اربعین؛ درهم شکننده طرح تجزیه کشورهای اسلامی
سید مصطفی مدرس مصلی (فارغالتحصیل مهندس شیمی از دانشگاه صنعتی شریف و دانشپژوه حوزه علمیه قم)
پرده اول: کردستان و راهبرد تجزیه کشورها و تقسیمات قومیتی
در صد ساله اخیر اگر به تاریخ غرب و سیاستهای نظام سلطه خاصه آمریکا نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که همواره آمریکا در حال دوختن لحاف چهلتکه بوده است!
قاره اروپای امروزی با تقسیمات جغرافیایی فعلی نیز محصول اختلافافکنی آمریکا و انقلابهای مخملین در کشورهایی نظیر یوگسلاوی و چکسلواکی سابق میباشد.
هرچند پیشازاین تاریخ قاره سبز خود مهیای هرگونه تجزیه و چندپارگی بوده است.
نهتنها قاره اروپا بلکه غرب آسیا و آسیای میانه نیز از این سیاست پلید نتوانست جان سالم به در ببرد.
مرزهای کشورهای عربی که امروز شاهدش هستیم محصول توافق سایکس – پیکو میباشد. این توافق بین سایکس (Mark Sykes) دیپلمات انگلیسی و پیکو (George Picot) دیپلمات فرانسوی در نه می 1915 تنظیم و توسط وزرای خارجه دو کشور امضا شد و به قرارداد “سایکس – پیکو” معروف است و هنوز مرزهای کشورهای عربی در چارچوب آن قرارداد تعریف میشوند. مرزها طوری تعیین شدهاند که کشورها دارای مذاهب و قومیتهای مختلف باشند، تا استخوان لای زخم برای روز مبادا حفظ شود!
و اکنون غده سرطانی اسرائیل در پی آن است که کار نیمهتمام سایکس - پیکو در سال 1915 را به اتمام برساند!
در جون 2006 خانم رایس وزیر امور خارجه بوش پسر در تلآویو و در حضور نخستوزیر اسرائیل، اولمرت، اصطلاح “خاورمیانه جدید” را بهجای اصطلاح قبلی “خاورمیانه بزرگ” مطرح کرد.
این بیان، تأییدی بود بر “نقشه راه نظامی”آمریکا- اسرائیل- انگلیس در خاورمیانه. این طرح تدوین شده بود که طبق آن، مراحل متعددی برای سالیان متمادی ناپایداری، آشوب و خشونت از لبنان، فلسطین، سوریه، عراق تا خلیجفارس، ایران و افغانستان را در بر خواهد گرفت. این طرح که بهوسیله وزیر خارجه آمریکا و نخستوزیر اسرائیل معرفی شد و از حمله به لبنان شروع شد؛ درصدد اعمال فشار برای “آشوب سازنده” (Constructive chaos) در تمام منطقه است. “آشوب سازنده” توسط سه کشور فوقالذکر شرایط را طوری فراهم خواهد کرد تا نقشه جغرافیایی جدیدی برای منطقه برای نیازهای ژئواستراتژیک، فراهم سازند.
و حال بعد از گذشت یک دهه این پروژه با موضوع تجزیه کردستان پیگیری شد.
پرده دوم: تبدیل تهدید به فرصت
وقتی رفراندوم کردستان صورت گرفت، با خودم گفتم واقعاً ما برای معکوس ساختن این روند چه میتوانیم بکنیم؟ چگونه این تهدید را میتوانیم به یک فرصت ناب تاریخی بدل ساخته و تاریخ را از نو بسازیم؟
چگونه میتوانیم مرزها را برداریم؟ چگونه میتوانیم امتها را به امور والاتر و متعالیتری رهنمون سازیم که بهجای قومیت و نژاد خود، این امور را مدار تصمیمات خود قرار بدهند؟! اساساً میتوانیم چنین چیزی را تخیل کنیم؟ آیا روزی میرسد که مردمان این منطقه خود پیشتاز برداشتن مرزها شوند و ارادههای سیاسی مستکبرانه را در هم شکنند؟!
حتی تخیل چنین چیزی هم بسیار شورانگیز و حماسی است... .
پرده سوم: اربعین و فرصت تاریخسازی شیعه
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»
شیعه یعنی زبان گویای فطرت.
شیعه یعنی ازدهار و شکوفایی خویشاوندی فطری.
شیعه یعنی اثاره و جوشش عقلانیت متعالی.
به نظر میرسد فرصت تاریخی اربعین بستری بسیار عالی برای شکوفایی خویشاوندی فطری میان همه انسانهایی است که ارزشهای فطری برای ایشان معنا دارد.
در زمانه کنونی که جریان باطل ظلم و جنایت را بهحداعلای خود رسانده، زمینه شنیدن شدن ندای فطری حضرت سیدالشهدا علیهالسلام برای قیام علیه ظلم و ستم و استبداد توسط جهانیان فراهم شده است.
محبت اهلبیت علیهمالسلام خاصه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام نه منحصر به مذهب شیعه بلکه متعلق به تمام مستضعفان جهان میباشد.
ضروری است امت ایران رسالت و نقش تاریخی خود در استفاده از بستر اربعین برای ایجاد توحّد فطری بر محور مودّت فطری سیدالشهدا علیهالسلام ایفا کند.
نهتنها در جریان انقلاب اسلامی بلکه در سراسر مسیر نهضت، سخنان امام خمینی بهعنوان آغازگر عصر نوینی از خردمندی همواره روشنای مسیر ما بوده و هست؛ امام رمز بقای انقلاب اسلامی را چنین تصویر میکند:
«بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن:
1. انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛
2. و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.»
و اینچنین به ملت ایران توصیه میکنند:
«توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بهویژه در عصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئهها عکسالعمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.»
این کلام بسیار گیرا و رساست: وحدت خود را به هر راه ممکن افزایش دهند.
وحدت یک ملت سبب یأس کفار و منافقان است و وحدت ملتها برای نظام سلطه یقیناً کمرشکن خواهد بود!
پیوند ایمانی و عاطفی میان جمهوری اسلامی و دیگر ملتهای مستضعف زمینهساز وحدت بین ملتها و عمق راهبردی ماست که میتوانیم از بستر اربعین نهایت استفاده را برای تقویت این عمق راهبردی بهرهبرداری بکنیم.
همانطور که رهبری دراینباره میفرمایند:
«تکیهگاه یک ملت به عمق استراتژیک اوست دشمنان نمیخواهند ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی از این حمایت و طرفداریای که از او در کشورهای مختلف میشود - که البته بینظیر هم هست - برخوردار باشد. دشمن نمیخواهد این ارتباط برقرار باشد. جمهوری اسلامی باید حفظ این عمق راهبردی را از وظائف خودش بداند. این جزو آن شاخصههای اصلی است.»
«من همیشه تأکید کردهام که ملّت ایران یک عمق راهبردیای دارد که اختصاصی او است و هیچ کشوری را و هیچ نظامی را ما سراغ نداریم که در خارج از مرزهای خودش اینهمه ریشههای لطف و محبت و پیوند عاطفی و پیوند اعتقادی و ایمانی، آنها را به هم وصل بکند، [ولی] ما این راداریم - هم در این چند روز این را مشاهده کردهایم.»
پیشنهاد راهبردی بنده این است که گروههای جهادی و هیئات متعهد و انقلابی، کاروانهای زیارت اربعین را برای مستضعفان کشورهای آذربایجان، ترکیه، ارمنستان، افغانستان، پاکستان، کشمیر، سوریه، کویت، عربستان، یمن، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و حتی تبت راهاندازی نموده و این عمل صالح را با رفتار اخلاقی و پسندیده و فرهنگ غنی شیعه به سرانجام برسانند و این مهم را بهعنوان طلیعه و سرآغازی برای پیوند فطری ملتها و شکلگیری تمدن نوین اسلامی قرار بدهند.
در صد ساله اخیر اگر به تاریخ غرب و سیاستهای نظام سلطه خاصه آمریکا نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که همواره آمریکا در حال دوختن لحاف چهلتکه بوده است!
قاره اروپای امروزی با تقسیمات جغرافیایی فعلی نیز محصول اختلافافکنی آمریکا و انقلابهای مخملین در کشورهایی نظیر یوگسلاوی و چکسلواکی سابق میباشد.
هرچند پیشازاین تاریخ قاره سبز خود مهیای هرگونه تجزیه و چندپارگی بوده است.
نهتنها قاره اروپا بلکه غرب آسیا و آسیای میانه نیز از این سیاست پلید نتوانست جان سالم به در ببرد.
مرزهای کشورهای عربی که امروز شاهدش هستیم محصول توافق سایکس – پیکو میباشد. این توافق بین سایکس (Mark Sykes) دیپلمات انگلیسی و پیکو (George Picot) دیپلمات فرانسوی در نه می 1915 تنظیم و توسط وزرای خارجه دو کشور امضا شد و به قرارداد “سایکس – پیکو” معروف است و هنوز مرزهای کشورهای عربی در چارچوب آن قرارداد تعریف میشوند. مرزها طوری تعیین شدهاند که کشورها دارای مذاهب و قومیتهای مختلف باشند، تا استخوان لای زخم برای روز مبادا حفظ شود!
و اکنون غده سرطانی اسرائیل در پی آن است که کار نیمهتمام سایکس - پیکو در سال 1915 را به اتمام برساند!
در جون 2006 خانم رایس وزیر امور خارجه بوش پسر در تلآویو و در حضور نخستوزیر اسرائیل، اولمرت، اصطلاح “خاورمیانه جدید” را بهجای اصطلاح قبلی “خاورمیانه بزرگ” مطرح کرد.
این بیان، تأییدی بود بر “نقشه راه نظامی”آمریکا- اسرائیل- انگلیس در خاورمیانه. این طرح تدوین شده بود که طبق آن، مراحل متعددی برای سالیان متمادی ناپایداری، آشوب و خشونت از لبنان، فلسطین، سوریه، عراق تا خلیجفارس، ایران و افغانستان را در بر خواهد گرفت. این طرح که بهوسیله وزیر خارجه آمریکا و نخستوزیر اسرائیل معرفی شد و از حمله به لبنان شروع شد؛ درصدد اعمال فشار برای “آشوب سازنده” (Constructive chaos) در تمام منطقه است. “آشوب سازنده” توسط سه کشور فوقالذکر شرایط را طوری فراهم خواهد کرد تا نقشه جغرافیایی جدیدی برای منطقه برای نیازهای ژئواستراتژیک، فراهم سازند.
و حال بعد از گذشت یک دهه این پروژه با موضوع تجزیه کردستان پیگیری شد.
پرده دوم: تبدیل تهدید به فرصت
وقتی رفراندوم کردستان صورت گرفت، با خودم گفتم واقعاً ما برای معکوس ساختن این روند چه میتوانیم بکنیم؟ چگونه این تهدید را میتوانیم به یک فرصت ناب تاریخی بدل ساخته و تاریخ را از نو بسازیم؟
چگونه میتوانیم مرزها را برداریم؟ چگونه میتوانیم امتها را به امور والاتر و متعالیتری رهنمون سازیم که بهجای قومیت و نژاد خود، این امور را مدار تصمیمات خود قرار بدهند؟! اساساً میتوانیم چنین چیزی را تخیل کنیم؟ آیا روزی میرسد که مردمان این منطقه خود پیشتاز برداشتن مرزها شوند و ارادههای سیاسی مستکبرانه را در هم شکنند؟!
حتی تخیل چنین چیزی هم بسیار شورانگیز و حماسی است... .
پرده سوم: اربعین و فرصت تاریخسازی شیعه
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»
شیعه یعنی زبان گویای فطرت.
شیعه یعنی ازدهار و شکوفایی خویشاوندی فطری.
شیعه یعنی اثاره و جوشش عقلانیت متعالی.
به نظر میرسد فرصت تاریخی اربعین بستری بسیار عالی برای شکوفایی خویشاوندی فطری میان همه انسانهایی است که ارزشهای فطری برای ایشان معنا دارد.
در زمانه کنونی که جریان باطل ظلم و جنایت را بهحداعلای خود رسانده، زمینه شنیدن شدن ندای فطری حضرت سیدالشهدا علیهالسلام برای قیام علیه ظلم و ستم و استبداد توسط جهانیان فراهم شده است.
محبت اهلبیت علیهمالسلام خاصه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام نه منحصر به مذهب شیعه بلکه متعلق به تمام مستضعفان جهان میباشد.
ضروری است امت ایران رسالت و نقش تاریخی خود در استفاده از بستر اربعین برای ایجاد توحّد فطری بر محور مودّت فطری سیدالشهدا علیهالسلام ایفا کند.
نهتنها در جریان انقلاب اسلامی بلکه در سراسر مسیر نهضت، سخنان امام خمینی بهعنوان آغازگر عصر نوینی از خردمندی همواره روشنای مسیر ما بوده و هست؛ امام رمز بقای انقلاب اسلامی را چنین تصویر میکند:
«بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن:
1. انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛
2. و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.»
و اینچنین به ملت ایران توصیه میکنند:
«توصیه اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان بهویژه در عصر حاضر، آن است که در مقابل این توطئهها عکسالعمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود، به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.»
این کلام بسیار گیرا و رساست: وحدت خود را به هر راه ممکن افزایش دهند.
وحدت یک ملت سبب یأس کفار و منافقان است و وحدت ملتها برای نظام سلطه یقیناً کمرشکن خواهد بود!
پیوند ایمانی و عاطفی میان جمهوری اسلامی و دیگر ملتهای مستضعف زمینهساز وحدت بین ملتها و عمق راهبردی ماست که میتوانیم از بستر اربعین نهایت استفاده را برای تقویت این عمق راهبردی بهرهبرداری بکنیم.
همانطور که رهبری دراینباره میفرمایند:
«تکیهگاه یک ملت به عمق استراتژیک اوست دشمنان نمیخواهند ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی از این حمایت و طرفداریای که از او در کشورهای مختلف میشود - که البته بینظیر هم هست - برخوردار باشد. دشمن نمیخواهد این ارتباط برقرار باشد. جمهوری اسلامی باید حفظ این عمق راهبردی را از وظائف خودش بداند. این جزو آن شاخصههای اصلی است.»
«من همیشه تأکید کردهام که ملّت ایران یک عمق راهبردیای دارد که اختصاصی او است و هیچ کشوری را و هیچ نظامی را ما سراغ نداریم که در خارج از مرزهای خودش اینهمه ریشههای لطف و محبت و پیوند عاطفی و پیوند اعتقادی و ایمانی، آنها را به هم وصل بکند، [ولی] ما این راداریم - هم در این چند روز این را مشاهده کردهایم.»
پیشنهاد راهبردی بنده این است که گروههای جهادی و هیئات متعهد و انقلابی، کاروانهای زیارت اربعین را برای مستضعفان کشورهای آذربایجان، ترکیه، ارمنستان، افغانستان، پاکستان، کشمیر، سوریه، کویت، عربستان، یمن، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و حتی تبت راهاندازی نموده و این عمل صالح را با رفتار اخلاقی و پسندیده و فرهنگ غنی شیعه به سرانجام برسانند و این مهم را بهعنوان طلیعه و سرآغازی برای پیوند فطری ملتها و شکلگیری تمدن نوین اسلامی قرار بدهند.