خبرگزاری رضوی به مناسبت روز خبرنگار گزارش می دهد؛
خبرنگاران شهیدی که ماندگار شدند
خبرگزاری رضوی- زهرا رفعتی؛ هفدهم مرداد در تقویم ثبت شده به نام کسانی است که طلیعه دار حقیقت اند و سوگند یاد کرده اند جز راست ننویسند، مدافع حقوق مردم باشند، تاب و تحملی به مراتب بالا داشته باشند، شجاع، وقت شناس و مطالبه گر باشند و روشنگری و هدایتگری را وظیفه خود بدانند. آنها شغلی را انتخاب کرده اند که زمخت است، صبر زیاد می طلبد و خطرآفرین است اما با علم به این ویژگی ها انتخاب کرده اند که خبرنگار باشند.
امروز به مناسبت سالروز شهادت شهید صارمی به نام روز خبرنگار ثبت شده تا حداقل فقط یک روز در سال، تلاش های بی شائبه و نوشتن های راستین این گروه تاثیرگذار در جامعه دیده شود و یادمان بیاید اگر به اتفاقات روز دنیا دسترسی داریم، اگر حرفمان با واسطه به گوش مسئولان میرسد، اگر کسی هست که از حق مان دفاع کند، مدیون خبرنگاران و اصحاب رسانه هستیم.
به پاس جایگاه رفیع شهید محمود صارمی در این گزارش به معرفی چند خبرنگار شهید می پردازیم تا شاید ادای دینی باشد به خدمت و رشادت آنها.
عزیزالله امیریان
شهید حاج عزیز الله امیریان فرزند زوج رحیم و عالیه یکم فروردین سال ۱۳۴۳ در زنجان به دنیا آمد. او تا سال چهارم دبیرستان ادامه تحصیل داد و توانست مدرک دیپلم را اخذ کند. او با پیروزی انقلاب اسلامی به صورت نیمه وقت در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه به خدمت مشغول بود.
در پی شهادت برادر بزرگش در سال ۱۳۶۰، او بار مسئولیت خانواده را بیش از بیش احساس میکرد. در نهایت پس از صحبت با پدرش و اجازه گرفتن از او به سوی جبهه شتافت؛ عزیزاله یکی از بچههای فعال مسجد دستغیب بود.
این خبرنگار جوان پس از سالها حضور در جبهه در تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ بر اثر اصابت ترکش به کتف و سینه به شهادت رسید. پیکر مطهرش را پس از تشییع، در گلزار پایین شهدای زنجان به خاک سپردند.
علیرضا افشار
علیرضا افشار در تاریخ ۴ آذر ماه ۱۳۵۳ مصادف با میلاد امام رضا (ع) در تهران به دنیا آمد. علیرضا مقطع ابتدایی را در دبستانهای الوند و شهیدمعصومی منطقه یک (شمیرانات) و سپس تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای شهید مطهری و رسالت در مناطق سه و یک به اتمام رساند و موفق به اخذ دیپلم شد.
علیرضا پس از شرکت در کنکور سراسری در رشته کاردانی دامپزشکی واحد چالوس و نوشهر پذیرفته شد و ادامه تحصیل داد تا به کسب مدرک کاردانی دامپزشکی از دانشگاه آزاد نائل شد سپس برای خدمت زیر پرچم با درجه ستوانی در خدمت نیروی هوایی سپاه قرار گرفت.
علیرضا افشار به دلیل داشتن روابط عمومی قوی و ارتباط عالی با توده مردم، محیط کار و دوستان و نیز به دلیل اشتیاق به انجام کارهای سخت و هیجانی، بعد از خدمت سربازی در باشگاه خبرنگاران جوان مشغول کار شد و توانست در عناوینی چون خبرنگار ویژه نهاد ریاست جمهوری، خبرنگار ویژه ستاد ارتحال امام (ره)،خبرنگار ویژه رزمایش و مانورهای ارتش، گزارشگر شهدای کلکچال، گزارشگر شهدای مسجد بلال ادامه فعالیت دهد.
حضور موفق و همگام با تواناییهای لازم علیرضا در باشگاه خبرنگاران جوان و ارائه گزارشهای جذاب و مهیج در زمینههای مختلف به دلیل لیاقت و شایستگی موجب شد به شبکه بین المللی جام جم راه یابد.
در این شبکه بود که علیرضا توانست خود را به عنوان یک خبرنگار واقعی مطرح، توجه مسئولان را نسبت به خود جلب و نشان افتخار بهترین خبرنگار دفاع مقدس را دریافت کند. او توانست خود را به عنوان گزارشگر ویژه مانورها و رزمایشهای ارتش مطرح و همچنین در تهیه گزارشات سیاسی و فرهنگی جایگاه حرفهای خود را تثبیت کند. با روند و سرعتی که شهید افشار در حرفه خبرنگاری پیش رو داشت از شبکه جام جم به شبکه بین المللی خبر راه یافت.
در آن شبکه بود که سرنوشت این شهید رقم خورد. شهید افشار در شبکه خبر نیز توانست با پشتکار و پیگیری و دریافت گزارشهای جذاب، زبانزد همگان شود. از این رو او به عنوان خبرنگار ویژه در ستاد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) و نهاد ریاست جمهوری انتخاب شد. ویژگیهای خاص شهیدعلیرضا افشار موجب شد در بین مسئولان کشور شاخص باشد و در بین امراء ارتش و دیگر ارگانهای نظامی به دلیل شخصیت خاص در ارائه گزارشهای جذاب و ماندگار، حضورش در مانورها و رزمایشهای ارتش تاکید شود.
از جمله گزارشات افتخار آفرین شهید افشار در حرفه گزارش گری که بر مخاطبان و بینندگان تاثیر بسزایی داشت میتوان به گزارش غواصی در آب هاب دریای عمان مربوط به رزمایش اتحاد ۸۴، گزارش ارتباط زنده توسط هلی کوپتر در مانور عاشقان ولایت و گزارش از شهدای کلکچال و شهدای گمنام مسجد بلال اشاره کرد.
حسن باقری
غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ در تهران زاده شد. وی دوره دبستان را در مدرسه مترجم الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی به پایان رساند. در سال ۱۳۵۱ فعالیتهای سیاسی خود را علیه حکومت محمدرضا پهلوی آغاز کرد.
وی تا خرداد ۱۳۵۸، در کمیته انقلاب اسلامی و برخی نهادهای دیگر فعالیت داشت.
در سال ۱۳۵۸ با ورود به روزنامه جمهوری اسلامی در سرویس فرهنگی و سیاسی فعالیت خود را آغاز کرد. در این مدت بنا به دعوت سازمان از طرف این روزنامه به عنوان خبرنگار، سفر ۱۵ روزهای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابسامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد. با شروع جنگ ایران و عراق، در روز ۱ مهر ۱۳۵۹، به همراه عدهای از اعضای سپاه پاسداران در هنگامی که جایگاه نیروهای عراق در خوزستان تثبیت شده بود، راهی جنوب کشور شد. در دورانی که در جنگ حضور داشت با استفاده از تجربیاتی که در زمان خبرنگاری خود در ایران و لبنان به دست آورده بود، به جمعآوری اطلاعات، نقشهها و کالکهای عملیاتی و ضبط صدا در جبهههای ایران پرداخت و این اسناد را به گزارشهای سازمانیافته تبدیل کرد.
حسن باقری روز شنبه ۹ بهمن ۱۳۶۱ وقتی در منطقه فکه مشغول شناسایی منطقه و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی بود، در سنگر دیدهبان، مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و همراه با (توکل قلاوند) معاون اطلاعات قرارگاه نجف و مجید بقایی شهید شدند. حسن باقری در هنگام مرگ ۲۶ سال داشت. محل دفن وی، قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) است و بزرگراهی در تهران به نام او ثبت شده است.
محمد اسحاقی
شهید سید محمد اسحاقی نخستین و به روایتی تنها خبرنگار شهید استان گیلان است که در جبهههای حق علیه باطل نیز از حرفه خود دست برنداشت و وقایع جنگ تحمیلی را با خون خود نگاشت. محمد اسحاقی در ۱۳۴۱ خورشیدی در خانواده یی روحانی چشم به جهان گشود. تحصیلات دوران دبیرستان او مصادف با شکل گیری انقلاب بود که محمد نیز در تظاهرات مردمی علیه شاه مشارکت گسترده داشت و به مبارزه علیه رژیم مستبد پهلوی روی آورد. وی در طول خدمتش به سبب نوع کار به امور سیاسی و تاریخی علاقه مند شد و در این زمینه مطالعات گستردهیی داشت و مترصد فرصت برای تحصیل کلاسیک در رشته تاریخ بود تا اینکه در یک ماموریت درون شهری در رشت به همراه شهید رضا دانا مورد حمله منافقین قرار گرفت و بر اثر شکستگی پا چند ماهی خانه نشین شد.
اسحاقی همزمان با تحصیل در دانشگاه، مطالعات وسیعی پیرامون ادبیات غرب، پژوهش در مسایل سیاسی داشت که مقالات وی در ۲ روزنامه اطلاعات و کیهان هوایی به چاپ میرسید. او با حضور در عملیاتهای کربلای سه و چهار توانست گزارشی مفید و خواندنی در خصوص این عملیات بنویسد. در کتاب هزار چشمه خورشید آمده است: «سید محمدعلاوه بر مطالعات گوناگون مقالات زیادی را در زمینههای تاریخی و سیاسی نوشت و در نشریات روز از جمله اطلاعات، کیهان و پاسدار اسلام به چاپ رساند.»
اسحاقی در ثبت تاریخ جنگ و حماسههای بزرگ ایثار مردم ایران زمین نیز نقش بسزایی را ایفا کرد. در طی هفت بار اعزام، سه سال و هشت ماه و هفت روز در جبهه حضوری فعال داشت و گزارش مفصلی از عملیاتهای رمضان، والفجر۱ و ۲ و ۳ و ۴ و کربلای ۳ و ۴ را با قلم خویش به نگارش درآورد. از این شهید والامقام کتابی با عنوان نبردالامیه در ۱۳۷۱ خورشیدی از طرف سپاه پاسداران چاپ و منتشر شد که نتیجه روایتگریها و نوشتار این شهید گرانقدر است.
روزی از وی پرسیده شد: تو که همیشه در جبههها حضور داری چرا با لشگر قدس گیلان نمیروی؟ او جواب داد: بچههای لشگر قدس همه آشنا هستند و هر کاری که انجام دهی ممکن است ریا شود ولی با بچههای لشکر امام حسین (ع) راحتم.
در قسمتی از وصیت نامه شهید سید محمد اسحاقی آمده است: دوستان عزیز و هموطنان شریف اگر میخواهید که در لوای اسلام و آزادی زندگی کنید قرآن و ولایت را سرلوحه امورات دنیوی و اخروی خود قرار داده و از وجود علما و استادان اهل دین بهرههای فراوانی بگیرید و هیچگاه سنگر علم و عدالت خواهی را خالی نگذاشته تا موجب سوء استفاده بیگانگان شود.
غلامرضا رهبر
غلامرضا رهبر از شهدای نام آشنای دوران دفاع مقدس گزارشگر صدا و سیما در جبهههای جنگ بود به گفته بسیاری آهنگ خاصی در صدای او بود که به گزارشهایش عمق خاص میبخشید. او نه فقط یک خبرنگار ساده که منبع موثقی برای برخی فرماندهان جنگ محسوب میشد. چنانچه محسن رضایی در این خصوص گفته است: «تا خبری توسط غلامرضا رهبر مخابره نمیشد از صحت آن اطمینان نداشتم. او نقش مهمی در روحیه دادن به رزمندگان اسلام داشت.» بیژن نوباوه از خبرنگار باسابقه درباره شهید رهبر گفته است: «رهبر در عرصه تبلیغات بسیار توانا بود و به خصوص با سیستمی که در کار خودش داشت سبک آفرین بود. سیستم حماسهای و رسانهای خاصی داشت که در این سیستم توانست حرف اول را بزند و موفق عمل کند. با توجه به تسلطی که شهید رهبر بر منطقه داشت و بعدها با فرماندهان جنگ بسیار نزدیک شد و توانست اخبار جنگ را همانگونه که ضرورت آن زمان بود منتقل کند.» شهید رهبر در ۲۱ دی ۱۳۶۵ بعد از عملیات کربلای پنج به شهادت رسید اما پیکرش هیچ گاه پیدا نشد و مفقودالاثر ماند.
حسین ضامن
شهید حسین ضامن در ۱۱ بهمن ۱۳۳۹ خورشیدی در خانواده یی مذهبی در زاهدان چشم به جهان گشود. او تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در رشته فرهنگ و ادب در شهر زاهدان به پایان برد. شهید ضامن در ۱۳۶۳ خورشیدی همکاری با سازمان خبرنگاری را در سِمت خبرنگار آغاز کرد و ۲ سال از خدمت خود را در سخت ترین شرایط آب و هوایی در شهرستان محروم و دورافتاده چابهار گذراند.
او در فروردین ۱۳۶۵ خورشیدی به عنوان رزمنده بسیجی عازم جبهه های حق علیه باطل شد و پس از یک ماه حضور در منطقه عملیاتی فاو، به هنگام تبادل آتش در عملیات والفجر ۸ از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۵ خورشیدی همان سال دعوت حق را لبیک گفت و به فیض عظیم شهادت نائل شد. مادر شهید چنین می گوید که حسین به هنگام کودکی به انجام فرایض دینی و مذهبی خود مقید بود و دوستان خود را نیز بر همین اساس انتخاب می کرد. همسر شهید نیز اضافه می کند که در زندگی مشترک اما کوتاه با وی، که بیش از یک سال طول نکشید، او را انسانی وارسته با تمام صفات پسندیده می دیدم. او نسبت به حجاب و عفت من و خواهرش تاکید بسیار می کرد و همواره حضرت فاطمه زهرا(س) را به عنوان الگویی برای شخصیت و رفتارمان توصیه می کرد.
در فرازی از وصیت نامه شهید ضامن آمده است: «بنا به ادای وظیفه شرعی بر آن شدم تا چند جمله ای به عنوان وصیت نامه بنویسم و امیدوارم مورد قبول و رضای خداوند قرار گیرد. امروز که استکبار جهانی با تمام موجودیت در مقابل اسلام و مسلمین صف آرایی و با کمال وقاحت و با استفاده از خودکامه ای صدام به میهن اسلامی مان حمله ور شده است، به عنوان یک فرد مسلمان و مقلد حضرت امام خمینی(ره) نمی توانستم نظاره گر شهید شدن جوانان عزیز میهن اسلامی و تعرضات جدید دشمنان اسلام به جمهوری اسلامی باشم و در خانه بمانم.»
امروز به مناسبت سالروز شهادت شهید صارمی به نام روز خبرنگار ثبت شده تا حداقل فقط یک روز در سال، تلاش های بی شائبه و نوشتن های راستین این گروه تاثیرگذار در جامعه دیده شود و یادمان بیاید اگر به اتفاقات روز دنیا دسترسی داریم، اگر حرفمان با واسطه به گوش مسئولان میرسد، اگر کسی هست که از حق مان دفاع کند، مدیون خبرنگاران و اصحاب رسانه هستیم.
به پاس جایگاه رفیع شهید محمود صارمی در این گزارش به معرفی چند خبرنگار شهید می پردازیم تا شاید ادای دینی باشد به خدمت و رشادت آنها.
عزیزالله امیریان
شهید حاج عزیز الله امیریان فرزند زوج رحیم و عالیه یکم فروردین سال ۱۳۴۳ در زنجان به دنیا آمد. او تا سال چهارم دبیرستان ادامه تحصیل داد و توانست مدرک دیپلم را اخذ کند. او با پیروزی انقلاب اسلامی به صورت نیمه وقت در واحد تبلیغات و انتشارات سپاه به خدمت مشغول بود.
در پی شهادت برادر بزرگش در سال ۱۳۶۰، او بار مسئولیت خانواده را بیش از بیش احساس میکرد. در نهایت پس از صحبت با پدرش و اجازه گرفتن از او به سوی جبهه شتافت؛ عزیزاله یکی از بچههای فعال مسجد دستغیب بود.
این خبرنگار جوان پس از سالها حضور در جبهه در تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ بر اثر اصابت ترکش به کتف و سینه به شهادت رسید. پیکر مطهرش را پس از تشییع، در گلزار پایین شهدای زنجان به خاک سپردند.
علیرضا افشار
علیرضا افشار در تاریخ ۴ آذر ماه ۱۳۵۳ مصادف با میلاد امام رضا (ع) در تهران به دنیا آمد. علیرضا مقطع ابتدایی را در دبستانهای الوند و شهیدمعصومی منطقه یک (شمیرانات) و سپس تحصیلات متوسطه را در دبیرستانهای شهید مطهری و رسالت در مناطق سه و یک به اتمام رساند و موفق به اخذ دیپلم شد.
علیرضا پس از شرکت در کنکور سراسری در رشته کاردانی دامپزشکی واحد چالوس و نوشهر پذیرفته شد و ادامه تحصیل داد تا به کسب مدرک کاردانی دامپزشکی از دانشگاه آزاد نائل شد سپس برای خدمت زیر پرچم با درجه ستوانی در خدمت نیروی هوایی سپاه قرار گرفت.
علیرضا افشار به دلیل داشتن روابط عمومی قوی و ارتباط عالی با توده مردم، محیط کار و دوستان و نیز به دلیل اشتیاق به انجام کارهای سخت و هیجانی، بعد از خدمت سربازی در باشگاه خبرنگاران جوان مشغول کار شد و توانست در عناوینی چون خبرنگار ویژه نهاد ریاست جمهوری، خبرنگار ویژه ستاد ارتحال امام (ره)،خبرنگار ویژه رزمایش و مانورهای ارتش، گزارشگر شهدای کلکچال، گزارشگر شهدای مسجد بلال ادامه فعالیت دهد.
حضور موفق و همگام با تواناییهای لازم علیرضا در باشگاه خبرنگاران جوان و ارائه گزارشهای جذاب و مهیج در زمینههای مختلف به دلیل لیاقت و شایستگی موجب شد به شبکه بین المللی جام جم راه یابد.
در این شبکه بود که علیرضا توانست خود را به عنوان یک خبرنگار واقعی مطرح، توجه مسئولان را نسبت به خود جلب و نشان افتخار بهترین خبرنگار دفاع مقدس را دریافت کند. او توانست خود را به عنوان گزارشگر ویژه مانورها و رزمایشهای ارتش مطرح و همچنین در تهیه گزارشات سیاسی و فرهنگی جایگاه حرفهای خود را تثبیت کند. با روند و سرعتی که شهید افشار در حرفه خبرنگاری پیش رو داشت از شبکه جام جم به شبکه بین المللی خبر راه یافت.
در آن شبکه بود که سرنوشت این شهید رقم خورد. شهید افشار در شبکه خبر نیز توانست با پشتکار و پیگیری و دریافت گزارشهای جذاب، زبانزد همگان شود. از این رو او به عنوان خبرنگار ویژه در ستاد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) و نهاد ریاست جمهوری انتخاب شد. ویژگیهای خاص شهیدعلیرضا افشار موجب شد در بین مسئولان کشور شاخص باشد و در بین امراء ارتش و دیگر ارگانهای نظامی به دلیل شخصیت خاص در ارائه گزارشهای جذاب و ماندگار، حضورش در مانورها و رزمایشهای ارتش تاکید شود.
از جمله گزارشات افتخار آفرین شهید افشار در حرفه گزارش گری که بر مخاطبان و بینندگان تاثیر بسزایی داشت میتوان به گزارش غواصی در آب هاب دریای عمان مربوط به رزمایش اتحاد ۸۴، گزارش ارتباط زنده توسط هلی کوپتر در مانور عاشقان ولایت و گزارش از شهدای کلکچال و شهدای گمنام مسجد بلال اشاره کرد.
حسن باقری
غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری ۲۵ اسفند ۱۳۳۴ در تهران زاده شد. وی دوره دبستان را در مدرسه مترجم الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی به پایان رساند. در سال ۱۳۵۱ فعالیتهای سیاسی خود را علیه حکومت محمدرضا پهلوی آغاز کرد.
وی تا خرداد ۱۳۵۸، در کمیته انقلاب اسلامی و برخی نهادهای دیگر فعالیت داشت.
در سال ۱۳۵۸ با ورود به روزنامه جمهوری اسلامی در سرویس فرهنگی و سیاسی فعالیت خود را آغاز کرد. در این مدت بنا به دعوت سازمان از طرف این روزنامه به عنوان خبرنگار، سفر ۱۵ روزهای به لبنان و اردن انجام داد و طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابسامان مسلمانان در آن منطقه تهیه کرد. با شروع جنگ ایران و عراق، در روز ۱ مهر ۱۳۵۹، به همراه عدهای از اعضای سپاه پاسداران در هنگامی که جایگاه نیروهای عراق در خوزستان تثبیت شده بود، راهی جنوب کشور شد. در دورانی که در جنگ حضور داشت با استفاده از تجربیاتی که در زمان خبرنگاری خود در ایران و لبنان به دست آورده بود، به جمعآوری اطلاعات، نقشهها و کالکهای عملیاتی و ضبط صدا در جبهههای ایران پرداخت و این اسناد را به گزارشهای سازمانیافته تبدیل کرد.
حسن باقری روز شنبه ۹ بهمن ۱۳۶۱ وقتی در منطقه فکه مشغول شناسایی منطقه و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی بود، در سنگر دیدهبان، مورد اصابت گلوله خمپاره قرار گرفت و همراه با (توکل قلاوند) معاون اطلاعات قرارگاه نجف و مجید بقایی شهید شدند. حسن باقری در هنگام مرگ ۲۶ سال داشت. محل دفن وی، قطعه ۲۴ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) است و بزرگراهی در تهران به نام او ثبت شده است.
محمد اسحاقی
شهید سید محمد اسحاقی نخستین و به روایتی تنها خبرنگار شهید استان گیلان است که در جبهههای حق علیه باطل نیز از حرفه خود دست برنداشت و وقایع جنگ تحمیلی را با خون خود نگاشت. محمد اسحاقی در ۱۳۴۱ خورشیدی در خانواده یی روحانی چشم به جهان گشود. تحصیلات دوران دبیرستان او مصادف با شکل گیری انقلاب بود که محمد نیز در تظاهرات مردمی علیه شاه مشارکت گسترده داشت و به مبارزه علیه رژیم مستبد پهلوی روی آورد. وی در طول خدمتش به سبب نوع کار به امور سیاسی و تاریخی علاقه مند شد و در این زمینه مطالعات گستردهیی داشت و مترصد فرصت برای تحصیل کلاسیک در رشته تاریخ بود تا اینکه در یک ماموریت درون شهری در رشت به همراه شهید رضا دانا مورد حمله منافقین قرار گرفت و بر اثر شکستگی پا چند ماهی خانه نشین شد.
اسحاقی همزمان با تحصیل در دانشگاه، مطالعات وسیعی پیرامون ادبیات غرب، پژوهش در مسایل سیاسی داشت که مقالات وی در ۲ روزنامه اطلاعات و کیهان هوایی به چاپ میرسید. او با حضور در عملیاتهای کربلای سه و چهار توانست گزارشی مفید و خواندنی در خصوص این عملیات بنویسد. در کتاب هزار چشمه خورشید آمده است: «سید محمدعلاوه بر مطالعات گوناگون مقالات زیادی را در زمینههای تاریخی و سیاسی نوشت و در نشریات روز از جمله اطلاعات، کیهان و پاسدار اسلام به چاپ رساند.»
اسحاقی در ثبت تاریخ جنگ و حماسههای بزرگ ایثار مردم ایران زمین نیز نقش بسزایی را ایفا کرد. در طی هفت بار اعزام، سه سال و هشت ماه و هفت روز در جبهه حضوری فعال داشت و گزارش مفصلی از عملیاتهای رمضان، والفجر۱ و ۲ و ۳ و ۴ و کربلای ۳ و ۴ را با قلم خویش به نگارش درآورد. از این شهید والامقام کتابی با عنوان نبردالامیه در ۱۳۷۱ خورشیدی از طرف سپاه پاسداران چاپ و منتشر شد که نتیجه روایتگریها و نوشتار این شهید گرانقدر است.
روزی از وی پرسیده شد: تو که همیشه در جبههها حضور داری چرا با لشگر قدس گیلان نمیروی؟ او جواب داد: بچههای لشگر قدس همه آشنا هستند و هر کاری که انجام دهی ممکن است ریا شود ولی با بچههای لشکر امام حسین (ع) راحتم.
در قسمتی از وصیت نامه شهید سید محمد اسحاقی آمده است: دوستان عزیز و هموطنان شریف اگر میخواهید که در لوای اسلام و آزادی زندگی کنید قرآن و ولایت را سرلوحه امورات دنیوی و اخروی خود قرار داده و از وجود علما و استادان اهل دین بهرههای فراوانی بگیرید و هیچگاه سنگر علم و عدالت خواهی را خالی نگذاشته تا موجب سوء استفاده بیگانگان شود.
غلامرضا رهبر
غلامرضا رهبر از شهدای نام آشنای دوران دفاع مقدس گزارشگر صدا و سیما در جبهههای جنگ بود به گفته بسیاری آهنگ خاصی در صدای او بود که به گزارشهایش عمق خاص میبخشید. او نه فقط یک خبرنگار ساده که منبع موثقی برای برخی فرماندهان جنگ محسوب میشد. چنانچه محسن رضایی در این خصوص گفته است: «تا خبری توسط غلامرضا رهبر مخابره نمیشد از صحت آن اطمینان نداشتم. او نقش مهمی در روحیه دادن به رزمندگان اسلام داشت.» بیژن نوباوه از خبرنگار باسابقه درباره شهید رهبر گفته است: «رهبر در عرصه تبلیغات بسیار توانا بود و به خصوص با سیستمی که در کار خودش داشت سبک آفرین بود. سیستم حماسهای و رسانهای خاصی داشت که در این سیستم توانست حرف اول را بزند و موفق عمل کند. با توجه به تسلطی که شهید رهبر بر منطقه داشت و بعدها با فرماندهان جنگ بسیار نزدیک شد و توانست اخبار جنگ را همانگونه که ضرورت آن زمان بود منتقل کند.» شهید رهبر در ۲۱ دی ۱۳۶۵ بعد از عملیات کربلای پنج به شهادت رسید اما پیکرش هیچ گاه پیدا نشد و مفقودالاثر ماند.
حسین ضامن
شهید حسین ضامن در ۱۱ بهمن ۱۳۳۹ خورشیدی در خانواده یی مذهبی در زاهدان چشم به جهان گشود. او تحصیلات خود را در مقطع متوسطه در رشته فرهنگ و ادب در شهر زاهدان به پایان برد. شهید ضامن در ۱۳۶۳ خورشیدی همکاری با سازمان خبرنگاری را در سِمت خبرنگار آغاز کرد و ۲ سال از خدمت خود را در سخت ترین شرایط آب و هوایی در شهرستان محروم و دورافتاده چابهار گذراند.
او در فروردین ۱۳۶۵ خورشیدی به عنوان رزمنده بسیجی عازم جبهه های حق علیه باطل شد و پس از یک ماه حضور در منطقه عملیاتی فاو، به هنگام تبادل آتش در عملیات والفجر ۸ از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۶۵ خورشیدی همان سال دعوت حق را لبیک گفت و به فیض عظیم شهادت نائل شد. مادر شهید چنین می گوید که حسین به هنگام کودکی به انجام فرایض دینی و مذهبی خود مقید بود و دوستان خود را نیز بر همین اساس انتخاب می کرد. همسر شهید نیز اضافه می کند که در زندگی مشترک اما کوتاه با وی، که بیش از یک سال طول نکشید، او را انسانی وارسته با تمام صفات پسندیده می دیدم. او نسبت به حجاب و عفت من و خواهرش تاکید بسیار می کرد و همواره حضرت فاطمه زهرا(س) را به عنوان الگویی برای شخصیت و رفتارمان توصیه می کرد.
در فرازی از وصیت نامه شهید ضامن آمده است: «بنا به ادای وظیفه شرعی بر آن شدم تا چند جمله ای به عنوان وصیت نامه بنویسم و امیدوارم مورد قبول و رضای خداوند قرار گیرد. امروز که استکبار جهانی با تمام موجودیت در مقابل اسلام و مسلمین صف آرایی و با کمال وقاحت و با استفاده از خودکامه ای صدام به میهن اسلامی مان حمله ور شده است، به عنوان یک فرد مسلمان و مقلد حضرت امام خمینی(ره) نمی توانستم نظاره گر شهید شدن جوانان عزیز میهن اسلامی و تعرضات جدید دشمنان اسلام به جمهوری اسلامی باشم و در خانه بمانم.»