خبرگزاری رضوی به مناسبت سالروز بازگشت اسرا به ایران گزارش می دهد؛
آزادگان، مردانی از جنس ایمان و یقین
خبرگزاری رضوی_ زهرا رفعتی؛ بیست و ششمین روز از مرداد ماه، یاداور واقعه ای بزرگ و فراموش نشدنی برای ملت ایران است. روز بازگشت اسرای جنگ ایران و عراق به میهن اسلامی. روزی که بعد از مدت ها رشادت ها و رنج کشیدن دلیر مردانی که در اسارت دشمن بودند به ثمر نشست و بعد از تحمل بی مروتی ها و ستم هایی که در حق شان شد به آغوش میهن بازگشتند، هرچند خسته و با تن هایی زخم دیده اما آنها ایمان داشتند به صبر در برابر ظلم، به سپید بودن مسیر بعد از فراغ و مصیبت، آنها می دانستند پشت ایمان راسخ و یقینشان نوری طلوع خواهد کرد و بر پیکره بی جان شان خواهد تابید.
و حالا بعد از سالها این روز همچنان روز شادی ملت است.
آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند. آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند.
دلنوشته ای از یک آزاده
دلنوشته ای از آزاده سرافراز احمد دواتگر که در فضای مجازی بازتاب داشته است، برگزیدیم :
آزادگان خوش آمدیدیک سالی بود که از اردوگاه ۱۲ تکریت که زادگاه صدام شمرده می شد، به اردوگاه ۱۸ بعقوبه تبعید شده بودیم اردوگاهی که با اردوگاه قبلی ما بسیار متفاوت بوده است (جمعی ۱۴ نفره بودیم که دو ماه بعد نزدیک به ۵۰۰ نفر دیگر از بچه های اردگاه ۱۱، ۱۲، ۱۴ و ۱۶ تکریت به جمع ما ملحق شده بودند) بگذریم. عراق در مرداد ۱۳۶۹ با حمله به کویت بار دیگر در شرایط جنگی قرار گرفت در خاطرم هست نگهبان های اردوگاه از این بابت بسیار ناراضی به نظر می رسیدند زیرا برخی از آن ها نزدیک به ۱۰ سال به عنوان سرباز همچنان مشغول خدمت بودند.
برش های جذاب از روزهای جنگ
مجید شاهحسینی، عضو فعال کمیته مذاکرات بهمنظور تبادل اسرا در جنگ تحمیلی و کارشناس ارشد امور آزادگان سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس، برش های کمتر گفته شده و جذابی را از آن روزها بیان کرده است که در ادامه می خوانید.
در تاریخ ۲۲/ ۶۹/۵ پس از اینکه دیکتاتور عراق چندین نامه به مقامات ایران نوشت، در ششمین نامه خود تصریح کرد قطعنامه ۵۹۸ شورای امینت مبنی بر آتشبس را به رسمیت میشناسد و از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر مبنی بر عقبنشینی به مرزهای بینالمللی تمکین کرده و قصد دارد روند آزادسازی اسرا به شکل انبوه را تسریع بخشد.
وی پس از اعلام رسمی آزادسازی اسرای جنگی ایرانی فرآیند این اقدام را در تاریخ ۵/۲۳/ ۶۹ عملیاتی کرد و تبادل اسرای دو کشور را از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواستار شد.
بیانیه دولت عراق برای آزادسازی انبوه اسرا در تاریخ ۶۹/۵/۲۴ از پخش اخبار رادیو ساعت ۱۱ صبح اعلام شد و خبر رهایی روزانه ۱۰۰۰ نفر آزاده از بند رژیم بعث به اطلاع عموم رسید.
از تاریخ ۶۰/۳/۲۶ مبادلههایی صورت گرفت که مربوط به اسرای معلول، بیمار، مجروح و کهنسال میشد و این روند تا ۶۸/۱۰/۲۸ ادامه داشت.
در تاریخ ۶۹/۵/۲۶ هیئت ایرانی در منطقهای بنام «پل خیر ناصر خان» بعد از قصر شیرین محل استقرار نیروهای صلیب سرخ و سازمان حضور یافت. پس از انجام تشریفات اداری با ۳۵ دستگاه اتوبوس با عبور از مرز خسروی وارد منطقه «منظریه» عراق محل اسکان آزادگان شدیم.
حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که به منطقه اسکان اسرا رسیدیم. حدود ۱۰۰۰ نفر از آزادههای ایرانی در چادرهایی چند پارچه آنهم در گرمای شدید مردادماه و در بدترین وضع نگهداری شده بودند؛ بهگونهای که برای نفس کشیدن سرهایشان را از چادر بیرون آورده بودند. حتی از نظر آب آشامیدنی هم بچهها در مضیقه بودند و در آبوهوای داغ بیابان منظریه از کلمنهای آب گرم استفاده میکردند.
دو سه روز از تبادل اسرا با همین وضعیت گذشت که ما به مقامات عراقی اعلام کردیم این وضعیت برای ما قابل تحمل نیست. لذا با هماهنگی استاندار وقت کرمانشاه آقای نکویی و با کمک کلیه نیروهای استان کرمانشاه، محوطه نقطه صفر مرزی در کمتر از ۷۲ ساعت آسفالت شد و به مقامات عراقی اعلام کردیم که از این پس اتوبوسهای حامل آزادگان ایرانی به این منطقه آورده شوند و از اتوبوسهای عراقی به اتوبوسهای ایرانی منتقل شوند و در مورد اسرای بازگشتی عراقی هم بالعکس این امر انجام میشود.
صدام و حتی خود سازمانهای بینالمللی در روند مذاکرات آزادسازی اسرا کارشکنیهایی انجام دادند. افزون بر این ما در اردوگاههای جنگی شاهد انواع شکنجه آزادههای ایرانی بودهایم که هر دوی این مسائل مغایر با کنوانسیون سوم ژنو است.
پس از سقوط صدام مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران موضوع را پیگیری کردند و در زمان انجام محاکمه صدام در دادگاه کشور عراق لایحهای علیه دیکتاتور عراق توسط دادستانی تهیه و به سفارت ایران در عراق تحویل شد که بخش زیادی از مستندات آن مربوط به جنایات صدام در خصوص اسرا و مفقودین ایرانی میشد. ما خواستار استیفای حقوق پایمالشده اسرای ایرانی شدیم اما متأسفانه به نتیجهای نرسید و با توجه به بهبود مناسبات طرفین بعید است به نتیجه خاصی برسد.
پس از بازگشت کامل آزادگان به ایران، کمیسیونهای اسرا و مفقودین بهجد پیگیر تعیین تکلیف آزادگان شهید شد. این دسته از عزیزان جزو افرادی بودند که عراق گواهی فوت آنها را پیشتر به ما تحویل داده بود. ازاینرو در تاریخ ۴/۳۰ /۸۱ تعداد ۵۷۰ پیکر مطهر اسرای شهید مظلوم را از عراق دریافت کردیم. ما به ازای این تعداد ۱۲۱۴ اسیر فوتشده عراقی هم به آنها تحویل دادیم.
از مجموع ۳۹ هزار و ۱۴۰ نفر آزاده سرافراز بازگشتی ایرانی تعداد ۶ هزار و ۵۹۹ نفر از راه هوایی به کشور منتقل شدند و ۳۲ هزار و ۵۴۱ نفر هم از مرز زمینی وارد کشور شدند.
جمهوری اسلامی ایران تا قبل از سرنگونی حکومت صدام بارها به مقامات عراقی ابلاغ کرده بود که هر چه سریعتر نسبت به وضعیت نامعلوم اسرای ثبت نام نشده و مفقودالجسد ما تعیین تکلیف کند. یعنی دولت عراق باید برای ما مشخص میکرد که فرد اگر زنده است در کدام اردوگاه یا زندان بوده و تحویل مقامات ایرانی شود یا اگر به شهادت رسیده، بغداد مکلف به استرداد پیکر مطهر است.
و حالا بعد از سالها این روز همچنان روز شادی ملت است.
آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث هراسی به خود راه ندادند. آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند.
دلنوشته ای از یک آزاده
دلنوشته ای از آزاده سرافراز احمد دواتگر که در فضای مجازی بازتاب داشته است، برگزیدیم :
آزادگان خوش آمدیدیک سالی بود که از اردوگاه ۱۲ تکریت که زادگاه صدام شمرده می شد، به اردوگاه ۱۸ بعقوبه تبعید شده بودیم اردوگاهی که با اردوگاه قبلی ما بسیار متفاوت بوده است (جمعی ۱۴ نفره بودیم که دو ماه بعد نزدیک به ۵۰۰ نفر دیگر از بچه های اردگاه ۱۱، ۱۲، ۱۴ و ۱۶ تکریت به جمع ما ملحق شده بودند) بگذریم. عراق در مرداد ۱۳۶۹ با حمله به کویت بار دیگر در شرایط جنگی قرار گرفت در خاطرم هست نگهبان های اردوگاه از این بابت بسیار ناراضی به نظر می رسیدند زیرا برخی از آن ها نزدیک به ۱۰ سال به عنوان سرباز همچنان مشغول خدمت بودند.
برش های جذاب از روزهای جنگ
مجید شاهحسینی، عضو فعال کمیته مذاکرات بهمنظور تبادل اسرا در جنگ تحمیلی و کارشناس ارشد امور آزادگان سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس، برش های کمتر گفته شده و جذابی را از آن روزها بیان کرده است که در ادامه می خوانید.
در تاریخ ۲۲/ ۶۹/۵ پس از اینکه دیکتاتور عراق چندین نامه به مقامات ایران نوشت، در ششمین نامه خود تصریح کرد قطعنامه ۵۹۸ شورای امینت مبنی بر آتشبس را به رسمیت میشناسد و از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر مبنی بر عقبنشینی به مرزهای بینالمللی تمکین کرده و قصد دارد روند آزادسازی اسرا به شکل انبوه را تسریع بخشد.
وی پس از اعلام رسمی آزادسازی اسرای جنگی ایرانی فرآیند این اقدام را در تاریخ ۵/۲۳/ ۶۹ عملیاتی کرد و تبادل اسرای دو کشور را از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواستار شد.
بیانیه دولت عراق برای آزادسازی انبوه اسرا در تاریخ ۶۹/۵/۲۴ از پخش اخبار رادیو ساعت ۱۱ صبح اعلام شد و خبر رهایی روزانه ۱۰۰۰ نفر آزاده از بند رژیم بعث به اطلاع عموم رسید.
از تاریخ ۶۰/۳/۲۶ مبادلههایی صورت گرفت که مربوط به اسرای معلول، بیمار، مجروح و کهنسال میشد و این روند تا ۶۸/۱۰/۲۸ ادامه داشت.
در تاریخ ۶۹/۵/۲۶ هیئت ایرانی در منطقهای بنام «پل خیر ناصر خان» بعد از قصر شیرین محل استقرار نیروهای صلیب سرخ و سازمان حضور یافت. پس از انجام تشریفات اداری با ۳۵ دستگاه اتوبوس با عبور از مرز خسروی وارد منطقه «منظریه» عراق محل اسکان آزادگان شدیم.
حدود ساعت ۱۲ ظهر بود که به منطقه اسکان اسرا رسیدیم. حدود ۱۰۰۰ نفر از آزادههای ایرانی در چادرهایی چند پارچه آنهم در گرمای شدید مردادماه و در بدترین وضع نگهداری شده بودند؛ بهگونهای که برای نفس کشیدن سرهایشان را از چادر بیرون آورده بودند. حتی از نظر آب آشامیدنی هم بچهها در مضیقه بودند و در آبوهوای داغ بیابان منظریه از کلمنهای آب گرم استفاده میکردند.
دو سه روز از تبادل اسرا با همین وضعیت گذشت که ما به مقامات عراقی اعلام کردیم این وضعیت برای ما قابل تحمل نیست. لذا با هماهنگی استاندار وقت کرمانشاه آقای نکویی و با کمک کلیه نیروهای استان کرمانشاه، محوطه نقطه صفر مرزی در کمتر از ۷۲ ساعت آسفالت شد و به مقامات عراقی اعلام کردیم که از این پس اتوبوسهای حامل آزادگان ایرانی به این منطقه آورده شوند و از اتوبوسهای عراقی به اتوبوسهای ایرانی منتقل شوند و در مورد اسرای بازگشتی عراقی هم بالعکس این امر انجام میشود.
صدام و حتی خود سازمانهای بینالمللی در روند مذاکرات آزادسازی اسرا کارشکنیهایی انجام دادند. افزون بر این ما در اردوگاههای جنگی شاهد انواع شکنجه آزادههای ایرانی بودهایم که هر دوی این مسائل مغایر با کنوانسیون سوم ژنو است.
پس از سقوط صدام مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران موضوع را پیگیری کردند و در زمان انجام محاکمه صدام در دادگاه کشور عراق لایحهای علیه دیکتاتور عراق توسط دادستانی تهیه و به سفارت ایران در عراق تحویل شد که بخش زیادی از مستندات آن مربوط به جنایات صدام در خصوص اسرا و مفقودین ایرانی میشد. ما خواستار استیفای حقوق پایمالشده اسرای ایرانی شدیم اما متأسفانه به نتیجهای نرسید و با توجه به بهبود مناسبات طرفین بعید است به نتیجه خاصی برسد.
پس از بازگشت کامل آزادگان به ایران، کمیسیونهای اسرا و مفقودین بهجد پیگیر تعیین تکلیف آزادگان شهید شد. این دسته از عزیزان جزو افرادی بودند که عراق گواهی فوت آنها را پیشتر به ما تحویل داده بود. ازاینرو در تاریخ ۴/۳۰ /۸۱ تعداد ۵۷۰ پیکر مطهر اسرای شهید مظلوم را از عراق دریافت کردیم. ما به ازای این تعداد ۱۲۱۴ اسیر فوتشده عراقی هم به آنها تحویل دادیم.
از مجموع ۳۹ هزار و ۱۴۰ نفر آزاده سرافراز بازگشتی ایرانی تعداد ۶ هزار و ۵۹۹ نفر از راه هوایی به کشور منتقل شدند و ۳۲ هزار و ۵۴۱ نفر هم از مرز زمینی وارد کشور شدند.
جمهوری اسلامی ایران تا قبل از سرنگونی حکومت صدام بارها به مقامات عراقی ابلاغ کرده بود که هر چه سریعتر نسبت به وضعیت نامعلوم اسرای ثبت نام نشده و مفقودالجسد ما تعیین تکلیف کند. یعنی دولت عراق باید برای ما مشخص میکرد که فرد اگر زنده است در کدام اردوگاه یا زندان بوده و تحویل مقامات ایرانی شود یا اگر به شهادت رسیده، بغداد مکلف به استرداد پیکر مطهر است.