معرفی یکی از علمای مدفون در حرم مطهر رضوی؛
آیتالله کفعمیخراسانی محور وحدت در زاهدان
خبرگزاری رضوی - آزیتا ذکاء؛ رهبر معظم انقلاب در سفر به زاهدان و در شرفیابی خانواده مرحوم آیتالله کفعمیخراسانی و جمعی از مسئولان استان در تاریخ هفتم اسفندماه سال ۱۳۷۱ در مورد نقش ایشان در وحدت شیعه و سنی فرمودند: «خدا مرحوم آیتالله کفعمی روحانی غیور و فاضل را رحمت کند، آن وقتی که زاهدان این شهر فعلی نبود، آن موقع اینجا خیلی محروم بود. وقتی در سال ۱۳۴۲ به زاهدان آمدم، مرحوم آیتالله کفعمی مشغول خدمات خود بود و من دیدم که ایشان عاقلانه سعی در ایجاد وحدت و همدلی دارد، پرسیدم روابط شما با اهلسنت چطور است؟ گفتند: با مولوی عبدالعزیز روابط خوبی داریم و همکاری و همدلی داریم».
دوران کودکی و تحصیلات
آیتالله حاج شیخ رجبعلی محدثی خراسانی، از معمّرین علمای خراسان و اولین وکیل دعاوی مشهد و مدرس مدرسه ابدالخان بود. منزل وی در عیدگاه مشهد قرار داشت و از راه کشاورزی تأمین معاش میکرد. وی در سال ۱۲۸۰ شمسی دارای فرزندی شد که او را محمد نام نهاد. این فرزند در دامن مادر متدینه و مومنه و خالهاش قرآن آموخت و سپس مقدمات صرف و نحو عربی را از محضر پدر فراگرفت. شیفتگی و علاقه به فراگیری علوم اسلامی موجب شد تا در نوجوانی به مدرسه علمیه ابدالخان مشهد رفته و با جدیّت و تلاش شبانهروزی به تحصیل روی آورد.
.jpg)
هجرت به نجفاشرف برای تحصیل
آیتالله محمد کفعمی خراسانی تنها به نشستن پای درس بزرگانی همچون حاج شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری، شیخ محمدتقی ادیبثانی، حاج محقق قوچانی، مرحوم شمس و میرزا احمد مدرسیزدی و آیتالله حاج شیخ کاظم دامغانی اکتفا نکرد، بلکه عزم خود را جزم کرد تا به حوزه مقدس نجف برود. لذا به همراه چهار تن از طلبههای مدرسه برای ادامه تحصیل به نجفاشرف رفت. حوزه نجف در زمان ورود ایشان، از کمترین امکانات برخوردار بود؛ مادر شیخ محمد، معمولاً از خرج خانه پساندازی کرده و مقداری از آن را برای او میفرستاد.
شیخ محمد، در نجف اشرف نزد اساتید بزرگی نظیر آیتالله حاج میرزاباقر زنجانی، آیتالله حاج سیدعلی نوری، آیتالله سید ابوتراب عبدالعلی موسوی خوانساری، آیتالله میرزاحسن مشکینی، آیتالله سیدضیاءالدین عراقی و آیتالله آقا سیدابوالحسن اصفهانی کسب فیض کرد و به درجه اجتهاد رسید.
بازگشت به وطن به درخواست مادر
یورش حکومت خودکامه و ظالمانه رضاخان به روحانیت و دین مبین اسلام، ایجاد محدودیت برای تشکیل مجالس عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام، کشف حجاب و جریان حمله به مسجد گوهرشاد مشهد خبرهای ناگواری بود که از ایران به شیخ محمد میرسید.
خبر تبعید پدرش به روستای باخزر و رنج غربت و بالاخره نامههای مادر که در آن با اشعار جگرسوز شاعران پارسی و عربی همراه بود، موجب گشت تصمیم به بازگشت بگیرد. تصمیم خود را با استادش، آیتالله آقا سیدابوالحسن اصفهانی در میان گذاشت و اذن مرخصی طلبید. برای استاد، جدا شدن از چنین شاگرد وفاداری مشکل بود، اما درخواست مادر پیر شیخ محمد که مطرح شد، آقا سیدابوالحسن اجازه مرخصی داد.
بنابراین در حالی که ۷ نفر از علما و مراجع نجف اجتهاد شیخ محمد را تائید کرده بودند، به کشور بازگشت و در این مسیر، مریدان آقا سیدابوالحسن اصفهانی از وی پذیرایی کردند تا اینکه به موطن خود رسید و مورد استقبال خانواده، علما و مومنین قرار گرفت. شیخ محمد، زمانی به موطن خود بازگشت که از سه سال قبل، پدرش در تبعید و مادرش نیز در بستر بیماری افتاده بود.

ازدواج در هجرت به سیستان و بلوچستان
آیتالله کفعمی خراسانی پس از مراجعت به مشهد چند روزی را به زیارت امام رضا(ع) و دیدار اقوام گذراند و پس از آن جهت دیدار پدر و مادر راهی باخزر شد. پس از مدتی اقامت دوباره به مشهد بازگشته و مورد توجه اقوام زابلی خود که برای تجارت و زیارت به این شهر آمده بودند، واقع شد.
شخصیت شیخ محمد، نظر آنان را جلب کرد و به وی پیشنهاد ازدواج با دختری از خانواده خود را میدهند که با جواب مثبت ایشان مواجه میشوند. مدتی بعد شیخ محمد عازم زابل شده و در مسجدی که به همت محمدعلی ذخیرهداری، برادر همسرش، بنا شده بود به تبلیغ مشغول میشود. پس از مدت کوتاهی مسجدش مورد توجه جوانان و استقبال سایر مردم خونگرم آن دیار قرار گرفته و رونق مییابد و مریدان زیادی گِردش جمع و منشأ اثر فراوانی در منطقه میشود.
این مسجد که اکنون به نام «کفعمی» معروف است. اولین اثر از شیخ محمد است که در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ در زابل بنا نهاده شد و بعدها توسط اقوام ایشان توسعه و تجدید بنا گردید و در حال حاضر توسط خیّرین آن دیار اداره میشود.
هجرت به زاهدان
یزدیهای مقیم زاهدان با توجه به شناختی که از شیخ محمد پیدا کرده بودند، از ایشان دعوت کردند تا به زاهدان برود. آیتالله کفعمی در سال ۱۳۲۵ شمسی به زاهدان سفر کرد و از نزدیک شاهد غربت شیعیان در این منطقه قرار گرفت. در برابر خود وظیفه سنگینی را احساس کرد، لذا با وجود پیوند سخت عاطفی که با مردم زابل پیدا کرده بود، زابل را به مقصد زاهدان ترک و همراه خانواده در این شهر اقامت گزید تا به رتق و فتق امور دینی مردم بپردازد.

علمدار وحدت شیعه و سنی
وجود ادیان و فرقههای مختلف مسیحی، زرتشتی، بودایی و سیک موجب شد وحدت شیعه و سنی و دیگر مذاهب اسلامی را سرلوحه برنامه سیاسی خود قرار دهد و با دقت و ظرافتی خاص برنامهریزی کند تا برای رشد فرهنگ اسلامی، بستری آرام و مناسب فراهم شود.
آیتالله کفعمیخراسانی محور وحدت بود و با اعمال سیاستهای خاص خود از جمله اخوت، ایجاد انس و الفت بین برادران شیعه و سنی همچون عزیمت شیعی، هرگونه اندیشه و دسیسه شیطانی را از مخالفان وحدت اسلامی ساقط و نام خود را به عنوان منادی وحدت شیعه و سنی در تاریخ منطقه جاودانه کرد.
مدفون در رواق دارالحکمه
عاقبت شمع وجود مجاهد خستگيناپذير خطّه خراسان پس از عمری پربركت در ۳۱ تيرماه سال ۱۳۶۲ خاموشي گشت و پيكر پاكش در جوار مضجع شريف امام رئوف واقع در رواق دارالحکمه جنب شهداي هفتم تير آرام گرفت.
.jpg)
دوران کودکی و تحصیلات
آیتالله حاج شیخ رجبعلی محدثی خراسانی، از معمّرین علمای خراسان و اولین وکیل دعاوی مشهد و مدرس مدرسه ابدالخان بود. منزل وی در عیدگاه مشهد قرار داشت و از راه کشاورزی تأمین معاش میکرد. وی در سال ۱۲۸۰ شمسی دارای فرزندی شد که او را محمد نام نهاد. این فرزند در دامن مادر متدینه و مومنه و خالهاش قرآن آموخت و سپس مقدمات صرف و نحو عربی را از محضر پدر فراگرفت. شیفتگی و علاقه به فراگیری علوم اسلامی موجب شد تا در نوجوانی به مدرسه علمیه ابدالخان مشهد رفته و با جدیّت و تلاش شبانهروزی به تحصیل روی آورد.
.jpg)
هجرت به نجفاشرف برای تحصیل
آیتالله محمد کفعمی خراسانی تنها به نشستن پای درس بزرگانی همچون حاج شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری، شیخ محمدتقی ادیبثانی، حاج محقق قوچانی، مرحوم شمس و میرزا احمد مدرسیزدی و آیتالله حاج شیخ کاظم دامغانی اکتفا نکرد، بلکه عزم خود را جزم کرد تا به حوزه مقدس نجف برود. لذا به همراه چهار تن از طلبههای مدرسه برای ادامه تحصیل به نجفاشرف رفت. حوزه نجف در زمان ورود ایشان، از کمترین امکانات برخوردار بود؛ مادر شیخ محمد، معمولاً از خرج خانه پساندازی کرده و مقداری از آن را برای او میفرستاد.
شیخ محمد، در نجف اشرف نزد اساتید بزرگی نظیر آیتالله حاج میرزاباقر زنجانی، آیتالله حاج سیدعلی نوری، آیتالله سید ابوتراب عبدالعلی موسوی خوانساری، آیتالله میرزاحسن مشکینی، آیتالله سیدضیاءالدین عراقی و آیتالله آقا سیدابوالحسن اصفهانی کسب فیض کرد و به درجه اجتهاد رسید.
بازگشت به وطن به درخواست مادر
یورش حکومت خودکامه و ظالمانه رضاخان به روحانیت و دین مبین اسلام، ایجاد محدودیت برای تشکیل مجالس عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام، کشف حجاب و جریان حمله به مسجد گوهرشاد مشهد خبرهای ناگواری بود که از ایران به شیخ محمد میرسید.
خبر تبعید پدرش به روستای باخزر و رنج غربت و بالاخره نامههای مادر که در آن با اشعار جگرسوز شاعران پارسی و عربی همراه بود، موجب گشت تصمیم به بازگشت بگیرد. تصمیم خود را با استادش، آیتالله آقا سیدابوالحسن اصفهانی در میان گذاشت و اذن مرخصی طلبید. برای استاد، جدا شدن از چنین شاگرد وفاداری مشکل بود، اما درخواست مادر پیر شیخ محمد که مطرح شد، آقا سیدابوالحسن اجازه مرخصی داد.
بنابراین در حالی که ۷ نفر از علما و مراجع نجف اجتهاد شیخ محمد را تائید کرده بودند، به کشور بازگشت و در این مسیر، مریدان آقا سیدابوالحسن اصفهانی از وی پذیرایی کردند تا اینکه به موطن خود رسید و مورد استقبال خانواده، علما و مومنین قرار گرفت. شیخ محمد، زمانی به موطن خود بازگشت که از سه سال قبل، پدرش در تبعید و مادرش نیز در بستر بیماری افتاده بود.

ازدواج در هجرت به سیستان و بلوچستان
آیتالله کفعمی خراسانی پس از مراجعت به مشهد چند روزی را به زیارت امام رضا(ع) و دیدار اقوام گذراند و پس از آن جهت دیدار پدر و مادر راهی باخزر شد. پس از مدتی اقامت دوباره به مشهد بازگشته و مورد توجه اقوام زابلی خود که برای تجارت و زیارت به این شهر آمده بودند، واقع شد.
شخصیت شیخ محمد، نظر آنان را جلب کرد و به وی پیشنهاد ازدواج با دختری از خانواده خود را میدهند که با جواب مثبت ایشان مواجه میشوند. مدتی بعد شیخ محمد عازم زابل شده و در مسجدی که به همت محمدعلی ذخیرهداری، برادر همسرش، بنا شده بود به تبلیغ مشغول میشود. پس از مدت کوتاهی مسجدش مورد توجه جوانان و استقبال سایر مردم خونگرم آن دیار قرار گرفته و رونق مییابد و مریدان زیادی گِردش جمع و منشأ اثر فراوانی در منطقه میشود.
این مسجد که اکنون به نام «کفعمی» معروف است. اولین اثر از شیخ محمد است که در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ در زابل بنا نهاده شد و بعدها توسط اقوام ایشان توسعه و تجدید بنا گردید و در حال حاضر توسط خیّرین آن دیار اداره میشود.
هجرت به زاهدان
یزدیهای مقیم زاهدان با توجه به شناختی که از شیخ محمد پیدا کرده بودند، از ایشان دعوت کردند تا به زاهدان برود. آیتالله کفعمی در سال ۱۳۲۵ شمسی به زاهدان سفر کرد و از نزدیک شاهد غربت شیعیان در این منطقه قرار گرفت. در برابر خود وظیفه سنگینی را احساس کرد، لذا با وجود پیوند سخت عاطفی که با مردم زابل پیدا کرده بود، زابل را به مقصد زاهدان ترک و همراه خانواده در این شهر اقامت گزید تا به رتق و فتق امور دینی مردم بپردازد.

علمدار وحدت شیعه و سنی
وجود ادیان و فرقههای مختلف مسیحی، زرتشتی، بودایی و سیک موجب شد وحدت شیعه و سنی و دیگر مذاهب اسلامی را سرلوحه برنامه سیاسی خود قرار دهد و با دقت و ظرافتی خاص برنامهریزی کند تا برای رشد فرهنگ اسلامی، بستری آرام و مناسب فراهم شود.
آیتالله کفعمیخراسانی محور وحدت بود و با اعمال سیاستهای خاص خود از جمله اخوت، ایجاد انس و الفت بین برادران شیعه و سنی همچون عزیمت شیعی، هرگونه اندیشه و دسیسه شیطانی را از مخالفان وحدت اسلامی ساقط و نام خود را به عنوان منادی وحدت شیعه و سنی در تاریخ منطقه جاودانه کرد.
مدفون در رواق دارالحکمه
عاقبت شمع وجود مجاهد خستگيناپذير خطّه خراسان پس از عمری پربركت در ۳۱ تيرماه سال ۱۳۶۲ خاموشي گشت و پيكر پاكش در جوار مضجع شريف امام رئوف واقع در رواق دارالحکمه جنب شهداي هفتم تير آرام گرفت.
.jpg)