۰
تاریخ انتشار
جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۶
خبرگزاری رضوی بررسی کرد:

نگاهی به ظرفیت های تعامل و حمایت از مردم افغانستان

نگاهی به ظرفیت های تعامل و حمایت از مردم افغانستان
خبرگزاری رضوی صحنه های دردناک در فرودگاه کابل از آینده ای دشوارتر برای مردم افغانستان خبر می دهد و اندوه عمیقی برای اقشار مختلف افغان ها در داخل و خارج از این کشور بوجود آورده است.
گرچه وضعیت خروج آمریکا و نیروهای ائتلاف غرب از افغانستان یک فضاحت آشکار می باشد و قطعا می تواند بخشی از امیدها به خروج اشغالگران از منطقه غرب آسیا را تحقق ببخشد اما لزوما به معنای برجای گذاشتن عرصه برای کنشگری جمهوری اسلامی نیست.
یکی از بزرگترین انتقادات به بوش پسر بخاطر اشغال عراق و افغانستان که از ناحیه متحدان عربی و بعضا اسرائیلی آمریکا ابراز و بر آن تأکید می شد این بود که کاخ سفید دو دشمن و مانع بزرگ ایران در شرق و غرب این کشور یعنی طالبان و صدام را از سر راه برداشت و گسترش بی سابقه نفوذ ایران در سطح منطقه را موجب شد. تعبیر و ادعای برخی چهره ها و تحلیلگران عرب این بود که آمریکا عراق را در سینی پذیرایی تقدیم ایران کرد.
اکنون می توان در نظر گرفت اگر دوباره فرصت بزرگی برای ایران بعد از خروج آمریکا در افغانستان متصور بود ایالات متحده به راحتی حاضر به واگذاری این عرصه نمی شد آنچنان که هنوز در عراق اراده جدی برای ترک این کشور در واشنگتن مشاهده نمی شود.
نگرانی و احساس انفعال از وقایع اخیر افغانستان در میان بخشی از تحلیلگران و ناظران ایرانی و حتی نخبگان و جامعه وسیع مهاجرین افغانستانی در ایران حاکی از آن است که سهم سازنده و فرصت قابل اعتنایی برای حضور و ارتباط با شرایط اخیر نمی یابند و دست خود را خالی می بینند. این یادداشت تلاش دارد از این منظر نکاتی را یادآوری نماید.
ایران همچون تمامی همسایگان افغانستان نگران تحمیل تبعات و هزینه های رهاسازی افغانستان توسط آمریکا بر مرزها و امنیت ملی خود است و بطور منطقی نمی خواهد بار دو دهه اشغالگری خونین و ویرانگر ائتلاف غرب را بر دوش خویش احساس کند اما همزمان دارای مسئولیت هایی است که به حکم همسایگی و پیوند دیرین و تمدنی مردمان ایران و افغانستان و همچنین تأمین منافع ملی و اسلامی برای مردم خود و مردمان همسایه، باید برای آنها اقدام کند.
در این مقطع بازیابی و توجه به سرمایه های پرشمار موجود می تواند نخستین گام برای کمک به بهبود اوضاع در افغانستان باشد تا بصورت توأمان منافع ملی ایران که آمیخته با منافع مردم و مهاجرین افغانستان است تأمین شود. بهره مندی و در اولویت قرار دادن استفاده از دیدگاه ها نخبگان و فرهیختگان و فعالان افغانستانی یک ضرورت است. آنان اکنون ابهامات و گلایه هایی از برخی مواضع در ایران دارند که می توان با گفتگو تبدیل به وفاق نمود. شکاف در پیوند جامعه ایران و جامعه مهاجرین به سود هیچکدام نیست.
سیاست ثابت جمهوری اسلامی در تمامی ادوار بعد از انقلاب کمک به ملت های مظلوم منطقه و جهان اسلام برای خودآگاهی و بیداری و خودباوری بوده و هیچگاه به تجارب شکست خورده غرب مانند مداخله مستقیم نظامی روی نیاورده است. ملت های منطقه و همسایه خود باید برای بهبود اوضاع قیام کنند و ایران اسلامی را پشتیبان خود بیابند. نخبگان و فرهیختگان مهاجر افغانستانی ایران نیز که شاید قوی ترین و پویاترین جامعه افغان در خارج از مرزهای این کشور باشند نشان داده اند به خوبی محدودیت های جمهوری اسلامی را می شناسند و برای تصمیم های سیاسی تهران احترام قائل اند.
پیشگام و پیشران راه حل ها و اقدامات باید جامعه افغانستان باشند. در رابطه با وضعیت اخیر، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران تشکیل حکومت فراگیر با مشارکت تمامی اقوام و مذاهب و احترام به حقوق مردم و اقلیت ها در افغانستان بوده است که بارها توسط مقامات مرتبط اعلام شده است.
حتی در دوره اوج گیری تنش ها و شهادت دیپلمات های ایرانی در مزار شریف، پیرو حکمت و آینده نگری رهبر معظم انقلاب، اقدامات ایران قاطعیت همراه با عقلانیت و هوشیاری بود.
ایران به دلیل برخورداری از مواضع اصولی در این رابطه توانسته کانال های ارتباطی با طالبان ایجاد و حفظ نماید و متقابلا گروه طالبان نیز از عزم و اراده ایران و نیروهای متحد آن برای برخورد جدی با تهدیدها آگاه است علاوه بر آنکه حاکمان جدید کابل فعلا نمی توانند از همسایگان خود صرف نظر کنند و نیازمند سرمایه گذاری، امداد و امکانات هستند. از این رو می توان ارتباطات و همکاری های ناظر به حمایت از مردم در افغانستان به مشارکت جامعه مهاجرین افغان تعریف کرد.
دولت های قطر، پاکستان، هند، ترکیه و روسیه و چین هر کدام به دلیل منافعی که در افغانستان دارند به دنیال شکل گیری موازنه جدید هستند و این زمینه می تواند در بخش هایی به سود ساکنان افغانستان تمام شود.
درخواست هفته گذشته عربستان برای تشکیل جلسه سازمان همکاری های اسلامی که دبیرکل و دبیرخانه آن کاملا تحت نفوذ ریاض عمل می کند نشان داد حتی این کشور از نادیده گرفته شده در معادلات جدید نگران است و حاضر است امکاناتی را به میدان آورد.
تلاش ها و تعهدات ایران در قالب برخی برنامه ها مانند کنفرانس قلب آسیا و یا کنفرانس بین المللی ژنو برای حمایت از افغانستان نیز می تواند باز تعریف و هدفمند شود.
حمایت و دغدغه مندی کم سابقه جامعه و نخبگان ایران از مردم افغانستان از دیگر ظرفیت های بی بدیل است. چندین دانشگاه مطرح کشور بورسیه های خود را برای نخبگان افغانستان توسعه داده اند و در طول هفته ها و ماه های گذشته اندیشمندان و روشنفکران زیادی نامه های همبستگی با مردم افغانستان را امضاء کرده اند.
تجربه لشگر فاطمیون که در واقع یک حرکت فرهنگی و اجتماعی نیز هست نشان می دهد ایران می تواند تجارب خوب دیگری در توانمندسازی مردم افغانستان در فلات شرقی فرهنگ و تمدن ایران رقم بزند.
https://www.razavi.news/vdci5way.t1aqy2bcct.html
razavi.news/vdci5way.t1aqy2bcct.html
کد مطلب ۷۶۵۷۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما