مشاعره رضوی
آن پرچمی که بر سر بام حریم توست
راه بهشت را به محبان نشان دهد
د: دریای من درون نگاهت شناورم
بر گنبد زلال ضریحت کبوترم
م: من چرا نومید باشم وقتی آن شاه رئوف
مرحمت حتی به آهوی بیابان می کند
د: درد اگر داری برو از خاک او درمان بگیر
مشکل ار داری بیا اینجا رضا مشکل گشاست
ت: تا صید کسی نگردد آهوی دلم
مولای غریب بر تو رو کردم من
ن: نامم اگر غلامِ رضا هست خویش را
با نردبان اسم تو بالا نمی کنم
م: من یک دلِ نشکسته ندیدم اینجا
دل های شکسته دور تو می گردند
د: دست حق در آستین دارد مگر
جلوه ای عشق آفرين دارد مگر
ر: رضای حق اگر جوئی بدرگاه رضا رو کن
توانی با خدا بستن درين محضر تو پیمان ها
ا: اگر تمام طبیبان ترا جواب کنند
مدار باک و مخور غم، ترا شفا اینجاست
ت: تو اولین سفرت بود در زيارت من
به حالتی که کسی فرق سر ز پا نکند
د: دریای جود و بخشش و لطف و کرامتی
گویم چه از عطای تو یا ثامن الحجج...
جشنواره مشاعره رضوی _ بوشهر