امام رضا(ع) عامل وحدت و يگانگي مسلمانان است/ كاش شيعيان ايران هم به زيارت بيبيرحيمه به آذربايجان بيايند
«ظریفه آوا» از کشور آذربایجان به مشهد آمده بود، شاعر است و با آن روحیه لطف شاعرانهاش برای ثامنالحجج شعرها سروده. شاعران ایرانی را سرمایه جهان میداند و از عشقی که در شعرهای فارسی جریان دارد لذت میبرد. در سفر آخرش كه برای حضور در جشنواره امام رضا (ع) به مشهد مشرف شدهبود، مصراعی شنیده که برايش هیجان انگیز بوده است: «ای غبار خاک پایت توتیای چشم من» 16 سفر تا حالا به مشهد برای زیارت امام رضا (ع) داشته و آخرين سفر را متفاوتترینش میداند.
صدیقه رضوانی نیا: «ظریفه آوا» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري فرهنگ رضوي، بارگاه خواهر امام رضا (ع) در کشور آذربایجان را پناهگاه شیعیان این کشور میداند و آرزو دارد ایرانیان هم بیشتر با «بیبی رحیمه» خواهر مدفون امام هشتم در منطقه نارداران آذربایجان آشنا و زائر این بارگاه شوند. گفتگو با اين بانوي شاعر از كشور آذربايجان پيش چشم شماست.
شما شاعرید همین ابتدای گفت و گو یک بیت شعر دوست دارم از شما بشنوم...
من هم اکنون از نشست با مدیرعامل بنیاد امام رضا (ع) بر میگردم او در آن نشست خطاب به ما گفت خاک پای شما توتیای چشم ما، این جمله چنان وجدی در من به وجود آورد که از مترجم دربارهاش سؤال کردم و او گفت این در اصل مصراعی از شعر یک شاعر ایرانی است که میگوید: «ای غبار خاک پایت توتیای چشم من» من درباره این مصراع دوست دارم کتاب بنویسم اینقدر که حس خوبی در من برانگیخت.
چند بار تا به حال به زیارت امام رضا (ع) آمدهاید؟
شانزده بار است كه به اين سفر میآیم. همه سفرهایم پر از خاطرات شیرین و بهیادماندنی بوده. اما آخرين بار خاص بود خیلی خاص و ویژه. تا به حال اربعین و ماه رمضان هم مشهد آمدهام.پانزده بار آمدهام و هر بار بادلی سرشار از امید و عشق و آرامش بازگشتهام اما آخرين بار خیلی زیبا بود. تهران و قم را گشتیم و لذت بردیم و روز ولادت امام رضا (ع) به مشهد رسیدیم شهر را آذین بسته بودند در شهر هلهله و شادی بود. مسئولان جشنواره امام رضا (ع) در چه روزی ما را مشهد آورده بودند! از صمیم قلب میگویم شادی من حد و حدود نداشت.
امام رضا (ع) چه تأثیری در زندگی شما داشتهاند؟
من آذری زبانم و شما فارسی زبان. درست است زبان همدیگر را متوجه نمیشویم اما این قدر دلهای ما به هم نزدیک است که با چشمهایمان باهم حرف میزنیم. ما مثل برادر و خواهر به هم نزدیکیم چون امام رضا (ع) را دوست داریم و ایشان عامل این یگانگی هستند. من دو کتاب شعر به زبان آذری دارم. 10 کتاب تألیف کردهام که در وصف خدا و ائمه و دو کتابم در مدح امام رضا (ع) است.
چه دعایی در حرم کردید؟
من یادم هست هر دعا و آرزویی در حرم امام رضا (ع) کردم به همهشان رسیدم. الآن دوباره آرزو میکنم.
چه خاطرهای از جشنواره امام رضا (ع) در ذهنتان ماندگار شده؟
در مراسم جشنواره که برای میهمانان خارجی بود آقای جعفری جملهای گفتند که تأثیرگذار بود او گفت خاک پای شما میهمانان جشنواره، توتیای چشمان ماست. این جمله بسیار ما را دگرگون کرد.
جشنواره توانسته، مسلمانها از ملیتهای مختلف را دور هم جمع کند. ما دو روز تهران بودیم شعر خواندیم و درباره امام رضا (ع) حرف زدیم. یک روز رفتیم شهر قم و حضرت معصومه (س) را زیارت کردیم و سه روز هم براي ايام ميلاد امام رضا در مشهد بوديم. برنامهای که برای ما ابعاد مختلف داشتو بهرههای زیادی از آن بردیم. ایران قسمتی از وطن و قلب ما شده و ما خیلی خوش بین هستیم که بتوانیم در آینده با استفاده از این تجربیات کاری برای امام رضا (ع) انجام دهیم. در روزهایی که در ایران بودیم هر جا را که دیدیم و هر کجا که رفتیم برما تأثیرگذار بود و من حتماً کتاب خاطراتم از این سفر را منتشر خواهم کرد.
شیعیان جمهوری آذربایجان در چه وضعیتی به سر میبرند؟
ما در کشوری زندگی میکنیم که زیر چتر کمونیست بود، اما توانستیم دین خود را حفظ و از اسلام دفاع کنیم. نکته مهم این است که ما مسلمانان باید وحدت داشته باشیم. این وحدت ما را به پیروزی میرساند. من حتماً از سی دیهایی که این جا به ما دادهاند در کتابخانه آنجا قرار میدهم. کتابهایی را هم که تألیف کردهام در کتابخانه قرار میدهم و یک نسخه از آن را به ایران میفرستم.
آنها به سهولت میتوانند ایران بیایند و حضرت رضا (ع) را زیارت کنند؟
قافلههایی (کاروانهایی) در کشور ما هست که علاقهمندان را به مشهد میآورد، اما این طور که بهراحتی این اتفاق بیفتد گرچه بارگاه «بیبی رحیمه» خواهر امام رضا (ع) در کشور آذربایجان پناهگاه ما شیعیان است.
ایشان در کدام شهر آذربایجان مدفوناند؟
در منطقه نارداران که مشهد تشیع در آذربایجان است. در طول تاریخ هم این طور بوده و وجود بارگاه خواهر امام خیلی در این موضوع نقش داشته است. من آرزو دارم ایرانیها بیشتر با «بیبی رحیمه» خواهر مدفون امام هشتم در منطقه نارداران آذربایجان آشنا و زائر این بارگاه شوند.
و سخن پایانی....
با ایرانیها احساس یگانگی عجیبی دارم هر وقت اینجا میآیم احساس غربت نمیکنم و فكر ميكنم از وطنم به وطنم باز میگردم؛ از ایران به آذربایجان.