خبرگزاری رضوی از فعالیت های استاد علمی در ترویج فرهنگ قرآنی گزارش می دهد؛
یک عمر در محضر قرآن کریم
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ خیلیها با تلاوتهای دلنشین محمدجواد فروغی نوجوان مشهدی در دهه 60 خاطرات زیادی دارند. مشهدیها از شوق شنیدن تلاوت او از پنجرههای مسجد کرامت آویزان میشدند تا در کنار استماع آیات الهی، بیننده جمال زیبای این جوان خوشسیما هم باشند.
این نابغه قرآنی در سال 1366 توسط استاد حسین علمی کشف و شناخته شد. این استاد پیشکسوت قرآنی توانمندی خوبی در مدیریت جلسات دارد و حدود پنجاه ابتکار برای برپایی جلسات و محافل و کشف استعدادهای قرآنی به اجرا درآورده است که رویش و پرورش گُل جلسات قرآنیاش، جواد فروغی بود.
مراسم نکوداشت پنج دهه خدمات قرآنی استاد حاج حسین علمی فرصتی را برای ما فراهم کرد تا بیشتر با او آشنا شویم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تولّد در نجفاشرف
استاد حسین علمی پنجمین فرزند آیتالله شیخ محمد علمی اردبیلی و گوهر قادری است که در نجفاشرف دیده به دنیا گشود. او در اینباره به خبرگزاری رضوی میگوید: «پدرم سال 1314 در قیام مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب دستگیر و زندانی شد و قرار بود اعدام شود. چند نفر از زندانیان فرار کردند که از جمله آنها شیخ بهلول و پدرم بودند. پدرم با خانواده از طریق بصره وارد نجف شدند و من 29 آبانماه سال 1329 در جوار حرم مطهر امیرالمومنین(ع) متولّد شدم. اما با چند سال تأخیر شناسنامه دریافت کردم که تاریخ تولدم در شناسنامه 28 دیماه سال 1333 است».
ساکن مشهد به درخواست آیتالله میلانی
آیتالله شیخ محمد علمی اردبیلی در سال 1346 برای زیارت به مشهد سفر میکند اما با درخواست آیتالله میلانی ساکن شهر امام رضا(ع) میشود. استاد علمی در اینباره یادآور میشود: «وقتی پدرم به ایران آمدند علمای مشهد بویژه آیتالله میلانی از او خواستند حالا که از نجف آمده و سینهای پر از علم دارد در مشهد بماند. پدرم پس از سکونت در این شهر در مدرسه میرزاجعفر درس خارج، فقه و اصول تدریس میکردند».
حضور در عرصه قرآنی
حضور قاریان مصری به عراق و سابقه خانوادگی استاد علمی زمینهای شد او از کودکی علاقهمند به قرآن شود. او یادی از کودکی خود کرده و چنین بیان میکند: «بچه بودم که به همراه برادر بزرگ مرحوم حاج محمد به هیأت میرفتیم و قبلا در هیئتها قرآن پخش میکردند. همان تلاوتهایی که در بچگی میشنیدم جذب به قرآن شدم و پدرم از سن 5 سالگی من را به مکتبخانه فذستاد و دو سان در مکتبخانه نزد مرحوم شیخ عبدالله نیشابوری قرآن و مفاهیم آن و همچنین زبان فارسی را آموختم».
آموختن حرفه خیاطی
حسین علمی قبل اینکه استاد خوب و توانمندی در عرصه قرآنی باشد خیاط خبرهای بود که حرفه خیاطی را با دوخت لباس روحانیت شروع شد. او در توضیح بیشتر اضافه میکند: «ما 10 برادر و سه خواهر بودیم. چون من بچه شلوغی بودم، پدرم از سن هفت سالگی من را پیش خیاط فرستاد تا مادرم را اذیت نکنم. اوستا خیاط ماهری شدم و 24 سال خیاطی کردم. وقتی به ایران آمدم به شهرهای مشهد، تهران، شیراز و گیلان برای خیاطی رفتم. من ابتدا اوستا خیاط و سپس استاد قرآن شدم. منتها هر کدام جدا بودند روزها به خیاطی مشغول بودم و شبها به جلسات قرآن میرفتم».
اشتغال به کار فرهنگی بعد انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه فعالیتهای قرآنی استاد علمی به سمت و سوی کار فرهنگی پیش رفت. اجرای محافل و مجالس قرآنی از ابداعات اوست. او با روحیه شاد و شوخطبعی محافل قرآنی را مدیریت میکند و نوجوانان از برنامههای قرآنیاش استقبال میکنند. این پیشکسوت قرآنی حدود 50 کار فرهنگی ابداع کرده که در تشریح بیشتر اذعان میکند: «پس از انقلاب اسلامی جامعه قاریان قرآن مشهد تأسیس شد و جلسه مرکزی جامعه در مسجد کرامت استقرار یافت که اجرای محافل قرآنی این مسجد را به من سپردند. هر هفته با محمدجواد فروغی یک سوره به سبک یکی از قاریان کار میکردم تا در مسجد کرامت تلاوت داشته باشد. مردم بیشتر از تلاوتهای او استقبال میکردند و حتی از پنجرههای مسجد آویزان میشدند تا علاوه بر صدا، تصویر این قاری نوجوان را هم داشته باشند».
کشف استعداد جواد فروغی
محمدجواد فروغی یکی از قرآندوستان دهه 60 است که به همراه پدرش در جلسات قرآن شرکت میکرد و همین حضور در جلسات زمینه آشنایی و کشف استعدادش توسط استاد علمی را رقم زد. این پیشکسوت قرآنی در این خصوص بیان میکند: «سال 1366 منزل یکی از دوستان به نام آقای مصحف جلسه قرآن برگزار بود و من به عنوان مهمان در آن جلسه حضور داشتم، وقتی افراد یکی پس از دیگری تلاوت قرآن داشتند، نوبت به محمدجواد فروغی رسید او با لحن زیبایی سوره حمد را قرائت کرد که خیلی لذت بردم. پرسیدم این بچه کیه؟ پدرش را معرفی کردند. به پدر او گفتم: پسرت آینده خوبی دارد و آدم بزرگی خواهد شد.
آن زمان من علم میانبر را تازه ابداع کرده بودم و با بچهها کار میکردم تا آنهایی که استعداد دارند دیگر وقتشان را صرف کلاسهای آموزشی نکنند. من چند سوال از آقای فروغی پرسیدم و دیدم چه هوش بالایی دارد. از آن پس، ارتباط من با او ادامه داشت، گاهی او با پدرش به منزل ما میآمد و برخی روزها هم من به خانه آنها میرفتم و در قرائت به سبکهای مختلف کمکش میکردم. آموزش خصوصی من تا یک سال برای او همچنان ادامه داشت تا زمانی که مسجدی به نام فاطمه زهرا(ع) در نزدیکی منزل آنها تأسیس شد و در این مسجد شبهای پنجشنبه جلسه قرآن برپا بود و آموزش بنده با محمدجواد به این جلسه منتقل شد، او میآمد و آنجا تلاوت میکرد.
خدمت به قرآن با حُسنخلق
یکی از خصوصیات بارز استاد علمی شوخطبعی و بذلهگویی اوست که همیشه سعی در اجرای شاداب برنامههای قرآنی داشت و نوجوانان و جوانان از مستمعان و مخاطبان پربا قرص برنامههای استاد بودند. او داشتن این روحیه را از همنشینی با امام خمینی(ره) دانسته و چنین خاطرنشان میکند: «نجف مرکز رفت و آمد مراجع بود و بدون اسکورت و محافظ در بین مردم تردد داشتند. ما در نجف همسایه امام بودیم. پاتوق ما صحن حرم امام علی(ع) بود و هر وقت ایشان حرم مشرف میشدند برای احوالپرسی نزدش رفته و دستش را میبوسیدیم. رفتار امام با ما طوری بود که جذب او میشدیم و تا زمانی که نجف بودیم، از اقامه نماز پشت سر ایشان در مسجد آیتالله بروجردی و شرکت در درس خارج او غافل نبودم».
همکاری با مرحوم سلحشور برای فیلم یوسف پیامبر(ع)
استاد علمی وقتی خیاطی را کنار گذاشته و توفیق کار فرهنگی پیدا کرد، این فرصت هم برایش فراهم شد تا ادامه تحصیل داده و مدرک خود را در مقطع فوق لیسانس بگیرید و از سال 1358 تدریس خود را در دانشگاههای مختلف شروع کند. او در اینباره بیشتر توضیح میدهد: «من ابتدا در حوزه علمیه تدریس میکردم و از سال 1364 در دانشگاههای مختلف مثل آزاد، علمی و کاربردی، فردوسی و سوره به تدریس مشغول شدم. در دانشگاه سوره به واسطه یکی از دوستان مشهدی با مرحوم سلحشور آشنا شدم و او برای تهیه فیلم سینمایی یوسف پیامبر(ع) از من مشورت میگرفت».
این نابغه قرآنی در سال 1366 توسط استاد حسین علمی کشف و شناخته شد. این استاد پیشکسوت قرآنی توانمندی خوبی در مدیریت جلسات دارد و حدود پنجاه ابتکار برای برپایی جلسات و محافل و کشف استعدادهای قرآنی به اجرا درآورده است که رویش و پرورش گُل جلسات قرآنیاش، جواد فروغی بود.
مراسم نکوداشت پنج دهه خدمات قرآنی استاد حاج حسین علمی فرصتی را برای ما فراهم کرد تا بیشتر با او آشنا شویم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تولّد در نجفاشرف
استاد حسین علمی پنجمین فرزند آیتالله شیخ محمد علمی اردبیلی و گوهر قادری است که در نجفاشرف دیده به دنیا گشود. او در اینباره به خبرگزاری رضوی میگوید: «پدرم سال 1314 در قیام مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب دستگیر و زندانی شد و قرار بود اعدام شود. چند نفر از زندانیان فرار کردند که از جمله آنها شیخ بهلول و پدرم بودند. پدرم با خانواده از طریق بصره وارد نجف شدند و من 29 آبانماه سال 1329 در جوار حرم مطهر امیرالمومنین(ع) متولّد شدم. اما با چند سال تأخیر شناسنامه دریافت کردم که تاریخ تولدم در شناسنامه 28 دیماه سال 1333 است».
ساکن مشهد به درخواست آیتالله میلانی
آیتالله شیخ محمد علمی اردبیلی در سال 1346 برای زیارت به مشهد سفر میکند اما با درخواست آیتالله میلانی ساکن شهر امام رضا(ع) میشود. استاد علمی در اینباره یادآور میشود: «وقتی پدرم به ایران آمدند علمای مشهد بویژه آیتالله میلانی از او خواستند حالا که از نجف آمده و سینهای پر از علم دارد در مشهد بماند. پدرم پس از سکونت در این شهر در مدرسه میرزاجعفر درس خارج، فقه و اصول تدریس میکردند».
حضور در عرصه قرآنی
حضور قاریان مصری به عراق و سابقه خانوادگی استاد علمی زمینهای شد او از کودکی علاقهمند به قرآن شود. او یادی از کودکی خود کرده و چنین بیان میکند: «بچه بودم که به همراه برادر بزرگ مرحوم حاج محمد به هیأت میرفتیم و قبلا در هیئتها قرآن پخش میکردند. همان تلاوتهایی که در بچگی میشنیدم جذب به قرآن شدم و پدرم از سن 5 سالگی من را به مکتبخانه فذستاد و دو سان در مکتبخانه نزد مرحوم شیخ عبدالله نیشابوری قرآن و مفاهیم آن و همچنین زبان فارسی را آموختم».
آموختن حرفه خیاطی
حسین علمی قبل اینکه استاد خوب و توانمندی در عرصه قرآنی باشد خیاط خبرهای بود که حرفه خیاطی را با دوخت لباس روحانیت شروع شد. او در توضیح بیشتر اضافه میکند: «ما 10 برادر و سه خواهر بودیم. چون من بچه شلوغی بودم، پدرم از سن هفت سالگی من را پیش خیاط فرستاد تا مادرم را اذیت نکنم. اوستا خیاط ماهری شدم و 24 سال خیاطی کردم. وقتی به ایران آمدم به شهرهای مشهد، تهران، شیراز و گیلان برای خیاطی رفتم. من ابتدا اوستا خیاط و سپس استاد قرآن شدم. منتها هر کدام جدا بودند روزها به خیاطی مشغول بودم و شبها به جلسات قرآن میرفتم».
اشتغال به کار فرهنگی بعد انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه فعالیتهای قرآنی استاد علمی به سمت و سوی کار فرهنگی پیش رفت. اجرای محافل و مجالس قرآنی از ابداعات اوست. او با روحیه شاد و شوخطبعی محافل قرآنی را مدیریت میکند و نوجوانان از برنامههای قرآنیاش استقبال میکنند. این پیشکسوت قرآنی حدود 50 کار فرهنگی ابداع کرده که در تشریح بیشتر اذعان میکند: «پس از انقلاب اسلامی جامعه قاریان قرآن مشهد تأسیس شد و جلسه مرکزی جامعه در مسجد کرامت استقرار یافت که اجرای محافل قرآنی این مسجد را به من سپردند. هر هفته با محمدجواد فروغی یک سوره به سبک یکی از قاریان کار میکردم تا در مسجد کرامت تلاوت داشته باشد. مردم بیشتر از تلاوتهای او استقبال میکردند و حتی از پنجرههای مسجد آویزان میشدند تا علاوه بر صدا، تصویر این قاری نوجوان را هم داشته باشند».
کشف استعداد جواد فروغی
محمدجواد فروغی یکی از قرآندوستان دهه 60 است که به همراه پدرش در جلسات قرآن شرکت میکرد و همین حضور در جلسات زمینه آشنایی و کشف استعدادش توسط استاد علمی را رقم زد. این پیشکسوت قرآنی در این خصوص بیان میکند: «سال 1366 منزل یکی از دوستان به نام آقای مصحف جلسه قرآن برگزار بود و من به عنوان مهمان در آن جلسه حضور داشتم، وقتی افراد یکی پس از دیگری تلاوت قرآن داشتند، نوبت به محمدجواد فروغی رسید او با لحن زیبایی سوره حمد را قرائت کرد که خیلی لذت بردم. پرسیدم این بچه کیه؟ پدرش را معرفی کردند. به پدر او گفتم: پسرت آینده خوبی دارد و آدم بزرگی خواهد شد.
آن زمان من علم میانبر را تازه ابداع کرده بودم و با بچهها کار میکردم تا آنهایی که استعداد دارند دیگر وقتشان را صرف کلاسهای آموزشی نکنند. من چند سوال از آقای فروغی پرسیدم و دیدم چه هوش بالایی دارد. از آن پس، ارتباط من با او ادامه داشت، گاهی او با پدرش به منزل ما میآمد و برخی روزها هم من به خانه آنها میرفتم و در قرائت به سبکهای مختلف کمکش میکردم. آموزش خصوصی من تا یک سال برای او همچنان ادامه داشت تا زمانی که مسجدی به نام فاطمه زهرا(ع) در نزدیکی منزل آنها تأسیس شد و در این مسجد شبهای پنجشنبه جلسه قرآن برپا بود و آموزش بنده با محمدجواد به این جلسه منتقل شد، او میآمد و آنجا تلاوت میکرد.
خدمت به قرآن با حُسنخلق
یکی از خصوصیات بارز استاد علمی شوخطبعی و بذلهگویی اوست که همیشه سعی در اجرای شاداب برنامههای قرآنی داشت و نوجوانان و جوانان از مستمعان و مخاطبان پربا قرص برنامههای استاد بودند. او داشتن این روحیه را از همنشینی با امام خمینی(ره) دانسته و چنین خاطرنشان میکند: «نجف مرکز رفت و آمد مراجع بود و بدون اسکورت و محافظ در بین مردم تردد داشتند. ما در نجف همسایه امام بودیم. پاتوق ما صحن حرم امام علی(ع) بود و هر وقت ایشان حرم مشرف میشدند برای احوالپرسی نزدش رفته و دستش را میبوسیدیم. رفتار امام با ما طوری بود که جذب او میشدیم و تا زمانی که نجف بودیم، از اقامه نماز پشت سر ایشان در مسجد آیتالله بروجردی و شرکت در درس خارج او غافل نبودم».
همکاری با مرحوم سلحشور برای فیلم یوسف پیامبر(ع)
استاد علمی وقتی خیاطی را کنار گذاشته و توفیق کار فرهنگی پیدا کرد، این فرصت هم برایش فراهم شد تا ادامه تحصیل داده و مدرک خود را در مقطع فوق لیسانس بگیرید و از سال 1358 تدریس خود را در دانشگاههای مختلف شروع کند. او در اینباره بیشتر توضیح میدهد: «من ابتدا در حوزه علمیه تدریس میکردم و از سال 1364 در دانشگاههای مختلف مثل آزاد، علمی و کاربردی، فردوسی و سوره به تدریس مشغول شدم. در دانشگاه سوره به واسطه یکی از دوستان مشهدی با مرحوم سلحشور آشنا شدم و او برای تهیه فیلم سینمایی یوسف پیامبر(ع) از من مشورت میگرفت».