۰
تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۹
تحلیل زندگی روزمره در جامعه پسا انقلابی/ بخش اول

"کراوات" این شیطان کوچک!

عباس کاظمی/ جامعه شناس
"کراوات" این شیطان کوچک!
امر انقلابی موقعیتی خاص و ممتاز به پدیده‌ها داده و آن را سخت درگیر مناسبات تازه، دگرگون‌خواه و سنت‌گرا کرده است. امر انقلابی موقعیتی آفریده است که پدیده‌ها «آنچنان که بودند دیگر نیستند». بنابراین اگر آدم‌ها، چیزها و کالاها نتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند، در مرزبندی ایجادشده به جمع محذوفین فرو می‌غلطند. سیاست‌گذاری فرهنگی در باب چیزها و کالاها نیز نشان‌دهنده جهت گیری‌ها و هویت‌هایی است که آن‌ها در جامعه کسب کرده‌اند. در بستر جامعه انقلابی برخی چیزها تغییر هویت دادند و مانند بسیاری از انسان‌ها به جماعت انقلابی پیوستند (پیکان دیوارهای شهر)؛ برخی چیزها پس از مدتی منازعه از موضع ضدانقلابی‌بودن به‌دلایلی خارج شدند (ویدئو)؛ و برخی چیزها هنوز نمادِ مطلق امر "غیر انقلابی، غیر دینی و غیر ایرانی" باقی مانده‌اند. به نظر می‌رسد در میان موضوعاتی که پیرامون آن‌ها در این فصل پیشین بحث کردیم، کراوات موقعیتی متفاوت دارد.
حساسیت روی کراوات در جامعه انقلابی به این دلیل نبود که کراواتی‌ها انقلابی نبودند (چنانچه برخی از چهره‌های بزرگ انقلاب کراواتی بودند)، بلکه نظم پوششِ انقلابی، قاعده خود را بر انقلابیون تحمیل کرد و با پدیدآوردن پوشش عصر انقلاب، اشکال دیگر را به حاشیه راند. انقلاب در ابتدا نیروهای خود را از میان همه گروه‌های اجتماعی عضوگیری کرد اما بعد گروه‌بندی خاص خود را آفرید. بدین معنا اگر هنگامه انقلاب زمان گوناگونی‌هاست، دوره انقلاب زمان یکدستی، همگونی و وحدت است (وحدت در همه‌چیز: پوشش، ایده و رفتار).
کراوات تفهیم اتهام می‌شود
کراوات به عنوان شیئی تزیینی، جنبه کاربردی متفاوتی در مقایسه با سایر لباس‌ها دارد. اگر بخواهیم به تاریخ کاربرد کراوات توجه کنیم، می‌بینیم شکل‌های اولیه سده هفدهمی کراوات اندکی با مدل‌های امروزین تفاوت دارند. (خاستگاه‌های تاریخی گوناگونی برای کراوات قایل شده‌اند. عمدتا خاستگاه آن را در فرانسه و در طول سی سال جنگ و کشمکش در این کشور می‌دانند. رجوع کنید به:http://www.tie-a-tie.net/blog/the-evoloution-of-the-necktie.)
شکل امروزین کراوات به دهه 1920 برمی‌گردد که تشخصی مردانه همراه با نظافت و آراستگی به آدم‌ها می‌داد. این کاربرد کراوات در بدو ورودش به ایران پذیرفته شده بود، ضمن آنکه معانی و کاربردهای متفاوتی نیز داشته است. در ایرانی که جامعه مدرن را تجربه می‌کرد، کراوات نماد انسان متجدد نیز بود؛ انسانی که خود را با امروزی بودن، شیک بودن و مدرن بودن معنا می‌کرد. این‌طور نیست که کراوات در عصر پهلوی مصرف عمومی پیدا کرده باشد؛ حتی در همان زمان نیز بدبینی در میان برخی نیروهای چپ و مذهبی مشهود بود. پس از انقلاب، کراوات معنای متضادی به خود گرفت و هویتی یکسر ضد انقلابی یافت.
به‌جاست که بپرسیم چرا کراوات زدن به مسأله‌ای عقیدتی و ایدئولوژیک تبدیل شد و مردم را به دو دسته متفاوت تقسیم کرد؟ در حالی که دیگر مظاهر پوشش غربی (کت و شلوار، پوشش‌های رسمی) چندان در مظان تهمت قرار نگرفتند. این‌جاست که تأمل درباره ویژگی‌های فرهنگی کراوات اهمیت می‌یابد. کراوات، این پارچه کوچک که بر گردن خود می‌آویزیم، همچون موجودی جاندار عمل می‌کند و با آن‌که کوچک است می‌تواند معانی بزرگی داشته باشد: "غرب‌زده"، "طاغوتی"، "سلطنت‌طلب"، "تجملاتی"، "بی‌دین"، "قرتی‌گری".
در قرائت رسمی، نه‌تنها نماد آراستگی و نظافت و مردانگی نیست، بلکه نماد حلول شیطان و غرب‌زدگی در بدن و روح آدمی است، چرا که از جهانی سخن می‌گوید که به ما تعلق ندارد. اما چرا کراوات نشانه غرب‌زدگی باشد و همه چیزهای دیگری که بر تن ماست به فراموشی سپرده شود؟ آیا قرار است کراوات بار گناهان همه نشانه‌هایی که ما را سراسر غربی کرده‌اند به دوش بکشد؟ آیا به‌راستی کراوات، فرهنگ غربی را نمایندگی می‌کند؟ با مطالعه دیدگاه کسانی که کراوات را شیء سیاسی قلمداد می‌کنند به اتهامات زیر پی می‌بریم:
نخست، کراوات نوعی پوشش است که ما را به کفار و بیگانگان شبیه می‌کند؛ پس باید به دلیل شرعی از پوشیدن آن اجتناب کرد.
یکی از کارهایی که کفار و دشمنان امت اسلامی سعی در ترویج آن در بین مسلمانان دارند، تشبه مسلمین به کفار است. گویا آن‌ها دریافته اند که یکی از راه های تهاجم فرهنگی و تغییر فرهنگ مسلمانان بویژه جوانان مسلمان، تشبه آن‌ها به کفار است. بدین معنا که مسلمانان در لباس، کفش، کلاه، انگشتر، گردن‌بند و سایر پوشیدنی‌ها خود را شبیه کافران سازند؛ همانند پوشیدن کراوات، پاپیون و لباس‌هایی با مدل‌ها و تصاویر مخصوص به کفار که شعار و مروج فرهنگ آنان است. (نجفی، زین العابدین (1388) "تشبه به کفار از منظر فقه امامیه"، وب‌سایت پژوهشکده باقرالعلوم در:
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?page=definition&UID=35801.
همچنین می‌توان به احکام شرعی‌ای ارجاع داد که مراجع تقلید در احتیاط به ترک پوشش کراوات ارایه داده‌اند.
دوم، برخی کراوات را نماد فراماسونری و شیطان‌پرستی می‌دانند.)

هیچ فکر کرده اید که چرا... این نوع پوشاک تزیینی در همه‌جای دنیا تقریبا به یک شکل است و از نظر ساختار عوض نمی‌شود؛ مثلا چرا پایین کراوات به جای هفتی، هشتی نمی‌شود و یا چرا صاف نمی‌گردد. شاید کراوات طرح پارچه‌ای ابلیسک باشد که به صورت وارونه به گردن بشر بسته‌اند. حالا شاید بتوان گفت فراماسون‌ها یا دیگر فرقه‌های کابالایی از این نظر که نماد شیطان را که در همه جای دنیا پخش کرده‌اند راضی نیستند و به دنبال این هستند که به گردن هر انسانی آن را آویزان کنند که اگر هم شده به صورت ظاهر، افسار انسان در دست شیطان باشد. اما از این عقده ناتمام‌نشدنی ابلیس از فرزندان آدم! (زاهدی، علی، "کراوات نماد مسیحیت است یا شیطان" زرقان (6 تیر1393) در:http://salamzarghan.blogfa.com/post/73)

سوم، کراوات همانند صلیب مسیحیت بوده و سمبل و نماد فرهنگ غربی است و برخی نیز آن را بخشی از پروژه صهیونیسم جهانی می‌دانند:
این پدیده غربی که تاریخچه آن به دوره شکل‌گیری صهیونیست‌ها در اروپا باز می‌گردد، اندک اندک در اواخر قرن نوزدهم در میان بقیه ملل جهان، توسط لابی‌ها و سرمایه‌داران یهود، ترویج شده و به عنوان قسمتی از لباس مردان غرب، رسما مرد استفاده قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کراوات به عنوان یکی از بدعت‌های غربی از پیکره پوشش مردان ایرانی به تدریج حذف گردید و به عنوان یک ضد فرهنگ به آن نگاه شد اما با شروع پروژه تهاجم فرهنگی غرب علیه ایران، این نماد ضد ارزش بار دیگر با رنگ و لعاب تجدد وارد برخی از مشاغل شد که به نظر می‌رسد عدم توجه به اشاعه فرهنگ آن در جامعه آثار مخربی در آینده نزدیک برای فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه بوجود بیاورد. ( "کراوات چگونه به یک ارزش تبدیل شد"، پایگاه اطلاع رسانی دزفول نیوز (20تیر 1391) در:http://dezfulnews.com/detail=5874)

چهارم، کراوات مخالف روح ایرانی_اسلامی است. یکی از جدیدترین ماجراها به استفاده از کراوات توسط مشاور رئیس جمهوری در اجلاس داووس برمی گردد. در بسیاری از خبرگزاری‌ها شکل یکسانی از خبر به همراه تصاویر کراواتی مشاور رئیس جمهوری آمده است:
چندی پیش چهل‌وچهارمین اجلاس اقتصادی داووس در کشور سوئیس برگزار شد و رئیس جمهور به‌همراه هیئت همراه و برای استفاده از فرصت‌های به‌وجودآمده در عرصه بین المللی، در این اجلاس شرکت کردند. اما آنچه بیش از همه و در فضای ایستادگی ملت ایران مقابل زیاده‌خواهی‌های غرب و نظام استکبار سبب حیرت می‌شود، پوشش ظاهری مشاور امور بین‌الملل رئیس جمهور در اجلاس داووس است. "محمود سریع‌القلم" که بر اساس شنیده‌ها سه روز پیش از اجلاس داووس به سوئیس سفر کرده بود، با پوششی غربی در این اجلاس شرکت کرده است که تأمل‌برانگیز است. حال باید از آقای روحانی پرسید که چگونه از مشورت‌های چنین مشاوری، استقلال ملی، عزت ملی و روح ایرانی_اسلامی قابل استخراج است؟ ("مشاور روحانی کراواتی شد"، مشرق‌نیوز (20 بهمن) در:http://www.mashreghnews.ir/fa/print/283742.)

 بر مبنای اتهاماتی که وارد شده، کراوات نوعی دشمن کوچک تلقی شده که قرار است از طریق آن ارزش‌های جامعه مهاجم به فرهنگ خودی یورش ببرد. در سال‌های اخیر کراوات دوباره مسأله‌ساز شده و ممنوعیت خرید و فروش آن طرح شده است. در متن خبری که ایسنا در سوم تیر 1394 گزارش داده آمده است: «به فروشندگان کراوات در بوتیک‌ها اعلام شده است تا نسبت به جمع‌آوری کراوات‌ها اقدام کنند.» شومی این پارچه کوچک تا آنجا گسترده شده است که فروشندگان مجبور شده‌اند سربرگ‌های خود را که عکس کراوات بر آن نقش بسته عوض کنند و کراوات‌ها را از گردن مانکن‌های ویترین مغازه‌ها درآورند. همین طور در تابستان 1391 نیروی انتظامی نسبت به استفاده سازمان‌یافته از کراوات در بیمارستان‌ها هشدار داد و اعلام کرد در مدت‌زمانی مشخص به این مسأله پایان دهند. همین‌طور رئیس مرکز مشاوران قوه قضائیه در همایش "اخلاق وکالت" همین هشدار را به آن دسته از وکلای کشور داد که از کراوات استفاده می‌کنند.
مبارزه با کراوات، این شیء کوچک غربی، قرار است نماد غالب‌ترین ارزش‌ها و هنجارهای غربی باشد. شکی نیست که مبارزه با غرب اکنون به مبارزه‌ای شناختی تقلیل یافته است. اگر قرار است نمادهای غربی از جامعه پاک شوند، باید با تمامی لباس‌های غربی (یعنی همه آن‌چیزی که ما امروزه می‌پوشیم) مبارزه شود. اما چرا صرفا به چیزهایی تزیینی همچون کراوات اکتفا می‌شود؟
اگر بخواهیم دقیق‌تر به موضوع نگاه کنیم، در زنجیره همنشینی پوشش، حذف دیگر چیزها به سادگی کراوات نیست؛ مثلا نمی‌شد کت را حذف کرد و شلوار را نگاه داشت یا پیراهن را حذف کرد و دیگر چیزها را نگاه داشت. بنایراین برای فهم علت مخالفت با کراوات، نخست به جنبه تزیینی بودن کراوات در یافتن چنین موقعیتی توجه می‌کنیم؛ دوم به نقشی که کراوات می‌تواند در زنجیره پوشش داشته باشد؛ و در مرتبه سوم، بر کراوات به عنوان نمادِ تلاش برای همسان‌کردن پوشش تمرکز می‌کنیم. بدین معنا ممنوعیت پوشش کراوات در عرصه‌های رسمی و اداریِ جامعه انقلابی، تنها نشانه‌ای از تلاش برای خلق شکلی یگانه از پوشش در جامعه بود. در سال‌های آغازین دهه 1360مسأله اصلی اگرچه پوشش بوده است اما مخالفت با چیزهای تزیینی بیشتر از لباس‌ها ظهور کرده است، چرا که نمونه هایی از کمربند، عینک، مچ‌بند نیز در کنار کراوات ممنوع شد (مقصود همه چیزهایی است که در نظام پوشش جنبه تزیینی دارند و خود بخشی از پوشش مستقل محسوب نمی‌شوند).
این فرایند دگردیسی در شکل پوشش در جامعه انقلابی، ابتدا از مدارس و دانشگاه‌ها و ادارات شروع شد، سپس به فروشگاه‌ها، مغازه‌ها و خیابان‌ها منتهی شده است، و در نهایت به کل زندگی روزمره سرایت کرد. اگرچه کراوات به تمامی از جامعه حذف نشده اما حضور جدی و فراگیری هم در جامعه نداشته است.
در ادامه برای فهم بهتر حیات کراوات در جامعه انقلابی ایران بهتر است آن را در شبکه وسیع‌تری از نظام پوشش (یقه، رنگ، عطر، آرایش مو) قرار دهیم. ...ادامه دارد
(امر روزمره در جامعه پساانقلابی، ص125)
https://www.razavi.news/vdcexx8x.jh8ofi9bbj.html
razavi.news/vdcexx8x.jh8ofi9bbj.html
کد مطلب ۳۹۳۷۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما