عبدالحسین خسروپناه در گفتگو با رضوی، از انجمن حجتیه میگوید:
انجمن تشکلی سکولار است/تلاش برای گسترش فساد تهمت به انجمن است
سرویس معرفت/ در رابطه با انجمن حجتیه، حرفوحدیث زیاد است. برخی آنها را انسانهای مخلصی میدانند که در حقشان اجحاف شد و نادیده گرفته شدند و برخی دیگر نیز گمان به خیانت ایشان دارند. روز گذشته، گزارشی از تاریخچه تشکیل و مجموعه عقاید این انجمن منتشر شد. پس از آن اما به سراغ حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه رفتیم تا از تاریخچه رازآلود این انجمن رمزگشائی کند. او اگرچه رئیس انجمن حکمت و فلسفه است، اما تألیفاتی که در رابطه با واکاوی جریان های معاصر ایران داشته است، وی را به یکی از مطلعین از جریان انجمن حجتیه تبدیل کرده است. او انجمن حجتیه فعلی را مجموعهای سکولار میداند که حتی از عقاید ابتدایی خود نیز عقبنشینی کرده است. خسروپناه اما سعی دارد جانب انصاف را به کناری نگذارد و لذا ادعای تلاش انجمن برای گسترش ظلم و فساد برای تسریع در ظهور امام زمان را تهمتی بیش نمیانگارد. گفتگوی خواندنی رضوی با این فیلسوفِ جریانشناس از پیش نگاه شما می گذرد:
آیا انجمن حجتیه، به لزوم تلاش برای ازدیاد ظلم برای تسریع در فرج امام زمان معتقد هستند؟
این نسبت را نمیشود بهطور گسترده به همهی انجمنیها داد. انجمن حجتیه یک طیف است. اگر سر این طیف را مرحوم آقای حلبی بگیریم، ایشان و بعضی از سران انجمن این عقیده را نداشتند. البته بعضی از اینها عقیدهشان این بود که دلیلی بر حکومت اسلامی نداریم اما اینکه بگذارید فساد گسترش پیدا کند، چنین چیزی را نمیگفتند. شاهد این مطلب هم این است که آنها با بهاییان مقابله میکردند و نفی و نقد میکردند. در صورتی گه اگر قائل به گسترش فساد بودند، باید اجازه میدادند که بهائیت به کار خود ادامه دهد؛ اما در یکبخشی از طیف، کسانی بودند که چنین عقیدهی غلطی بین آنها رواج پیدا کرد و خیال میکردند که چون در روایات آمده که امام زمان علیهالسلام وقتی ظهور میکند که جهان پر از ظلم و جور شود و فساد، عالمگیر شود، نتیجه میگرفتند باید بگذاریم فساد بشود. البته نه به این معنا که ما هم فساد ایجاد کنیم بلکه به این معنا که ما با فساد مقابله نکنیم تا امام زمان علیهالسلام ظهور کند. بخشی از عوام انجمنیها چنین عقیدهای بینشان رواج پیداکرده بود.
دلیل عدم همراهی علنی بزرگان انجمن با جریان انقلاب چیست؟
چند دلیل میتوان برای این مطلب ذکر کرد. اولاً اینها به لحاظ فقهی مقلد آیتاللهالعظمی خویی بودند و استنباطشان این بود که آیتالله خویی شخصیتی است که اعتقادی بهنظام اسلامی ندارد. البته این تفکرشان به نظر من غلط بود. چون وقتی امام رضوانالله تعالی علیه از کربلا به نجف رفتند، بیت آیتالله خویی کاملاً از امام حمایت کردند و آیتالله خویی هم در انتفاضهی مشهوری که در زمان صدام علیه اللعنة و العذاب، اتفاق افتاد، آیتاللهالعظمی خویی فتوا داد و مردم مقابله کردند. البته آمریکاییها بااینکه وعدهی حمایت به شیعیان داده بودند اما تخلف کردند و صدام را بر روی کار آوردند و جنایات مختلفی را علیه شیعیان مرتکب شدند. علیکلحال، اینها چنین برداشتی داشتند و لذا با مبارزه سیاسی موافق نبودند.
عامل دوم این بود که در اساسنامهی انجمن حجتیه صریحاً آمده که حق هیچگونه فعالیت سیاسی ندارند. این اصلی که در اساسنامه آمده میگویند بهعنوان یک تاکتیک بوده برای اینکه ساواک با فعالیتهای ما مخالفت نداشته باشد ولی این تاکتیک عملاً تبدیل به یک استراتژی شد؛ یعنی ورود چنین اصلی باعث شد که کمکم، فاصله گرفتن از مبارزان، در رفتار انجمنیها، ظاهر بشود.
یکی دیگر از دلایل این مطلب هم روایاتی است که در کتاب الغیبة محمد بن ابراهیم نعمانی نقلشده که میفرماید: هیچ قیامی قبل از قیام قائم نیست مگر اینکه طاغوت است و لذا انجمنیها نتیجه میگیرند که پس ما نباید قیامی قبل از قیام حضرت مهدی داشته باشیم. غافل از اینکه این روایات اگر خوب دقت شود ناظر به این است که قیامهای قبل از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اگر بهعنوان قیام مهدی باشد، طاغوت است و الا قیامهایی که در زمان خود ائمه علیهمالسلام، اتفاق افتاده و از طرف خود ائمه علیهمالسلام حمایت میشده، یقیناً مذموم نیست بلکه هر قیامی که علیه طاغوت باشد ممدوح است و مصداق امربهمعروف و نهی از منکر است ولی اگر بهعنوان مهدی علیهالسلام قیامی قبل از قیام حجت باشد طاغوت است و دروغ است.
آیا میان بزرگان فعلی انجمن با پیشینیان آنها مانند مرحوم حلبی، به لحاظ فکری و مبانی، تفاوتی وجود دارد؟
بله. انجمن حجتیه فعلی، تفاوت دارد با مؤسسین انجمن حجتیه. مرحوم حلبی اولاً انجمن را تعطیل کرد البته منحل نکرد و فقط تعطیل کرد. ثانیاً خود ایشان در مسائل انقلاب ورود کرد. حتی در انتخابات خبرگان شرکت کرد. البته رأی نیاورد ولی بههرحال اعلام آمادگی برای همکاری با انقلاب و مرحوم امام و انقلابیون و فعالیتهای سیاسی، کرد. حتی بعد از قیام 17 شهریور، کاملاً مشخص بود که ایشان، مواضع سیاسی ایشان، یک تغییراتی پیداکرده است. ولی بعد از وفات ایشان ما شاهد یک چرخش معرفتی و رفتاری در بین انجمنیها هستیم و انجمنیها در این دوره کاملاً سکولار شدهاند و حتی به اولیات فقه شیعه هم معتقد نیستند و درواقع گرفتار سکولاریسم شدهاند. درحالیکه مرحوم حلبی طرفدار سکولاریسم نبود و معتقد به جامعیت اسلام بود ولی اهل قیام و مبارزه هم نبود تا بعد از قیام 17 شهریور که کمکم ایشان یک قرابتی با انقلابیون پیدا کرد و بعد هم در خبرگان شرکت کرد و البته رأی نیاورد و این نشان میداد که آمادگی مشارکت با انقلابیون دارد ولی انجمن حجتیهی فعلی درواقع یک مجموعهی سکولاری شده و امروزه، کاملاً یک انحراف اعتقادی علاوه بر انحراف رفتاری در انجمنیها پدید آمده است.
آیا این گزاره که در انجمن، به حوزه و روحانیت بهایی داده نمیشود صحیح است؟
این حرف را اگر انجمنیها، میگویند، مسلماً حرف باطلی است. چون بههرحال، حوزه، یک نهادی است که نقش مؤثری در پیدایش انقلاب داشته است و در استمرار انقلاب نیز حوزویان و محققین حوزه تلاش میکنند که نظریهپردازی کنند و فقه توسعه پیدا کند و مسائل فلسفی و اعتقادی رشد کند. امروزه رشد حوزه در حوزهی علوم مختلف، قابلمقایسه با دوران گذشته نیست؛ و این نشاندهندهی بالندگی است که حوزه از برکت انقلاب اسلامی پیداکرده است. البته من نمیدانم که انجمن حجتیه چنین جملهای دارند یا خیر ولی اگر گفته باشند مسلماً جملهی غلطی است.
آیا انجمن حجتیه، به لزوم تلاش برای ازدیاد ظلم برای تسریع در فرج امام زمان معتقد هستند؟
این نسبت را نمیشود بهطور گسترده به همهی انجمنیها داد. انجمن حجتیه یک طیف است. اگر سر این طیف را مرحوم آقای حلبی بگیریم، ایشان و بعضی از سران انجمن این عقیده را نداشتند. البته بعضی از اینها عقیدهشان این بود که دلیلی بر حکومت اسلامی نداریم اما اینکه بگذارید فساد گسترش پیدا کند، چنین چیزی را نمیگفتند. شاهد این مطلب هم این است که آنها با بهاییان مقابله میکردند و نفی و نقد میکردند. در صورتی گه اگر قائل
دلیل عدم همراهی علنی بزرگان انجمن با جریان انقلاب چیست؟
چند دلیل میتوان برای این مطلب ذکر کرد. اولاً اینها به لحاظ فقهی مقلد آیتاللهالعظمی خویی بودند و استنباطشان این بود که آیتالله خویی شخصیتی است که اعتقادی بهنظام اسلامی ندارد. البته این تفکرشان به نظر من غلط بود. چون وقتی امام رضوانالله تعالی علیه از کربلا به نجف رفتند، بیت آیتالله خویی کاملاً از امام حمایت کردند و آیتالله خویی هم در انتفاضهی مشهوری که در زمان صدام علیه اللعنة و العذاب، اتفاق افتاد، آیتاللهالعظمی خویی فتوا داد و مردم مقابله کردند. البته آمریکاییها بااینکه وعدهی حمایت به شیعیان داده بودند اما تخلف کردند و صدام را بر روی کار آوردند و جنایات مختلفی را علیه شیعیان مرتکب شدند. علیکلحال، اینها چنین برداشتی داشتند و لذا با مبارزه سیاسی موافق نبودند.
عامل دوم این بود که در اساسنامهی انجمن حجتیه صریحاً آمده که حق هیچگونه فعالیت
یکی دیگر از دلایل این مطلب هم روایاتی است که در کتاب الغیبة محمد بن ابراهیم نعمانی نقلشده که میفرماید: هیچ قیامی قبل از قیام قائم نیست مگر اینکه طاغوت است و لذا انجمنیها نتیجه میگیرند که پس ما نباید قیامی قبل از قیام حضرت مهدی داشته باشیم. غافل از اینکه این روایات اگر خوب دقت شود ناظر به این است که قیامهای قبل از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اگر بهعنوان قیام مهدی باشد، طاغوت است و الا قیامهایی که در زمان خود ائمه علیهمالسلام، اتفاق افتاده و از طرف خود ائمه علیهمالسلام حمایت میشده، یقیناً مذموم نیست بلکه هر قیامی که علیه طاغوت باشد ممدوح است و مصداق امربهمعروف و نهی از منکر است ولی اگر بهعنوان مهدی علیهالسلام قیامی قبل از قیام حجت باشد طاغوت است و دروغ است.
آیا میان بزرگان فعلی انجمن با پیشینیان آنها مانند مرحوم حلبی، به لحاظ فکری و مبانی، تفاوتی وجود دارد؟
بله. انجمن حجتیه فعلی، تفاوت دارد با مؤسسین انجمن حجتیه. مرحوم حلبی اولاً انجمن را تعطیل کرد البته منحل نکرد و فقط تعطیل کرد. ثانیاً خود ایشان در مسائل انقلاب ورود کرد. حتی در انتخابات خبرگان شرکت کرد. البته رأی نیاورد ولی بههرحال اعلام آمادگی برای همکاری با انقلاب و مرحوم امام و
آیا این گزاره که در انجمن، به حوزه و روحانیت بهایی داده نمیشود صحیح است؟
این حرف را اگر انجمنیها، میگویند، مسلماً حرف باطلی است. چون بههرحال، حوزه، یک نهادی است که نقش مؤثری در پیدایش انقلاب داشته است و در استمرار انقلاب نیز حوزویان و محققین حوزه تلاش میکنند که نظریهپردازی کنند و فقه توسعه پیدا کند و مسائل فلسفی و اعتقادی رشد کند. امروزه رشد حوزه در حوزهی علوم مختلف، قابلمقایسه با دوران گذشته نیست؛ و این نشاندهندهی بالندگی است که حوزه از برکت انقلاب اسلامی پیداکرده است. البته من نمیدانم که انجمن حجتیه چنین جملهای دارند یا خیر ولی اگر گفته باشند مسلماً جملهی غلطی است.