خبرگزاری رضوی 11 بهمن 1401 ساعت 7:54 https://www.razavi.news/fa/interview/105117/سیره-سیاسی-امام-رضا-ع-الگوی-بایسته-مسئولان-جامعه -------------------------------------------------- پژوهشگر حوزه دینی در گفت و گو با رضوی مطرح کرد: عنوان : سیره سیاسی امام رضا(ع) الگوی بایسته مسئولان جامعه -------------------------------------------------- مشهد- پژوهشگر و مدیر گروه فقه و اصول بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی بر تامل مسئولان و مدیران سطوح مختلف نظام در امر حکمرانی به سبک، سیره و اندیشه سیاسی امام رضا(ع) تاکید کرد. متن :  خبرگزاری رضوی- الهام اسماعیلی؛ شناسایی اندیشه و سیره سیاسی هر فرد، علاوه بر آنکه نمایانگر باورها و نقش آفرینی آن ها در تعیین رفتار سیاسی است،نشانگر درک درست وی از ساختار سیاسی جامعه نیز هست که امام رضا(ع) درک درست از جامعه داشتند و با هوشیاری، آگاهی از فضای جامعه و حکومت، تصمیم گیری منطقی و درست به دور از قدرت طلبی، و مناظره و ارایه نظرات در اوج اخلاق مداری توانستند فضای سیاسی زمان را به نفع خود تغییر دهند و با حکمرانی بر اساس علم و ذکاوت نقشه شوم عباسی را نقش بر آب کند. در این گزارش در نظر داریم ضمن گفت گو با یکی از پژوهشگران به بررسی شیوه حکمرانی حضرت رضا(ع) در دوران امامت و ولایتعهدی این امام همام بپردازیم. مهدی شریعتی تبار در گفت و گو با خبرگزاری رضوی، با اشاره به اینکه در فرمایشات و سیره نظری و عملی حضرت رضا(ع) حکمرانی اسلامی و ولایت بر امور جامعه مسلمین از ضرورت و بایستی برخوردار است، اظهار کرد: در قرآن کریم و در آیه « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ» که معروف به آیه اولی الامر است، خداوند پس از اطاعت از خود و رسولش اطاعت از اولی الامر را واجب کرده است چرا که در طول تاریخ هیچ قوم و ملتی نداریم که رهبر و پیشوایی نداشته باشند و این حاکی از این است که نیاز به حکومت یک نیاز همگانی و یک احتیاج فطری برای انسان هاست و اسلام هم که یک دین جامع و کاملی است در این زمینه طرح و برنامه دارد. وی ادامه داد: طرح اسلام این است که جامعه مسلمین پس از شخص پیامبر (ص) زیر نظر اولی الامر مدیریت شود و طبق روایات و آیات قرآن کریم، مقصود از اولی الامر ائمه معصوم (ع) و در زمان غیبت هم نزدیک ترین فرد به امام معصوم (ع) و فردی با تقوا، مدیر و مدبر و عالم است. بایسته های و ضروریات حمکرانی اسلامی این پژوهشگر خاطرنشان کرد: برای اجرای حدود و قوانین الهی نیازمند به حکمرانی اسلامی توسط فردی عالم نسبت به حدود و قوانین الهی هستیم؛ فردی که بتواند با عدالت، تقوا و علم خود فریادرس مظلومین باشد و از ظلم ظالم جلوگیری کند و در واقع اینها مواردی است که امام رضا(ع) از ضروریات حکمرانی اسلامی برشمردند.  وی حکمرانی اسلامی را استمرار تفکر توحیدی دانست و افزود: در حدیث سلسله الذهب هم امام رضا (ع) با صدای بلند می فرمایند توحید شرط دارد و من هم شرط توحید هستم و این نشان می دهد که برای داشتن جامعه توحیدی باید حکمرانی و ولایت جامعه در اختیار شخصی همچون امام رضا(ع) قرار گیرد و جامعه زیر چتر ولی خدا اداره شود نه سلطه طاغوت چرا که حاکمیت از آن خداست و تجلی آن در اجرای احکام و قوانین الهی به دست ولی خدا و انسان های متعهد است و تمامی این موارد از ضروریات و بایسته های حکمرانی اسلامی مجسوب می شود. فلسفه حکمرانی اسلامی حجت الاسلام شریعتی تبار اشاره کرد: حکمرانی اسلامی در سیره عملی ائمه اطهار (ع) از جمله امام رضا (ع) به معنای استبداد و رسیدن به مقام و منصب نیست که فرد به واسطه آن به منافع شخصی خود دست یابد بلکه حکومت ابزاری برای خدمت به دین و بندگان خداست.  ویژگی حکمران اسلامی وی با بیان اینکه حکومت در فرهنگ اسلامی و سیره امام رضا (ع) به عنوان وسیله ای برای خدمت به بندگان خدا تعریف شده است، گفت: امام رضا (ع) در حدیث مفصل امامت (الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ ، وَالوالِدُ الشَّفيقُ ، وَالأَخُ الشَّقيقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ...) فرمودند وقتی خداوند بنده ای را برای امور بندگانش انتخاب می کند و به او امامت می دهد چند ویژگی دارد؛ اول اینکه شرح صدر دارد و با مردم به خوبی مدارا می کند، دوم اینکه خداوند در دل او حکمت جاری می کند تا با عقل و منطق و علم کامل امور جامعه را مدیریت و مصالح جامعه را تامین کند. ذکاوت سیاسی امام رضا(ع) این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به بزرگترین حرکت سیاسی امام رضا (ع) در دوران امامت خود اشاره کرد و افزود: امام رضا(ع) توانست با درایت و علم خود جلوی سیاست شیطانی دشمن را بگیرد و با وجود شرایط استبدادی دوران عباسی، نقشه شوم مامون را خنثی کند. وی تصریح کرد: مساله مهم سیاسی امام رضا(ع) بحث ولایتعهدی ایشان بود. مامون امام رضا(ع) را با اهداف و انگیزه های سیاسی و به اجبار از مدینه به مقر حکومت خود در خراسان آورد و زمانی که امام (ع) به مرو مشرف شدند مامون ابتدا خلافت و سپس بحث ولایتعهدی را مطرح و پذیرش آن را بر امام رضا(ع) تحمیل کرد. حجت الاسلام شریعتی تبار ادامه داد: در واقع هدف مامون این بود که حکومت نامشروع خود را مشروعیت بخشد و همچنین قیام های علویان در ایران و خراسان را تحت الشعاع قرار دهد و مانع مبارزات آنان علیه حکومت خود شود و همچنین در نظر داشت جایگاه معنوی امام (ع) را در نظر مردم پایین بیاورد و ایشان را به عنوان یک مقام تشریفاتی به مرذم معرفی کند که امام رضا(ع) توانست با ذکاوت سیاسی خود تمامی توطئه های مامون را خنثی کند. وی یادآور شد: مامون زمانی که امام رضا(ع) را مجبور به خواندن نماز عید کرد امام (ع) با شرایطی قبول کردند که با شیوه جدم نماز را به پا می دارم ولی مامون گارد سلطنتی خود را با امام همراهی کرد اما ایشان با پای پیاده و برهنه راهی مصلی  شدند که حتی این اقدام حضرت (ع) گارد سلطنتی را هم تحت تاثیر قرار داد به طوریکه برای مامون خبر آوردند که اگر امام رضا(ع) اینگونه به مصلی برود انقلابی  علیه حکومت مامون به پا می شود؛ لذا امام(ع) را از نیمه راه بازگرداند. مدیر گروه فقه و اصول بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی بیان کرد: حرکت سیاسی امام رضا(ع) در پذیرش اجباری ولایتعهدی به گونه ای بود که مامون نتواند به اهداف شیطانی خود دست یابد. ایشان زمانی که راهی خراسان شدند اول اینکه خانواده را با خود همراه نکردند؛ دوم اینکه در مدینه خانواده خود را گرد هم آوردند و از آن ها خواستند در ملا عام  با صدای بلند گریه کنید و این اقدام، یک مساله عاطفی نبود بلکه پیام بزرگی به همراه داشت؛ ایشان می خواستند به تمامی مردم بفهمانند که این یک سفر بی بازگشت و برخلاف رضایت من است. وی خطاب به مسئولین تصریح کرد: حکمرانان ما باید به گونه ای موضع گیری کنند و به گونه ای خطی مشی داشته باشند که دشمنان نتوانند از آنان سوء استفاده کنند و مواضعی که اتخاذ می کنند راهی برای سوء استفاده دشمن باز نشود. این پژوهشگر و محقق به دیگر اقدامات و حرکات سیاسی امام رضا(ع) در مقابل مامون عباسی اشاره و ابراز کرد: در جلسه ای که رسما ولایتعهدی امام رضا(ع) و با حضور همه عوام، خواص، مسئولین لشکری و سیاسی برگزار شد،  مامون عباسی با اصرار از امام (ع) درخواست کرد تا خطبه ای ایراد بفرمایند، امام رضا(ع) سخنی کوتاه با این مضمون که «ما به خاطر اینکه اهل بیت پیغمبر (ص) هستیم بر شما حقی داریم و این حق، ولایت و حکمرانی است و شما نیز بر ما حقی دارید» بیان نمودند. در حقیقت امام با این جمله خواستند به مرم نشان دهند که این حق را مامون به من عطا نکرده است بلکه این حق از جانب خداست و از طرفی درصدد بودند با این گفته نشان دهند حق در حکومت اسلامی متقابل و دوطرفه است. ائمه اطهار(ع) سیاستمداران جامعه بودند وی اظهار کرد: طبق زیارت جامعه کبیره ائمه اطهار(ع) سیاستمداران جامعه بودند و هدف سیاسی همه آنان هدایتگری جامعه به سمت سعادت و رشد و بالندگی بوده است. نقاط بارز اندیشه و روش سیاسی امام رضا(ع) شریعتی تبار خدمت به مردم به ویژه محرومین و فریادرسی مظلومین را از نقاط برجسته اندیشه و سیره سیاسی امام رضا(ع) ذکر کرد و گفت: روزی مامون خدمت امام رضا (ع) بود و لشکری را به منطقه ای برای جنگ اعزام کرد؛ شخصی از میدان جنگ آمد و به مامون بشارت پیروزی و فتح منطقه را داد. مامون خوشحال شد و امام(ع) این شادی را نکوهش کردند و خطاب به مامون فرمودند که کشورگشایی خوشحالی ندارد تو اگر به داد مردم سرزمین خود برسی باید احساس خوشحالی کنی. امام رضا(ع) ضمن مدارا با مردم و خدمت به آنان روحیه استکبارستیزی داشتند و شکست غرور استکبار در اندیشه و روش سیاسی امام رضا(ع) متجلی بود.   تربیت کارگزاران نظام به روش رضوی وی در بخش دیگر سخنان خود بیان کرد: مسئولین ما در حوزه مسائل سیاسی بایستی به شیوه اسلامی، علوی و رضوی تربیت شوند  و سیره نورانی امام رضا(ع) را به عنوان راهبرد و خط مشی خود قرار دهند. امام علی (ع) در نامه ای به مالک اشتر فرمودند که در مدیریت های حساس اقتصادی، سیاسی و نظامی افرادی را بگمار که چشمت را روشن کنند؛ هم صداقت داشته باشند و هم وفادار باشند. صداقت باشند تا خیانت نکنند و وفادار باشند تا مصالح ملت و کشور  را بر منافع خود مقدم بدارند. این استاد حوزه و دانشگاه عدم صداقت برخی مسئولین نظام را  آسیبی بزرگ به روح و روان مردم و اقتصاد جامعه دانست و افزود: باید نیروهایی برای مدیریت و کارگزاری نظام تربیت شوند که بر اساس سیره سیاسی و حمکرانی ائمه اطهار (ع) باشد. موضع گیری در مقابل بستگان فاسد وی به دیگر نکات اخلاقی و عملی امام رضا(ع) در امر سیاست اشاره کرد و گفت: حضرت رضا (ع) اگر در یکی از بستگان خویش، خلاف و انحرافی را در مسائل اخلاقی یا سیاسی یا اعتقادی می ‎دید، تذکر می‎ داد، انتقاد می‎کرد، موضع می‎ گرفت و صرف خویشاوندی باعث نمی‎ شد که آن حضرت، از تذکر و نهی از منکر و داشتن موضع خودداری کند. بستگان آن حضرت هرگز نمی توانستند از خویشاوندی با او سوء استفاده کنند، چون حضرت این اجازه و مجال را به آنان نمی‎ داد. حتی بعضی را طرد می‎ کرد و افشا می نمود. هنگامی که زید بن موسی، برادر امام رضا(ع) در مدینه خروج کرد دست به کشتار و آتش‎سوزی زد. مامون کسانی را پی او فرستاد. او را گرفتند و پیش مأمون آوردند. مأمون گفت: او را پیش امام رضا (ع) ببرید. چون او را نزد آن حضرت آوردند، حضرت ضمن بیان سخنانی با او به شدت برخورد کرد. شریعتی تبار عنوان کرد: ائمه (ع) نقش هدایتی داشتند و هر جا لغزشی از جانب اولاد خود و خواص و به قول امروزی ها اقازاده ها بوده در حد تاثیر گذاری تذکر و برخورد داشتند و نقش هدایتگری خود را داشتند.