به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی یا مولانا و یا رومی در ششم ربیع الاول سال 604 هجری در شهر بلخ دیده به جهان گشود. مولوی از مشهورترین عارفان و نیز شاعران ایرانی پارسیگوی است که قرن ها است شگفتی و شعف و احترام خوانندگان و علاقه مندان و شیفتگان به عوالم معنوی را برمی انگیزد.
در ایران روز هشتم مهرماه به عنوان روز بزرگداشت این شخصیت بزرگ ملی و جهانی در تقویم رسمی ثبت شده است. در طول سالیان اخیر کم توجهی به نکوداشت و بزرگداشت این ستاره آسمان فرهنگ و عرفان اسلامی ایرانی، موجب سوءاستفاده برخی کشورهای همسایه مانند ترکیه در تبلیغ و ثبت این چهره جهانی به نام این کشور شده است.
سال ها است که با وجود برخی اقدامات توسط افراد و نهادهای علاقه مند و یا مسئول در گوشه و کنار، آنطور که شایسته است حتی در فضای داخلی توجه و التفات کافی نسبت به این مهم صورت نمی گیرد و نسل جوان جامعه هیچ خبری از این سرمایه بی بدیل ندارد.
مرحوم دکتر ایرج افشار از بزرگترین ایرانشناسان و ایران پژوهان جهان در مقاله ای که سال ها پیش آن را درباره مولوی نگاشته است این شخصیت را "مرزگستر قلمرو زبان فارسی" در دنیا نامیده است.
او در این مقاله که در مجله گنجینه ادبی شماره 17 انتشار یافت می نویسد: «مولوی در پروردن و نگاه داشتن قدرت زبان فارسی و نشر و گسترش فکر و تمدنی که زاده و برخاسته از قلمرو اقوام هوشمند ایرانی است سهمی گرانقدر و ماندگار دارد. فرزند بلخ نزدیک به شصت سال از زندگی را در «روم» گذرانید و هیچگاه نتوانست به زادگاه خود بازگردد. عمر او در شهر و دیاری گذشت که مردمش فرهنگی دیگر داشتند و گروههایی از باشندگان آنجای به زبانهای دیگر (یونانی و ترکی) متکلم بودند. با این وجود، مولوی که در کودکی بدان گوشه مهجور درافتاده بود به زبان فارسی- یعنی زبان پدریاش که کتاب بزرگی چون شاهنامه در آن زبان سروده شده بود و سخنوران بزرگی در بالیدن آن زبان کوشیده بودند- دو کتاب جاودانی سرود و به یادگار گذاشت. توانست اندیشههای انسانی بسیار گرانمایه را در آن دو کتاب بپروراند و تأثیری بگذارد که فرزندان و بالیدگان مکتبش به همان زبان فهم سخن کنند و خود نیز بدان زبان شعر بسرایند و «فارسیزبان» و «ایرانیفرهنگ» بمانند.
مولانا سخنها و اندیشههای ضمیر پرجوش و خروش را در چندین هزار بیت (مجموعۀ دو کتاب) سروده است. اما بنیادگذار مکتبی نفوذکننده در تصوف ایرانی و اسلوبی آشناییپذیر در شعر فارسی شد و پیروان بسیار و مقلّدان متعدد یافت. بیگمان نیرومندی و توانایی زبان تصوف او- یعنی زبان فارسی- موجب آن است تا اندیشههای انسانی ژرف او- که در مواردی چند به هموزنی سخنان متفکران طراز اول جهان است- ارزنده و زنده و یا به سخنی روشنتر «همیشگی» و جاودانه باشد. چگونه ممکن است چنین سخنها و اندیشههای روحنواز سروده به فارسی از میان برود؟
آتشست این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مُهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
در مذهب عاشقان قراری دگرست
وین بادۀ ناب را خماری دگرست
هر علم که در مدرسه حاصل گردد
کاری دگرست و عشق کاری دگرست»
با این وجود سیاست ورزی ها و برنامه ریزی های غیرصحیح فرهنگی روز به روز از منزلت این شخصیت تراز اول جهان را در دل و دیده نسل های تازه کاسته است.
در عین حال به دلیل جوشان بودن این چشمه فرهنگی جهانی، راه خود را در اعماق فرهنگ ملل گشوده است تا آنجا که اکنون مولانا، چهره ای شناخته شده حتی در آمریکای شمالی است.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب اسلامی که از شخصیت های آشنا با پهنه گسترده ادب فارسی است سال 87 در دیدار سالانه شاعران در نیمه ماه مبارک رمضان تعابیر ویژه ای را نسبت به مولوی بکار بردند که حکایت از عمق توجه این رهبر بزرگ اسلامی به ژرفای الهام بخش مولوی و مثنوی او است. ایشان می فرمایند: «شعر مولوی را شما ببینید. اگر فرض کنید کسی به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسی نداشته باشد که خیلی از ماها دسترسی نداریم و اگر آن را کسی یک قدری دوردست بداند، مثنوی، مثنوی؛ که خودش میگوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیدهام همین است».
این دیدگاه مولوی و مثنوی را در جایگاهی فراتر از یک دیوان هنری می نشاند و به آن را به مثابه یک رکن اساسی در بافتار اعتقادی ملی ایرانیان و بلکه دنیای اسلامی مطرح می کند.
جایگاه تمدنی مولوی و مثنوی او از دیگر ابعاد دارای اهمیت و شایسته بررسی است. کشور ترکیه که مزار مولانا در شهر قونیه آن قرار دارد دقیقا بر اساس همین رهیافت به رهاوردهای قابل توجهی در توسعه فرهنگی و ارتقای جایگاه ترکیه در جهان دست یافته است.
این اقدام با توجه به محبوبیت گسترده مولانا در جهان غرب به بهبود وجهه ترکیه در کشورهای اروپایی و آمریکایی کمک کند علاوه بر آنکه از این رهگذر سالانه هزاران گردشگر را برای دیدار از مقبره و مولانا و آیین های پیرامون آن به این کشور می کشاند.
در حوزه آثار تمدنی مثنوی معنوی مولوی، روح صلح جوی و معنویت خواه حاکم بر آن توجه بسیاری از فعالان اجتماعی و هنرمندان را حتی در مغرب زمین به خود معطوف کرده است. آلبوم موسیقی «شور رومی» با صدای شهرام ناظری و پسر او حافظ ناظری یکی از شاخص ترین آنها است.
این کار در سال بزرگداشت مولانا عرضه شد و به عنوان یکی از بهترین لوحهای فشرده سال جهان معرفی شد. روزنامه «بوستون گلوب» چاپ آمریکا، در گزارشی با عنوان «شعر مولانا در حرکت»، به بررسی تلاشهای شهرام و حافظ ناظری برای زنده نگه داشتن اشعار مولانا پرداخت و به گفته حافظ ناظری توانست به عنوان یکی از پرمخاطب ترین موسیقی های سال در آمریکا مطرح شود.
حیات تمدنی مولانا آنچنان در عصر ضعف تمدنی غرب خود را برجسته ساخته است که به نظر می رسد در سال های پیش رو هرچه بیشتر بر شهرت آن در غرب و شرق عالم افزوده شود.
اما آنچه در این مسیر باید در دستور کار قرار گیرد برنامه ریزی راهبردی برای تسهیل این حرکت فرهنگی است.
در حالی که دو تهدید کم رغبتی داخلی و رقابت خارجی بر سر تصاحب مولانا این ذخیره تمدنی را تهدید می کند بایسته است تا راهکارهای ویژه ای برای غلبه بر این چالش طراحی شود.
یک نمونه از این راهکارها برای مولوی و مثنوی پیشنهاد مقام معطم رهبری در دیدار اعضای دومین مجمع بینالمللی زبان فارسی با رهبر انقلاب در سال 77 است. حضرت آیت الله خامنه ای بر این باوراند که بخش عظیم و غیرقابل اغماضی از مواریث کهن بشریت اعم از فلسفه، دین، علم ، اخلاق، عرفان و سیاست به وسیله زبان فارسی منتقل شده است که دست یافتن به آن بدون اطلاع از این زبان آسان نیست و آنچه که مولوی، عطار، حافظ، سعدی، فردوسی و دیگر بزرگان علم و ادب فراهم آوردهاند، تنها زمانی میتواند مورد استفاده کامل بشریت قرار گیرد که به زبان اصلی یعنی زبان فارسی در اختیار طالبان و پژوهندگان آن گذاشته شود.
گزارش از بهمن دهستانی