۰
تاریخ انتشار
جمعه ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۳۳
یادداشت؛

شب و روز نمی‌شناسد یک خبرنگار

شب و روز نمی‌شناسد یک خبرنگار
خبرگزاری رضوی_ نعیمه مونسی*؛ از خبرنگاران گفتن و موقعیت آنها را درک کردن همان شنیدن کِی بود مانند دیدن است. تا کسی از نزدیک با خبرنگار ارتباط نداشته باشد، موقعیت او را درک نمی‌کند. 
اگر از خانواده‌های آنها بپرسیم؛ می‌گویند خبرنگار کسی است که ساعت کارش مشخص نیست و ممکن است بعد از هماهنگی‌های زیاد برای برگزاری مهمانی یا بیرون رفتن در لحظه آخر به خاطر رخ دادن اتفاقی درگیر خبر شود و نیاید.
 می‌گویند خبرنگار کسی است که هیچ لحظه‌ای گوشی تلفن همراهش از او دور نیست و حتی در روزهای تعطیل هم در حال چک کردن خبر است. 
می‌گویند خبرنگار کسی است که مجنون است یعنی فقط یک خبرنگار می‌تواند بدون حقوق ثابت و مشخص با حقوق بسیار پایین حق‌التالیفی بدون وقفه کار کند و این چیزی جز جنون نیست. 
می‌گویند کله خبرنگار بوی قرمه‌سبزی می‌دهد یعنی او سر نترسی دارد و از خفت کردن مسئولین و تهدید شدن نمی‌ترسد. 
می‌گویند از آنها حرفی جز خبر نمی‌شنوی و عجیب راست می‌گویند چرا که خبر با خبرنگاران مثل گوشت و استخوان درهم تنیده است و آنها چیزی جز خبر بلد نیستند‌. 
می‌گویند خبرنگار کسی است که نباید به او دختر داد چرا که علاوه بر کار بی‌وقفه، حقوق ناچیزی می‌گیرد که هرماه هشتش گروی نهش است و باید خداخدا کند کم نیاورد. 
می‌گویند خبرنگار کسی است که برای دیر شدن یک خبر استرسی دارد که ما برای کنکور نداشتیم!

آری خانواده‌ها درست می‌گویند، آنها حق دارند. همه این گزاره‌ها درست است. شدت سختی و استرس کار خبرنگار بسیار بیشتر از آن چیزی است که می‌خوانید.
بگذارید خاطره‌ای بگویم که شاید کمی از استرس ما را درک کنید.
یادم است خبر نسبتا مهمی را قرار بود روی سایت خبرگزاری بگذارم. خبر را آماده کردم اما سایت خبرگزاری بالا نمی‌آمد و اینترنتم به شدت ضعیف بود. استرس تمام وجودم را گرفته بود و از اینکه خبر دیر بارگزاری شود و تحریریه جریمه شود، بسیار عصبی بودم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و چطور شد ولی وقتی به خودم آمدم دیدم بی‌وقفه دستم را محکم بر پایم می‌کوبم و از شدت درد به خودم آمدم. به علت کرونا در خانه بودم، وقتی اطرافم را نگاه کردم دیدم خواهر کوچکترم هاج و واج مرا نگاه می‌کند و از اینکه به خاطر یک خبر اینگونه خودزنی می‌کنم دهانش باز مانده است. وقتی خبرم را فرستادم و خودزنی‌ام تمام شد دیدم سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید فقط برای یک خبر اینگونه خودت را زدی؟
پای من کبود شد، خبرم با تاخیر چند ثانیه روی خط رفت ولی هیچ‌کس استرس مرا نفهمید.
آری خبر برای ما مهم است خبر برای ما مثل ناموس است مثل فرزند مراقبش هستیم اگر دیر بشود نگران و پراسترس می‌شویم اگر جا بمانیم افسرده و غمگین به دنبال جایگزین هستیم، اگر نتوانیم حق را بگوییم سرخورده می‌شویم، اگر با مسئولان دربیفتیم تهدید می‌شویم، اگر خبری را دیر برسانیم جریمه می‌شویم و بسیار اگرهای دیگر هست اما فقط عشق به قدرت این شغل است که ما را سرپا نگه داشته است. قدرت خبر به حدی است که مسئولینی که خدا را بنده نیستند با یک خبر آنچنان نگران می‌شوند که گویی خبر خداست. قدرت و تاثیرگزاری خبر به گونه‌ای است که می‌تواند با پیگیری مشکلی سرنوشت هزاران و حتی میلیون‌ها نفر را تغییر دهد. هر کسی به چیزی علاقه دارد یکی به پول یکی به شهرت و دیگری به قدرت اما ما خبرنگاران سربازانی هستیم جنون‌زده که فقط به خبر علاقه داریم.

*خبرنگار و کارشناس ارشد ارتباطات
https://www.razavi.news/vdcfctde.w6dtyagiiw.html
razavi.news/vdcfctde.w6dtyagiiw.html
کد مطلب ۷۵۵۱۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما