دلنوشته های یک جامانده از کربلا
حسین(ع)، روح نامیرای عشق
خورشید نامیرای کربلا، کرامت بی کران و آرامش دل های طوفانی و وارث آدم و خدایی ترین خون خداست که کتاب بی نظیر حماسه سرخش هماره ی تاریخ خواندنی و ستودنی است. حسین (ع) خورشید عاشورای روشن تاریخ است که هفتادودو ستاره، منظومه کربلای او را عاشقانه سروده اند.حسین علیه السلام؛ نزدیکترین نام به خداست که با آمدنش انسان حیران در کوره راه حیات را با سرانگشت اشاره اش به کمال و سعادتی ابدی فراخواند تا برای همیشه تاریخ، چراغ شهادت روشن بماند و کلمات سرخ عاشورا برپیشانی تاریخ حک و ماندگار شود.
حسین(ع)؛ زیبا شناگردریای خون و رهپوی وادی عشق است که در قربانگاه خود و در آخرین لحظات نیز، سرود توحید و رضا را به زیبایی تمام خواند و شهادت را حضور جاوید در تاریخ عنوان کرد و فرهنگ عاشورایی و فرهنگ «هیهات من الذله»را در رگ رگ غیرتمندان جاری ساخت.
خورشید سربند«یاحسین» را به پیشانی بسته و آب، «یا ابالفضل» را قطره قطره می گرید تا همراه با خواهر داغدیده ات، سر بر شانه هایت بگذارند و دریا دریا آوارگی را ضجه بزنند.
اینک و در اربعین جانگدازت، خیل عاشقانت از جای جای جهان با پای ارادت، عاشقانه به دیدارت آمده اند تا در گرد حرمت، با زینب دشت نینوا، همنوایی کنند و ناله سردهند.
عشق هر روز به تکرار توبر می خیزد
اشک هر روز به دیدار تو بر می خیزد
ای مسافر به گلاب نگهم خواهم شست
گردو خکای که ز رخسار ت وبر می خیزد
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
سعیدنوریان/ آبان 96/ اردبیل