آیتالله جوادی آملی پاسخ داد:
چرا واقعه کربلا در تاریخ ماندگار شد
به گزارش خبرگزاری رضوی، حماسه عاشورا یک مکتب فکری است که از سال ۶۱ هجری آغاز و با گذشت بیش از سیزده قرن و نیم هنوز از حیات و طراوت و شادابی خاصی برخوردار است و در هر زمانی حرف و طرح نوی برای جامعه بشری دارد. اگر چه دستگاه بنی امیه و بنیالعباس و همه ظالمین و مستکبرین سعی و تلاش در تضعیف و تحریف و تخریب حادثه عظیم عاشورا داشتند، اما هرگز نتوانستند جلوی ماندگاری و پویایی عاشورا را بگیرند. چرایی ماندگار شدن حماسه حسینی مسئلهای است که بسیاری از اندیشمندان به بررسی آن پرداختهاند.
آیتالله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که پنجشنبه گذشته در مسجد احمدآباد شهرستان دماوند برگزار شد به این پرسش پاسخ دادند. ایشان با اشاره به ماندگاری تاریخی حادثه بیان داشتند: هر چند جریان کربلا در ظاهر در مقابل بسیاری از حوادث و جنایتهای دیگر تاریخ یک حادثه کوچکی بود؛ شما وقتی تاریخ جهانگشای جوینی را که معاصر با مغول بود میخوانید، میبینید مغولها دهها و صدها برابر بیشتر از کربلا جنایت و بیرحمی کردند، ولی نام این کشتهها خاک میخورد، اما وقتی اربعین حسینی میشود بیست میلیون پابرهنه به سمت کربلا راه میروند، این یک بارگاه ملکوتی است، این حساب دیگری است، مگر حسین بن علی (ع) برای دنیا جنگید؟ او برای ابد یعنی آنجا که نه سال دارد نه ماه، نه تاریخ دارد نه جغرافیا، نه آسمان دارد نه زمین و فوق همه اینهاست، جنگید.
معظمله ادامه داد: شما جریان اموی را قبل از جریان کربلا بررسی کنید، این جریان اموی یعنی معاویه و همچنین پدرش اباسفیان تا فتح مکه کافر بودند بعد هم منافق شدند، یک بیان نورانی حضرت امیر دارد که میفرماید «مَا أَسْلَمُوا وَ لکِنِ اسْتَسْلَمُوا» اینها ظاهراً اسلام آوردند، ولی مسلمان نشدند. اینها از هر نظر در برابر مکتب ایستادند، گاهی قرآن را بالای نیزه کردند، گاهی قرآن را ـ معاذ الله ـ متّهم به تحریف کردند، حدیثنویسی را هم منع کردند، تلاش و کوشششان این بود که با دسیسهها حدیث گفته نشود، بعد جوایزی هم به مناسبتهای جعلی توزیع میکردند، این جوایزشان به عنوان دینفروشی بود، تا دین افراد را بخرند! یک وقتی مؤذّن بالای مأذنه نام مبارک رسول خدا را در اذان برد، معاویه گفت تا این نام زنده است ما نمیتوانیم حکومت کنیم! با این نام خواستند بجنگند، پس هدف آنها این بود. در چنین شرایطی حسین بن علی (ع) قیام کرد، فرمود: «مثلی لا یبایع مثل یزید بن معاویه» یعنی هر کس مثل من فکر میکند زیر بار این حکومت نمیرود. نگفت من زیر بار نمیروم، نفرمود «أنا لا یبایع» فرمود: «مثلی» کسی که مانند من آزاداندیش است، عدلمحور است، عقلمدار است، هرگز حکومت اموی را امضا نمیکند «مثلی لا یبایع مثل معاویه».
معظمله ادامه داد: شما جریان اموی را قبل از جریان کربلا بررسی کنید، این جریان اموی یعنی معاویه و همچنین پدرش اباسفیان تا فتح مکه کافر بودند بعد هم منافق شدند، یک بیان نورانی حضرت امیر دارد که میفرماید «مَا أَسْلَمُوا وَ لکِنِ اسْتَسْلَمُوا» اینها ظاهراً اسلام آوردند، ولی مسلمان نشدند. اینها از هر نظر در برابر مکتب ایستادند، گاهی قرآن را بالای نیزه کردند، گاهی قرآن را ـ معاذ الله ـ متّهم به تحریف کردند، حدیثنویسی را هم منع کردند، تلاش و کوشششان این بود که با دسیسهها حدیث گفته نشود، بعد جوایزی هم به مناسبتهای جعلی توزیع میکردند، این جوایزشان به عنوان دینفروشی بود، تا دین افراد را بخرند! یک وقتی مؤذّن بالای مأذنه نام مبارک رسول خدا را در اذان برد، معاویه گفت تا این نام زنده است ما نمیتوانیم حکومت کنیم! با این نام خواستند بجنگند، پس هدف آنها این بود. در چنین شرایطی حسین بن علی (ع) قیام کرد، فرمود: «مثلی لا یبایع مثل یزید بن معاویه» یعنی هر کس مثل من فکر میکند زیر بار این حکومت نمیرود. نگفت من زیر بار نمیروم، نفرمود «أنا لا یبایع» فرمود: «مثلی» کسی که مانند من آزاداندیش است، عدلمحور است، عقلمدار است، هرگز حکومت اموی را امضا نمیکند «مثلی لا یبایع مثل معاویه».
قیام عاشورا با فطرت سازگار است
وی خاطرنشان کرد: بنابراین سخن در این نیست که حسین بن علی فقط برای اینکه با یزید بیعت نکند قیام کرد نه خیر!، آنها با مکتب از هر منظری در افتادند هم با قرآن، هم با سنّت، هم با عقیده مردم و حسین بن علی قیام کرد و دین را زنده کرد. در دم دروازه شام کسی از زینالعابدین (ع) سؤال کرد در این صحنه چه کسی پیروز شد؟ فرمود ما «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ»؛ اگر خواستی بفهمی در این صحنه چه کسی پیروز شد در حالی که ابدان طیب و طاهر، پاره پاره آنجا افتاده، فرمود ما پیروز شدیم، فرمود: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ»؛ موقع نماز اذان و اقامه بگو ببین نام چه کسی را میبری؟ ما رفتیم این نام را زنده کردیم و برگشتیم. این نام میماند، چون با فطرت سازگار است، با ساختار نظام هستی سازگار است.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود تصریح داشتند: شخصی نامهای برای حسین بن علی (س) نوشت عرض کرد «عِظْنی و اوجز» مرا موعظه کن، ولی مختصر، حضرت هم یک سطر مرقوم فرمودند: «من حاول أمراً بمعصیة الله کان أفوط لما یرجوا و أسرع لمجیء ما یحذر»؛ فرمود تو که موعظه خواستی بدان هرگز هدف، وسیله را توجیه نمیکند! از راه حرام نمیشود به مقصد رسید، از راه باطل نمیشود به مقصد صحیح رسید، حسین بن علی آن فکر را که میگوید هدف، وسیله را توجیه میکند باطل میکند میگوید هرگز از راه بد به مقصد نمیشود رسید. این بیان حسین بن علی است. بعد فرمود: «لا أعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا أفرّ فرار العبید» من قیام کردم توقّع داشته باشید که با دست خودم آن اوراق شما را امضاء کنم اینطور نیست، با دست خودم، دست مذلّت به شما بدهم اینچنین نیست، فرار هم نمیکنم! منم و این میدان. این فکر برای همیشه میماند، این فکر با آن فطرت ما با آن جوهره اساسی ما سازگار است. انسان با ظلم هماهنگ نیست با تبعیض هماهنگ نیست، لذا مبارزه میکند.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود تصریح داشتند: شخصی نامهای برای حسین بن علی (س) نوشت عرض کرد «عِظْنی و اوجز» مرا موعظه کن، ولی مختصر، حضرت هم یک سطر مرقوم فرمودند: «من حاول أمراً بمعصیة الله کان أفوط لما یرجوا و أسرع لمجیء ما یحذر»؛ فرمود تو که موعظه خواستی بدان هرگز هدف، وسیله را توجیه نمیکند! از راه حرام نمیشود به مقصد رسید، از راه باطل نمیشود به مقصد صحیح رسید، حسین بن علی آن فکر را که میگوید هدف، وسیله را توجیه میکند باطل میکند میگوید هرگز از راه بد به مقصد نمیشود رسید. این بیان حسین بن علی است. بعد فرمود: «لا أعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا أفرّ فرار العبید» من قیام کردم توقّع داشته باشید که با دست خودم آن اوراق شما را امضاء کنم اینطور نیست، با دست خودم، دست مذلّت به شما بدهم اینچنین نیست، فرار هم نمیکنم! منم و این میدان. این فکر برای همیشه میماند، این فکر با آن فطرت ما با آن جوهره اساسی ما سازگار است. انسان با ظلم هماهنگ نیست با تبعیض هماهنگ نیست، لذا مبارزه میکند.
تأسی انقلاب اسلامی به حماسه حسینی(ع)
آیتالله جوادی آملی تاکید کرد: بنابراین جریان کربلا وقتی روشن میشود و وظیفه ما وقتی مبین میشود که بدانیم اموی در چه حد کار میکردند؛ الآن هم بیگانه و این استکبار تا چه حدّ در تلاش و کوشش است که خدای ناکرده به نظام اسلامی آسیب برساند، وظیفه همه ما این است که زیر بار این ستم نرویم، چون حضرت فرمود مثل من زیر بار ستم نمیرود. این کشور شایسته، سالیان متمادی تحت رنج و فشار و مظلومیت بود الآن به برکت اسلامی دارد رشد میکند، کاری به کار کسی هم ندارد، به هیچ جا هم قصد حمله ندارد منتها کسی قدرت حمله به ایران را نیز ندارد، در بخشهایی از سوره مبارکه توبه فرمود: «وَلْیجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً» یعنی طرزی زندگی کنید که دشمن بداند که نمیتواند به شما حمله کند، این بر همه ما واجب است، حالا یا موشک است یا غیرموشک به استثنای سلاحهای ممنوع، فرمود طرزی زندگی کنید که بیگانه هوس حمله نکند همین، شما که قصد حمله ندارید، اما آنها حتماً باید در شما قدرت را احساس بکنند.