تشكر ميكنم از وقتی که در اختيار ما قرار دادید. لطفاً در ابتدا خودتان را معرفی کرده و در مورد فعالیتهای خودتان، به خصوص پیرامون امام رضا(ع) توضیحی ارائه بفرمایید.
بنده محمدعلي توحيدي از منطقهای در شمال پاكستان به نام بلوتستان هستم كه اين منطقه را ايران صغير هم ميگويند. چرا که مبلغان ايراني هشتصد سال پيش به آن منطقه رفته و آنجا را از بودیسم به اسلام هدایت كرده اند. و در این تبلیغ فرهنگ ایرانی را هم به آنجا منتقل نموده اند. آن مبلغ بزرگی كه در آن زمان از ایران به آنجا رفته است حدود هفتصد نفر شامل مهندسان، شاعران، اديبان و حتی ائمه جماعت و مساجد را هم با خود به آنجا برده است. هر منطقه اي كه مسلمان مي شد يك نفر از ائمه جماعات را در آن جا مي گذاشت. لذا فرهنگ ايرانی در منطقه ما بسیار گسترش يافته است. چه به لحاظ ادبي و زبانی، و چه از نظر خورد و خوراك، لباس پوشیدن، و برپایی مجالس و محافل.
در این منطقه همه اهل تشيع هستند يا اهل تسنن هم حضور دارند؟
تقریباً نود و شش درصد شيعه دوازده امامي هستند. چهار درصد دیگر هم بعداً در صد سال اخیر سني و وهابي شدند. چرا که عربستان و وهابیت در آنجا فعاليتهاي گسترده اي را شروع كردند.
از خودتان و فعالیت هایتان می فرمودید.
من از دانشگاه پيشاور ليسانس حقوق گرفته و از دانشگاه پنجاب فوق ليسانس زبان و ادبيات عرب دارم. چهار سال در پاکستان دروس دینی خوانده و بعد به حوزه علميه قم آمدم و سيزده سال در آنجا تحصیل کردم. و الان حدود بيست سال است كه به خود پاكستان بازگشته و در آنجا حوزه علميه اي به نام جامعه النجف تأسيس نمودم که کاملاً به سبك معماري حرم مطهر رضوي ساخته شده است. و يكي از فعالیت های ما در ترويج فرهنگ رضوي خود اين ساختمان است. که به سبک معماری صحن جمهوری طراحی شده است. حتی كاشي های آن را هم از اينجا بردهايم. ما در این حوزه مجلهای تحقيقي با نام «حیات» داریم که اولين مجله تحقيقي در سطح منطقه بوده و طلاب حوزه علميه قم، نجف و طلاب و اساتید خود ما در آن مجله مقالات تحقيقي خود را منتشر میکنند.
امسال هم كتاب ارزشمند گزيده ي حكمت نامه رضوي را به زبان اردو و براي مجمع جهاني اهل البیت ترجمه کردم. البته اصل کتاب حكمت نامه رضوي 5 جلد است که در يك جلد گزیده و خلاصه شده است و آن گزيده را كه تقريباً پانصد صفحه است بنده به زبان اردو ترجمه کرده ام. دو سال پیش هم به عنوان مروج برتر به این جشنواره دعوت شدم.
برگزار كننده جشنواره رضوی در پاکستان هم بوده ايد؟
بله؛ در مدت 3-4 سال گذشته جشن ها و برنامه هاي متعددي را در جهت ترویج فرهنگ رضوی در منطقه بلوتستان برگزار كرده ايم. که از جمله آنها برگزاری هر ساله مجلس شعرخوانی براي ترويج فرهنگ و شخصيت امام هشتم(ع) است که در آن شعرای معروف بلوتستان در زبانهای فارسی، اردو و زبان محلی بلتی، اشعار جدید خود را به امام رضا(ع) تقدیم می نمایند. این اشعار هم جمع آوري شده ولی هنوز چاپ نشده است که اگر جشنواره در اين زمينه كمك كند به زودي آن را هم چاپ مي كنيم.
از برنامه های جدید و بی سابقه دیگری که در آنجا برگزار کردیم، دعوت از کسانی بود که به زیارت امام رضا(ع) آمده و در اينجا معجزات و كراماتی را از امام هشتم(ع) به چشمان خود ديده اند. این افراد در چندین برنامه و محفل این خاطرات را بازگو نمودند که از جذابترين برنامه هاي برگزار شده در آنجا بود. که مجموع این خاطرات هم جمع آوري شده و به صورت كتاب آماده چاپ است. علاوه بر این برخی از اساتيد حوزه علميه ما هم كتابی را مشتمل بر پانصد سؤال و جواب درباره امام هشتم(ع) تدوین نموده اند که بنده آن را بازنگري نموده و آماده چاپ است و قرار است براي برگزاری مسابقات بين جوانان و فرهنگيان در پاكستان به مناسبت ايام ولادت امام رضا(ع) مورد استفاده قرار بگیرد که قطعاً کتاب مؤثری خواهد بود. بخشي از كتاب انسان دويست و پنجاه ساله مقام معظم رهبری كه پیرامون امام رضا(ع) هست را هم بنده سال گذشته ترجمه كرده ام که آنهم انشاءالله در آینده چاپ خواهد شد.
غير از این موارد بنده تقريباً هفتاد كتاب را از زبان فارسي و عربي به زبان اردو ترجمه كرده ام. که از جمله آنها شش كتاب از آثار امام خمینی(ره) را ترجمه كردم كه توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام چاپ شده است. هشت كتاب آيت الله مصباح يزدي و سه جلد معالم المدرستين از دیگر این ترجمه ها به زبان اردو است.
مجموعه ای از این کتابها را توسط يك مؤسسه در پاكستان براي مراكز اهل تسنن، كل كتابخانه هاي پاكستان، دانشگاهها، مدارس ديني و علمای اهل سنت و وهابي از طريق پست ارسال گردید و بازخورد آن دریافت صدها نامه از طرف آنها بود که بسیار خوشحال كننده است. نود و نه درصد این نامه ها تشویقی و استقبال کننده بوده و فقط یک درصد از آنها انتقادی بود.در این نامه ها بیان کرده بودند که مكتب شما از چشم ما پنهان بود و این کتاب ما را با مکتب شما آشنا نمود.قبل از آن ما خیال میکردیم اگر اين كتاب چاپ و توزیع شود ممکن است ما را تكفير كنند.
پس شما قدمهايي را هم براي تقريب مذاهب اسلامی در پاكستان برداشته اید؛ بر اساس تجربیاتی که کسب نموده اید از سیره و معارف امام رضا(ع) چگونه ميتوان در جهت تقريب مذاهب اسلامی و ایجاد گفتگو میان آنها استفاده نمود؟
در اين زمينه اول كتابي را به شما نشان ميدهم که براي آستان قدس رضوي به زبان اردو ترجمه كرده ام به نام «اتحاد امت». که ترجمه همان اتحاد و انسجام اسلامي است. که خود بنياد پژوهشهای آستان قدس رضوي آن را چاپ كرده و بين زائران اردو زبان یعنی پاكستاني و هندي توزیع میکنند.
اما در مورد امام رضا(ع) باید گفت که ایشان فرصت خیلی بهتری نسبت به ائمه ديگر برای کار در این زمینه به دست آوردند. اما امام رضا(ع) مانند طالبان نبود كه حرف خود را با زور و شمشير تحميل كند. بلکه پيام خود و مكتب ناب اسلام را با گفتگو و مناظره با مذاهب و ادیان گوناگون مطرح نمودند. و توانستند ظرف مدت دو سال، يك تحول بزرگ در گفتگوي میان مذاهب اسلامي ايجاد كنند.
يكي از علماي پاكستان به نام آيت الله شيخ محسن نجفي ميفرمايند:« قرآن بزرگترين كتاب جهان است ولي حيف كه به دست ما مسلمانهاست و مسلمانان نتوانستهاند قرآن را در جهان معرفي كنند. و اهل بيت(ع) بزرگترين گنج جهان هستند و شيعيان نتوانستهاند اهل بيت(ع) را در جهان معرفي كنند.» خود امام رضا(ع) فرموده است: «لَوْ عَلِمُوا الناس مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا» اگر مردم خوبيهاي و محاسن كلام ما را بفهمند از ما پيروي ميكنند. دقت کنید که در حدیث فرموده اند مردم نه مسلمانان. امروز اگر جهان از معارف اهل بیت پيروي نميكند به این دلیل است که آن را نفهمیده و از آن آگاه نیست. چرا آگاه نیست؟ چون متأسفانه اينها در دست ما هستند و ما نميتوانيم آن را درست به دنیا معرفي كنيم.
سال گذشته آقاي قرائتي ميفرمودند كه شصت هزار جوان چين فارسي مي آموزند تا مصنوعات خود را در جهان فارسي زبان معرفي كنند. یا دويست هزار جوان چيني اردو مي آموزند تا در بتوانند در بین اردوزبانان بازاريابي كنند. صد هزار چینی عربي مي آموزند تا جهان عرب را بازار خود كنند؛ ولي ما پنجاه نفر نداريم كه چيني بياموزد تا بتواند امام رضا(ع) و ائمه ما را به آنها معرفي كند. یا صدنفر که آلماني بياموزند برای شناساندن ائمه معصومین به آنها.
ما در این زمینه مقصر بوده و کوتاهی کرده ایم. حتی الان هم برای این منظور برنامه اي نداريم. ما حتی امام رضا(ع) را در بين همين فارسي زبانها، عرب زبانها، و اردو زبانها هم درست معرفي نكردهايم. چه برسد به کشورهای غربی یا کشورهای آسياي شرقي.
امام رضا(ع) سه كار در اين زمينه انجام داده اند كه براي ما نمونه است. يكي اين كه تشيع و اسلام ناب را به مسلمانها و فرقه هاي گوناگون آن با گفتگو شناسانده و در مقابل اشكالاتي و سوء تفاهم هايي را كه نسبت به تشیع داشته اند برادرانه و با گفتگو، بدون جنگ و نزاع پاسخ گفتند. یعنی بزرگان اهل سنت و فرق گوناگون اسلامي به دربار مأمون آمده و با امام به مناظره میپرداختند. گام ديگر امام گفتگو بين اديان بود گفتگو بين فرقه هاي مسلمانان هم بود و يك كار امام گفتگو بين اديان بود. امام با بزرگان يهود مناظره معروفي انجام داده اند، و یا گفتگوهایی با علماي مسيحي دارند. امام رضا(ع) حتی با ملحدان و بي دينها هم مناظراتی داشته و با دليل، منطق، عقل و تحمل به سوالات آنها پاسخ داده و آنها را مجاب نمودند و اسلام را به آنها شناساندن.
كار سوم امام(ع) اين بود كه بين خود شيعه ها اتحاد به وجود آوردند. چرا که بعد از شهادت امام كاظم(ع) فرقه هاي جديد با عقايد غلط و انحرافی در میان شيعیان بوجود آمد که امام توانست با گفتگو با آنها این انحرافات را پاسخ گویند.
امروز هم ما همين سه وظیفه را بر عهده داریم. شايد در بين شيعیان كار کرده و امام را معرفي کرده باشیم. ولي در نسبت با اهل تسنن و سایر مسلمانان این اتفاق نیافتاده است. یعنی اینکه به عنوان مثال بیاییم براي معرفي ائمه يك ميليون كتاب چاپ کرده و بین آنها توزيع کنیم. این کار در نسبت با ادیان دیگر که بسیار کمتر و تقریباً هیچ بوده است.
در پایان اگر نکته ای دارید بفرمایید
من عقیده دارم آينده از آن شيعیان است. چرا که جهان به سوي عقلانيت پیش ميرود و آن مكتبي كه میتواند خود را بر پايه منطق و عقل مطرح ساخته و معرفی نماید نه يهوديت است و نه مسيحيت؛ نه اهل سنت است و نه داعش و طالبان. بلکه آن مکتب فقط مكتب اهل بيت(ع) است. خود امام رضا(ع) ميفرمايند:« اگر مردم خوبيهاي کلام ما را بفهمند حتماً از ما پيروي ميكنند.»
ولي متأسفانه در همین پاكستان وقتی به بسیاری از دانشگاهها می روی كتابخانه هاي آنها از كتابهای شيعه خالي است. به عنوان مثال در کتابخانه دانشگاه اسلامي اسلام آباد هیچ كتاب شيعي وجود نداشت که يكي از برادران كه از تهران دكترا گرفته و آنجا پروفسور شده است سه- چهار هزار كتاب خریداری کرده و به آنجا اهدا نموده است. یا حتی در کتابخانه دانشگاه خود بلوتستان كه منطقه ای شيعي است دوهزار كتاب وجود داشت ولی يك كتاب شيعي در آن نبود. خود من تقريباً 70-60 كتاب خريده به آنها دادم. ولي این تعداد بسیار اندک است. واقعاً لازم است مجموعه ها و موسسات ما کاری کنند تا كتابهاي تاریخی و حدیثی خوب، معقول و منطقي شيعه در كتابخانه هاي دانشگاهها یا كتابخانههای عمومي توزیع شود. اين کار خيلي ارزندهایست که متأسفانه کسی به آن توجه ندارد.