استادیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره):
تشکیل حکومت دینی برای عدالت، آرمان اهلبیت(ع) بوده است
به گزارش خبرگزاری رضوی، حجتالاسلام دکتر محمدحسین فاریاب، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی ایران سبب افتخار و آرزوی دیرینه پیروان اهل بیت(ع) بوده است، میگوید: برای اثبات این ادعا لازم است از هدف آفرینش انسان آغاز کنیم. خداوند متعال تمام موجودات هستی را برای رسیدن به کمال آفرید، ولی کمال هر موجودی، متفاوت از دیگری است. برای نمونه، کمال درخت سیب، در سیب دادن و کمال گاو در شیر دادن است. در این میان، انسان نیز به عنوان یکی از آفریدهها برای رسیدن به سعادت و کمال حقیقی آفریده شده که همان قرب الهی است.
او ادامه میدهد: انسانها برای رسیدن به این هدف، نیازمند برنامه و نقشه راه هستند. سوگمندانه باید اعتراف کرد ابزار معرفتی انسانها یعنی حس و عقل برای شناخت برنامه سعادت، هر چند لازم است ولی کافی نیست. شاهد این ادعا آن است انسان هنوز حتی نتوانسته برای سعادت دنیای خود، برنامهای جامع و بدون نقص ارائه دهد و هر روز قوانین خود ساخته را مورد بازبینی قرار میدهد. در اینجاست که خداوند متعال باید برنامه سعادت را از طریق وحی به انسان برساند. آن برنامه همان دین است.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: دینی که خدا میفرستد، چون برای سعادت انسان است پس نمیتواند محدود به برنامههای فردی باشد بلکه چون اغلب فعالیتهای انسان در حوزه جامعه است باید برای آن فعالیتها و بهطور کلی اداره جامعه انسانی نیز برنامه ارائه دهد؛ چرا که قرار است انسان در این جامعه به سعادت برسد.
حکومت دینی، جامعه دینی
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه توضیح میدهد: خداوند متعال، نعمت را بر بندگان تمام کرد و دین را به وسیله پیامبران فرستاد تا هم الگوی عملی آنها باشند و هم مبیّن دین و هم مجری آن در جامعه.
اگر دین برای اداره جامعه انسانی، برنامه دارد پس خواست خدا آن است این برنامه در جامعه اجرا شود. بالاترین و مهمترین کار یک پیامبر آن است که بتواند دین خدا را در جامعه اجرا کند و به جای هدایتهای فردی، جامعه را به سوی کمال و سعادت پیش ببرد. اجرای دین در جامعه، آنگاه ممکن است که قدرت و حکومت در دست او باشد. برای این منظور، باید حکومت دینی تشکیل دهد، یعنی حکومتی که متعهد به اجرای دین باشد.
دکتر فاریاب بیان میکند: زیستن در حکومت دینی، باید آرزوی هر دینداری باشد، چرا که دینداری در سایه حکومت دینی راحتتر از حکومت غیردینی است. حکومت غیردینی، قوانینش دینی نیست، تعهدی در برابر اجرای دین و بسترسازی برای رسیدن انسانها به کمال حقیقی ندارد، حتی ممکن است قوانینی را وضع و اجرا کند که آدمی را از رسیدن به کمال حقیقی دور کند. حال آنکه حکومت دینی، قوانینش دینی است. افزون بر تأمین رفاه مادی، بسترسازی برای رشد معنوی انسانها نیز در رأس وظایف آن است. از این رو است که برای نمونه، امروزه مسجدسازی و حسینیهسازی رونق گرفته یا در هر جایگاه سوختی، نمازخانه وجود دارد یا در ادارهها، معمولاً نماز جماعت برگزار میشود، برنامههای اعتکاف و زیارت اربعین و ... به آسانی انجام میشود، مراکز فساد و فحشا برچیده میشود و ... روشن است این امور در رشد معنوی انسان و رسیدن به کمال و سعادت حقیقی تأثیرگذار است.
حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه
این پژوهشگر کلام اسلامی یادآور میشود: هر کسی نمیتواند عهدهدار حکومت دینی باشد و هر کسی حق تشکیل حکومت دینی را ندارد. آن که از سوی خدا اجازه حکومت داشته باشد، میتواند حکومت دینی تشکیل دهد، چرا که نظام هستی، ملک خداوند است و او فقط خود حق دارد در ملکش حکومت کند یا آنکه به کسانی اجازه این کار را دهد. برای این منظور، خداوند متعال، پیامبران را جانشین خود برای اداره ملکش قرار داده است. خداوند پس از آخرین پیامبر، امامانی را برای این منظور معرفی کرد، اولین آنها علی(ع) و آخرینشان مهدی(عج) است. آخرین امام نیز همچنان که در جلد ۲ کتاب کمال الدین و تمام النعمة آمده با بیان ویژگیهایی مانند عدالت، فقاهت و توانایی در اداره جامعه، جانشینان خود را به شیعیان شناساند. این ویژگیها، همان ویژگیهای ولی فقیه هستند. بنابراین، تنها حکومت دینیای حق است که در رأس آن، ولی فقیه حضور داشته باشد.
او میافزاید: امامان(ع) غیر از امام علی و امام حسن(ع) نتوانستند عهدهدار حکومت و اجرای دین در جامعه باشند و این حسرت بر دل شیعیان برای داشتن حکومتی که حاکمش از سوی خدا اذن حکومت داشته باشد، ماند. در طول تاریخ پس از غیبت کبرای امام زمان(عج) در مقاطعی کوتاه از تاریخ، حکومتهای شیعی وجود داشتهاند که شاید بهترین آنها حکومت آلبویه و صفویه بوده باشد. این حکومتها هر چند خدماتی به اسلام و تشیع کردهاند، ولی هیچ یک از آنها را نمیتوان حکومتهای حق به شمار آورد؛ چراکه در رأس آنها ولی فقیه نبوده است.
دکتر فاریاب تصریح میکند: انقلاب اسلامی ایران سرآغاز حکومتی دینی با حضور ولی فقیه بود. حکومتی که هم مشروعیت داشت و هم مقبولیت. حکومتی که برای اجرای عدالت و زمینهسازی برای حکومت جهانی امام زمان(عج) بود. اینها آرزوی هر شیعهای است. از این رو است که میگوییم انقلاب اسلامی آرزوی تاریخی شیعیان بوده است که به وسیله خمینی کبیر و همراهی مردمانی بزرگ از سرزمین ایران تحقق یافت. بیگمان، این انقلاب، معجزهای فاخر به شمار میرود؛ چرا که سرنگونی حکومتی که سر تا پا مسلح بود و حمایت استعمارگران را با خود داشت، از سوی خمینی کبیر(ره) در حالی که هیچ سلاح نظامی نداشت و هیچ توصیهای هم به استفاده از سلاح نکرد، در هیچ منطق دنیایی نمیگنجد.
منبع: روزنامه قدس
او ادامه میدهد: انسانها برای رسیدن به این هدف، نیازمند برنامه و نقشه راه هستند. سوگمندانه باید اعتراف کرد ابزار معرفتی انسانها یعنی حس و عقل برای شناخت برنامه سعادت، هر چند لازم است ولی کافی نیست. شاهد این ادعا آن است انسان هنوز حتی نتوانسته برای سعادت دنیای خود، برنامهای جامع و بدون نقص ارائه دهد و هر روز قوانین خود ساخته را مورد بازبینی قرار میدهد. در اینجاست که خداوند متعال باید برنامه سعادت را از طریق وحی به انسان برساند. آن برنامه همان دین است.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: دینی که خدا میفرستد، چون برای سعادت انسان است پس نمیتواند محدود به برنامههای فردی باشد بلکه چون اغلب فعالیتهای انسان در حوزه جامعه است باید برای آن فعالیتها و بهطور کلی اداره جامعه انسانی نیز برنامه ارائه دهد؛ چرا که قرار است انسان در این جامعه به سعادت برسد.
حکومت دینی، جامعه دینی
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه توضیح میدهد: خداوند متعال، نعمت را بر بندگان تمام کرد و دین را به وسیله پیامبران فرستاد تا هم الگوی عملی آنها باشند و هم مبیّن دین و هم مجری آن در جامعه.
اگر دین برای اداره جامعه انسانی، برنامه دارد پس خواست خدا آن است این برنامه در جامعه اجرا شود. بالاترین و مهمترین کار یک پیامبر آن است که بتواند دین خدا را در جامعه اجرا کند و به جای هدایتهای فردی، جامعه را به سوی کمال و سعادت پیش ببرد. اجرای دین در جامعه، آنگاه ممکن است که قدرت و حکومت در دست او باشد. برای این منظور، باید حکومت دینی تشکیل دهد، یعنی حکومتی که متعهد به اجرای دین باشد.
دکتر فاریاب بیان میکند: زیستن در حکومت دینی، باید آرزوی هر دینداری باشد، چرا که دینداری در سایه حکومت دینی راحتتر از حکومت غیردینی است. حکومت غیردینی، قوانینش دینی نیست، تعهدی در برابر اجرای دین و بسترسازی برای رسیدن انسانها به کمال حقیقی ندارد، حتی ممکن است قوانینی را وضع و اجرا کند که آدمی را از رسیدن به کمال حقیقی دور کند. حال آنکه حکومت دینی، قوانینش دینی است. افزون بر تأمین رفاه مادی، بسترسازی برای رشد معنوی انسانها نیز در رأس وظایف آن است. از این رو است که برای نمونه، امروزه مسجدسازی و حسینیهسازی رونق گرفته یا در هر جایگاه سوختی، نمازخانه وجود دارد یا در ادارهها، معمولاً نماز جماعت برگزار میشود، برنامههای اعتکاف و زیارت اربعین و ... به آسانی انجام میشود، مراکز فساد و فحشا برچیده میشود و ... روشن است این امور در رشد معنوی انسان و رسیدن به کمال و سعادت حقیقی تأثیرگذار است.
حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه
این پژوهشگر کلام اسلامی یادآور میشود: هر کسی نمیتواند عهدهدار حکومت دینی باشد و هر کسی حق تشکیل حکومت دینی را ندارد. آن که از سوی خدا اجازه حکومت داشته باشد، میتواند حکومت دینی تشکیل دهد، چرا که نظام هستی، ملک خداوند است و او فقط خود حق دارد در ملکش حکومت کند یا آنکه به کسانی اجازه این کار را دهد. برای این منظور، خداوند متعال، پیامبران را جانشین خود برای اداره ملکش قرار داده است. خداوند پس از آخرین پیامبر، امامانی را برای این منظور معرفی کرد، اولین آنها علی(ع) و آخرینشان مهدی(عج) است. آخرین امام نیز همچنان که در جلد ۲ کتاب کمال الدین و تمام النعمة آمده با بیان ویژگیهایی مانند عدالت، فقاهت و توانایی در اداره جامعه، جانشینان خود را به شیعیان شناساند. این ویژگیها، همان ویژگیهای ولی فقیه هستند. بنابراین، تنها حکومت دینیای حق است که در رأس آن، ولی فقیه حضور داشته باشد.
او میافزاید: امامان(ع) غیر از امام علی و امام حسن(ع) نتوانستند عهدهدار حکومت و اجرای دین در جامعه باشند و این حسرت بر دل شیعیان برای داشتن حکومتی که حاکمش از سوی خدا اذن حکومت داشته باشد، ماند. در طول تاریخ پس از غیبت کبرای امام زمان(عج) در مقاطعی کوتاه از تاریخ، حکومتهای شیعی وجود داشتهاند که شاید بهترین آنها حکومت آلبویه و صفویه بوده باشد. این حکومتها هر چند خدماتی به اسلام و تشیع کردهاند، ولی هیچ یک از آنها را نمیتوان حکومتهای حق به شمار آورد؛ چراکه در رأس آنها ولی فقیه نبوده است.
دکتر فاریاب تصریح میکند: انقلاب اسلامی ایران سرآغاز حکومتی دینی با حضور ولی فقیه بود. حکومتی که هم مشروعیت داشت و هم مقبولیت. حکومتی که برای اجرای عدالت و زمینهسازی برای حکومت جهانی امام زمان(عج) بود. اینها آرزوی هر شیعهای است. از این رو است که میگوییم انقلاب اسلامی آرزوی تاریخی شیعیان بوده است که به وسیله خمینی کبیر و همراهی مردمانی بزرگ از سرزمین ایران تحقق یافت. بیگمان، این انقلاب، معجزهای فاخر به شمار میرود؛ چرا که سرنگونی حکومتی که سر تا پا مسلح بود و حمایت استعمارگران را با خود داشت، از سوی خمینی کبیر(ره) در حالی که هیچ سلاح نظامی نداشت و هیچ توصیهای هم به استفاده از سلاح نکرد، در هیچ منطق دنیایی نمیگنجد.
منبع: روزنامه قدس