم می دانم که از زمانهای بسیار دور آغاز شده و کم کم تبدیل به نمادی برای تقابل با ظلم شده است در دوران صدام گزارشهای متعددی را داریم از این امر که نیروهای بعثی به شدت با این پیاده روی مقابله کرده و زائران آن حضرت را در طول مسیر مورد آزار و شکنجه و گاه قتل قرار می دادند. این حرکت که یک حرکت کاملا صلح آمیز و بدون کمترین هزینه برای دولت وقت بوده، چه پیامی را باخود داشته که ظالمان زمانه آن را نوعی اعتراض به خود و خطری برای بقای حکومتشان می دیدند؟ امروزه این ظرفیت تا چه مقدار برای انتقال فرهنگ شیعی و طرح مفاهیم مشترک با تمامی ادیان ابراهیمی و حتی انسانهای آزاده ای که در سراسر دنیا وجود دارند مورداستفاده قرار گرفته است؟ اینها همه بیانگر مسائلی است که در موضوع زیارت مطرح است و ما هنوز پاسخی علمی و درست بدان نداده و کار بسیاری را می طلبد که باید توسط اندیشمندان دنبال کرده و به سرانجام برسد.
https://www.razavi.news/vdchv-nzk23nz6d.tft2.html
razavi.news/vdchv-nzk23nz6d.tft2.html
کد مطلب ۱۱۶۸۰۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما