معرفی یکی از ذاکران بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) مدفون در حرم مطهر رضوی؛
روضهخوانی که به قرائت «دعای فرج» توسط فرزندانش قبل مدرسه اهتمام داشت
خبرگزاری رضوی ـ آزیتا ذکاء؛ مرحوم سیدجعفر ماهرخسار خود را نوکر امام حسین(ع) میدانست و میخواست فرزندان دینداری تربیت کند. قرائت دعای فرج، قرار هر روز او با فرزندانش بود. آنها قبل از اینکه به مدرسه بروند دعای فرج را میخواندند. نقش حاجآقا در تربیت دینی بچهها بیشتر از همسرش بود. روش او در تربیت دختران و پسرانش سختگیرانه نبود. او برای هر رفتار پسندیده فرزندانش جائزه در نظر گرفته بود، از حفظ دعای عظمالبلاء و حفظ حجاب گرفته تا خریدن الگو برای دخترش در قبال حفظ سوره جمعه.
تربیت او فقط در فرزندانش خلاصه نشد او همچنین پدرانه و مهربانانه به نوهها و نوادهها توصیههایی داشت. او در برابر حجاب نواده هفتساله خود خم میشد و دست او را میبوسید. این توجه و احترام به حجاب نوه دخترش موجب علاقه این دختر شده بود که بعد وفات حاج آقا ابراز دلتنگی کند.
این هفته در معرفی یکی از مشاهیر مدفون در حرم مطهر رضوی به سراغ این پیرغلام اهلبیت(ع) و ذاکر بارگاه منور امام رئوف رفتیم تا گوشهای از زیباییهای زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی او را برای مخاطبان خبرگزاری رضوی به تصویر بکشیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
زاده روستای ابرده شاندیز
سیدجعفر ماهرخسار سال ۱۳۲۵ در روستای ابرده شاندیز متوّلد گشت. بعدها که به محله طبرسی نقل مکان کردند یک روز کنار منزل پدریاش، جشن ولادت امام زمان(عج) برپا بود، همه میخواندند، او هم که نوجوانی بیش نبود در آن مراسم سه بیت شعر از حسان را که حفظ بود، خواند؛ دوستانش گفتند: صدای خوبی داری و اینگونه او را با جلسات مداحی آشنا کردند و در این مسیر قرار گرفت.
ازدواج در اوان جوانی
صادق علیشاه مداح در برخی مجالس شاهنامهخوانی میکرد و همان جلسات باعث آشنایی او و سیدجعفر ماهرخسار شده بود. آقای علیشاه مداح علاقه زیادی به داشتن داماد از سلسله سادات داشت و معتقد بود، اگر ازدواج با سادات سر بگیرد، وصلت با خانواده فاطمهزهرا(س) صورت گرفته است. او که در مجالس شادی و مصیبت اهلبیت(ع) شاهد رفتار و اخلاق پسندیده این جوان بود، از دخترش، طیبه خانم خواست تا به درخواست خواستگاری خانواده سیدجعفر جواب مثبت دهد.

تربیت او فقط در فرزندانش خلاصه نشد او همچنین پدرانه و مهربانانه به نوهها و نوادهها توصیههایی داشت. او در برابر حجاب نواده هفتساله خود خم میشد و دست او را میبوسید. این توجه و احترام به حجاب نوه دخترش موجب علاقه این دختر شده بود که بعد وفات حاج آقا ابراز دلتنگی کند.
این هفته در معرفی یکی از مشاهیر مدفون در حرم مطهر رضوی به سراغ این پیرغلام اهلبیت(ع) و ذاکر بارگاه منور امام رئوف رفتیم تا گوشهای از زیباییهای زندگی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی او را برای مخاطبان خبرگزاری رضوی به تصویر بکشیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
زاده روستای ابرده شاندیز
سیدجعفر ماهرخسار سال ۱۳۲۵ در روستای ابرده شاندیز متوّلد گشت. بعدها که به محله طبرسی نقل مکان کردند یک روز کنار منزل پدریاش، جشن ولادت امام زمان(عج) برپا بود، همه میخواندند، او هم که نوجوانی بیش نبود در آن مراسم سه بیت شعر از حسان را که حفظ بود، خواند؛ دوستانش گفتند: صدای خوبی داری و اینگونه او را با جلسات مداحی آشنا کردند و در این مسیر قرار گرفت.
ازدواج در اوان جوانی
صادق علیشاه مداح در برخی مجالس شاهنامهخوانی میکرد و همان جلسات باعث آشنایی او و سیدجعفر ماهرخسار شده بود. آقای علیشاه مداح علاقه زیادی به داشتن داماد از سلسله سادات داشت و معتقد بود، اگر ازدواج با سادات سر بگیرد، وصلت با خانواده فاطمهزهرا(س) صورت گرفته است. او که در مجالس شادی و مصیبت اهلبیت(ع) شاهد رفتار و اخلاق پسندیده این جوان بود، از دخترش، طیبه خانم خواست تا به درخواست خواستگاری خانواده سیدجعفر جواب مثبت دهد.

مرحوم ماهرخسار در روزگار جوانی
55 سال زندگی مشترک
طیبه صادق علیشاه مداح قبل ازدواج، صدای سیدجعفر ماهرخسار را در مراسم فاطمیه شنیده و به صدای دلنشین و گیرای او آشنا بود، شاید همین دلیلی شد تا به نظر پدرش احترام بگذارد و در سن ۱۴ سالگی به خواستگاری سیدجعفر ۱۸ ساله پاسخ مثبت دهد. مراسم عروسی آنها در یک منزل کوچک در همان محله نوغان در نزدیکی تکیه علیاکبریها برگزار شد. صبح، مراسم عقد و شب عروسی بود که بسیار ساده و بدون تجمّلات برگزار شد. حاصل زندگی مشترک آنها یازده فرزند بود که شامل ۶ دختر و ۵ پسر میشد. زندگی مشترک این دو جوان محله نوغان هم مثل بقیه مردم سختیهایی داشت. زندگی را در یک اتاق ۱۲ متری استیجاری شروع کردند. با توّلد دو فرزندشان به نامهای جواد و عفت، با کمک آقای علیشاه مداح صاحب منزلی در چهارراه عامل شدند که حاجآقا تا پایان عمر در آن منزل سکونت داشت.
شروع زندگی مشترک با نهضت امام(ره)
ازدواج و شروع زندگی مشترک سیدجعفر ماهرخسار با سالهای نخست نهضت امام خمینی(ره) همراه بود و زندگی این پیرغلام اهلبیت(ع) رنگ و بوی سیاسی نیز گرفت. زمانی که اعتراضات مردم به رژیم پهلوی آغاز شد، او اخبار را از رادیو پیگیری میکرد و با مبارزان سرشناس انقلاب در مشهد همچون رهبرمعظم انقلاب، شهیدهاشمینژاد، مرحوم واعظطبسی، مرحوم سیدرضا مؤید و آقای قصاب ارتباط داشت. آقای قصاب که آن زمان شغل قصابی داشت، به بهانه بردن گوشت به منزل سیدجعفر ماهرخسار، اعلامیهها را به دست ایشان میرساند و حاجآقا هم در مجالس توزیع میکرد. یکی از جلساتی که او در آن مداحی میکرد، جلسات مرحوم آقای کافی بود. همچنین وقتی در مسجد گوهرشاد مداحی میکرد، به او تذکر میدادند که برای شاه دعا کند، اما او میگفت: «من نمیتوانم دعا کنم».

حفاظت همسرانه
طیبه خانم عاشق همسرش بود و به شیوههای خودش از حاجآقا در برابر دستگیری مأموران ساواک محافظت میکرد. او برای اینکه کسی متوجه نشود سیدجعفر اعلامیه همراه دارد، آستر لباس او را باز میکرد، اعلامیهها را به صورت لولههای باریک در میآورد، جاساز میکرد و دوباره میدوخت. همچنین یک تابلو پارچهای منقوش به عکس شاه و فرح را از پدرش گرفته بود، زمانیکه مأموران برای دستگیری حاجآقا میآمدند، بلافاصله آن تابلو را به دیوار نصب میکرد و دمدر میرفت و با اخم میگفت: «با همسر من چکار دارید»؟ وقتی مأموران ساواک وارد منزل میشدند و عکس را میدیدند، عقبنشینی کرده و میرفتند. هرچند با وجود این احتیاط ها یکبار در بیمارستان امام رضا(ع) دستگیر شد، ولی کار به زندان نکشید؛ چون مدرکی پیدا نکردند و او زود آزاد شد.
روضهخوانی در مراسم تشییع شهدا در حرم
حاجآقا در اکثر مراسم و برنامههای رسمی نظام بهخصوص آن برنامههایی که در مشهد برگزار میشد، حضور داشت. ارادت ویژهای به شهدا داشت و هر زمان پیکر مطهر شهدا را به حرم میآوردند برای روضهخوانی حاضر بود. خودش هم به عنوان مُبلغی که مورد توجه مردم بود، چندینبار در جبهه حضور داشت و در جبهه فرهنگی هم به رزمندگان خدمت میکرد.

دغدغه تربیت دینی فرزندان
سیدجعفر ماهرخسار خود را نوکر امام حسین(ع) میدانست و میخواست فرزندان دینداری تربیت کند. نقش حاجآقا در تربیت دینی بچهها بیشتر از همسرش بود. قرائت دعای فرج، قرار هر روز او با فرزندانش بود. آنها قبل از اینکه به مدرسه بروند دعای فرج را میخواندند. یکی دیگر از نکات مهم در تربیت دینی فرزندانش، قرائت قرآن به صورت روزانه بود. برنامه قرآنخوانی به قدری استمرار داشت که ملکه ذهن همه آنها شده بود. فرزندانش هر روز، بعد نماز صبح کنار او مینشستند و یک صفحه از قرآن را با همراهی پدر قرائت میکردند. برای حفظ کردن قرآن نیز جایزه میداد. به دختر بزرگش، سیده عفت گفته بود که اگر سوره جمعه را حفظ کنی یک النگو برایت میخرم و البته سرقولش بود و خرید. یکی از ادعیهای که فرزندان خود را تشویق به حفظ آن میکرد، دعای عظمالبلاء بود. دختران و پسران حاجآقا برای هر یک از این حفظیّات یک جایزه داشتند. این روشی بود که او برای اُنس فرزندانش با قرآن و دعا به آن اهتمام داشت.
احترام و مهربانی ارثیه پدرانه
ویژگی اخلاقی سیدجعفر ماهرخسار مهربانی بود. او با همه ما بهخصوص دخترها خیلی مهربان بود. نواده دختری او که یک دختر هفت ساله بود، همیشه با حجاب چادر خدمتش میرسید. او با آن سن بالا خم میشد و دست این دختر را میبوسید. همچنین هیچوقت حرفی نزد که کسی از او برنجد، حتی اگر میخواست به آنها تذکر بدهد، طوری بیان میکرد که خاطره بدی در ذهن فرزندان باقی نماند. هر سوالی برای آنها پیش میآمد با مهربانی و صبوری پاسخ میداد. هر وقت ایشان را صدا میزدند یا با تلفن با او صحبت میکردند و میگفتند: «بابا»، جواب میداد: «جان». فرزندان جز «جان» از پدر چیزی نشنیدهاند. این محبت خالصانه و پدرانه حتی شامل حال نوهها و نوادهها هم شده بود. توصیه جدی او به همه فرزندانش این بود که باهم دوست باشند و از هم جدا نشوند. به حفظ همبستگی خانوادگی بین خواهران و برادران توصیه میکرد.
.jpg)
مفتخر به پوشش روحانیت
یکی از نکات مهم مداحی سیدجعفر ماهرخسار این بود که اشعار سخیف نمیخواند. شعرها را از شعرای معروفی چون مرحوم کمپانی، مرحوم سیدرضا مؤید، فؤادکرمانی و آقای شفق انتخاب میکرد. نکته دیگر، سبک پوشش او بود. ایشان از همان ابتدا تا پایان عمر از کسوت لباس روحانیت خارج نشد.
توجه به روضههای خانگی
با آنکه مداح معروفی بود که مجالس رهبری یا شبهای قدر حرم را با صدای گرم و گیرایی که داشت اداره میکرد، اما به دعوت آن پیرزنی که روضه خانگیاش کمتر از انگشتان دست مخاطب داشت، نه نمیگفت. علاقهای که به مردم داشت مانع آن بود که دست رد به سینه کسی بزند. حاجآقا باور داشت که همه برکت زندگی او همان مَبلغ اندکی است که از دست همان پیرزن برای روضه خانگی دریافت میکند. او توجه ویژهای به برپایی روضههای خانگی داشت و روضههای خانگی را ترک نمیکرد. اکنون سالهای سال است چهارشنبه دوم ماه، روضه خانگی زنانه در منزل آنها برپاست.

شخصیت حاجآقا مورد تأیید رهبری
ویژگیهای اخلاقی و حرفهای شخصیت سیدجعفر ماهرخسار به عنوان یک مداح تراز، مورد تأیید رهبر معظم انقلاب قرار داشت، ادعای این سخن، فرمایش امام خامنهای است که در مراسمی فرمودند: «مداح اگر میخواهد مداح باشد، باید مثل ماهرخسار باشد».
مردمداری شاخصترین ویژگی پیرغلام حسینی
همچنین این پیرغلام اهلبیت(ع) ارتباط خوبی با پامنبریها و مردم داشت. حضور پررنگ مردم در مراسم بدرقه او ثابت کرد که رابطه ایشان و مردم چقدر دوستانه و صمیمی بوده است. ارتباط بسیار صمیمی با کسبه محل داشت، گاهی از خیابان که رد میشد، سری به کسبه میزد، با آنها خوشوبش میکرد و استکانی چایی مینوشید. میزبان حاجآقا میگفت: «من عشق میکردم که حاجآقای ماهرخسار آمده و دقیقهای مهمان من شده است». این در شرایطی بود که کسالت داشت و سنش هم بالا بود.
.jpg)
مدفون در صحن آزادی
عاقبت این پیرغلام اهلبیت(ع) و مداح پیشکسوت مضجع شریف سلطان خراسان در روز دوشنبه، ۲۴ مهرماه سال ۱۴۰۲ پس از یک دوره بیماری در بیمارستان رضوی مشهد دارفانی را وداع گفت و پیکر مطهر او، پس از تشییع جنازه باشکوه از مهدیه به سمت حرم مطهر رضوی و اقامه نماز میّت توسط امام جمعه مشهد در بهشت ثامنالائمه(ع) صحن آزادی در بلوک ۲۳۰ به خاک سپرده شد.