۰
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۵۴
برگزاری ورکشاپ با موضوع" فیلمنامه در سینمای مستند "در پردیس سینمایی هویزه

استیصال در مستند

استیصال در مستند
ریحانه بناءزاده/ سرویس هنر خبرگزاری رضوی

آیا مستند هم فیلمنامه دارد؟
امیر اطهر سهیلی نویسنده و کارگردان سینما در پردیس سینمایی هویزه، ورک شاپ اش را برگزار و صحبتش را این طور شروع می‌کند :((موقعیت سازی در سینمای مستند که سینمای مستند نمی شود. این مطلبی بود که یکی از حاضران در جلسه‌ای بیان کرد و این باعث شد که سر فصل صحبتم را تغییر دهم و در مورد مهم ترین نکته در سینما مستند، با عنوان فیلمنامه صحبت کنم. متاسفانه بعضی می گویند مگر مستند هم فیلمنامه دارد؟ باید دوربین را دست بگیریم و برویم فیلمبرداری. این نگاه مستند نیست. فیلم مستندی را ندیده‌ام که این نگاه را داشته باشد و موفق باشد. این نگاه گزارش محور است و دلیل این دریافت هم این است که صدا و سیما مستندهای ضعیف زیاد پخش کرده است. در دوره ای مستندها گزارشی بودند و مخاطب دسترسی به مستندهای خوب بین المللی نداشته است.)) صحبتش را این طور ادامه میدهد:((فیلم مستند بر پایه واقعیت نیست، بلکه کنش فیلم ساز با واقعیت است و این باید ساخته شود. وقتی ما فقط دوربین دستمان بگیریم بدون آنکه با سوژه درگیر شده باشیم با این مواجه می شویم که فرد یک مستند 20 دقیقه‌ای می‌خواهد بسازد. دو ساعت راش برای تدوینگر می برد. فیلمنامه، هدف مستند ساز را مشخص میکند. بازده
فیلمبرداری و حجم راش کمتر میشود و خروجی بهتر میشود. البته اشاره به این نکته هم داشته باشم در مستند، کنش با واقعیت فرق دارد. واقعیت در یک جاهایی آنطور که ما میخواهیم مهار نمی شود. برای مثال: من فیلمی مستند در مورد کودکی سوری در ترکیه باید می‌ساختم. ما ده قصه داشتیم در مورد ده کودک مهاجر سوری که برای رفتن به ترکیه در دریا غرق شدند. تحقیقات در ایران انجام شد و فیلنامه مدون شد و ترکیه رفتیم  و با یک سری اتفاقاتی مواجه شدیم که فیلمنامه صد و هشتاد درجه باید تغییر میکرد و چیز دیگری می شد.مثلا سوژه جلو دوربین حرف نمی زد. اینجاست که فیلمساز دنبال راه حل میگردد. که چطور کنش با واقعیت را مدیریت کند.))


فعال بودن در نگارش فیلمنامه
اشاره به تجربه در فیلمنامه نویسی در مستند دارد و می‌گوید:(( دوربین جای آدم را میگرد. شما با دوربین فیلمنامه را می‌نویسی. دیالوگی که سر کلاسهای فیلمنامه نویسی می گویم این است. قلم نویسنده نباید همراه با نویسنده باشد، بلکه همراه با سوژه باید باشد. این به مراتب سخت تر می شود در سینمای مستند هیچ چیز دست شما نیست همه چیز دست سوژه است. شاید بگوید من حرف قبل خودم را نقض می کنم. این اصلا کم کاری شما را در تحقیقات و پژوهش توجیح نمی کند. وقتی ما تحقیق و پژوهش داشته باشیم دورنما مشخص
است.
در ارائه فیلمنامه دو بخش وجود دارد. ایده و نگارش است. مثال میزنم .بمبی در هیروشیما منفجر شده است این یک ایده است که با خبر فرقی نمی‌کند چه چیزی این ایده را به فیلمنامه مستند تبدیل می‌کند؟ گسترش ایده است که در دو مرحله انجام میشود. در ابتدا طرح اولیه نوشته میشود و زمانی که ما در حال تولید فیلم مستند هستیم و تا مرحله تدوین ادامه پبدا می‌کند. در سینمای مستند تا مرحله تدوین زمان دارید که فیلمنامه را کامل کنید. برای مثال ما مستندی کار کردیم که بخشی از راش های ما پاک شد . فیلمنامه ای که تا روز آخر تنظیم و به تدوینگرداده بودم. او گفت  نصف راش ها را پیدا نمی‌کنم. قرار شد جایگزین کند با بخش‌هایی که وجود دارد ولی در پایان آن چیزی نشد که من می خواستم. نشستیم دیالوگ کردیم و یک فیلمنامه دیگر بر اساس راش هایی که داشتیم، نوشتیم در واقع نسخه دومی ما یکی از پلان های نسخه اول را نداشت ولی فیلم خوبی شد. این فعال بودن، نگارش فیلمنامه است.))
آنالیز شدن سوژه
نوبت به طرح اولیه میرسد و می‌گوید:(( یک پژوهش و یک پیش نویس داریم. اگر طرح اولیه ما شکل بگیرد این را تهیه کننده نمی‌خواهد این بخش مال خودتان است. مسئله اصلی پژوهش و پیش نویس است که باید تحویل داده شود. در سینمای مستند با یک سری اسناد طرف هستیم. پژوهش،
آن اسناد را به ما می دهد و بر اساس اسناد فیلم ساخته میشود. در واقع ما قبل از برخورده با سوژه باید با اسناد و مدارکی که داریم سوژه را آنالیز کنیم که چطور برخورد کنیم. من همیشه اعتقادم به داشتن چند  فیلمبردار و... نیست. بلکه می‌گویم به تیم تحقیق و پروهش اضافه شود. چون معتقدم هر چه کمتر سر لوکیشن برویم، بهتر است. سوژه با تعداد افراد بالا معمولا راحت نیست. این که اغلب دغدغه ابزار دارند، خیلی بد است. همیشه می‌گویم باید حس صحنه درک شود. نمی‌گویم با قاب بد، فیلم گرفته شود. سینما باید به مخاطب خوراک زیبا بدهد ولی فاصله با سوژه  نباید زیاد شود. یک نکته‌ای که خیلی‌ها رعایت نمی‌کنند. دوربین است. چرا دوربین جلوتر از سوژه است!! مخاطب احمق که نیست. دوربین نباید جایی جلوتر از سوژه باشد.این قواعد را رعایت نمی‌کند، آنوقت کرین می‌بندد و این خیلی بد است.))



کشف گونه روایت
ادامه صحبتش در مورد پژوهش را می دهد:(( پژوهش یک سری اسناد به دست ما میدهد که برای ما دو مورد مهم است. یک کیفیت اطلاعات و اعتبار سنجی اسناد و دوم اینکه تاچه اندازه در راستای داستان است و بعد از آن می رسیم به پیش نویس. پیش نویس چیست؟ شاید بن مایه سینمای مستند این مورد باشد. در اصل کشف مبنای مشترک اسناد است. ما باید یک مبنای مشترک
در اسناد کشف کنیم بر اساس این، طرح را ادامه دهیم و این مبنا مشترک، سئوال فیلم است که باید جهان شمول و در مسیر فیلم باشد. ما باید به یک سئوال برسیم. این را در پژوهش، پیش نویس و دغدغه، فیلم ساز می‌بینیم. ما مستند می سازیم که حرف خودمان را در قالب شخصیتهای دیگر بزنیم.نکته ای را اینجا اضافه کنم. به نظر من سینمای مستند خیلی بالغ تر از سینمای داستانی است. مستند یک خوی وحشی می خواهد. در سینما مستند نمی‌دانی از این در که شخصیت وارد می شود در پایان از کدام در خارج می شود. این فعالیت مستند را بالغ تر می‌کند.)) ادامه میدهد: ارسطو یک تعریف دارد که هنر بازنمایی واقعیت است. مستند ساز آن بازنما است. ما قرار نیست مستند گزارشی داشته باشیم. بعد ازطرح سوال، گونه روایت است. پیرنگ نقشه راه است که در فیلمنامه داستانی به سمت پایان داستان می کشاند ولی در سینمای مستند این طور نیست مسیر راه است. در مستند مسیر فرعی لازم است. ما تحقیق و پژوهش، سوال فیلم که با چینش آستانه، میانه، پایان صورت می‌گیرد را داریم. حالا میریسیم به انتها که گونه فیلمنامه است. ما با یک تخته پر از نت روبرو هستیم. حالا باید چه کنیم؟ اسناد چطور چیده شود و مهم ترین وظیفه کارگردان در این بخش کشف گونه روایت است و من اعتفاد دارم سوژه می‌گوید که من را
چطور روایت کن. آنقدر کلنجار می روید تا این اتفاق بیافتد. در مستند گونه روایت خلاصه در  ارتباط با مخاطب دارد. سینمای داستانی روایت برای مخاطب است. در سینمای مستند روایت برای گروه فیلمساز است که گروه فیلمساز یک پل میشود و این روایت را برای مخاطب انجام میدهد. یک سوژه خودش را برای تو روایت می‌کند و تو ترجمان تصویری می کنی برای مخاطب. در واقع تو خودت راوی نیستی. از نگاه من فیلمنامه مستند مثل فیلمنامه داستانی ابتدا میانه انتها دارد یا بهتر است بگوییم تز، آنتی تز، سنتز دارد. مهم ترین بخش ما در فیلمنامه مستند انتی تز که همان درگیری است. همان جایی که اصلا قابل پیش بینی نیست. در فیلم داستانی همه چیز به سمت انتها می رود ولی در مستند این مسیر است که مهم است.سنتز وظیفه دارد که سوال فیلم را در این مرحله بارور و در ذهن مخاطب میخکوب کنید.)) سهیلی در صحبتهای پایانی اش اشاره به این مطالب دارد و می‌گوید :(( سوژه هیچ وقت همراه مستند ساز نیست. از طرفی داشتن خاطرات تلخ در مستند خیلی مهم است که معمولا در تحقیق و پژوهش صورت می‌گیرد .گاهی یک سری چیزهای خوب را باید حذف کنی خیلی صحنه ها را دوست داریم ولی باید حذف کنیم هر وقت سختی ها را تحمل کردید و مستند شما را به استیصال رساند بدانید فیلم خوبی از کار در می آید.))
https://www.razavi.news/vdciqvap.t1ayw2bcct.html
razavi.news/vdciqvap.t1ayw2bcct.html
کد مطلب ۳۷۸۵۶
برچسب ها
سینما حقیقت
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما