گزارش رضوی در روز استکبارستیزی؛
ریشههای قرآنی مقاومت در برابر استکبار، از ابلیس تا طاغوتهای امروز
به گزارش پایگاه خبری رضوی، مفهوم «استکبار» از بنیادیترین واژگان قرآنی است که نهتنها در ساحت اخلاقی و فردی، بلکه در عرصه اجتماعی و سیاسی نیز معنا و مصداق مییابد. قرآن کریم استکبار را بهعنوان یکی از خصلتهای اصلی دشمنان حق و عامل رویارویی همیشگی جبهه باطل با جبهه ایمان معرفی میکند؛ ازاینرو، «استکبارستیزی» نه یک شعار سیاسی، بلکه یک اصل ایمانی و قرآنی است.
واژه «استکبار» در قرآن از ریشه «کَبَرَ» به معنای بزرگیجویی و خودبرتربینی آمده و در قالبهای گوناگون بیش از چهل بار تکرار شده است. نخستین مصداق استکبار در تاریخ آفرینش، ابلیس است که در برابر فرمان الهی برای سجده بر آدم، تکبر ورزید و گفت: «أَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ» (اعراف/۱۲) یعنی «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریدهای و او را از خاک».
این روایت، آغاز جدایی جبهه استکبار از جبهه بندگی است؛ جبههای که در تاریخ بشر با چهرههای گوناگون فرعونی، قارونی و نمرودی تداوم یافته است.
قرآن کریم در توصیف فرعون، او را نماد استکبار سیاسی میداند: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ» (قصص/۴) فرعون در زمین برتریجویی کرد و مردمش را گروهگروه ساخت تا طایفهای را به استضعاف کشاند.
این آیه بهروشنی نشان میدهد که استکبار، تنها درونی و اخلاقی نیست؛ بلکه رفتاری سیاسی و اجتماعی است که با سلطهجویی، تبعیض و تحقیر ملتها همراه است. از همین رو، قرآن در کنار نهی از تکبر فردی، مسلمانان را به ایستادگی در برابر مستکبران نیز فرا میخواند.
در سوره نساء آیه ۷۵، خداوند مؤمنان را به جهاد برای رهایی مستضعفان دعوت میکند: «وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ چرا در راه خدا و برای نجات مردان و زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید؟ این آیه بنیان نظری استکبارستیزی در مکتب اسلام را تشکیل میدهد؛ زیرا مبارزه با سلطهگران و حمایت از مظلومان را «جهاد فی سبیلالله» میداند، نه صرفاً اقدامی سیاسی یا احساسی.
در آیات متعددی نیز پیامبران الهی مأمور به مقابله با مستکبران معرفی شدهاند. حضرت موسی(ع) در برابر فرعون قیام کرد و با تکیه بر وحی الهی، منطق استکبار را در هم شکست. قرآن در سوره ابراهیم، آیه ۱۳ میفرماید: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا» کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون میکنیم یا باید به آیین ما بازگردید.این آیه بیانگر روش همیشگی مستکبران است که میخواهند با تهدید و زور، اهل ایمان را وادار به تسلیم کنند.
اما قرآن در برابر این تهدیدها، وعده پیروزی قطعی به جبهه حق میدهد: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص/۵) ما اراده کردهایم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم.
این وعده الهی نشان میدهد که استکبار هرچند در ظاهر قدرتمند است، سرانجام در برابر ایمان و پایداری مؤمنان شکستپذیر است.
از منظر قرآنی، استکبارستیزی به معنای نفی هرگونه سلطهپذیری و تسلیمناپذیری در برابر قدرتهای طاغوتی است. آیه «فَمَن یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى» (بقره/۲۵۶) نیز بیانگر پیوند میان ایمان و مبارزه با طاغوت است؛ زیرا بدون نفی طاغوت، ایمان به خدا کامل نمیشود.
بنابراین، استکبارستیزی نه یک رویکرد سیاسی صرف، بلکه جوهره ایمان قرآنی و رسالت همه انبیای الهی است. مسلمانان با الهام از این آموزه، مأمورند تا در برابر هرگونه سلطهطلبی و تحقیر ملتها بایستند و در مسیر تحقق عدالت الهی گام بردارند. در نگاه قرآن، استکبارستیزی ادامه همان خط مبارزه انبیاست و تا ظهور وعده الهیِ پیروزی مستضعفان بر مستکبران، این جهاد فکری و عملی تداوم خواهد داشت.



















