مراسم "مشق" نام یک برنامه مذهبی - آیینی، است که توسط شیعیان عراقی مقیم ایران در حسینیه نجفیها در مشهد برگزار می شود. این مراسم بر گرفته از احساس حسرتی است که از عدم حضورشان به خاطر فاصله زمانی موجود بین زمان حاضر و گذشته برای شهادت امامشان دارند و به این صورت آمادگیشان را به صورت مشق شمشیر، صدای طبل و فریاد یا حسین(ع) اعلام می کنند.
ریحانه بناءزاده/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی
سیدعلی حسینییان متولد سال 1364 در مشهد است. علاقه وی به عکاسی باعث شد به مطالعه آزاد پیرامون حوزه مورد علاقهاش یعنی عکاسی روی آورد. ماحصل سالها تلاش هنری وی برپایی نمایشگاههای زیادی به صورت گروهی و انفرادی بوده است و آموزش از دیگر فعالیتهای وی است. در نشستی دوستانه در مجتمع امام رضا (ع) در انجمن سینمای جوانان مشهد، باحضور علاقه مندان به هنر عکاسی حسینیان مروری برعکسهایش داشت.
صحبتش را با مجموعه "مشق" در سال 2012 و خواندن استیتمنت این مجموعه شروع میکند:(( مراسم "مشق" نام یک برنامه مذهبی - آیینی، است که توسط شیعیان عراقی مقیم ایران در حسینیه نجفیها در مشهد برگزار می شود. برگزاری این مراسم هر سال به مناسبت ماه محرم است و فقط سه شب در سال برگزار میشود. به گفته شیعیان عراقی این مراسم بر گرفته از احساس حسرتی است که از عدم حضورشان به خاطر فاصله زمانی موجود بین زمان حاضر و گذشته برای شهادت امامشان دارند و به این صورت آمادگیشان را به صورت مشق شمشیر، صدای طبل و فریاد یا حسین(ع) اعلام می کنند.))
فرم و ریتم
این هنرمند فرهیخته با نشان دادن عکسهای سیاه و سفید، توضیحات بیشتری درمورد مراسم مشق میدهد:(( درابتدا طبالها بر طبلها آرام میکوبند و بعد مراسم مشق شمشیر توسط کسانی که آموزش دیدهاند توسط یک میان دار شروع می شود. در این مراسم ریتم تاثیر گذار است. در ادامه طبالها سریعتر میزند و میاندار دایره حلزونی وار درست می کنند. و شمشیرداران به کارشان با توجه به میاندار ادامه پیدا میکند.))
حسینیان ازاین برنامه چند سال به شیوههای مختلف مانند، پرتره و... عکس گرفته است.اما این آن چیزی نبوده است که می خواسته است و در این باره میگوید: (( تصمیم گرفتم ازبالا عکاسی کنم. در واقع فرم در این مراسم خیلی مهم بود که از زاویه بالا کاملا مشخص است از طرفی به خاطر عدم ترکیب رنگ نامناسب در محیط عکسها را سیاه و سفید کردم.))
این مدرس از اقلیت و اکثریت در این مجموعه میگوید: (( در این مجموعه، اقلیت و اکثریت برای من خیلی مهم بود. بنابراین با اندکی مطالعه و پرس و جو، صحبت و مصاحبه اطلاعاتم را بیشتر کردم. در واقع در مورد آن چیزی که می خواهید عکاسی کنید، لازم است که اطلاعاتی داشته باشید. چون قرار نیست فقط آن چیزی که دیده میشود، عکاسی شود.))
اسیر شدگان
حسینیان سراغ مجموعه صبایا میرود و میگوید: (( مجموعه عکس "سبایا" ازعزاداری و مراسمی است که سالی چند ساعت در مشهد توسط یک هیئت قمی به صورت شبیه خوانی انجام می شود. صبح بیرون میآیند و قبل از ظهر هم تمام می شود. سبایا، در زبان عربی اسیر شدگان است و به خانواده اسیر شدگان میگویند که به شخصیتهای خوب و بد عاشورا میپردازد.)) وی با از بین بردن عنصر زمان و مکان از عکسها و استفاده از عنصر سفید و حذف قرمز از شخصیتهای منفی و سبز از شخصیتهای مثبت، قصد برقراری ارتباط عمیق تر با مخاطب و حذف بک گراند، این مجموعه را به نمایش در آورده است و ادامه میدهد: (( بیننده با دیدن شخصیتهای درون قابها با حس درونیش، بدون هیچ تحمیلی، با آن واقعه ارتباط برقرار می کند.)) تمام کاراکترها در خیابان هستند این را حسینیان میگوید و ادامه می دهد: ((نه نوری، رفلکتوری و نه فیگوری داده شده است. همان چیزی که بوده است به تصویر در آمده است. این عکسها رویکرد هنری دارد تا گزارشی. از این رو به کار روزنامه و سایتهای خبری نمی خورد. هیچ گاه کار گزارشی را نمیتوانیم بگوییم کار هنری. به هر اثری هنری نمی توان گفت. عنوان هنری روی عکسهایی که از این مراسمات گرفته می شود، برایم حل نشده است. چون عکسها شخصی نیست. خلاقیت و نوآوری در آن دیده میشود ولی باز هم نگاه مستقیم و استنادی به همین قضیه دارد در واقع دوریبن برداشت مستقیم دارد. نمی دانم قضیه چرا به اینصورت نهادینه شده است.))
هنر به سبک شخصی
این هنرمند عکاس به چند نکته اشاره دارد: (( اگر سوژهای را در نظر دارید، انتخاب کنید. مثلا چهل وهشتم میخواهم از پیادهها عکاسی کنم. اول اینکه درباره پیاده ها چه می دانی؟ عکسهای خوبی که در این رابطه گرفته شده است را دیدی؟ رفتن سراغ عزاداریهای خاص مهم است. مسئله بعدی پروژه است. وقتی پروژه تعیین شود. تعریف پروژه باعث بسط ایده می شود.))
کار هنر به سبک شخصی انجام می شود این را حسینیان میگوید:((مطالعه میدانی در خصوص پروژه خیلی مهم است وکسب اطلاعات از کسانی که مراسم را برگزار می کنند.)) حسینیان معترض است به نام گذاری عکاسی عاشورایی و در این باره به صراحت میگوید عنوانی اشتباه است و اشاره به عنوان صحیح آن دارد: (( عکاسی آیینی است چه حزن دار باشد و چه شاد باشد.))
جای خالی
جلسه به بخش پرسش و پاسخ می رسد یکی از حاضران با جای خالی عکسها در مجموعه "مشق" با توجه به استیتمنت خوانده شده اشاره دارد و حسینیان در این باره میگوید: (( با حرف شما موافقم. اما برای اینکه تبدیل به گزارش نشود و به نگاه شخصی خودم آسیب وارد نشود این کار را انجام دادم. از طرفی حذف برای یک عکاس مهم است. حذف باعث انتخاب درست می شود.)) در مورد نگاه شخصی از وی سئوال پرسیده میشود و او این طور پاسخ میدهد: (( تغییر نگاه خیلی مهم است. منظورم از نگاه شخصی نگاه نو است و حال چرا دچار نگاه تکراری می شویم به خاطر اینکه ارائه ها به این شکل است. اکثر چیزهایی که میبینیم گزارشهای تصویری هستند و برداشتهای مستقیم صورت میگیرد.ما انرژی تولید نداریم. از نمایشگاه "سبایا" هیچ گونه حمایتی نشد به خاطر نگاه هنری که به کار داشتم و همه هزینه ها را خودم متحمل شدم.))
فروش عکس یک افسانه
چرا ما در عکاسی به تکرار رسیدیم!؟ این سئوالی است که یکی از حاضرین در جلسه مطرح میکند ودلیلش را این طور عنوان میکند: (( این یک مسئله فرهنگی است وقتی یک هنرمند بخواهد مستقل باشد باید هزینه ای زیادی بپردازد و از طرفی ترد شدن از جامعه هنربرایش اتفاق می افتد. برای همین ترجیح می دهد آن کاری را انجام دهد که عمومیت دارد.)) در ادامه صحبت این مخاطب حسینیان با تایید حرفش چند نکته دیگر به آن میافزاید: (( فروش عکس در مشهد افسانه است و این بر میگردد به جنگی که بین هنرمندان و جود دارد و درست شدن این کار امری محال است. باید به هم بینی برسیم و از رقابت های اشتباه دست برداریم.))