به گزارش سرویس جهان اسلام خبرگزاری رضوی، مفهوم «محور مقاومت» با آنکه امتدادی به عمر انقلاب اسلامی دارد اما در مناسبات بین المللی و جهان اسلام و از منظر تحلیلگران و صاحبنظران و مقامات و رهبران کشورهای منطقه حدود دو دهه است که رسمیتی تام یافته است و در ادبیات سیاسی کشورهای خاورمیانه و غرب آسیا مستمعل و شناخته شده است.
با آغاز موج موسوم به بهار عربی استفاده از این مفهوم در محافل و رسانه های مختلف منطقه ای و بین المللی بیشتر شد اما با شکل گیری بحران سوریه که یک همآورد جهانی برای معکوس ساختن جهت حرکت های مردمی جهان عرب بر ضد مقاومت و دورساختن خطر از سر حکومت های استبدادی منطقه بود مفهوم محور مقاومت جایگاه ویژه ای یافت.
میلیون ها دلار برای تخریب وجهه و دستاوردهای محور مقاومت که بخاطر ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی محبوبیت خاص خود را در دل مردمان مسلمان منطقه داشت هزینه شد و هجمه بی سابقه ای برای ترسیم چهره ای ضد انسانی از محور مقاومت دنبال شد.
مقاومت اسلامی اساساً در برابرظلم ، تجاوز و اشغالگری، دین ستیزی، سلطه استکبار و متحدان آنها شکل گرفته و هدفش حفظ حقوق، دفع ستم، رفع اشغال ، حفظ استقلال، جلوگیری از سلطه و حفظ دارائیها مطابق آموزه ها و احکام دین می باشد. عدالت محوری، ظلم ناپذیری، دفاع از مظلوم و نفی سلطه کفار از جمله مهمترین مؤلفه ها در این چهارچوب می باشند.
حفظ دین، حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، باز پس گیری سرزمینهای اشغالی در فلسطین، دفاع از تمامیت ارضی، حفظ استقلال و حق تعیین سرنوشت نیز جلوگیری از غارت منابع و ثروت در عراق، سوریه، لبنان ، یمن و بحرین ، از جمله اهداف مشخص و عینی محور مقاومت می باشند.
مقاومت، تمامی عرصه های زندگی اعم از: سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را در بر می گیرد. هر عرصه ای که نظام سلطه، دین اسلام و مسلمانان و داشته های آنها را مورد تجاوز و تعدی قرار می دهد، عرصه مقاومت را شکل می دهد.
مقاومت در برابر سلطه، دست آوردهای زیادی در جهان و منطقه داشته است که از جمله آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
حفظ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران بعنوان محور اصلی و حامی مقاومت.
کمک به حفظ، تقویت و تداوم مقاومت مردم فلسطین.
شکسته شدن ابهت و اسطوره شکست ناپذیری نظام سلطه و صهیونیزم.
گسترش و تقویت روحیه مقاومت در برابر نظام سلطه و صهیونیزم در جهان بویژه در جهان اسلام.
شکل گیری هسته های جدید مقاومت مردمی درمنطقه؛ مانند: گروههای مقاومت مردمی درعراق(حشد الشعبی) افغانستان(فاطمیون)، پاکستان(زینبیون)، سوریه(گروههای داوطلب مردمی) و یمن(انصارالله).
شبکه ای شدن مقاومت بویژه در سطح منطقه. زیرا آنها (گروههای مختلف مردمی مقاومت و ...) در یک جبهه در سوریه علیه نظام سلطه و صهیونیزم جنگیدند.
قدرت یابی محور مقاومت اسلامی در عرصه های فرهنگی، امنیتی و نظامی ، علمی و فنی، اقتصادی نیز هم افزایی قدرت در آنها از طریق فعالیتهای شبکه ای. همین که نظام سلطه و متحدانش با تمام توانمندیهای وسیع سیاسی، رسانه ای، مالی، اطلاعاتی و امنیتی نیز نظامی خود در برابر محور مقاومت قرار گرفته و از شکست دادن آن عاجز شده اند، خود گویای میزان قدرت مقاومت می باشد.
تجارب محور مقاومت در عرصه های مختلف بویژه در عرصه های اطلاعاتی، امنیتی و نظامی را می توان به این گونه برشمرد: پیروزیهای مقاومت در لبنان و فلسطین: خروج نیروهای اسرائیل از لبنان در سال 2000، جنگ 33 روزه در لبنان(2006) ، جنگ 22 روزه در غزه(2008-2009)، جنگ 51 روزه در غزه(2014)، شکست داعش در عراق، پیروزیهای پی در پی مقاومت در سوریه، پیروزیهای انصارالله در یمن.
به دلایل و عوامل مختلف ، مقاومت اسلامی در برابر نظام سلطه و صهیونیزم گسترش خواهد یافت و تقویت خواهد شد. مهمترین این دلایل و عوامل عبارتند از:
افزایش تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز نظام سلطه در جهان؛ بویژه علیه اسلام و مسلمانان.
آشکار و علنی شدن این تجاوزات، ستمگریها و اقدامات جنایت آمیز.
آگاهی و تنفر روز افزون ملتها نسبت به ماهیت و عملکرد نظام سلطه در جهان و بویژه در جهان اسلام.
آگاهی در حال افزایش ملتها نسبت به حقوق- بویژه حق سرنوشت- خویش.
گرایش و علایق فزاینده به مقاومت.
قدرت روز افزون مقاومت.
اکنون و بعد از شهادت فرمانده محور مقاومت اسلامی، این محور مؤثر در منطقه به نقطه عطفی رسیده است که می تواند آینده و اتیه جهان اسلام را ترسیم نماید. تمامی محورهای معارض محور مقاومت آنقدر در جهان اسلام بی آبرو و ضعیف شده اند که سخن و رهاورد تازه ای برای اقدام ندارند و فصل رشد دوچندان محور مقاومت فرا رسیده است.