۱
۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۰
یادداشت؛

یک حرفه و یک عشق ناتمام

یک حرفه و یک عشق ناتمام
خبرگزاری رضوی-مهدی عسکری*؛ شاید اگر خیلی از ما خبرنگاران و اصحاب رسانه به گذشته برگردیم، دیگر مایل نباشیم وارد این شغل و حرفه بشویم. دلیلش هم مشخص است، مرارت ها و مصائبی که شاید در هیچ حرفه و پیشه ای نباشد. برعکس، اگر با وجود گذشت سال ها از کار خبرنگاری از ما بخواهند «اکنون» این حرفه را کنار بگذاریم، کمتر خبرنگاری حاضر به این کار خواهد شد. راز این نخواستن و آن خواستن را هم کسی نمی داند. خودمان اسمش را عشق گذاشته ایم، همراهی با مردم، مردمی بودن یا هر چیز دیگری.
برای چند لحظه فکر کنید خبرنگاران و رسانه ها نمی بودند. خوب فکر کنید؛ چه کسی اخبار دفاع مقدس را می شنید، مدافعان حرم را، مدافعان سلامت و مدافعان وطن را، ابتکارات و نوآوری ها، اظهارات و صحبت های مقامات مسئول را، موفقیت ها را، اخبار شادی و غم را و ... اصلا زندگی بر مبنای بی خبری ممکن بود؟ 
 با خیلی از همکاران که بازنشسته می شوند همکلام می شوم، ظاهری سالم و سرحال و درونی «ریخته و پاشیده» دارند. از زخم و درد معده بگیر تا ناراحتی عصبی، درد کمر، ضعف جسم، مشکلات قلبی، ضعف چشم و هزار و یک بیماری دیگر که می شود یادگاری دوران کار در رسانه و خبرنگاری. این را هم فراموش نکنیم که خبرنگاران با 20 سال کار بازنشسته می شوند، یعنی فرسایش جسمی و ذهنی در عین سنین جوانی و میانسالی...
 هرکاری هم که بکنیم، گوشت قربانی هستیم. جناب مقام مسئول خیلی وقت ها پیش آمده که اشتباهاتش را به گردن ما انداخته و از ما را متهم بزرگ نمایی و انتشار دروغ خبرش کرده است و ما هم به جبر و برای صلاح و مصلحت رسانه ای که در آن کار می کنیم، باید بپذیریم که مقصریم یا اینکه از سوی برخی شهروندان متهم می شویم که سفارشی نویس هستیم و درد مردم را بازتاب نمی دهیم. (البته قاعده دوم خیلی کمتر پیش آمده است و روی خوش مردم بسیار بیشتر از مسئولان بوده است) خیلی وقت ها هم متهم می شویم به اینکه خبرنگاران را راحت می شود خرید و چقدر کثیف است تفکری که به خرید خبرنگار برای ساخت نرده بان پیشرفت است.
 خیلی پیش آمده که باید از جلد و اعتقادات و نظر خودمان خارج شویم و چیزی را بنویسیم که اصلا به آن اعتقادی نداریم؛ مثلا فساد را از زبان برخی مسئولان بنویسیم که از مناسبات پشت پرده اش خبر داریم و می دانیم فرزندانش رانت آقازادگی دریافت می کنند و خودش در فلان حسابش فلان قدر است و فلان ویلایش فلان قدر ارزش دارد. مجبوریم قول های مداوم و بی عملی را بنویسیم که پشت سر هم تکرار می شود و از جامه عمل به تن کردن برایش خبری نیست، اما اگر ننویسم، متهمیم که قصد و غرض داشته ایم، از جریان خبری دور مانده ایم، همراه با دیگر رسانه ها نیستیم. ای کاش می شد برخی رودربایستی ها را کنار گذاشت، راحت تر بخاطر مردم از مسئول گلایه و انتقاد کرد. می شود اما نه همیشه. مصلحت ها خیلی وقت ها دست مان را می بندند.
 ما، کم عزیز از دست نداده ایم. از شهید صارمی که سمبل ما شده و روزی در روز شهادتش به نام ما نام گذاری کرده اند (انگار تا قبل از شهادت این شهید گرانقدر اصلا خبرنگاری وجود نداشته است!) تا تصویربرداران و خبرنگارانی که در دوران دفاع مقدس یا همراه با مدافعان حرم جان به کف دادند تا ما بدانیم مدافعان اسلام و این سرزمین چه عاشقانه جان دادند. ما جان دادیم تا  جان دادن خیلی ها را به مردم نشان دهیم. اگر فقط امروز حق داشته باشیم از خودمان حرف بزنیم، باید بگوییم ما واقعا جان برکفان این سرزمین هستیم.

*دبیر روزنامه شهرآرا
https://www.razavi.news/vdcaoin0.49nmy15kk4.html
razavi.news/vdcaoin0.49nmy15kk4.html
کد مطلب ۷۵۶۴۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما

نظرات بازدیدکنندگان
Iran, Islamic Republic of
بسیار عالی بود وواقعیتهایی که کمتر گفته می شود را عنوان کرده بود