۰
تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۲۸
به مناسبت سالروز میلاد امام جواد(ع)؛

از امام محمدتقی جوادالائمه(ع) چه می دانیم؟

از امام محمدتقی جوادالائمه(ع) چه می دانیم؟
به گزارش سرویس دین و زندگی خبرگزاری رضوی، امام نهم كه نامش «محمد»، كنیه اش «ابو جعفر» و معروف‏ترین القاب او «تقی» و «جواد» است، در در 10 رجب المرجب و به روایتى در 19  رمضان المبارک سال 195 هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد. پدر بزرگوارشان حضرت امام علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف تحیه و الثناء) و مادر گرامیشان بانویى پرهیزکار به نام سبیکه می‎باشد که امام رضا (ع) وى را خیزران نامید.
سبیکه از اهالى نوبه در سرزمین مصر و از خاندان قبطیه همسر رسول خدا (ص) بود.
امام نهم شیعیان (ع) مانند جده اش فاطمه زهرا (س)، زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت و نهایتاً در آخر ماه ذی‎القعده سال 220 هجری قمری در 25 سالگی به شهادت رسید، مرقد شریف آن حضرت (ع) در کاظمین در جوار مرقد مطهر جد بزرگوارشان حضرت امام موسی کاظم (ع) قرار دارد.
امام محمد تقی (ع) همچنین به باب الحوائج شهرت دارد.
جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) مشهورترین القاب آن حضرت (ع)، و رضی و متقی از دیگر القاب ایشان است.

زندگی‎نامه حضرت امام جواد (علیه السلام)
امام جواد (ع) هنگام شهادت جانگداز پدر ارجمندش حضرت امام رضا (ع) در اواخر ماه صفر سال 203 هجری قمری، 8 ساله بود که مقام امامت به ایشان انتقال یافت و به همین دلیل جوانترین امام شیعیان نام گرفت.
دوران 17 ساله امامت حضرت جوادالائمه (ع) با حکومت مأمون و معتصم خلفای جنایتکار عباسی، همزمان بود.
یکی از همسران امام جواد (ع) ام الفضل دختر مأمون عباسی بود که از وی فرزندی نداشت.
زوجه دیگر آن حضرت (ع) هم سمانه مغربیه و مشهور به ام ولد بود.
حضرت جوادالائمه (ع) دارای 4 فرزند پسر و 4  دختر به اسامی حضرت ابوالحسن امام علی النقی الهادی (ع) امام دهم شیعیان، ابواحمد موسی مبرقع، ابواحمد حسین، ابوموسی عمران، فاطمه، خدیجه، ام کلثوم و حکیمه می‌باشد.
هنگامی که امام رضا (ع) در سال 200 هجری قمرى، به دعوت و اجبار مأمون عباسى از مدینه به طوس (خراسان) رفت، فرزند خردسالش امام جواد (ع) که شش سال بیشتر نداشت و مانند دیگر افراد خانواده آن حضرت (ع) در مدینه ماند، جانشین ایشان در این شهر بود. حضرت ثامن الحجج (ع) در این سفر، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می‌کرد.
امام جواد (ع) تنها برای غسل و اقامه نماز بر پیکر نورانی پدر در طوس حضور یافت.
البته در برخی اسناد تاریخی هم آمده است که امام جواد (ع) علاوه بر این، در سال 202 هجری قمری نیز برای دیدار پدر بزرگوار خود در زمانی که ولیعهد مأمون بودند، به طوس (مرو) رفت و سپس به مدینه بازگشت.
مأمون عباسی، سیاست و رفتار پدرش هارون‌الرشید برای کنترل امام موسی کاظم (ع)، که آن حضرت (ع) را به بغداد آورده و زندانی کرده بود، را با امام رضا (ع) در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه می‌کوشید که نه تنها در ظاهر امر، مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه‌ای نیز به ایشان دارد.
مأمون در سال 204 هجری قمری و بعد از شهادت حضرت ثامن الحجج (ع) به بغداد بازگشت، ولی این را میدانست که شیعیان پس از امام رضا (ع)، فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت، همچنان تهدیدی برای وی بر جای خواهد ماند، بویژه که مأمون متهم بود امام رضا (ع) را به شهادت رسانده است؛ بنابراین پس از شهادت امام رضا (ع)، نوبت به فرزند عزیزش امام جواد (ع) رسید تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای رسیدن این هدف، بلافاصله آن حضرت (ع) را از مدینه به بغداد فراخواند و ایشان در سال 215 هجری قمرى وارد بغداد شد.
مأمون هنگامى که به مقام و کمالات معنوی وعلمى و فضایل اخلاقی و انسانى امام محمد تقى (ع) آگاهى پیدا کرد، به گرمى از ایشان استقبال کرد و آن حضرت (ع) را بر سایرین از عباسیان و علویان ترجیح و برترى داد و دختر خود ام‎الفضل را به عقد ازدواج آن حضرت (ع) درآورد.
خلیفه ملعون عباسی از این راه به راحتی می‌توانست هم امام (ع) را در کنترل خود داشته باشد و هم رفت و آمد و ارتباط و تماس‌های شیعیان را با آن حضرت (ع) زیر نظر بگیرد.
عباسیان و درباریان مأمون که از تصمیم وى برای ازدواج دخترش با امام جواد (ع) برآشفتند و او را از آینده این کار برحذر داشتند، زیرا ترس آن را داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره ولایتعهدى پدرش امام رضا (ع) هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.
گفته می‌شود آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کردند و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی‌دهد و واجب را از مستحب باز نمی‌شناسد.
مامون که به گفتار بى اساس آنان اعتقادى نداشت و از کمالات و فضایل معنوی و علمی امام جواد (ع) آگاه بود، در مقابل این برخورد و براى نشان دادن شایستگى آن حضرت (ع)، مجلس بحث و مناظره علمى برپا کرد و امام نهم شیعیان (ع) را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم دانشمند دربار عباسی و فقیه بزرگ اهل سنت در آن عصر فراخواند که امام (ع) در این مجلس، به تمامی پرسش‌ها پاسخ گفت و مقام و موقعیت علمی و هوش و ذکاوت آن حضرت (ع) بر همگان آشکار و اثبات شد. پس از آن مأمون دختر خود را به همسری امام جواد (ع) درآورد.
امام جواد (ع) پس از آن و با وجود تکریم و احترام از سوی مأمون، تمایلى به زندگى اشرافى و معاشرت با خلیفه عباسی و درباریان نداشت و به دنبال فرصتى بود که از آن محیط خارج شود.
حضرت جوادالائمه (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت و تا پایان خلافت مأمون در سال 220 هجری قمری در آن شهر ماندگار شد.
همگان امام جواد (ع) را عالمی بزرگ می‎دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود.
احادیث ارزشمند بسیاری از آن امام همام (ع) در کتبی همچون عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب و بحارالانوار نقل شده است.
ام الفضل همسر امام جواد (ع) که در دربار خلافت پرورش یافته و از زندگى اشرافى برخوردار بود، تحمل زندگى زاهدانه و بى آلایش خاندان عصمت و طهارت (ع) را نداشت و از آغاز ورود به مدینه منوره، بناى ناسازگارى در پیش گرفت و برای بازگشت به بغداد اصرار می‌کرد.
حتی چند بار در نزد پدرش مأمون شکایت و گلایه کرد، اما مأمون به شکوائیه هاى دخترش اعتنا نداشت و وى را به زندگى مسالمت آمیز با امام جواد (ع) توصیه مى کرد.
مأمون برای امام محمد تقی (ع) احترام قائل بود و به این که دامادى وى را پذیرفته است، افتخار مى‎کرد.
پس از مرگ مأمون در 17 رجب سال 218 هجری قمرى، برادر ناتنی‎اش معتصم (لعنت الله علیه) به عنوان جانشین وی و هشتمین خلیفه عباسی، خلافت را در دست گرفت.
معتصم عباسی با این که در ظاهر براى امام جواد (ع) احترام قائل بود ولى در باطن نسبت به مقام و منزلت آن حضرت (ع) و شایستگى وى براى رهبرى مسلمین رشک مى برد و درصدد تحقیر و شهادت ایشان برآمد؛ لذا در اولین سال حکومت خود و براى کنترل و مراقبت بیشتر حضرت جوادالائمه (ع)، ایشان را به بغداد فراخوان و در حقیقت تبعید کرد و آن حضرت (ع) به ناچار به همراه همسر خود ام‎الفضل مدینه را ترک کرد و به بغداد رفت.
امام نهم شیعیان هنگامی که عازم بغداد شد، فرزند گرامی خود امام على النقى (ع) را در مدینه جانشین خود کرد.
حضرت امام جواد (ع) در طول عمر با برکت و کوتاه مدت خویش، دوبار (در سال‌های 215 و 220 هجری قمری) به بغداد مسافرت کرد که هر دو بار، مصادف با ماه محرم بود.
معتصم به خاطر کینه و دشمنی که نسبت به اهل بیت (ع) و شیعیان آنان داشت، به بهانه هایى، محدودیت‎هاى جدیدی براى آنان و بویژه امام جواد (ع) قائل مى‎شد.
حضرت باب الحوائج امام محمد تقى (ع) در این سفر، چند ماه بیشتر در بغداد زندگى نکرد و سرانجام در آخر ذى القعده همان سال (220 هجری قمری) و به وسیله زهرى که همسرش ام الفضل به تحریک برادرش جعفر بن مأمون و به دستور عمویش معتصم عباسى به آن حضرت (ع) خورانید، مسموم گردید و پس از چندى و در حالی که تنها ۲۵ سال از عمر شریفش میگذشت، به شهادت رسید.
پیکر پاک و نورانی امام جواد (ع) در مقابر قریش بغداد، در کنار مرقد مطهر و شریف جد بزرگوارش حضرت باب الحوائج امام موسى بن جعفر الکاظم (ع) که هم اکنون معروف به کاظمین، و ملجاء و پناهگاه عاشقان و شیعیان و ارادتمندان است، مدفون شد.
امام جواد (ع) در میان 12 امام معصوم (ع) از نظر سنى، زودتر از دیگران به مقام امامت نایل گردید و از نظر سال‎هاى عمر، سن پایین‎تری نسبت به دیگر ائمه بزرگوار (ع) داشت.

امام جواد(ع)؛ ویژگی های اخلاقی، عمر کوتاه و خدمات
امام جواد(ع) با همگان با ادب و احترام برخورد می کردند. این امر باعث جذب مخالفان و دشمنان امام به سوی ایشان می شد. سازش و نرم خویی با دوستان و شیعیان نیز از صفات ایشان است.
 1- دلیل شناخت کمتر نسبت به امام جواد(ع)
امام جواد(ع) به دو دلیل، در بین مردم نسبت به دیگر امامان(ع) کمتر شناخته شده است:
اول) کمی سن و کوتاه بودن عمر آن حضرت:
بنابر آنچه در تاریخ آمده است، امام جواد(ع) در 8 سالگی به امامت رسید و در سن 25 سالگی به شهادت رسید. لذا کوتاه بودن عمر حضرت جواد(ع) یکی از دلایلی است که می توانیم بگوییم که امام جواد(ع) نسبت به ائمه دیگر که از عمر بیشتری برخورد بودند، کمتر در بین مردم مطرح شده است. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حدیثی شیعه آمده، ما در مورد امام جواد(ع) معارف کم نداریم، یعنی دانستنی ها و مطالب زیادی داریم که متاسفانه این ها کمتر در میان شیعه مطرح شده است. اگر نویسندگان و اهل تحقیق بتوانند در این زمینه میراث فرهنگی و علمی زندگی دوران امام جواد(ع) را برای مردم تشریح و مطرح کنند، شاید بتوان گفت که آنچه که در مورد امام نهم حضرت جواد(ع) وجود دارد، نسبت به ائمه دیگر کمتر نیست.
دوم) شرایط خاص دوران امام(ع):
امام جواد(ع) در دوره و زمان خاصی از تاریخ زندگی می کردند که با پیچیدگی ها و مسائلی روبه رو شد که این موارد در زندگانی سائر امامان شیعه(ع) کمتر وجود داشت. امام(ع) در دوران حکومت «مأمون» و «معتصم» عباسی زندگی کردند. در این دوران حکومت عباسیان در افولی قرار گرفته بود که با مرگ مأمون عباسی و قدرت گرفتن معتصم، رو به نزول بیشتر گرایید. زمانی که یک حاکم قدرتمند در در جامعه زندگی می کند بر روی تمام مسائل آن زمان تاثیر دارد؛ مانند وقتی که «یزید» به حکومت رسید و امام حسین(ع) در برابر او قیام کرد و آن حادثه مهم اتفاق افتاد و نقطه اوجی شد که در زمان سایر ائمه و امامان معصوم(ع) وجود ندارد.
2- ویژگی های اخلاقی و علمی امام جواد الائمه(ع)
1. اخلاق حسنه
حضرت جواد الائمه(ع) این ویژگی را از جدّ بزرگوارشان پیامبر مکرم حضرت محمدبن عبدالله(ص) به ارث بردند. در قرآن هم تاکید شده که مسلمانان از اخلاق پیامبر(ص) الگو و سرمشق بگیرند، به مسلمانان توصیه که در رفتار و زندگی خودشان در تمام مراحل باید از پیامبر(ص) الگو بگیرند. فرزندان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مانند پیامبر بزرگوار(ص) متّصف و متخلّق به آن اخلاق نیکو و حسنه هستند.
2. علم فراوان
یکی از ویژگی های دیگر امام جواد(ع) علم فراوان و وسیع ایشان است؛ چنانچه پدران بزرگوارشان هم این علم وسیع (علم لدنی) را داشتند و به معنای واقعی کلمه عالم بودند. این امر در مناظراتی که ایشان انجام دادند که نمونه های آن وجود دارد قابل مشاهده است. ما شیعیان معتقد هستیم که این علم از طریق اجدادشان منتقل شده، یعنی به قدرت الهی، علم پیامبر(ص) به امام علی بن ابی طالب(ع) و نسل به نسل تا حضرت مهدی موعود(عج) منتقل شده و این علم لدنی که خداوند در اختیار این الگوهای بشریت گذاشته در نزد امام جواد(ع) هم بوده است.
3. تقوا و پارسایی
امام جواد(ع) مانند همه امامان شیعه، الگوی کامل تقوا و پارسایی و نمونه بارز عبادت، بندگی و سجده های طولانی برای خداوند بودند.
4. ادب و گشاده رویی با دوست و دشمن
امام جواد(ع) با همگان با ادب و احترام برخورد می کردند. این امر باعث جذب مخالفان و دشمنان امام به سوی ایشان می شد. سازش و نرم خویی با دوستان و شیعیان نیز از صفات ایشان است.
5. حرّیت و آزادگی
همه ائمه اهل بیت(ع) از این ویژگی برخوردار بودند. آن بزرگواران هیچ گاه تسلیم ظلم و ستم نمی شدند و حاضر بودند در این راه تمام سختی ها را تحمل کنند. این ویژگی الگویی برای ماست که در هیچ زمانی ظلم و ستم را قبول نکنیم و با آزادگی، اعتقادات و مبانی خودمان را مطرح کنیم و تسلیم فتنه ها و توطئه های دشمنان قسم خورده اسلام و مخالفان نشویم. در این زمان که حمله به مقدسات مسلمانان از سوی آمریکائی ها و صهیونیست ها با چاپ و نشر کاریکاتورها و فیلم ها شروع شده مسلمانان و به ویژه پیروان واقعی اهل بیت(ع) می بایست با وحدت و یکپارچگی خاص با حضور در راه پیمائی ها و تظاهرات به مبارزه با استکبار جهانی برخیزند که همین کار هم کردند.
3- کرامات مهم در زندگی حضرت جواد(ع)
اول) تولد حضرت(ع)
تولد امام جواد(ع) ـ که در اواخر عمر امام رضا(ع) رخ داد ـ یک کرامت الهی بود؛ آن چنانکه امام رضا(ع) بارها از حضرت جواد(ع) به عنوان مولودی پرخیر و بركت یاد می کرد. «ابو یحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا - علیه السلام -، فرزندش ابو جعفر را كه خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«این مولودی است كه برای شیعیان ما، با بركت تر از او زاده نشده است». دو تن از شیعیان به نام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» هم می گویند: در محضر امام رضا - علیه السلام - بودیم كه ابو جعفر را آوردند، عرض كردیم: این همان مولود پرخیر و بركت است؟ حضرت فرمود: «آری، این همان مولودی است كه در اسلام بابركت تر از او زاده نشده است». دلیل این خیر و بركت و کرامت خاصّ این بود كه عصر امام رضا(ع) عصر ویژه ای بوده و تعیین جانشین و معرفی امام بعدی، با مشكلاتی روبرو شده بود كه در عصر امامان قبلی، بی سابقه بود؛ زیرا از یك سو پس از شهادت امام كاظم(ع) گروهی كه به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزه های مادی، امامت حضرت رضا(ع) را انكار كردند و از سوی دیگر امام رضا(ع) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاكی بود كه امامان دوازده نفرند كه نه نفر آنان از نسل امام حسین خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(ع)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال می برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(ع) را انكار می كردند. گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» از سران «واقفیه» بود که طی نامه ای به امام رضا(ع) او را متهم به عقیمی كرد و نوشت: چگونه ممكن است امام باشی در صورتی كه فرزندی نداری؟! امام(ع) هم در پاسخ نوشت: "از كجا می دانی كه م دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمی گذرد كه خداوند پسری به من عطا می كند كه حق را از باطل جدا می كند".
دوم) امامت حضرت(ع) در کودکی
اینکه امامت به قدرت الهی به یک نوجوان هشت ساله که هنوز به سن بلوغ نرسیده است منتقل شد یک کرامت مهم بود؛ آنچنانکه پیش از این، نبوت به حضرت عیسی(ع) در نوزادی داده شده بود.
سوم) مناظرات علمی حضرت(ع)
مناظراتی که امام(ع) با دانشمندان فرقه ها و مذاهب مختلف در این دوره دارد، بسیار مهم است. اینکه چگونه یک نوجوان می تواند در مناظرات و بحث های مختلف اسلامی و فکری با دانشمندان آن زمان، آنان را مغلوب کند، هم کرامتی بزرگ بود و هم علامتی بر حقانیت امامت ایشان.
4- شاگردان امام جواد(ع)
امام جواد(ع) با وجود کوتاهی دوران حیات و امامت، شاگردان بزرگی را تربیت می کنند؛ امثال «حضرت عبدالعظیم حسنی»، «جناب علی بن مهزیار اهوازی»، «فضل بن شاذان نیشابوری»، «محمد بن سنان زاهری»، «ابونصر بزنطی کوفی» و «دعبل خزاعی» از شاگردان آن حضرت هستند که نزد ایشان، رشد علمی یافته و تربیت شدند و یا از آن حضرت(ع) حدیث نقل کردند. روایان احادیث جواد الائمه(ع) تنها محدثان شیعه نبودند؛ بلكه علماء و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كرده‏اند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى‏» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. همچنین «حافظ عبدالعزیزبن اخضر جنابذى‏» در كتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانى مانند «ابو بكر احمدبن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبى» و «محمدبن مندة بن مهربذ» در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كرده‏ اند.
5- شهادت امام جواد(ع)
مأمون خلیفه عباسی که چون سایر خلفای بنی‌عباس از نفوذ باطنی امامان معصوم(ع) در بین مردم هراس داشت سعی کرد ابن الرضا(ع) را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد که یکی از حیله‌های وی برای اینکار ازدواج دخترش با امام بود. لذا دختر خویش «ام الفضل» را به ازدواج حضرت امام جواد(ع) درآورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه، بر امام گمارده باشد. دلیل دیگری که مأمون دختر خود را به ازدواج امام در آورد کشاندن امام به سمت خود بود؛ چرا که تصور می کرد امام با این وصلت مجذوب مادیات و جاه و مقام شده، قداست وی خدشه دار و از راه اصلی منحرف، شیعیان متفرق شده و مأمون خود قوی می شود. مأمون همچنین می خواست با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز داشته، خود را دوستدار و علاقه مند به آنان نشان دهد. امام جواد(ع) نیر ـ که مانند بقیه امامان(ع) از آینده اطلاع داشت و هیچ کاری را بدون آگاهی انجام نمی داد ـ بخوبی از دسیسه های مأمون آگاه بود و با علم به وصلت با دختر وی رضایت داد. یکی از دلایل پذیرش این وصلت از سوی امامان، حفظ شیعیان از دسیسه های کینه توزانه مأمون حفظ کند. لذا امام(ع) اگرچه تن به این ازدواج داد، اما شواهد تاریخی گواه این حقیقت است که مأمون نتوانست به حیله‏ های از پیش تعیین شده خود دست یابد. امام جواد(ع) تا پایان خلافت مأمون در مدینه ساکن بود و پس از مرگ مأمون به دستور معتصم عباسی و در سال 220 هجری قمری، به همراه همسرش(ام الفضل) به بغداد رفت. ایشان در ماه ذی قعده همان سال مسموم و در آخر آن ماه به شهادت رسید.
مزار مطهر آن حضرت در کاظمین(بغداد) و در کنار قبر جدش «امام کاظم(ع)» هم اکنون قبله حاجات عابدان و موحدان و پیروان اهل البیت(ع) از سراسر جهان است.است.
"سلام الله علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یُبعث حیّا"
6- معرفی منابع امام جواد(ع)
درباره تاریخ اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ـ عموماً ـ و امام جواد(ع) ـ خصوصاً ـ کتاب های فراوانی منتشر شده است که هم به صورت تشریحی و هم توصیفی در این مورد بحث کرده است. مانند کتاب معجم ما کتب عن الرسول(ص) و اهل بیته(ع) اثر «عبدالجبار الرفاعی» که در واقع یک دایرة المعارف بزرگ می باشد و در 10 جلد چاپ شده است. کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة از «مرحوم آغا بزرگ تهرانی» و سائر کتب رجالی و حدیثی و تاریخی بزرگان شیعه مانند «شیخ کلینی»، «شیخ مفید»، «شیخ صدوق»، «علامه برقی» و «شیخ طوسی» هم پر است از آثار مختلف که اهل علم و نخبگان با آنها آشنا هستند.
به غیر از این کتاب ها، منابع زیر را نیز می توان معرفی کرد:
الف) کتاب‌های عربی
1. اعلام الهدایة؛ الامام محمدبن علیّ "الجواد"علیه السلام؛ لجنه التالیف فی المجمع العالمی لاهل البیت(ع)، قم المقدسه 1422ق، 251ص.
2. الامام التاسع أبو جعفر محمد الجواد علیه السلام، الشيخ محمدحسن القبيسى العاملى، بيروت: 1403ه ـ 1983م ، 117ص .
3. الامام الجواد علیه السلام، السيد عبدالرزاق الموسوى المقرّم ، النجف الاشرف: المطبعة الحيدرية، 1371ه، 103ص.
4. الامام الجواد علیه السلام، لجنة التأليف فى مؤسسة البلاغ، طهران: مؤسسة البلاغ، ط 2 1409ه 1989م ، 119ص.
5. الامام الجواد علیه السلام؛ قدوة و أسوة، السيد محمدتقى المدرسى، طهران: رابطة الاخوة الاسلامية 1363ش / 1984م، 72ص.
6. الامام الجواد علیه السلام من المهد الى اللحد، السيد محمدكاظم القزوينى، بيروت: مؤسسة البلاغ، 1408ه.
7. الامام محمد بن على الجواد علیه السلام، عبد الزهراء عثمان محمد، مشهد: مجمع البحوث الاسلامية، 1408ه 149ص20 .
8. الامام المعجزة محمد الجواد علیه السلام؛ سيرة و دراسة و تحليل، كامل سليمان ، بيروت: دار الكتاب اللبنانى .
9. الحياة السياسية للامام الجواد علیه السلام؛ نبذة يسيرة؛ السيد جعفر مرتضى العاملى، بيروت: الدار الاسلامية، 1405ه ـ 1985م، 117ص.
10. محمد الجواد علیه السلام، الامام المعجزة(سيرة و دراسة و تحليل)، كامل سليمان، بيروت: الشركة العالمية ـ 1988م، 360ص .
11. مسند الامام الجواد علیه السلام، الشيخ عزيز الله العطاردى. مشهد: الموتمر العالمى للامام الرضا(ع) ، 1410ه، 355ص .
12. أبوجعفر؛ محمد الجواد علیه السلام...[تاسع أئمة اهل البيت الطاهر"صلوات الله عليهم اجمعين"،مولده و وفاته و مدة عمره و مدفنه فی اعيان الشيعة] السيد محسن الامين العاملی، بيروت: دارالتعارف للمطبوعات، 1403ه ـ 1983م .
ب) کتاب‌های فارسی
1. پیشوایان هدایت؛ جواد الائمه، حضرت امام محمدتقی(ع) ؛ تألیف: گروه پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع)؛ ترجمه: اداره ترجمه مجمع جهانی اهل بیت(ع)، قم: انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(ع) وزیری، 385 ص.
2. امام جواد(ع)، گروه نويسندگان مؤسسة البلاغ، ترجمه: محمود شريفى، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، 1368، جيبى، 168ص؛
3. امام محمد تقى(ع)، سيد كاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشاراتى فيض كاشانى، 1370، رقعى، 49 ص؛
4. پيشواى نهم حضرت امام محمدتقى(ع)، گروه نويسندگان، چاپ مكرر، قم، مؤسسه در راه حق، 1371، رقعى، 56 ص؛
5. تحليلى از زندگانى و دوران امام محمدتقى(ع)، فضل الله صلواتى، اصفهان، انتشارات خرد، 1364، رقعى، 610ص؛
6. تحليلى از زندگانى و زمان امام جواد(ع)، گروه نويسندگان، زيرنظر قوام الدين وشنوى قمى، قم، مؤسسه احياء و نشر ميراث اسلامى، 1359، جيبى، 138ص؛
7. ذكر حالات حضرت امام محمدتقى(ع) و... ، عباس فيض قمى(م1394ق)، قم، چاپ خانه قم، 1364ق، رقعى، 320ص؛
8. حضرت امام جواد(ع)، گروه كودكان و نوجوانان بنياد بعثت، بازنويسى: مهدى رحيمى، چاپ دوم، تهران، بنياد بعثت، 1374، رقعى، 68ص؛
9. حضرت امام محمدتقى(ع)، عبدالامير فولاد زاده، تهران، انتشارات اعلمى، 1359، وزيرى، 35ص؛
10. حضرت امام محمدتقى(ع)، فضل الله كمپانى(م1414ق)، تهران، انتشارات مفيد،1362؛
12. حضرت امام محمدتقى(ع)، مير ابوالفتح دعوتى، قم، انتشارات شفق، بى تا، وزيرى، 32ص؛
13. زندگانى امام جواد(ع)، احمد صادقى اردستانى، قم، انتشارات نقش، 1376ش، رقعى، 250ص؛
14. زندگانى امام جواد(ع)، سيف الله يعقوبى قمشه‌اى، تهران، مسجد الغدير، 1364، رقعى، 124ص؛
15. زندگانى امام محمدتقى(ع)، حسين عمادزاده(1410ق)، تهران، شركت سهامى طبع كتاب، 1341ش1382/ق، وزيرى، 334ص؛
16. زندگانى امام محمدتقى(ع)؛ نهمين پيشواى معصوم، عبدالرحيم عقيقى بخشايشى، قم، انتشارات نسل جوان، 1357ش ، جيبى، 119ص؛
17. زندگانى امام نهم حضرت امام جواد(ع)، نوشته: هيئت تحریريه مؤسسه در راه حق، ساده‌نويسى، دفتر تحقيق و تأليف كتب درسى، چاپ سوم، تهران، سازمان نهضت سواد آموزى، 1375، رقعى، 24ص؛
18. زندگانى حضرت امام جواد(ع)، مرتضى مدرسى چهاردهى(1407ق)، چاپ پنجم، تهران، انتشارات موسوى، 1361، رقعى، 252ص؛
19. زندگانى سياسى امام جواد(ع)، تألیف: سيد جعفر مرتضى عاملى، ترجمه: سيد محمد حسينى، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1367، رقعى، 144ص؛
20. زندگى امام جواد(ع)، سيد محمد حسينى شاهرودى، تهران، انتشارات فيض كاشانى، 1375، وزيرى، 224 ص؛
21. نگاهى بر زندگى امام جواد(ع)، محمد محمدى اشتهاردى، تهران، نشر مطهر، 1416/ق، رقعى، 144ص؛ 22. نگاهى گذرا بر زندگانى امام جواد(ع)، تألیف: سيد عبدالرزاق موسوى مقرّم(1391ق)، ترجمه: پرويز لولاور، مشهد، بنياد پژوهش‌هاى اسلامى، 1371 ش، وزيرى، 177ص.
23. امام جواد(ع)، اميد اميدار، قم، انتشارات شفق، 1355، جيبى، 32 ص.
https://www.razavi.news/vdcivzav.t1aqq2bcct.html
razavi.news/vdcivzav.t1aqq2bcct.html
کد مطلب ۸۶۱۶۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما