نقش گفتگوی مستقیم در همسریابی اسلامی
رجب علی فهیمی/ دکترای حقوق جزاء، استاد جامعة المصطفی العالمیة
نهاد خانواده از منظر اسلام یک نهاد مقدس است در معنویت و سعادت دنیایی و اخروی بشر مؤثر است با ازدواج بسيارى از نعمتها و بركات خداوند متعال، نصيب انسان و جامعه مىگردد و استعدادهاى فراوانى شكوفا مىشود، زيرا خداوند سبحان، اين پيوند را مجراى عنايتها ورحمت ويژه خود قرارداده است، لازم است روی این امر خطیر دقت لازم با استفاده از ابزار ذیل صورت گیرد:
1. وساطت بستگان و والدین در همسریابی
متداول ترین روش در فرهنگ ملی و دینی ما مسلمانان، روش شناسایی داماد و عروس به واسطه افراد خانواده و یا فامیل و بستگان است. افراد خانوداه اغلب به دلیل شناختی که از فرد، روحیات، عقاید و خواسته های وی دارند و همین طور شناختی که از افراد مورد نظر دارند و یا می توانند با تحقیق های مهم و همه جانبه شناخت کافی پیدا بکنند بهتر می توانند به تطابق داشتن و میزان هم گرایی و اشتراکات آنها آگاهی پیدا بکنند. این روش ساده ترین روش عملی و سهل الوصول ترین طریق کسب اطلاعات اولیه و ارتباطات بعدی و مورد نیاز است و از نظر حاصل کار نیز ثمر بخش ترین شیوه به شمار می رود، شاید بی جهت نباشد که اسلام در ازدواج دختر باکره ولایت و جد پدری را شرط کرده و در نبود آنان نزدیکان پدری را ترجیح داده است تا به این وسیله بنمایاند که بهترین روش در همسریابی همین است.
در خصوص نزدیکان پدری یک سخن از غرائب کلام امیرمؤمنان در بخش کلمات قصار نهج البلاغه قابل توجه است، آن امام ارجمند می فرماید:« إِذَا بَلَغَ النِّسَاءُ نَصَّ الْحِقَاقِ فَالْعَصَبَةُ أَوْلَى». یعنی چون زنان بالغ شوند و به حد کمال برسند، خويشاوندان پدرى براى سرپرستى و تصمیم گیری دربارة آنان مقدمند.
مرحوم سید رضی در تفسیر این سخن امام میگوید: منظور از «نصّ» آخرين درجه هر چيز است، مانند «نصّ» در سير، كه به معنى آخرين مرحله توانايى مركب است، هنگامى كه مى گوييم، «نصصت الرّجل عن الآمر» آنقدر سؤال از كسى بشود كه آنچه مىداند بيان كند. بنا بر اين «نصّ الحقاق» بمعنى رسيدن به مرحله بلوغ است كه پايان دوره كودكى است، اين جمله از فصيحترين كنايات و شگفت آورترين آنها است.
منظور امام اين است، هنگامى كه زنان به اين مرحله برسند «عصبه»: مردان خويشاوند پدرى كه محرم آنان هستند، مانند برادر، و عمو، به حمايت آنها سزاوارتر از مادرند، و هم چنين در انتخاب همسر براى آنها، و منظور از حقاق مخالفت و درگيرى مادر، با عصبه، در مورد اين زن است، به طورى كه هر كدام به ديگرى مىگويد: من از تو احقّ هستم.
گفته مىشود:«حاققته حقاقا» به معنى رشد عقلى است، يعنى به مرحلهاى برسد كه حقوق و احكام در باره او اجرا شود، اما آن كس كه نصّ الحقائق نقل كرده منظورش از حقايق، جمع «حقيقت» است.
اين بود معنايى كه «ابو عبيد قاسم بن سلام» براى اين جمله كرده است، اما نظر من(سید رضی) اين است كه منظور از «نصّ الحقاق» اين است كه زن به مرحلهاى برسد كه جائز باشد تزويج كند، و اختياردار حقوق خود شود، اين در حقيقت تشبيه به «حقاق» در شتر است چرا كه «حقاق» جمع حقّه و «حق» است به معنى شترى كه سه سالش تمام و آماده بهرهبردارى است. اگر در کلام امام «حقائق» به جای حقاق باشد، آن نيز جمع حقّه است. بنا بر اين هر دو تعبير به يك معنى باز مىگردد، هر چند معنى دوم به روش عرب شبيهتر و صحیح تر است. خلاصه کلام این که به نظر مرحوم رضی در تفسیر کلام امام سه بیان وجود دارد، یک احتمال این است که مقصود از «نص» بلوغ دختران بوده و منظور از حقاق جدال میان مادر و نزدیکان پدری برسر تزویج دختر است.
احتمال دوم این است که مقصود نص الحقاق رسیدن دختر به کمال عقل و بلوغ است، به گونهای که بتواند حقوق و احکام خود را رعایت کند. احتمال سوم این است که منظور از نص الحقاق آماده بهره گیری شدن و به شوهر دادن باشد. البته هر سه معنا به یک جا منتهی می شود تفاوت تنها در تفسیر حقاق است که آیا به معنای مجادله است یا رسیدن به حقوق و احکام و یاقابل بهره گیری بودن است؟ به هرحال از نظر روان شناسی نزدیکان پدری نگاه غیرتی به دختر داشته و نزدیکان مادری نگاه عاطفی دارد، برای همین نگاه اول درباره ازدواج مهمتر است.
به هرحال این روش از این امتیازاتی برخوردار است: سهولت، سرعت کسب اطلاعات و ارتباطات، اطمینان نسبی بیشتر به صداقت و دلسوزی واسطه(که خانواده و والدین هستند) و شناخت بیشتر به روحیات، سوابق و خواسته های طرفین. علاوه بر این خالی از هر گونه تعصب و سوگیری است و بدون هیچ گونه حب و بغض شخصی انجام میگیرد. همچنین تحت تأثیر احساسات و عواطف غریزی که در ارتباطهای مستقیم به وجود می آید، نیست.
2. وساطت مشاوران خیرخواه و عاقل در همسریابی
بىترديد یکی از بهترين و سنجيدهترين راه، براى شناخت همسر آينده، «مشورت» است. در فرهنگ قرآنى این رهنمود وجود دارد که امور مؤمنان با مشورت سامان مىيابد: «وَأَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ». پسران و دختران يا پدران و مادرانى كه بدون شور و مشورت با اهل اطلاع، در مورد آينده خود و فرزندانشان، تصميم مىگيرند غالباً به دردسرها و مشكلات فراوانى برخورد مىكنند.
البته اصلِ پذيرش مشورت، كافى نيست، بلكه بايد به «مشاور» هم اهميت دهيم؛ با هر كس نمىتوان مشورت كرد، فقط مشورت با نصيحتگر عاقل، باعث رشد و خوشيمنى و توفيقى از جانب خداوند است، در امر ازدواج بايد افراد و منابعى كه به فرد موردنظرِ ما نزديكند، مورد مشورت و اطلاع یابی قرار گيرند؛ از باب مثال همسايگان، دوستان، معلم و مدير و كادر ادارى مکتب يا دانشگاه و محل كار ما مورد مشورت و اطلاع یابی قرار گیرند.
همین گونه با مراجعه و استشاره برخی مراکز مشاوره ازدواج که به منظور شناساندن دو فرد برای ازدواج تأسیس شده است، میتوان فرد مطلوب و مطابق با خواسته ها و توقعات خود را پیدا کرد. اگر چنانچه مرکز مشاوره ازدواج مورد اعتماد در محیطهای دانشگاه یا غیر آن پیدا شد و از طرف دیگر امکان همسریابی بواسطه راه اول یعنی وساطت خانواده به هر دلیلی امکان پذیر نبود می توان به کمک اطلاعاتی که چنین مراکزی در اختیار دارند اقدام به گزینش نمود.
تأکید می شود این مراکز مشاوره باید دارای کارشناسان دلسوز، با تجربه و مورد اعتماد و سابقه روشن و مطمئن باشند. معمولا این مراکز مشخصات داوطلبان ازدواج را جمع آوری کرده و شرایط مقتضی مورد نیاز در فرد مورد درخواست وی را در نظر گرفته و سپس با تطبیق خصوصیات هر یک از داو طلبین با دیگری و یافتن زوجهایی که نقاط مشترک بیشتری دارند می توانند کمک شایسته ای به جوانان ارائه نمایند.
3. دقت، نگاه و ارتباط مستقیم افراد در همسریابی
البته تاکید می شود از نظر اهمیت این روش در طول روشهای قبلی قراردارد، در صورتی که آنها ممکن نباشد این روش توصیه می شود، باید به ضمیمه روشهای پیشین باشد چون در این روش ممکن است عاطفه جوانان بر عقل و تدبیرشان حاکم بشود و خطا کنند، به هرحال اسلام به عنوان یک روش همسریابی به دختر و پسری که قصد ازدواج با همدیگر را دارند اجازه داده است تا برای شناخت بیشتر و انتخاب بهتر، از نزدیک ارتباط برقرار کرده، یکدیگر را ببینند و درحد لازم به ظاهر همدیگر دقت بکنند، حتی نگاهی که در موارد دیگر جائز نیست دراین مورد برای تعیین سرنوشت زندگی مشترک مباح تلقی شده است از امام باقر و امام صادق (ع) گزارشها و روایتهایی به شرح ذیل وجود دارد:«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع- عَنِ الرَّجُلِ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ أَ يَنْظُرُ إِلَيْهَا قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا يَشْتَرِيهَا بِأَغْلَى الثَّمَنِ». از محمدبن مسلم رسیده است که از امام باقر(ع) درباره شخصی پرسیدم که قصد ازدواج دارد، آیا روا هست كه عروس را ببيند؟ ابو جعفر گفت: بلى. كالائى را كه با بهاى گران مىخرد، چرا نبيند.
همین طور از امام صادق(ع) درباره نگاه کردن به هنگام ازدواج پرسش شده است او نیز پاسخ مثبت داده است:«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ إِلَى وَجْهِهَا وَ مَعَاصِمِهَا إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا». ابو عبد الله صادق (ع) گفت: در صورتى كه انسان عازم به ازدواج با زنی باشد، مىتواند صورت و دستهاى او را ببيند. در قاموسهای لغوی واژه معصم را به محل النگو در دست زنان به کار برده است، بدین جهت معصم را به دستها ترجمه کردیم، در تاج اللغة می گوید:«و المِعْصَمُ: موضع السِوار من الساعد».
و نیز راوی می گوید:« قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ يَتَأَمَّلُهَا وَ يَنْظُرُ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ». به ابو عبد الله صادق (ع) گفتم: كسى كه خواهان ازدواج باشد، مىتواند پشت و صورت عروس را با دقت بنگرد؟ ابو عبد الله گفت: بلى، مانعى ندارد. در صورتى كه خواهان ازدواج باشد، مىتواند به پشت و صورت او بنگرد.
حتی بیشتر از آنچه گذشت از امام صادق (ع) پرسش شده است:«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ يَنْظُرُ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ يُرِيدُ تَزْوِيجَهَا فَيَنْظُرُ إِلَى شَعْرِهَا وَ مَحَاسِنِهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِذَا لَمْ يَكُنْ مُتَلَذِّذاً».به امام صادق(ع) گفتم آیا مرد می تواند به زنی که قصد ازدواج با او را دارد به موها و زیباییهایش نگاه بیندازد؟. امام در جواب فرمود:«اگر به قصد لذت نباشد مانعی ندارد».
به هرحال یکی از شیوههای صحیح همسریابی ارتباط و نگاهی از نزدیک و بادقت به انگیزه ازدواج و به دور از ریبه و لذت است؛ این گفت و گوها و ارتباط از نزدیک و مستقيم دختر و پسر به دوصورت انجام می شود:
الف) گفت و گو با اشراف خانواده Dialogue with the noble family
اين گفت و گو، در واقع نوعى تحقيق و كسب اطلاعات بيشتر دختر و پسر از همدیگر است. در اين نوع تحقيق، پس از كسب موافقت پدر و مادر، جلسهاى در خانه پدر و مادرِ دختر يا پسر تشكيل مىدهند و به گفت و گو مىنشينند و درباره مسائلى از قبيل: هدف ازدواج، توقعات هر يك از ديگرى، محل زندگى، شغل، درآمد، اخلاق، روش برخورد با مشكلات يا اشتباهات و مسائل ديگرى از اين دست، صادقانه با هم گفت و گو میكنند. به دختران و پسران، توصيه مىشود كه صادقانه برخورد كنند و واقعيتها را بگويند و امور مهم و سرنوشتساز را كتمان نكنند.
ب) گفت و گو بدون اشراف خانواده Dialogue without nobility family
بهترين روش گفت و گو همان نوعى اول است، اما اگر به هر دليل امكان چنين ملاقاتى وجود نداشت و پدر و مادر، چنين امكانى را فراهم نساختند و دختر و پسر خودشان تصميم گرفتند در پاركها و يا نقاط خلوت ديگر با هم گفت و گو بكنند، در اين باره به چند نكته مهم توجه کنند:
*. اين ارتباط بايد با اطلاع قبلى پدر و مادر و توافق بر ازدواج باشد وگرنه امكان دارد كه پسر و دختر به توافق برسند و حتى يكى از آنها يا هر دو، دلباخته يكديگر شوند ولى پدر و مادرشان موافقت نكنند اگر ازدواج كنند از كمكهاى پدر و مادر، محروم مىشوند و اگر صرفنظر كنند ناچارند تا آخر عمر، قرينِ حزن و اندوه شوند.
*. مقدار مجاز اين ارتباطها بايد در حدِّ شناخت باشد و از اين مرز، تجاوز نكنند، چون حتى لذتهاى گفتارى نيز شرعاً جايز نبوده و پىآمدهاى خوبى ندارد.
*. از خلوت كردن و گفت و گوهاى تحريكآميز، جداً اجتناب نمايند، زيرا علاوه بر حرمت شرعى، امكان انحرافِ جنسى نيز وجود دارد.
*. جوانان_مخصوصاً دختران_ به اين نكته مهم توجه نمايند همه پسرانى كه به بهانه ازدواج با دختران ارتباط برقرار مىسازند در گفتارشان صادق نيستند و چه بسا به قصد تفريح و خوشگذرانى، و از ساده@لوحى دختر، سوءاستفاده مىكنند. چون اكثر پسرها اگر بدانند يا گمان داشته باشند دخترى قبلًا با پسرى ارتباط داشته حاضر نمىشوند با او ازدواج كنند. حتى اگر بعد از خواستگارى يا ازدواج هم بفهمند همسرشان قبلًا با پسرى در ارتباط بوده بدبين مىشوند و چه بسا به طلاق و جدايى، كشيده شود، دختران هم متقابلا با پسرانی که دوست دختر داشته اند حاضر به ازدواج نیست.
4. همسریابی از طریق شناخت دوستان عروس و داماد
یکی از راههای بسیار ارزنده و کارگشاه برای شناخت عروس و داماد آینده، شناخت از طریق دوستان و هم پیالههای عروس و داماد است، این روش هم در اسلام و هم در مکتب روانشناسی توصیه شده است که اگر میخواهید افراد را بشناسید ببینید با چه کسانی رفیق و دوست هستند. امام صادق(ع) از رسول الله(ص) نقل کرده است:«أَنَّهُ قَالَ: لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِيرُوا عِنْدَ النَّاسِ كَوَاحِدٍ مِنْهُمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ». با اهل بدعت سروکار و همنشینی نداشته باشید که در نزد مردم به حیث یکی از آنان جلوه میکنید، چون رسول خدا فرموده است که آدمى به دينِ دوست و يار خود می باشد. «اعْتَبِرُوا الصَّاحِبَ بِالصَّاحِبِ». دوست را به دوستش بسنجيد و بشناسيد. اگر پسری میخواهد دختری دلبخواه خود را پیدا کند نخست باید دوستانش را بشناسد، همین طور اگر دختری میخواهد به شوهر مطلوب خودش را برسد میبایست به دوستان و یاران فرد دلبخواه خودش نگاه بیندازد که چه گونه افرادی هستند، به گفته شهید مطهری طبیعت انسان دزد است، ناآگاهانه اخلاق همنشینان به انسان سرایت می کند، آن شهید می گوید: يك قانون روان شناسى وجود دارد كه به آن اصطلاحاً «قانون محاكات» مىگويند يا احياناً و در اصطلاحات روان شناسى عربى «منابحه و محاكات» مىگويند. مقصود از «محاكات» همين چيزى است كه ما آن را حس تلقين و تقليد مىناميم، يعنى اينكه انسان اين خاصيت را دارد كه وقتى در يك انسان ديگر يك حالتى را مىبيند، مىخواهد خودش را تطبيق به او بدهد، مثل او مىخواهد باشد، خصوصاً اگر او را به عظمت بشناسد. وقتى او را به عظمت مىشناسد پيوسته مىخواهد خودش را مثل او قرار بدهد. هرطورى كه او هست مىخواهد خودش را شبيه او بكند. و لهذا همنشينیها چرا مؤثر است؟
زيرا بدون اينكه انسان بخواهد، اخلاق همنشين در او اثر مىگذارد نه اينكه انسان تصميم مىگيرد كه اخلاق همنشين را اقتباس كند. البته گاهى هم انسان تصميم مىگيرد، ولى تصميم هم نگيرد خود به خود در او نفوذ مىكند. به اصطلاح معروف طبيعت دزد است، يعنى از او مىگيرد. شعر مولوى در اين جهت بسیار زيباست:
مى رود از سينهها در سينهها از ره پنهان صلاح و كينه ها
از يك راه مخفى، هم صلاح افراد در ديگران اثر مىگذارد، هم طلاح افراد و آن كينهها و بديهايشان. و همين طور كه همنشينى با انسانهاى زنده در انسان اثر مىگذارد، همنشينى با فكر آنها و ذكر آنها و ياد آنها و تاريخ آنها و آنها را در آينه تاريخ ديدن نيز در انسان اثر مىگذارد.
5. همسریابی با استخاره از خداوند
یکی از روشهای مطلوب در اسلام که در طول راههای قبلی ودر ضمیمه آنها قراردارد استخاره است، استخاره به معنای طلب خیر کردن، و فال نیک زدن است. در اصطلاح استخاره به معنای طلب خیر از خداوند است:«الاستخارة بمعنی طلب الخیر من ربه». انسان می باید از خداوند بخواهد تا بهترینها را برایش مقدر نماید. محقق دیگری میگوید: استخاره در اصطلاح دعا و توكل بر خداست در انجام دادنِ امرى كه خير و شرّ آن بر انسان پوشيده است. استخاره واقعى، در حقیقت دعاست و آنچه كه از معصومين عليهم السلام درباره توصيه به استخاره رسيده، مربوط به خيرخواهى از خداوند از طريق دعا و انابه است. پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله، برابر روايات عامه و خاصه، به اصحاب خود، روش استخاره را بيان مىكرد و مىفرمود: «در هر كارى- چه كوچك و چه بزرگ- استخاره را ترك نكنيد». در اين مورد، احاديث فراوانى وجود دارد. آنچه كه از اين روايات به دست مىآيد اين است كه طلب خير كردن از خدا (استخاره) از طريق «دعا» به دست مىآيد.
امام سجاد عليه السلام با دعاى خود، اينگونه از خدا طلب خير کرده و مفهوم استخاره را به ما آموزش مىدهد: الهى، هرگاه دو خاطره در دلم خطور مىكند و يا دو كار به نظرم مىآيد: كارى كه رضاى تو در آن است و كارى كه سخط تو در آن مىباشد، خدايا اراده مرا بر طبق رضاى خودت بگردان. با استناد به حدیث قدسی از امام صادق(ع) در اهمیت و جایگاه استخاره این چنین نقل شده است:« عن الصادق (عليه السلام) قال: «قال اللّه تبارك و تعالى: من شقاء عبدي أن يعمل الأعمال و لا يستخيرني». از نشانه های شقاوت بنده من آن است که کارهایش را بدون استخاره و طلب خیر از من انجام بدهد. بنابراین استخاره برای پیش بینی ازدواج آینده به عنوان یک روش، درکنار روشهای پیشین مطلوب بوده و نقش ایفا می کند.
6. ازدواج با معیار های صحیح Marriage with the correct criteria
مهمترين چيزى که همسران بايد رعایت بکند ازدواج نمودن با معیارهای صحیح و مطلوب است که باید آنها را در زندگی داشته باشد:
آراسته شدن به اخلاق نيك و فضایل انسانی.
داشتن صداقت و پرهیز از پنهان کاری و دورویی در زندگی.
امانتدار بودن(حافظ اسرار و حریم خصوصی و اموال مشترک باشد).
دلسوزى و مهربانى( همدیگر را دوست داشته باشد).
راستگويى( دروغگویی علاوه برگناهی که دارد موجب بی شخصیتی انسان می شود).
داشتن عفت و پاكى ظاهری و باطنی یعنی هم ظاهر آراسته داشته باشد و هم با طن پاک.
از همه مهمتر ديندارى و دین باوری همسران است. زیرا ديندارى، شاخصهاى است كه همه ارزشهاى گفته شده را با خود به درون زندگى، منتقل مىكند، یک مرد دین دار به معنای واقعی به همسرش ظلم و ستم نمىكند، شلاق نمىزند، دروغ نمىگويد، در دادن نفقه كوتاهى نمىكند، دشنام نمى دهد، لغزشهاى همسرش را مىبخشد. يك زن ديندار به معنای حقیقی هم عفت خود را حفظ مىكند، در اموال شوهرش خيانت نمىكند، بددل و بدزبان نيست، اسرار خانه را فاش نمىسازد.
7. داشتن توافق اخلاقى در زندگی Moral consensus in life
يكى از معيارهاى بسيار اساسى كه جوانان در انتخاب همسر بايد به آن توجه بكنند، داشتن توافق اخلاقى است؛ منظور از توافق اخلاقى اين است كه دختر و پسر در امور عقيدتى، نحوه زندگى و مکان زندگی كردن، ارزشهاى مورد قبول و در پسندها و ناپسندهاى فردى و اجتماعى چون نيرومندی، ضعف، زود رنجی، بىباكی، تندخویی، پرخاشگری، صبوری و نرم خویی، افسردهگی و گوشهگيری، شادمان و اجتماعى، بدبين و بهانهجو، خوشبين و با گذشت، تجمّلى و سادهزيست،آدابدانی و بىتفاوتی، خوشاخلاقی و بداخلاقی، دوستدار مال و ثروت، علاقهمند به معنويات، جاه طلبی، مقيد و منضبط و دهها و صدها از اين قبيل اوصاف تا حدود زيادى به هم نزديك باشند؛ از باب مثال اگر مردى به حجاب، و درس خواندن معتقد باشد، اما دختر چنين عقيدهاى نداشته باشد، زندگى دوام نمىآورد. و يا اگر دخترى، اهل قناعت و نظم است، اما پسر، ولخرج و بىبرنامه و نامنظم است، بازهم توافق دائمى صورت نمىگيرد.
1. وساطت بستگان و والدین در همسریابی
متداول ترین روش در فرهنگ ملی و دینی ما مسلمانان، روش شناسایی داماد و عروس به واسطه افراد خانواده و یا فامیل و بستگان است. افراد خانوداه اغلب به دلیل شناختی که از فرد، روحیات، عقاید و خواسته های وی دارند و همین طور شناختی که از افراد مورد نظر دارند و یا می توانند با تحقیق های مهم و همه جانبه شناخت کافی پیدا بکنند بهتر می توانند به تطابق داشتن و میزان هم گرایی و اشتراکات آنها آگاهی پیدا بکنند. این روش ساده ترین روش عملی و سهل الوصول ترین طریق کسب اطلاعات اولیه و ارتباطات بعدی و مورد نیاز است و از نظر حاصل کار نیز ثمر بخش ترین شیوه به شمار می رود، شاید بی جهت نباشد که اسلام در ازدواج دختر باکره ولایت و جد پدری را شرط کرده و در نبود آنان نزدیکان پدری را ترجیح داده است تا به این وسیله بنمایاند که بهترین روش در همسریابی همین است.
در خصوص نزدیکان پدری یک سخن از غرائب کلام امیرمؤمنان در بخش کلمات قصار نهج البلاغه قابل توجه است، آن امام ارجمند می فرماید:« إِذَا بَلَغَ النِّسَاءُ نَصَّ الْحِقَاقِ فَالْعَصَبَةُ أَوْلَى». یعنی چون زنان بالغ شوند و به حد کمال برسند، خويشاوندان پدرى براى سرپرستى و تصمیم گیری دربارة آنان مقدمند.
مرحوم سید رضی در تفسیر این سخن امام میگوید: منظور از «نصّ» آخرين درجه هر چيز است، مانند «نصّ» در سير، كه به معنى آخرين مرحله توانايى مركب است، هنگامى كه مى گوييم، «نصصت الرّجل عن الآمر» آنقدر سؤال از كسى بشود كه آنچه مىداند بيان كند. بنا بر اين «نصّ الحقاق» بمعنى رسيدن به مرحله بلوغ است كه پايان دوره كودكى است، اين جمله از فصيحترين كنايات و شگفت آورترين آنها است.
منظور امام اين است، هنگامى كه زنان به اين مرحله برسند «عصبه»: مردان خويشاوند پدرى كه محرم آنان هستند، مانند برادر، و عمو، به حمايت آنها سزاوارتر از مادرند، و هم چنين در انتخاب همسر براى آنها، و منظور از حقاق مخالفت و درگيرى مادر، با عصبه، در مورد اين زن است، به طورى كه هر كدام به ديگرى مىگويد: من از تو احقّ هستم.
گفته مىشود:«حاققته حقاقا» به معنى رشد عقلى است، يعنى به مرحلهاى برسد كه حقوق و احكام در باره او اجرا شود، اما آن كس كه نصّ الحقائق نقل كرده منظورش از حقايق، جمع «حقيقت» است.
اين بود معنايى كه «ابو عبيد قاسم بن سلام» براى اين جمله كرده است، اما نظر من(سید رضی) اين است كه منظور از «نصّ الحقاق» اين است كه زن به مرحلهاى برسد كه جائز باشد تزويج كند، و اختياردار حقوق خود شود، اين در حقيقت تشبيه به «حقاق» در شتر است چرا كه «حقاق» جمع حقّه و «حق» است به معنى شترى كه سه سالش تمام و آماده بهرهبردارى است. اگر در کلام امام «حقائق» به جای حقاق باشد، آن نيز جمع حقّه است. بنا بر اين هر دو تعبير به يك معنى باز مىگردد، هر چند معنى دوم به روش عرب شبيهتر و صحیح تر است. خلاصه کلام این که به نظر مرحوم رضی در تفسیر کلام امام سه بیان وجود دارد، یک احتمال این است که مقصود از «نص» بلوغ دختران بوده و منظور از حقاق جدال میان مادر و نزدیکان پدری برسر تزویج دختر است.
احتمال دوم این است که مقصود نص الحقاق رسیدن دختر به کمال عقل و بلوغ است، به گونهای که بتواند حقوق و احکام خود را رعایت کند. احتمال سوم این است که منظور از نص الحقاق آماده بهره گیری شدن و به شوهر دادن باشد. البته هر سه معنا به یک جا منتهی می شود تفاوت تنها در تفسیر حقاق است که آیا به معنای مجادله است یا رسیدن به حقوق و احکام و یاقابل بهره گیری بودن است؟ به هرحال از نظر روان شناسی نزدیکان پدری نگاه غیرتی به دختر داشته و نزدیکان مادری نگاه عاطفی دارد، برای همین نگاه اول درباره ازدواج مهمتر است.
به هرحال این روش از این امتیازاتی برخوردار است: سهولت، سرعت کسب اطلاعات و ارتباطات، اطمینان نسبی بیشتر به صداقت و دلسوزی واسطه(که خانواده و والدین هستند) و شناخت بیشتر به روحیات، سوابق و خواسته های طرفین. علاوه بر این خالی از هر گونه تعصب و سوگیری است و بدون هیچ گونه حب و بغض شخصی انجام میگیرد. همچنین تحت تأثیر احساسات و عواطف غریزی که در ارتباطهای مستقیم به وجود می آید، نیست.
2. وساطت مشاوران خیرخواه و عاقل در همسریابی
بىترديد یکی از بهترين و سنجيدهترين راه، براى شناخت همسر آينده، «مشورت» است. در فرهنگ قرآنى این رهنمود وجود دارد که امور مؤمنان با مشورت سامان مىيابد: «وَأَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ». پسران و دختران يا پدران و مادرانى كه بدون شور و مشورت با اهل اطلاع، در مورد آينده خود و فرزندانشان، تصميم مىگيرند غالباً به دردسرها و مشكلات فراوانى برخورد مىكنند.
البته اصلِ پذيرش مشورت، كافى نيست، بلكه بايد به «مشاور» هم اهميت دهيم؛ با هر كس نمىتوان مشورت كرد، فقط مشورت با نصيحتگر عاقل، باعث رشد و خوشيمنى و توفيقى از جانب خداوند است، در امر ازدواج بايد افراد و منابعى كه به فرد موردنظرِ ما نزديكند، مورد مشورت و اطلاع یابی قرار گيرند؛ از باب مثال همسايگان، دوستان، معلم و مدير و كادر ادارى مکتب يا دانشگاه و محل كار ما مورد مشورت و اطلاع یابی قرار گیرند.
همین گونه با مراجعه و استشاره برخی مراکز مشاوره ازدواج که به منظور شناساندن دو فرد برای ازدواج تأسیس شده است، میتوان فرد مطلوب و مطابق با خواسته ها و توقعات خود را پیدا کرد. اگر چنانچه مرکز مشاوره ازدواج مورد اعتماد در محیطهای دانشگاه یا غیر آن پیدا شد و از طرف دیگر امکان همسریابی بواسطه راه اول یعنی وساطت خانواده به هر دلیلی امکان پذیر نبود می توان به کمک اطلاعاتی که چنین مراکزی در اختیار دارند اقدام به گزینش نمود.
تأکید می شود این مراکز مشاوره باید دارای کارشناسان دلسوز، با تجربه و مورد اعتماد و سابقه روشن و مطمئن باشند. معمولا این مراکز مشخصات داوطلبان ازدواج را جمع آوری کرده و شرایط مقتضی مورد نیاز در فرد مورد درخواست وی را در نظر گرفته و سپس با تطبیق خصوصیات هر یک از داو طلبین با دیگری و یافتن زوجهایی که نقاط مشترک بیشتری دارند می توانند کمک شایسته ای به جوانان ارائه نمایند.
3. دقت، نگاه و ارتباط مستقیم افراد در همسریابی
البته تاکید می شود از نظر اهمیت این روش در طول روشهای قبلی قراردارد، در صورتی که آنها ممکن نباشد این روش توصیه می شود، باید به ضمیمه روشهای پیشین باشد چون در این روش ممکن است عاطفه جوانان بر عقل و تدبیرشان حاکم بشود و خطا کنند، به هرحال اسلام به عنوان یک روش همسریابی به دختر و پسری که قصد ازدواج با همدیگر را دارند اجازه داده است تا برای شناخت بیشتر و انتخاب بهتر، از نزدیک ارتباط برقرار کرده، یکدیگر را ببینند و درحد لازم به ظاهر همدیگر دقت بکنند، حتی نگاهی که در موارد دیگر جائز نیست دراین مورد برای تعیین سرنوشت زندگی مشترک مباح تلقی شده است از امام باقر و امام صادق (ع) گزارشها و روایتهایی به شرح ذیل وجود دارد:«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع- عَنِ الرَّجُلِ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ أَ يَنْظُرُ إِلَيْهَا قَالَ نَعَمْ إِنَّمَا يَشْتَرِيهَا بِأَغْلَى الثَّمَنِ». از محمدبن مسلم رسیده است که از امام باقر(ع) درباره شخصی پرسیدم که قصد ازدواج دارد، آیا روا هست كه عروس را ببيند؟ ابو جعفر گفت: بلى. كالائى را كه با بهاى گران مىخرد، چرا نبيند.
همین طور از امام صادق(ع) درباره نگاه کردن به هنگام ازدواج پرسش شده است او نیز پاسخ مثبت داده است:«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ إِلَى وَجْهِهَا وَ مَعَاصِمِهَا إِذَا أَرَادَ أَنْ يَتَزَوَّجَهَا». ابو عبد الله صادق (ع) گفت: در صورتى كه انسان عازم به ازدواج با زنی باشد، مىتواند صورت و دستهاى او را ببيند. در قاموسهای لغوی واژه معصم را به محل النگو در دست زنان به کار برده است، بدین جهت معصم را به دستها ترجمه کردیم، در تاج اللغة می گوید:«و المِعْصَمُ: موضع السِوار من الساعد».
و نیز راوی می گوید:« قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يُرِيدُ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ يَتَأَمَّلُهَا وَ يَنْظُرُ إِلَى خَلْفِهَا وَ إِلَى وَجْهِهَا قَالَ نَعَمْ لَا بَأْسَ بِأَنْ يَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ». به ابو عبد الله صادق (ع) گفتم: كسى كه خواهان ازدواج باشد، مىتواند پشت و صورت عروس را با دقت بنگرد؟ ابو عبد الله گفت: بلى، مانعى ندارد. در صورتى كه خواهان ازدواج باشد، مىتواند به پشت و صورت او بنگرد.
حتی بیشتر از آنچه گذشت از امام صادق (ع) پرسش شده است:«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ يَنْظُرُ الرَّجُلُ إِلَى الْمَرْأَةِ يُرِيدُ تَزْوِيجَهَا فَيَنْظُرُ إِلَى شَعْرِهَا وَ مَحَاسِنِهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِذَا لَمْ يَكُنْ مُتَلَذِّذاً».به امام صادق(ع) گفتم آیا مرد می تواند به زنی که قصد ازدواج با او را دارد به موها و زیباییهایش نگاه بیندازد؟. امام در جواب فرمود:«اگر به قصد لذت نباشد مانعی ندارد».
به هرحال یکی از شیوههای صحیح همسریابی ارتباط و نگاهی از نزدیک و بادقت به انگیزه ازدواج و به دور از ریبه و لذت است؛ این گفت و گوها و ارتباط از نزدیک و مستقيم دختر و پسر به دوصورت انجام می شود:
الف) گفت و گو با اشراف خانواده Dialogue with the noble family
اين گفت و گو، در واقع نوعى تحقيق و كسب اطلاعات بيشتر دختر و پسر از همدیگر است. در اين نوع تحقيق، پس از كسب موافقت پدر و مادر، جلسهاى در خانه پدر و مادرِ دختر يا پسر تشكيل مىدهند و به گفت و گو مىنشينند و درباره مسائلى از قبيل: هدف ازدواج، توقعات هر يك از ديگرى، محل زندگى، شغل، درآمد، اخلاق، روش برخورد با مشكلات يا اشتباهات و مسائل ديگرى از اين دست، صادقانه با هم گفت و گو میكنند. به دختران و پسران، توصيه مىشود كه صادقانه برخورد كنند و واقعيتها را بگويند و امور مهم و سرنوشتساز را كتمان نكنند.
ب) گفت و گو بدون اشراف خانواده Dialogue without nobility family
بهترين روش گفت و گو همان نوعى اول است، اما اگر به هر دليل امكان چنين ملاقاتى وجود نداشت و پدر و مادر، چنين امكانى را فراهم نساختند و دختر و پسر خودشان تصميم گرفتند در پاركها و يا نقاط خلوت ديگر با هم گفت و گو بكنند، در اين باره به چند نكته مهم توجه کنند:
*. اين ارتباط بايد با اطلاع قبلى پدر و مادر و توافق بر ازدواج باشد وگرنه امكان دارد كه پسر و دختر به توافق برسند و حتى يكى از آنها يا هر دو، دلباخته يكديگر شوند ولى پدر و مادرشان موافقت نكنند اگر ازدواج كنند از كمكهاى پدر و مادر، محروم مىشوند و اگر صرفنظر كنند ناچارند تا آخر عمر، قرينِ حزن و اندوه شوند.
*. مقدار مجاز اين ارتباطها بايد در حدِّ شناخت باشد و از اين مرز، تجاوز نكنند، چون حتى لذتهاى گفتارى نيز شرعاً جايز نبوده و پىآمدهاى خوبى ندارد.
*. از خلوت كردن و گفت و گوهاى تحريكآميز، جداً اجتناب نمايند، زيرا علاوه بر حرمت شرعى، امكان انحرافِ جنسى نيز وجود دارد.
*. جوانان_مخصوصاً دختران_ به اين نكته مهم توجه نمايند همه پسرانى كه به بهانه ازدواج با دختران ارتباط برقرار مىسازند در گفتارشان صادق نيستند و چه بسا به قصد تفريح و خوشگذرانى، و از ساده@لوحى دختر، سوءاستفاده مىكنند. چون اكثر پسرها اگر بدانند يا گمان داشته باشند دخترى قبلًا با پسرى ارتباط داشته حاضر نمىشوند با او ازدواج كنند. حتى اگر بعد از خواستگارى يا ازدواج هم بفهمند همسرشان قبلًا با پسرى در ارتباط بوده بدبين مىشوند و چه بسا به طلاق و جدايى، كشيده شود، دختران هم متقابلا با پسرانی که دوست دختر داشته اند حاضر به ازدواج نیست.
4. همسریابی از طریق شناخت دوستان عروس و داماد
یکی از راههای بسیار ارزنده و کارگشاه برای شناخت عروس و داماد آینده، شناخت از طریق دوستان و هم پیالههای عروس و داماد است، این روش هم در اسلام و هم در مکتب روانشناسی توصیه شده است که اگر میخواهید افراد را بشناسید ببینید با چه کسانی رفیق و دوست هستند. امام صادق(ع) از رسول الله(ص) نقل کرده است:«أَنَّهُ قَالَ: لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِيرُوا عِنْدَ النَّاسِ كَوَاحِدٍ مِنْهُمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ». با اهل بدعت سروکار و همنشینی نداشته باشید که در نزد مردم به حیث یکی از آنان جلوه میکنید، چون رسول خدا فرموده است که آدمى به دينِ دوست و يار خود می باشد. «اعْتَبِرُوا الصَّاحِبَ بِالصَّاحِبِ». دوست را به دوستش بسنجيد و بشناسيد. اگر پسری میخواهد دختری دلبخواه خود را پیدا کند نخست باید دوستانش را بشناسد، همین طور اگر دختری میخواهد به شوهر مطلوب خودش را برسد میبایست به دوستان و یاران فرد دلبخواه خودش نگاه بیندازد که چه گونه افرادی هستند، به گفته شهید مطهری طبیعت انسان دزد است، ناآگاهانه اخلاق همنشینان به انسان سرایت می کند، آن شهید می گوید: يك قانون روان شناسى وجود دارد كه به آن اصطلاحاً «قانون محاكات» مىگويند يا احياناً و در اصطلاحات روان شناسى عربى «منابحه و محاكات» مىگويند. مقصود از «محاكات» همين چيزى است كه ما آن را حس تلقين و تقليد مىناميم، يعنى اينكه انسان اين خاصيت را دارد كه وقتى در يك انسان ديگر يك حالتى را مىبيند، مىخواهد خودش را تطبيق به او بدهد، مثل او مىخواهد باشد، خصوصاً اگر او را به عظمت بشناسد. وقتى او را به عظمت مىشناسد پيوسته مىخواهد خودش را مثل او قرار بدهد. هرطورى كه او هست مىخواهد خودش را شبيه او بكند. و لهذا همنشينیها چرا مؤثر است؟
زيرا بدون اينكه انسان بخواهد، اخلاق همنشين در او اثر مىگذارد نه اينكه انسان تصميم مىگيرد كه اخلاق همنشين را اقتباس كند. البته گاهى هم انسان تصميم مىگيرد، ولى تصميم هم نگيرد خود به خود در او نفوذ مىكند. به اصطلاح معروف طبيعت دزد است، يعنى از او مىگيرد. شعر مولوى در اين جهت بسیار زيباست:
مى رود از سينهها در سينهها از ره پنهان صلاح و كينه ها
از يك راه مخفى، هم صلاح افراد در ديگران اثر مىگذارد، هم طلاح افراد و آن كينهها و بديهايشان. و همين طور كه همنشينى با انسانهاى زنده در انسان اثر مىگذارد، همنشينى با فكر آنها و ذكر آنها و ياد آنها و تاريخ آنها و آنها را در آينه تاريخ ديدن نيز در انسان اثر مىگذارد.
5. همسریابی با استخاره از خداوند
یکی از روشهای مطلوب در اسلام که در طول راههای قبلی ودر ضمیمه آنها قراردارد استخاره است، استخاره به معنای طلب خیر کردن، و فال نیک زدن است. در اصطلاح استخاره به معنای طلب خیر از خداوند است:«الاستخارة بمعنی طلب الخیر من ربه». انسان می باید از خداوند بخواهد تا بهترینها را برایش مقدر نماید. محقق دیگری میگوید: استخاره در اصطلاح دعا و توكل بر خداست در انجام دادنِ امرى كه خير و شرّ آن بر انسان پوشيده است. استخاره واقعى، در حقیقت دعاست و آنچه كه از معصومين عليهم السلام درباره توصيه به استخاره رسيده، مربوط به خيرخواهى از خداوند از طريق دعا و انابه است. پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله، برابر روايات عامه و خاصه، به اصحاب خود، روش استخاره را بيان مىكرد و مىفرمود: «در هر كارى- چه كوچك و چه بزرگ- استخاره را ترك نكنيد». در اين مورد، احاديث فراوانى وجود دارد. آنچه كه از اين روايات به دست مىآيد اين است كه طلب خير كردن از خدا (استخاره) از طريق «دعا» به دست مىآيد.
امام سجاد عليه السلام با دعاى خود، اينگونه از خدا طلب خير کرده و مفهوم استخاره را به ما آموزش مىدهد: الهى، هرگاه دو خاطره در دلم خطور مىكند و يا دو كار به نظرم مىآيد: كارى كه رضاى تو در آن است و كارى كه سخط تو در آن مىباشد، خدايا اراده مرا بر طبق رضاى خودت بگردان. با استناد به حدیث قدسی از امام صادق(ع) در اهمیت و جایگاه استخاره این چنین نقل شده است:« عن الصادق (عليه السلام) قال: «قال اللّه تبارك و تعالى: من شقاء عبدي أن يعمل الأعمال و لا يستخيرني». از نشانه های شقاوت بنده من آن است که کارهایش را بدون استخاره و طلب خیر از من انجام بدهد. بنابراین استخاره برای پیش بینی ازدواج آینده به عنوان یک روش، درکنار روشهای پیشین مطلوب بوده و نقش ایفا می کند.
6. ازدواج با معیار های صحیح Marriage with the correct criteria
مهمترين چيزى که همسران بايد رعایت بکند ازدواج نمودن با معیارهای صحیح و مطلوب است که باید آنها را در زندگی داشته باشد:
آراسته شدن به اخلاق نيك و فضایل انسانی.
داشتن صداقت و پرهیز از پنهان کاری و دورویی در زندگی.
امانتدار بودن(حافظ اسرار و حریم خصوصی و اموال مشترک باشد).
دلسوزى و مهربانى( همدیگر را دوست داشته باشد).
راستگويى( دروغگویی علاوه برگناهی که دارد موجب بی شخصیتی انسان می شود).
داشتن عفت و پاكى ظاهری و باطنی یعنی هم ظاهر آراسته داشته باشد و هم با طن پاک.
از همه مهمتر ديندارى و دین باوری همسران است. زیرا ديندارى، شاخصهاى است كه همه ارزشهاى گفته شده را با خود به درون زندگى، منتقل مىكند، یک مرد دین دار به معنای واقعی به همسرش ظلم و ستم نمىكند، شلاق نمىزند، دروغ نمىگويد، در دادن نفقه كوتاهى نمىكند، دشنام نمى دهد، لغزشهاى همسرش را مىبخشد. يك زن ديندار به معنای حقیقی هم عفت خود را حفظ مىكند، در اموال شوهرش خيانت نمىكند، بددل و بدزبان نيست، اسرار خانه را فاش نمىسازد.
7. داشتن توافق اخلاقى در زندگی Moral consensus in life
يكى از معيارهاى بسيار اساسى كه جوانان در انتخاب همسر بايد به آن توجه بكنند، داشتن توافق اخلاقى است؛ منظور از توافق اخلاقى اين است كه دختر و پسر در امور عقيدتى، نحوه زندگى و مکان زندگی كردن، ارزشهاى مورد قبول و در پسندها و ناپسندهاى فردى و اجتماعى چون نيرومندی، ضعف، زود رنجی، بىباكی، تندخویی، پرخاشگری، صبوری و نرم خویی، افسردهگی و گوشهگيری، شادمان و اجتماعى، بدبين و بهانهجو، خوشبين و با گذشت، تجمّلى و سادهزيست،آدابدانی و بىتفاوتی، خوشاخلاقی و بداخلاقی، دوستدار مال و ثروت، علاقهمند به معنويات، جاه طلبی، مقيد و منضبط و دهها و صدها از اين قبيل اوصاف تا حدود زيادى به هم نزديك باشند؛ از باب مثال اگر مردى به حجاب، و درس خواندن معتقد باشد، اما دختر چنين عقيدهاى نداشته باشد، زندگى دوام نمىآورد. و يا اگر دخترى، اهل قناعت و نظم است، اما پسر، ولخرج و بىبرنامه و نامنظم است، بازهم توافق دائمى صورت نمىگيرد.