۰
تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۵ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۰۸
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران؛

نقش کمرنگ حضور فردوسی در ایران سبب انحطاط و بحران فرهنگی شده است

نقش کمرنگ حضور فردوسی در ایران سبب انحطاط و بحران فرهنگی شده است
به گزارش سرویس فرهنگ خبرگزاری رضوی، دومین جلسه از سلسله گفتارهای هنر حماسی عصر روز گذشته در مکان حوزه هنری انقلاب اسلامی خراسان رضوی با حضور دکتر ابراهیم فیاض برگزار شد، وی در این نشست در خصوص بازتولید حکمت فردوسی درفرآیند فرهنگ ایرانی به ایراد سخنرانی پرداخت.
فیاض در خصوص بعد مکانی شهر مشهد گفت: این شهر یک شهر فرهیخته ای است اما متاسفانه در سال های سال به واسطه ی استفاده نکردن از امکانات خود فاسد شد، در صورتی که مشهد یک پایگاه فرهنگی بزرگ است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اولویت آستان قدس رضوی باید مردم مشهد باشد نه زائران، بیان کرد: متاسفانه به زائران در شهر مشهد بیشتر از افراد بومی این شهر بها داده می شود که در برخی شرایط دردسرساز برای مشهدی ها شدند و هرجا زائران حضورداشته باشند محله از اعتبار می افتد و مردم به سبب حفظ آرامش خود از محله های اطراف حرم مطهر دور می شوند لذا باید در شهر مشهد محله ای مختص زائران تعریف شود.
این مردم شناس در خصوص بعد تاریخی شهر مشهد، افزود: هر شهری نیازمند یک الگوی باستانی است که این الگو در گذر زمان بازتولید شود تا سبب جلوگیری از انقطاع فرهنگی شود و دچار فقدان حافظه تاریخی، فروپاشی و بحران نشویم که متاسفانه مشهد دچار از هم گسیختگی فرهنگی شده است؛ به نوعی در مشهد گم شده داریم؛ چراکه مردم پس از گذشت مدتی دچار بحران می شوند.
وی مهمترین الگوی باستانی مشهدی ها را فردوسی دانست و ادامه داد: اگر فردوسی را ازدست دهیم به نوعی آینده ی شهر مشهد و ایران را نابود کرده ایم چراکه ایران بعد از اسلام را فردوسی ساخته است. اگر امروزه ایران و به خصوص مشهدی ها دچار انحطاط و بحران فرهنگی هستند به دلیل نقش کمرنگ فردوسی است.
فیاض تصریح کرد: سیری از گذشته باید از لحاظ معرفت شناختی و فرهنگی شروع شود تا به آینده برسد که این روند، در سه الگوی باستانی، الگوی فعلی و الگوی آینده تعریف می شود. اگر نتوانیم فردوسی را به ایران بشناسانیم نمی توانیم آینده ی درخشانی داشته باشیم.
این جامعه شناس گفت: مسئولان شهر مشهد خارج از مباحث سیاسی باید فکری اساسی برای این شهر بیاندیشند. تمام مستشرقین عقیده داشتند بازسازی ایران در هر دوره ای چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، از خراسان و مشهد است. علاوه بر اینکه مشهد به فکر بازتولید خود است کشورهای همسایه مانند تاجیکستان و افغانستان هم باید این روند را طی کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مشهد بزرگترین شهر اوراسیا است، بیان کرد: اوراسیا در ایران از تبریز تا زاهدان شروع می شود، آلمان ها در سی سال پیش کتابی در خصوص اوراسیا نوشته اند که حتی تعداد پل های جاده ی مشهد را در آن کتاب مشخص کرده بودند لذا از این کتاب به اهمیت جغرافیای مشهد پی می بریم که اگر فردوسی را بازتولید نکنیم نمی توانیم کشورهای همسایه را تحت تاثیر قرار دهیم.
وی با بیان اینکه بازتولید فردوسی از جهات امنیت، منافع و جغرافیای ملی، حافظه تاریخی به شدت برای ایران مهم است، گفت: از بین شاعران فقط به فردوسی وسعدی لقب حکیم را نسبت داده ایم، حکمت ماده ی حکومت است و بدون آن نمی توان حکومت کرد، فردوسی مجموعه اندیشه ای در رابطه با قدرت و حکومت است.
فیاض تصریح کرد: ایران بعد از اسلام که هویت ملی خود را حفظ کرد و وارد حوزه ی فرهنگی عمیقی شد به واسطه ی فردوسی بود چراکه اگر فردوسی نبود شاید زبان ایرانی ها عربی بود! باید بدانیم که فردوسی در گذشته نیست بلکه زنده است لذا باید بازتولید شود که متاسفانه این فعالیت صورت نمی گیرد.
این مردم شناس با اشاره به اینکه فردوسی از اسطوره به تاریخ رسیده است، گفت: در نامه ای فرخزاد آینده ی ایران را پیش بینی می کند که در حال حاضر در آن موقعیت قرار داریم. فردوسی 66 هزار بیت  سروده است که هر بیت به یک بحث فلسفی اشاره می کند.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آثار فردوسی سراسر فلسفه است، بیان کرد: چهارچوب های فردوسی برای ایرانی ها مشخص نیست در صورتی که تمام ابیات ساختار فلسفی دارد. پنج عنصر در اشعار فردوسی به شدت تکرار می شود که شامل، خرد، راستی، درستی ، دین و دانش است اگر این پنج عنصر با یکدیگر آمیخته شود حکومتی عادلانه خواهیم داشت که به معنای حکمت است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: فلسفه مقوله ی دیکتاتوری و عرفان مقوله ی استبداد تولید می کند که این دو معنای متفاوتی دارند. استبداد براساس جهل بنا می شود و ضد اندیشه است به این معنا که یک حاکم می گوید من فکر می کنم و دیگران حق فکر کردن ندارند؛ که ایران در این جایگاه قرار دارد چراکه نوسازی ندارد؛ یک حاکم دیکتاتور معتقد است دیگران باید مانند من فکر کنند مانند هیلتر، دیکتاتورها نوسازی می کنند.
وی گفت: فردوسی محور ایران را با چهار مقوله ی میان فرهنگی سیاسی می بیند که شامل ترکستان، رم، چین و عرب است، پس باید یک ساختار ایرانی در فرآیند میان فرهنگی تولید کنیم که با مراجعه به اشعار فلسفی فردوسی انجام شود.
فیاض فردوسی را طرفدار دانش در حکمت دانست و بیان کرد: این در حالی است که حافظ و مولوی ضد دانش و فلسفه هستند و باعث انحطاط ایران شده اند.
 
 
https://www.razavi.news/vdcbf9bf.rhbgzpiuur.html
razavi.news/vdcbf9bf.rhbgzpiuur.html
کد مطلب ۳۰۹۷۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما