خبرگزاری رضوی گزارش می دهد؛
فرزندآوری هدف تهاجم فرهنگی دشمن
خبرگزاری رضوی- الهام اسماعیلی؛ رهبر معظم انقلاب به ویژه در سال های اخیر، مکرر، بر افزایش جمعیت و مراقبت در خصوص تحدید نسل تأکید کرده اند. ایشان در سخنرانی نوروزی سال 99 خطاب به ملت ایران با هشدار درباره اینکه اگر موالید در کشور به قدر لازم و کافی نباشد، چند سال دیگر نسل جوان کمیاب خواهد شد، حفظ جمعیت جوان کشور را یکی از ابزارهای قوت دانستند.
اسلامی بودن نسخه افزایش جمعیت و روشن و واضح بودن مبانی اسلامی و تفکر اسلامی در زمینه جمعیت و افزایش جمعیت نکته دیگری است که رهبر انقلاب به آن اشاره می کنند و تکثیر و تربیت نسل را از مهم ترین معروف ها در نظام اسلامی و نسخه تحدید نسل را غربی می دانند.
حال باید دید علت بی رغبتی زوجین برای فرزندآوری چیست آیا علت آن برای همه خانواده ها واحد است یا اینکه هر زوجی بسته به شرایط زندگی خود تمایلی به بچه دار شدن ندارد.
یکی از عوامل کاهش فرزندآوری بحث اقتصادی است. نداشتن شغل، به مشکلات اقتصادی به ویژه در بین جوانان دامن میزند و قطعا آنها را از تشکیل خانواده و داشتن فرزند منصرف میکند؛ لذا اولین اقدام توجه مسئولان به اشتغال است. اگرچه شرایط اقتصادی به ویژه در دهکهای پایین درآمدی جامعه در تصمیم به فرزندآوری مؤثر است اما دادههای آماری و شواهد عینی موجود نشاندهنده تعریف عمومی اکثریت مردم جامعه از زندگی مطلوب و خانواده ایدهآل بوده که منتهی به الگوی فرزندآوری میشود و شرایط اقتصادی در حد ابزاری محسوس برای توجیه علت بیفرزندی و کمفرزندی است.
تغییر نگرش افراد؛ موثرترین روش در فرزندآوری
ابراهیم نوروزی؛ روانشناس اجتماعی در این باره می گوید: امروزه جوانان ترجیح میدهند به تحصیل، پیشرفت و بهرهوری شخصی خود از زندگی بپردازند و کمتر وارد چرخه فرزندآوری شوند؛ در واقع رفاه و فعالیتهای خود را به رشد فرزندان ترجیح میدهند که این محصول تبلیغات و نفوذ تفکرات غربی است لذا اگر افراد به سطحی از رشد فکری درباره آینده جامعه و نگرانی از کاهش جمعیت برسند، میتوان الگوی فرزندآوری را تغییر داد، البته این رشد فکری نیازمند رشد درونی، ارزشی و توجه به منافع جمعی خواهد بود.
وی ادامه میدهد: با نگاه فردگرایانه، خانواده توجیه زیادی ندارد. داشتن فرزند با نگاه فردگرایانه توجیهی ندارد حتی اگر یک فرزند هم توجیه داشته باشد، فرزندی است که منافع من را تأمین میکند. فردگرایی تعریف سبک زندگی را تغییر داده و موجب شده نگاه افراد نسبت به بسیاری از موضوعات تغییر پیدا کند.
نوروزی تأکید میکند: تعاریفی را در زندگی و ساختارهای اجتماعی داریم که باید مادام مرور شوند. ازجمله اقداماتی که کشورهای موفق در سیاستهای جمعیتی انجام دادند، این بود که برخی مفاهیم را جابهجا کردند، برخی دوگانهها و دو قطبیهایی را ایجاد کردند و موجب شدند نگرش به خانواده و فرزند تغییر کند. اگر این نگرش را تغییر ندهیم قطعا قانون، مشوقهای اقتصادی، سایر امتیازها تأثیر زیادی بر مقوله افزایش فرزندآوری نخواهند داشت.
الگوسازی فرهنگی در مقابله با تهاجم غربی
فرهاد طهماسبی؛ کارشناس اجتماعی و خانواده تصریح می کند: نرخ رشد جمعیت در این سال ها براساس متغیرهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی تغییر یافته که یکی از مهمترین مسائل عدم رغبت جوانان به داشتن فرزند، مشکلات اقتصادی و هزینه های آن است.
وی با اشاره به سیاست های کاهش جمعیت عنوان کرد: دشمنان از نظر اجتماعی، اقتصادی و تحریم ها مشکلاتی را ایجاد کردند البته در بخشی از تبلیغات خود در فضای رسانه ای برای کاهش جمعیت تلاش می کنند و کاهش جمعیت را در رسانه های غربی تبلیغ می نمایند.
این کارشناس خانواده بیان می کند: الگو سازی یکی از مهمترین اقدامات در این زمینه بوده و نیاز است در کنار این مورد، اقدامات فرهنگی لازم هم صورت گیرد که الگوسازی های فرهنگی و رفع مشکلات اقتصادی باید به موازات هم حرکت کنند تا اثرگذار باشند.
تاثیر رسانهها بر عدم تمایل زوجها به فرزندآوری
تغییر سبک زندگی و ظهور رسانههایی مانند ماهواره میتواند بر کاهش ازدواج و افزایش طلاق در کشور مؤثر باشد و به دنبال آن شاهد کاهش زاد و ولد زوجها و کاهش جمعیت خواهیم بود، تغییر فرهنگها به واسطه ظهور رسانههای نوین، تغییر در سبک زندگی را به همراه داشته است که شاهد زندگیهای متفاوتی از جمله تجردگرایی مطلق جوانان، ازدواج سفید و یا ازدواج به شرط نداشتن فرزند روبرو هستیم و رواج این مسائل جوانان را از فرهنگ ایرانی و تحکیم بنیان خانواده دور میکند و شکل دیگری به ازدواج میدهد، وجود فرزند دیگر در این نوع ازدواجها هدف و آرمان محسوب نمیشود و حتی داشتن فرزند به عنوان مانع تلقی میشود به طوریکه امروز بسیاری از زوجین با وجود وضعیت اقتصادی خوب داشتن فرزند را مانع پیشرفت خود در شغل و تحصیل می دانند.
رسوبات باقی مانده شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر»
فرهنگ «فرزند کمتر و زندگی بهتر» به دو جهت وارد ایران شد، اول سیطره فرهنگ شهرنشینان غربی که اساسا قائل به فرزندآوری نبودند و دوم انفجار جمعیت در دهه ۶۰ که سبب گسترش تبلیغات با هدف کاهش جمعیت شد. این تبلیغات اگرچه دیگر وجود ندارند اما رسوبات آن در فرهنگ باقی مانده است و یکی از علل مهم اجتناب زوجین جوان از فرزندآوری است.بنابراین همان گونه که همه عوامل و نهادها در کنار هم این فرهنگ را نهادینه کردند و در رسیدن کشور به این وضعیت جمعیتی نقش داشتند، در شرایط کنونی نیز برای اصلاح این روند و هر گونه برنامهریزی و سیاستگذاری برای افزایش جمعیت، نیازمند فعالیت یکپارچه و هماهنگی همهی نهادها و عوامل تأثیرگذار است.
سیاستگذاری اقتصادی و فرهنگی به موازات هم حرکت کنند
گرچه سهم عمده بحران جمعیت و پیرسالی کشور معلول مسائل اقتصادی است، اما کم نیست موضوعاتی که فارغ از مشکلات اقتصادی به این بحران پهنا میدهند. فرهنگ فرزندآوری در ایران دستخوش تغییرات شده است. اگر خانواده ایرانی در گذشته حداقل دارای ۴ یا ۵ فرزند بودند اما امروز خانوادهها یا تمایلی به فرزندآوری ندارند و یا اینکه با داشتن یک یا دو فرزند دیگر نمیخواهند خانواده خود را بزرگتر کنند.
با توجه به شرایط جمعیتی کشور و عواملی که بیان شد ضروری است که برای حل مسئله کاهش فرزندآوری برنامهریزی صورت گیرد تا این مسئله تبدیل به بحران نگردد. از این رو، هم باید سیاستگذاریهایی در سطح کلان صورت گیرد و هم فرهنگسازی در سطح خانوادهها. دولت باید با اجرای سیاستگذاری و تنظیم قوانین امر فرزندآوری را تسهیل کند؛ به نحوی که با وجود تحولات صورتگرفته، زمینهی تسهیل فرزندآوری فراهم شده و چالش پیشآمده تبدیل به بحران نشود.
اسلامی بودن نسخه افزایش جمعیت و روشن و واضح بودن مبانی اسلامی و تفکر اسلامی در زمینه جمعیت و افزایش جمعیت نکته دیگری است که رهبر انقلاب به آن اشاره می کنند و تکثیر و تربیت نسل را از مهم ترین معروف ها در نظام اسلامی و نسخه تحدید نسل را غربی می دانند.
حال باید دید علت بی رغبتی زوجین برای فرزندآوری چیست آیا علت آن برای همه خانواده ها واحد است یا اینکه هر زوجی بسته به شرایط زندگی خود تمایلی به بچه دار شدن ندارد.
یکی از عوامل کاهش فرزندآوری بحث اقتصادی است. نداشتن شغل، به مشکلات اقتصادی به ویژه در بین جوانان دامن میزند و قطعا آنها را از تشکیل خانواده و داشتن فرزند منصرف میکند؛ لذا اولین اقدام توجه مسئولان به اشتغال است. اگرچه شرایط اقتصادی به ویژه در دهکهای پایین درآمدی جامعه در تصمیم به فرزندآوری مؤثر است اما دادههای آماری و شواهد عینی موجود نشاندهنده تعریف عمومی اکثریت مردم جامعه از زندگی مطلوب و خانواده ایدهآل بوده که منتهی به الگوی فرزندآوری میشود و شرایط اقتصادی در حد ابزاری محسوس برای توجیه علت بیفرزندی و کمفرزندی است.
تغییر نگرش افراد؛ موثرترین روش در فرزندآوری
ابراهیم نوروزی؛ روانشناس اجتماعی در این باره می گوید: امروزه جوانان ترجیح میدهند به تحصیل، پیشرفت و بهرهوری شخصی خود از زندگی بپردازند و کمتر وارد چرخه فرزندآوری شوند؛ در واقع رفاه و فعالیتهای خود را به رشد فرزندان ترجیح میدهند که این محصول تبلیغات و نفوذ تفکرات غربی است لذا اگر افراد به سطحی از رشد فکری درباره آینده جامعه و نگرانی از کاهش جمعیت برسند، میتوان الگوی فرزندآوری را تغییر داد، البته این رشد فکری نیازمند رشد درونی، ارزشی و توجه به منافع جمعی خواهد بود.
وی ادامه میدهد: با نگاه فردگرایانه، خانواده توجیه زیادی ندارد. داشتن فرزند با نگاه فردگرایانه توجیهی ندارد حتی اگر یک فرزند هم توجیه داشته باشد، فرزندی است که منافع من را تأمین میکند. فردگرایی تعریف سبک زندگی را تغییر داده و موجب شده نگاه افراد نسبت به بسیاری از موضوعات تغییر پیدا کند.
نوروزی تأکید میکند: تعاریفی را در زندگی و ساختارهای اجتماعی داریم که باید مادام مرور شوند. ازجمله اقداماتی که کشورهای موفق در سیاستهای جمعیتی انجام دادند، این بود که برخی مفاهیم را جابهجا کردند، برخی دوگانهها و دو قطبیهایی را ایجاد کردند و موجب شدند نگرش به خانواده و فرزند تغییر کند. اگر این نگرش را تغییر ندهیم قطعا قانون، مشوقهای اقتصادی، سایر امتیازها تأثیر زیادی بر مقوله افزایش فرزندآوری نخواهند داشت.
الگوسازی فرهنگی در مقابله با تهاجم غربی
فرهاد طهماسبی؛ کارشناس اجتماعی و خانواده تصریح می کند: نرخ رشد جمعیت در این سال ها براساس متغیرهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی تغییر یافته که یکی از مهمترین مسائل عدم رغبت جوانان به داشتن فرزند، مشکلات اقتصادی و هزینه های آن است.
وی با اشاره به سیاست های کاهش جمعیت عنوان کرد: دشمنان از نظر اجتماعی، اقتصادی و تحریم ها مشکلاتی را ایجاد کردند البته در بخشی از تبلیغات خود در فضای رسانه ای برای کاهش جمعیت تلاش می کنند و کاهش جمعیت را در رسانه های غربی تبلیغ می نمایند.
این کارشناس خانواده بیان می کند: الگو سازی یکی از مهمترین اقدامات در این زمینه بوده و نیاز است در کنار این مورد، اقدامات فرهنگی لازم هم صورت گیرد که الگوسازی های فرهنگی و رفع مشکلات اقتصادی باید به موازات هم حرکت کنند تا اثرگذار باشند.
تاثیر رسانهها بر عدم تمایل زوجها به فرزندآوری
تغییر سبک زندگی و ظهور رسانههایی مانند ماهواره میتواند بر کاهش ازدواج و افزایش طلاق در کشور مؤثر باشد و به دنبال آن شاهد کاهش زاد و ولد زوجها و کاهش جمعیت خواهیم بود، تغییر فرهنگها به واسطه ظهور رسانههای نوین، تغییر در سبک زندگی را به همراه داشته است که شاهد زندگیهای متفاوتی از جمله تجردگرایی مطلق جوانان، ازدواج سفید و یا ازدواج به شرط نداشتن فرزند روبرو هستیم و رواج این مسائل جوانان را از فرهنگ ایرانی و تحکیم بنیان خانواده دور میکند و شکل دیگری به ازدواج میدهد، وجود فرزند دیگر در این نوع ازدواجها هدف و آرمان محسوب نمیشود و حتی داشتن فرزند به عنوان مانع تلقی میشود به طوریکه امروز بسیاری از زوجین با وجود وضعیت اقتصادی خوب داشتن فرزند را مانع پیشرفت خود در شغل و تحصیل می دانند.
رسوبات باقی مانده شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر»
فرهنگ «فرزند کمتر و زندگی بهتر» به دو جهت وارد ایران شد، اول سیطره فرهنگ شهرنشینان غربی که اساسا قائل به فرزندآوری نبودند و دوم انفجار جمعیت در دهه ۶۰ که سبب گسترش تبلیغات با هدف کاهش جمعیت شد. این تبلیغات اگرچه دیگر وجود ندارند اما رسوبات آن در فرهنگ باقی مانده است و یکی از علل مهم اجتناب زوجین جوان از فرزندآوری است.بنابراین همان گونه که همه عوامل و نهادها در کنار هم این فرهنگ را نهادینه کردند و در رسیدن کشور به این وضعیت جمعیتی نقش داشتند، در شرایط کنونی نیز برای اصلاح این روند و هر گونه برنامهریزی و سیاستگذاری برای افزایش جمعیت، نیازمند فعالیت یکپارچه و هماهنگی همهی نهادها و عوامل تأثیرگذار است.
سیاستگذاری اقتصادی و فرهنگی به موازات هم حرکت کنند
گرچه سهم عمده بحران جمعیت و پیرسالی کشور معلول مسائل اقتصادی است، اما کم نیست موضوعاتی که فارغ از مشکلات اقتصادی به این بحران پهنا میدهند. فرهنگ فرزندآوری در ایران دستخوش تغییرات شده است. اگر خانواده ایرانی در گذشته حداقل دارای ۴ یا ۵ فرزند بودند اما امروز خانوادهها یا تمایلی به فرزندآوری ندارند و یا اینکه با داشتن یک یا دو فرزند دیگر نمیخواهند خانواده خود را بزرگتر کنند.
با توجه به شرایط جمعیتی کشور و عواملی که بیان شد ضروری است که برای حل مسئله کاهش فرزندآوری برنامهریزی صورت گیرد تا این مسئله تبدیل به بحران نگردد. از این رو، هم باید سیاستگذاریهایی در سطح کلان صورت گیرد و هم فرهنگسازی در سطح خانوادهها. دولت باید با اجرای سیاستگذاری و تنظیم قوانین امر فرزندآوری را تسهیل کند؛ به نحوی که با وجود تحولات صورتگرفته، زمینهی تسهیل فرزندآوری فراهم شده و چالش پیشآمده تبدیل به بحران نشود.