صدیقه رضوانی نیا: «موسی ایاز تکین» مترجم کتاب نفیس صحیفه رضویه به زبان ترکی استانبولی و دبیرکلّ اتحادیه علمای جعفری کشور ترکیه و مجری شبکه تلویزیونیCem tv (سم تیوی)متعلق به علویان ترکیه است. او مقیم استانبول است که مساجد تاریخی این شهر شهرتی جهانی دارند و سالانه میلیونها نفر از سراسر جهان حتی غیرمسلمانها برای دیدن این مساجد زیبا راهی شهر بندری استانبول در ساحل دو دریای سیاه و مرمره میشوند. او بهعنوان یکی از نخبگان جهان اسلام، سالها در قم زندگی کرده، به خاطر همین علاوه بر زبانهای ترکی و عربی، به فارسی نیز مسلط است. تکین سال 1392 و در دهمین دوره جشنواره بینالمللی امام رضا(ع) به دلیل فعالیتهای ارزندهاش در حوزه فرهنگ رضوی بهعنوان خادم نمونه فرهنگ رضوی انتخاب و تجلیل شد.
موسی ایاز تکین دو سال پیش نیز در قالب مجمع خادمان نمونه فرهنگ رضوی قاره آسیا به مشهد سفر کرد و در دهه کرامت سال گذشته نیز در قالب همین مجمع جهانی دیگربار زائر بارگاه رضوی شد. علاوه بر ترجمه صحیفه رضویه، او مترجم آثار مهمی هم چون زیارت نامه امام رضا(ع)،مفاتیح الجنان، تفسیر نمونه(نوشته آیت الله مکارم شیرازی)،دانشنامه امام حسین(ع)(نوشته آیت الله ریشهری)و درسهای فقه مقام معظم رهبری نیز هست.
گفتوگوی ایاز تکین با در حاشیه حضورش در اختتامیه پانزدهمین جشنواره بین المللی امام رضا(ع) انجام شد .
لطفا خودتان را معرفی بفرمایید
بنده موسی ایازتکین هستم، از کشور ترکیه. متولد 1972 میلادی. تقریبا می توان گفت اوایل سال 1990 میلادی در قم شروع به تحصیل کردم تا اوایل سال 2000 میلادی. بعد از آن برای خدمت سربازی به کشورم برگشتم و بعد از آن هم شرایط فراهم نشد که برگردم و مشغول تبلیغ در شهر استانبول شدم. الان تقریبا 17 سال است که در استانبول برای مکتب اهل بیت خدمت می کنم. اگر قبول شود.
اولین بار چه زمانی به جشنواره امام رضا(ع) دعوت شدید؟
اگر اشتباه نکنم سال 2013 میلادی بود که اولین بار به جشنواره دعوت شدم، تولد حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه سلام الله علیها بود و من ب عنوان یک خادم کوچک فرهنگ رضوی انتخاب شدم. سال گذشته هم عضو مجمع جهانی خادمان فرهنگ رضوی بودم و به مشهد آمدم و امسال هم در همین راستا دعوت شدم که در کمیسیون ها شرکت داشته باشم.
چه نگاهی نسبت به شهر مشهد دارید؟
مشهد الرضا فقط قلب ایران نیست، مشهدالرضا موقعیت و جایگاه خاصی در جهان و علی الخصوص در بین شیعیان دارد که می توان گفت قلب شیعیان جهان در مشهد الرضا می تپد. این باعث خوشحالی ماست که هم به عنوان یک خادم انتخاب شده ایم و هم در محضر ملکوتی علی ابن موسی الرضا علیه السلام هستیم.
وقتی به زیارت حضرت رضا(ع) نائل می شوید چه احساسی دارید؟
هرباری که به زیارت مشرف می شوم مانند این است که اولین بار است که خدمت امام می رسم. می گویم در خدمت امام زیرا ما اعتقاد داریم، غایب امام با حاضر امام هیچ فرقی ندارد. خواب امام با بیداری امام فرقی ندارد. آنجا که در برابر حضرت می ایستیم و اذن دخول می خوانیم می گوییم ای امام ما اعتقاد داریم که جایگاه ما را می بینید، کلام ما را می شنوید، جواب سلام ما را می دهید ولی پرده گناه گوش هایمان را کر و چشم هایمان را کور کرده است که نه سلام ما را می شنویم و نه خود شما را می بینیم. به همین علت مشکل از خود ماست. ولی اعتقاد داریم آن ها ما را می بینند. هرجای دنیا که باشیم با یک سلام خودمان را در حرم احساس می کنیم. حالا خدا نصیب ما کرده است که در حضور ضامن آهو ثامن الائمه علی ابن موسی الرضا هستیم.
پس امام رضا(ع) در میان شیعیان ترکیه چه جایگاهی دارند؟
سه امام در بین شیعیان ترکیه جایگاه ویژه دارند ؛ امام علی(ع)، امام حسین(ع) و امام رضا(ع).شیعیان ترکیه که یا ایرانیالاصل بودهاند یا در همسایگی ایران میزیستهاند و بهمانند ایرانیها عجیب به امام رضا(ع) علاقه و ارادت دارند از هر سه یا چهار مرد ترکیه حتماً اسم یکی رضا، یا محمدرضا ،علیرضا و.. است.
شنیدهام در ایران در ایام شهادت امام رضا(ع) مراسمهای باشکوهی برگزار میشود، ماهم در ترکیه در شهادت ایشان همه برنامهها را برگزار میکنیم.نذری میدهیم و مراسمهای عزاداری و سینهزنی در مساجد بهویژه مسجد امام رضا(ع) در شهر استانبول داریم که هزاران نفر در آن شرکت میکنند و سفره نذری چند هزارنفره پهن میکنیم که واقعاً دیدنی است و باعث تعجب بقیه ادیان و مذاهب در ترکیه میشود. ایام میلاد امام رضا(ع) هم که جای خود دارد و شیعیان ترکیه غرق در شادی میشوند.
علاوه بر شیعیان 12 امامی، علويان که آنها نیز شيعه هستند و جمعیتی چندمیلیونی در ترکيه دارند به ائمه عليهمالسلام علاقهمندند و مراسمهای تولد و شهادت ائمه را برگزار میکنند.
آیا شیعیان ترکیه راحت و به سهولت میتوانند به زیارت امام رضا(ع) بیایند؟
در ترکیه چند آژانس مسافرتی برای زائران رضوی وجود دارد. سالانه حدود 15 هزار شیعه ترکیه برای زیارت امام هشتم وارد ایران میشوند آنها هوایی یا از طریق مرز زمینی به ایران سفر میکنند ابتدا به شهر قم و زیارت حرم حضرت معصومه(س) میروند.
در نزد شیعیان ترکیه اعتقاد جالبی وجود دارد همانطور که من دیدهام ایرانیها در کربلا اول به زیارت حرم حضرت ابوالفضل(ع) میروند و آنگاه راهی زیارت حرم امام حسین(ع) میشوند، ما شیعیان ترکیه هم اول به زیارت حضرت فاطمه معصومه(س) میرویم و از ایشان اذن میگیریم و بعد راهی مشهد برای زیارت حرم برادرشان میشویم.این رسم در نزد اجداد و پدران ما هم وجود داشته و معتقدیم اگر قم را اول زیارت کنیم زیارت مشهد ما هم ان شاالله پذیرفته میشود.
آقای ایازتکین موقعی نوجوان یا جوان بودید، می خواستید راه آینده خودتان را انتخاب کنید، چه شد که راه حوزه علمیه و تبلیغ را انتخاب کردید؟ آیا توصیه و تاکید والدین و اطرافیان بود یا چیزی از درون خودتان....
بنده اصالتا شیعه هستم. پدر و مادرم و ابا و اجداد ما شیعه هستند. شیعه دوازده امامی اصیل هستیم. یعنی مستبصر نیستیم، که مذاهب دیگر به شیعه دوازده امامی گرایش پیدا کرده باشیم. از اوایل در مکتب اهل بیت اطهار علیهم السلام بودیم. به جز این، پدر مرحوم بنده یا خانواده بنده از ابتدا مذهبی هم بودند. من الان تقریبا 45 سال دارم. از زمانی که به یاد دارم و چشم باز کردم، پدر و مادرم نماز خوان بودند. به همین علت در یک خانواده متدینی به دنیا آمدم و تربیت و پرورش من به دست یک پدر و مادر متدین به وقوع پیوست. به غیر از این در یک شهرستان کوچکی ساکن بودیم که نود درصد جمعیت آن شهرستان شیعه دوازده امامی بودند. شهر ایقدیر در آرالک. آرالک یک شهر مذهبی بود. علی الخصوص ایام محرم و صفر یک شهر کاملا حسینی می شد. تا کلاس دوم راهنمایی در این شهر بودیم. به همین علت خواه ناخواه این فرهنگ حسینی یا محیط مذهبی در روحیه و شخصیت انسان تاثیر می گذارد. چون خانواده هم خانواده متدین و نمازخوانی بود،این هم تاثیر عمده ای در شکل گیری شخصیت انسان دارد و از طرف دیگر چیزی که برای من از همه مهمتر بود، پدر من شخص انقلابی بود. در شرف انقلاب اسلامی در ایران، پدرم طرفداری امام راحل را می کرد که در این راستا هم خیلی در آن شهرستان کوچک شکنجه شد. که مجبور شد بعد از هفت، هشت سال از آنجا کوچ کند و به شهر بزرگتری برود تا اینقدر شناخته نشود و روی او فشار وارد نکنند و مشکلی برایش ایجاد نکنند. در آن شهر و در آن زمان، حدود سال 1980، تا آن زمان فقط دو نفر به مشهد امام رضا مشرف شده بودند. یکی از آن ها پدرم بود. پدر دوستان زیادی در تبریز و ارومیه و در سلماس داشتند، که پدرم منزل آنها می آمدند و دو سه ماه اینجا در ایران می ماندند. وقتی از ایران برمی گشتند، حال و هوای ایران را که برای من که بچه بودم و هفت هشت ساله بودم، تعریف می کرد. چون خودش صاحب رستورانی بود، رفقای زیادی داشت و خانوادگی با روحانی محل رفت و آمد زیادی داشت. آن روحانی مرحوم شیخ حمید توران بود که در شکل گیری شخصیت بنده سهم بسزایی داشتند. هم خانواده، هم محیط و هم روحانی آن محل و می توان گفت اثر انقلابی که پدرم برای من تعریف می کرد، در روحیه بنده یک سهم بسزا و سنگینی داشت که وارد این راه شوم. بعد از دبستان، ما سه دیپلم داشتیم، پنج سال دبستان می خواندیم یک دیپلم می گرفتیم، بعد سه سال راهنمایی می خواندیم و دیپلم می گرفتیم و بعد هم دبیرستان، و اگر کنکور قبول می شدیم به دانشگاه می رفتیم.
پدرم مایل بود با در نظر گرفتن نظر بنده، بعد از پایان دبیرستان به قم بروم. من هم قبول کرده بودم. ولی روحانی محل گفتند که نه، بگذارید یا دیپلم شود و درس کلاسیک را تمام کند، یا دانشگاه را تمام کند و بعد برود. زیرا نسل آینده باید از یک روحانی سنتی روشنفکر تر باشد؛ هم زبان و هم فرهنگ و هم محیط خودش را باید خیلی خوب بشناسد و مسلط شود که برود درس بخواند و بیاید و مفید تر باشد.
بعد با مشورتی که با پدرم کردم، ایشان پیشنهاد کردند که من بعد از دیپلم بروم. دیپلم که گرفتم، پدر گفتند شما به دانشگاه بروید، از دانشگاه که فارغ التحصیل شدید بعد قم بروید. من در رشته ساختمان سازی قبول شدم. ولی بعد که با پدر نشستم گفتم پدرجان، بعد دیر می شود. بعداز فارغ التحصیل شدن از دانشگاه شما می گویید فوق لیسانس یا دکتری بگیرم و می ترسم آن روحیه معنوی خودم را از دست بدهم. چون فضای دانشگاه به غیر از فضای محل خودت است. پدرم گفت من حرفی ندارم. چون بعضی از دوستانم در دبیرستان تا دبستان، حدود 7-8 نفر هم در قم درس می خواندند. آن ها زودتر از من آمده بودند. با آن ها به صورت مکتوب و نامه مشورت کردیم و قرار شد از راه دانشگاه به راه مدرسه و قم برگردیم. چون از بچگی در یک خانواده متدین و محله متدین و حسینی رشد کردم و با داشتن یک پدر دلسوز انقلابی که عاشق امام راحل بودند. من این را ادعا می کنم که رساله عملیه حضرت امام که به ترکی استانبولی ترجمه و چاپ شده بود، در آن شهرستان فقط پدرم آن رساله را داشت. دوستان می آمدند و این رساله را امانت می گرفتند و از روی آن دست نویسی می کردند و بعد بر می گرداند. این حال و هوا ما را تا اینجا کشانده است. ببینیم تا کجا می برد.
یکی از کتابهای ارزنده رضوی صحیفه رضویه است که در آن دعاهای امام رضا(ع)توسط مرحوم موحد ابطحی گردآوریشده است و شما مترجم این کتاب به زبان ترکی استانبولی هستید درباره این ترجمه هم بگویید...
درست است صحیفه رضویه کتاب مهمی است مجموعه دعاهای امام رضا(ع) در فصلهای مختلفی در آن گردآوریشده، من سال2013 به پیشنهاد جشنواره امام رضا(ع) این کتاب را از عربی به ترکی استانبولی ترجمه کردم و البته با ترجمه فارسی هم مطابقت دادم.حدود سه ماه ترجمه کتاب طول کشید.